۷ مسیری که مارول برای بازسازی مجموعه X-Men در پیش دارد
مجموعه فیلمهای X-Men از اولین عناوین ابرقهرمانی بودند و حال پس از گذشت ۲۰ سال، همچنان باقدرت شاهد حضور آنها در عرصه سینما هستیم. دهها قهرمان و ضدقهرمان با قدرتهای ماورائی، انواع شخصیتها و لباسهای ...
مجموعه فیلمهای X-Men از اولین عناوین ابرقهرمانی بودند و حال پس از گذشت ۲۰ سال، همچنان باقدرت شاهد حضور آنها در عرصه سینما هستیم. دهها قهرمان و ضدقهرمان با قدرتهای ماورائی، انواع شخصیتها و لباسهای عجیب و غریب به این مجموعه آمدهاند و در سراسر دنیا کم طرفدار ندارند. فیلم Dark Phoenix آخرین اثر از دنیای مردان ایکس بود و باتوجه به تاخیرهای مکرر فیلم The New Mutants، معلوم نیست تا کی باید منتظر باشیم. امّا انتظار میرود خبرهای خوشی برای هواداران این مجموعه در راه باشد؛ کمپانی دیزنی پس از نهایی کردن قرارداد خود با فاکس، به احتمال قوی مجموعه X-Men را بازسازی یا اصطلاحاً ریبوت خواهد کرد.
مجموعه X-Men پیش از این نیز چیزهایی شبیه به ریبوت را تجربه کرده است؛ از قبیل یک بازسازی موفق در دهه ۱۹۶۰. امّا بسیاری از افراد معتقدند اینبار شاهد یک ریبوت تمام عیار خواهیم بود و دیزنی به همراه مارول میخواهند همه چیز را از نو بسازند. سوال اساسی اینجاست که مجموعه X-Men در چه قالبی به دنیای فیلم یا حتی سریال باز خواهد گشت؟ در این مقاله در ویجیاتو قصد داریم به برخی احتمالات نگاهی داشته باشیم. هاچ پارکر، یکی از تهیهکنندگان مردان ایکس نظراتی راجع به این احتمالات و نظریهها داشته است که صحبتهای وی را نیز خواهیم شنید. با ما همراه باشید.
۱. یک دنیای جداگانه و جدید سینمایی از X-Men خلق شود
شاید با خودتان فکر کنید: چرا مارول زحمت ساختن چنین دنیایی را به خود دهد؟ چرا صرفاً شخصیتهای مجموعه X-Men را به دنیای سینمایی مارول نمیآورد؟ پاسخ سوال کاملاً واضح است. دنیای سینمایی مارول تا همین جای کار شخصیتهای بسیار زیادی دارد و از قضا عملکرد فوقالعادهای نیز داشته است. در نتیجه، اضافه کردن کاراکترهای مردان ایکس میتواند تا حدی خطرناک باشد. اگر تعداد شخصیتهای دنیای مارول بیش از حد شود، دیگر هیچ بیننده تازهواردی جرأت نمیکند به چنین دنیای شلوغ و پرهرج و مرجی وارد شود.
اگر مارول و دیزنی تصمیم بگیرند دنیای مردان ایکس را از نو بسازند، میتوانند قوانین، علم، خط زمانی و حتی شخصیتهای جدید خود را در آن پیادهسازی کنند و در نهایت از بسیاری از محدودیتهایی که توسط سازندگان پیشین این مجموعه ایجاد شده، رهایی یابند.
پارکر در این مورد گفته:
من امیدوارم که آنها [مارول و دیزنی] کاری کاملاً متفاوت انجام دهند. با ساخت دنیایی کاملاً جدید، آنها از بند تمام سنتهای پیشین خلاص میشوند و نیازی نیست میراث گذشتگان را به خدمت بگیرند. در این صورت، بار و فشار کمتری نیز روی آنها خواهد بود.
۲. معرفی شخصیتهای X-Men به دنیای مارول
یک قانون طلایی در سینمای هالیوود وجود دارد؛ اگر چیزی کاملاً خراب نشده، نیازی به تعمیر آن نیست! دنیای سینمایی مارول ۱۱ سال سن و ۲۲ عنوان سینمایی دارد. اگر کوین فایگی (رئیس مارول استودیوز) میخواست، به راحتی میتوانست جایی برای کاراکترهای مردان ایکس باز کند. باید با حقیقت روبهرو شد، اینکه همه چیز به سوددهی بالا برمیگردد و اگر فایگی چنین تصمیمی میگرفت، سهامداران به هیچوجه جلوی او را نمیگرفتند.
شخصیتهای مجموعه X-Men میتوانستند آرامآرام و با تبلیغات مختلف به دنیای مارول راه یابند و پس از چند فیلم اختصاصی، به شخصیتهای MCU (دنیای سینمایی مارول) ملحق شوند. شاید میشد چیزی شبیه به عنوان Avengers: Endgame هم به دنیای مارول اضافه کرد؛ مثلا «انتقامجویان دربرابر مردان ایکس»! به دلایلی که بالاتر هم ذکر شد، در هرحال چنین فرضیهای خیلی هم قوی محسوب نمیشود و احتمال آن زیاد نیست.
پارکر: اگر بخواهند چنین پروژهای پیاده کنند، باید به آرامی دنیای مورد نظر را تغذیه کنند. اینکه به ناگه چندین و چند شخصیت جدید به آن اضافه گردد اصلاً جالب نیست و درصد موفقیتش هم پایین است.
۳. ساختن سریالهای اختصاصی برای شخصیتهای اصلی
صنعت سینما و سرگرمی هر روز قدمی رو به جلو برمیدارد و مدام شاهد تغییراتی اساسی در روند کاری آن هستیم. روزی، تلویزیون و سینما دو چیز کاملاً متفاوت تلقی میشدند و اکثر مردم بر این باور بودند که سینما یک سر و گردن از تلویزیون بالاتر است. فیلمهای سینمایی به منزله یک اتفاق بزرگ و هیجانانگیز بودند و سریالهای تلویزیون چیزی خستهکننده و نهچندان جدی. امّا امروزه، همه چیز فرق میکند. با روی کار آمدن سرویسها و شبکههای آنلاین و عظیمی چون HBO، AMC و... دیگر بازی و رقابت به حالت برابر درآمده است. تلوزیون چنان قدرت گرفته که وقتی صحبت از کیفیت و ارزش میشود، نمیتوانیم تفاوتی میان سینما و جعبه جادویی قائل شویم.
سالها پیش، فکر میکردیم اگر یک کاراکتر قرار است شناخته شود، باید حتماً خود را به پرده سینما برساند. حال همه به اتفاق میدانیم که چنین امری دیگر صحت دارد. با نگاهی به سریالها و مینیسریالهای امروزی، خیلی راحت میشود فهمید دنیا دست چه کسی است! یکی از راههای منطقی و معقول برای بازسازی مجموعه X-Men میتواند ساخت سریالهای متنوع، با محوریت کاراکترهای مردان ایکس باشد. در اینصورت سازندگان دیگر مجبور نیستند با فشارهای فروش در باکس آفیس و امثال آن درست و پنجه نرم کنند.
پارکر: تا پیش از این، دیزنی خیلی از پروژهها را اجرا نمیکرد، به این دلیل که شخصیتهای مورد نظر (مانند مردان ایکس) تحت مالکیت آنان نبودند. حال این وضعیت فرق کرده و افرادی مثل کوین [فایگی] آزادند هرچه دوست دارند بسازند. این مایه خوشحالی است.
۴. ساخت یک فیلم سینمایی تمامعیار با حضور همه شخصیتهای مردان ایکس
مارول میتواند به سبکی که گفتیم، با ساختن سریالهای معتدد و صدالبته صرف کردن وقت بسیار، همهچیز را از پایه و اساس بازسازی کند. امّا در این سو، میشود کاری ۱۸۰ درجه متفاوت انجام داد. آنها میتوانند مستقیماً به سراغ یک فیلمتمام عیار با درخشش همه شخصیتهای X-Men برود. کوین فایگی خود در سال ۲۰۰۰ یکی از دستیاران تهیهکننده فیلم مردان ایکس بود. شاید آن فیلمها چیزی نبوده که وی همیشه در ذهن خود میپرورانده و حال که همه چیز به دست اوست، احتمال دارد بخواهد رویای دیرینهاش را به واقعیت بدل کند. به هرحال مارول در ساخت چنین فیلمهایی مهارت بالایی دارد و اگر تصمیم به اجرای آن بگیرند، باید منتظر یک فیلم موفق و پرفروش باشیم.
پارکر: پیش از آنکه دیزنی شرکت فاکس را خریداری کند، ما ایدههای بسیاری برای ساخت فیلمهای بعدی مردان ایکس داشتیم؛ خطوط داستانی ویژه برای هرشخصیت و یا حتی فیلمی با حضور تمام شخصیتهای مجموعه X-Men.. شاید مارول بخواهد به ایدههای قدیمی ما در فاکس نیز سری بزند.
۵. رها کردن جهان مجموعه و اکران فیلمهای مستقل
تاکتیک و سیاست کاری DC جذابیت خاصی داشت. آنها سعی کردند با دنبال کردن عناوین مارول، دنیای سینمایی خودشان را بسازند. امّا اشتباه اساسی و بزرگشان، بیتوجهی به قدمهای اول و جهش به سوی آخرین قدمها بود! دیسی به ناگه عنوان «لیگ عدالت» (Justice League) را ساخت، بدون اینکه پایه و ریشه هرکدام از شخصیتهایشان را به اندازه کافی عمیق و استوار کند. حال نیز شخصیتهای مختلفشان از قبیل واندر وومن (Wonder Woman) و آکوآمن (Aquaman) عملکرد چندان جالبی ندارند. با این روند کاری و خطوط داستانی عجیب و غریب و تکه پاره ، دنیای دیسی به هیچ وجه طعم موفقیت را نخواهد چشید.
نتیجه این صحبتها چیست؟ خوب است به موفقیتهای نسبی فیلمهای مستقلی چون Suicide Squad و یا جوکرِ واکین فینیکس نگاهی بیندازیم. این آثار یک نطقه عطف دارند و آن هم عدم وابستگیشان به چندین خط زمانی و داستان دیگر است. فکر کنید شخصیت Wolverine به تنهایی و در زمانی مختص به خودش، جلوی دوربین هنرنمایی کند – چیزی شبیه به عنوان Logan. کاراکترهای مجموعه X-Men به اندازه کافی با استعداد هستند که بتوان داستان هرکدام را جدا و به نحو احسن روایت کرد.
پارکر: این مسئله برایم جذابیت خاصی دارد؛ کاری که فیلمهایی چون Deadpool و Logan موفق به انجام آن شدند، مرا به فکر فرو میبرد. شاید دنیای مردان ایکس بتواند در چنین قالبی خیلی تاثیرگذار و موفق باشد. وقتی سعی میکنید داستان هرشخصیت را به طور جداگانه روایت کنید، گزینههای بیشتری روی میزتان است. میتوان به راحتی سراغ ژانرهای مختلف و کارگردانان متعدد رفت و کارهای متمایزی به انجام رساند. من به شخصه از کاری که با Logan و حتی Dark Phoenix صورت گرفت، لذت بردم؛ چراکه توانستیم کمی عمیقتر و با کیفیتتر به شخصیتهای مردان ایکس بپردازیم.
۶. استفاده از کتابهای کامیک و ساخت یک مجموعه فیلم جدید
در کتابهای کامیک مارول، دههها تاریخ و روایت از شخصیتهای X-Men وجود دارد. تعداد داستانها، شخصیتها و کراس اوورهای موجود در این کتابها چنان زیاد است که نمیتوانید تصورش را بکنید. یکی از راههای بازسازی مجموعه X-Men میتواند رجوع به این کتابهای نسبتاً قدیمی باشد. جالب اینجاست که عناوین زیادی از روی همین داستانها ساخته شده و یکی از آسانترین گزینهها که پیش روی مارول است، میتواند بازسازی یکی از همین عناوین قرن بیست باشد.
۷. بیخیالِ کتابهای کامیک! مردان ایکس خودتان را بسازید
چنین حرفی میتواند برای طرفداران اصیل مردان ایکس کمی ناخوشایند باشد و تا به حال نیز کسی روی آن دست نگذاشته است. امّا اگر قرار است تمام گزینههای احتمالی را بررسی کنیم، پس نمیشود از این مورد گذشت.
وقتی به آثاری چون Dark Phoenix یا Infinity Gauntlet دقت کنید، هنگام رفتن به سینما، نیمی از افراد حاضر میدانند پایان داستان چیست. چراکه اتفاقات کامیک و فیلمِ ساخته شده مطابقت زیادی دارند. این امکان برای سازندگان در مارول وجود دارد که داستانی متفاوت را با شخصیتهای نسبتاً جدید روایت کنند. البته این کار میتواند ریسک بزرگی باشد و بعید است افرادی در استودیو مارول مشغول فکر کردن به آن باشند. فرض کنید دکتر x هیچگاه به صندلی خود نیاز نداشت و یا ولورین یک شخصیت منفی بود...!
پارکر: من همیشه دوست دارم به نویسندگان کمی فضا و آزادی بدهم تا داستان را به سبک خودشان انعطافپذیر کنند. بهنظر من توجه به کیفیت اثر از پایند بودنِ بیش از حد به یک سری محدودیت، مهمتر است.
آخرین عنوان از مجموعه X-Men روز 5 ژوئن (برابر با ۱۵ خرداد ماه) در بریتانیا اکران شد.
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.