فجر جهانی: نقد فیلم گیسوم – شاید تو رو پیدا کنم
گیسوم با وجود آنکه توسط یکی از فیلم اولیهای جشنواره جهانی فیلم فجر ساخته شده اما با این وجود یکی از معدود فیلمهای جشنواره امسال محسوب میشود که به بعضی از استانداردهایی که از فیلمهای ...
گیسوم با وجود آنکه توسط یکی از فیلم اولیهای جشنواره جهانی فیلم فجر ساخته شده اما با این وجود یکی از معدود فیلمهای جشنواره امسال محسوب میشود که به بعضی از استانداردهایی که از فیلمهای جدید ایرانی انتظار داریم رسیده اما همچنان هم در مورد موضوعات مهمی مشکل دارد.
برای پدر
فیلم گیسوم در مورد زنی ساکن در فرانسه است که مادر خودش را از دست میدهد. همزمان با این اتفاق مشخص میشود که این شخصیت به جز مادری که از دست داد، پدری دارد که همچنان زنده است که در ایران حضور دارد. او برای این که پدر خود را پیدا کند سفری را از فرانسه به ایران و به شمال کشور آغاز میکند.
همزمان با رخ دادن این سفر مهم که کاراکتر اصلی را برای همیشه دچار تغییر میکند او به همراه همسرش و تعدادی از دوستانش با حقایقی کاملا تازه روبرو میشود که زندگیاش را برای همیشه تغییر میدهند. حقایقی که به مرور و طی سفر بر ملا میشوند و نشان میدهند که این زن جوان به جز رازی که در مورد زنده ماندن پدر خود متوجهاش شده، رازهای دیگر و حتی مهمتری دارد که میتوانند نظر مخاطب را به خود جلب کنند.
دقیقا فیلم شهربانو هم به شکل گیسوم با برملا کردن رازهای اصلی قصد داشت تا بیننده را تا پایان فیلم هیجانزده نگه دارد. شهربانو از زندان پس از سالهای طولانی آزاد شده بود و حقایقی را در زندگی فرزندان و همسرش دید که پیش از این متوجه آنها نشده بود. این اتفاق در مورد گیسوم هم صدق میکند با چنین فرقی که در گیسوم مسیری که کارگردان برای روایت داستان فیلم پیش میگیرد و حس سفری که کاراکترهای اصلی درگیر آن هستند باعث میشود که روایت اصلی فیلم حال بهتری نسبت به شهربانو داشته باشد.
این موضوع را بهخوبی با ریتم تندی که گیسوم دارد میتوان درک کرد. نویسنده در سکانسهای ابتدایی این فیلم سعی کرده تا جای ممکن اطلاعات کافی برای آشنایی با شخصیت اصلی را به مخاطبان بدهد و بعد از آن هرچه سریعتر سفری را آغاز کند که شروعی بر تغییر شخصیتهای اصلی داستان فیلم گیسوم است.
این ریتم تند برای گیسوم ممکن است در ابتدا تعدادی از بینندگان را گیج کند و باعث شود که آنها نتوانند شروع داستان فیلم را درک کنند یا متوجه نکات ریزی شوند که کارگردان فیلم در سکانسهای ابتدایی آن گنجانده و توقع دارد که مخاطب آنها را درک کند.
مشکل اینجاست که در ادامه مسیر این ریتم تند کاملا از بین میرود و به جای آن شاهد سکانسهای طولانی و متعددی هستیم که در آن فقط کاراکترهای اصلی که در واقع دوستان یکدیگر هستند، بیشتر وقت خود را گفتگوهای بی ربط با خط اصلی داستان اختصاص میدهند. همین قضیه ممکن است برای مخاطبی که در ابتدای فیلم با آن ریتم تند روبرو شده بود مشکلساز شود. حالا باید این مخاطب بحثهای طولانی از دوستهایی را تحمل کند که اگر برایش جالب نباشند، گیسوم کل ارزش خود را از دست میدهد.
تنها خاطره باقی مانده
البته حتی این گفتگوهایی که در میانههای فیلم شاهد آنها هستیم بازهم تغییر مسیر میدهند و فیلم در انتهای مسیر خود سعی میکند داستان پدر گمشده را کامل کند. البته به خاطر اهمیت کمتری که گیسوم در بخش میانی خود به این قضیه داده باعث میشود که همخوانی چندانی بین سه بخش ابتدایی، میانی و انتهایی فیلم وجود نداشته باشد.
پگاه آهنگرانی، شاهرخ فروتنیان، رضا داوود نژاد، مارال بنی آدم و حسین صفویان بازیگران اصلی فیلم گیسوم هستند. این افراد که در قالب یک گروه دوستی در این اثر حضور دارند توانستهاند به اندازه خوبی حالوهوای دوستانی در دوران و سی و چند سالگی که حالا همزمان با خاطرات گذشته و بحرانهای میانسالگی روبرو میشوند را به تصویر بکشند.
مشکل گیسوم اما آنجاست که هویت خاصی ندارد. فیلم در نوع روایت و کارگردانی بازهم به فیلمهای درام متعددی که در سینمای ایران میبینیم شباهت دارد و موضوعش هم آنقدر جدید و خلاقانه نیست که نمونه آن را پیش از این ندیده باشیم. به هر حال گیسوم نمونهای از یک فیلم درام دیگر از سینمای ایران است که برخلاف دو فیلم دیگری که من در جشنواره جهانی فیلم فجر دیدم استانداردهای محدودی را رعایت کرده است.
بیشتر بخوانید:
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.