نقد فیلم The Protégé – دنیای سرد خشن و بی انتهای آدمکُشان
وقتی یک فیلم اکشن با گروهی از افراد شناخته شده چون کارگردان فیلمهای «کازینو رویال» و "نقاب زورو» به همراه نویسنده فیلمهای «اکولایزر» و «مکانیک» تولید میشود که ستارههای آن نیز نیک فیوری، بَتمن و ...
وقتی یک فیلم اکشن با گروهی از افراد شناخته شده چون کارگردان فیلمهای «کازینو رویال» و "نقاب زورو» به همراه نویسنده فیلمهای «اکولایزر» و «مکانیک» تولید میشود که ستارههای آن نیز نیک فیوری، بَتمن و یک زن خوش فُرم چون مگی کیو هستند، حاصل آن چه چیزی خواهد بود؟! جواب این سوال خیلی سخت نیست؛ چرا که حاصل کار این گروه با تجربه یک اکشن تماماً فرمولی و سرگرمکننده است که با یک روایت نامفهوم و شلخته احساسی نیز ترکیب شده است. این ساده ترین راه برای توصیف فیلم The Protégé یا «محافظ» از کارگردان باتجربه ژانر اکشن مارتین کمپبل است. البته «ساده ترین» همیشه به معنای کامل ترین نیست، زیرا فیلم محافظ با برخی از کلیشههای ژانر خود بازی میکند و گاهاً از مزایای کامل آن نیز به سود خود استفاده میکند. در ادامه با نقد فیلم The Protégé همراه ویجیاتو باشید.
موضوع آدمکُشان مزدور و قاتلان اجیر شده ایده جدیدی در سینمای هالیوود نیست؛ اما بعد از اوج این سناریو در فیلمهای دهه نود میلادی و به خصوص فیلم «Pulp Fiction» ساخته کوئنتین تارانتینو، ناگهان این موضوع دچار یک درجازدگی عمیق شد. در واقع یکنواختی و تعدد این آثار به قدری زیاد شده بود که دیگر ما در هر فیلم عادی شاهد یک قاتل اجیر شده بودیم؛ اما با تولید و نمایش سری فیلمهای «جان ویک» دوباره تب تولید چنین آثاری داغ شد و حالا فیلم محافظ نیز یکی از دنبال کنندگان این فرمول است.
اگر بخواهیم از روی نام این اثر را مورد ارزیابی قرار دهیم، باید گفت عنوان به شدت عمومی «محافظ» یک اسم بسیار وحشتناک و تکراری برای آثار اکشن است که هیچگونه ابتکاری در آن دید نمیشود. در واقع اسمی چون محافظ ما را به یاد آثار اکشن به شدت دم دستی میاندازد که مستقیم به «شبکه نمایش خانگی» یا همان VOD منتقل میشوند و امثال بروس ویلیس و نیکولاس کیج این روزها استاد بازی کردن در آنها هستند. اما لازم است بگویم این عنوان تنها اشتباه وحشتناک و قابل توجه این فیلم کوچکِ سرگرمکننده است و در نتیجه آن فیلمی است که باید تماشا کرد؛ زیرا ویترین فوق العادهای برای استعدادهای مگی کیو است. در واقع جذابیت و فحاشی ساموئل ال جکسون، کاریزمای احساسی مایکل کیتون و همچنین مهارتهای بدنی مگی کیو در کنار کارگردانی روان مارتین کمپبل این اثر را برای مشتاقان ژانر اکشن دیدنی کرده است.
فیلم در دا نانگِ ویتنام در سال 1991 آغاز میشود. در آنجا ما آنا را ملاقات میکنیم، دختری کوچک با اسلحه بسیار بزرگ که در یک گنجه مخفی شده است. در این بین مودی (ساموئل ال جکسون)، یک قاتل توانا با احساساتی نرم در برابر کودکان، تنها کسی است که آنا را در اتاقی پر از مردگان میبیند و او را نجات میدهد. پس از این مودی شخصِ آنا را به طور طبیعی تحت حمایت خود میگیرد و به کشور خودش میبرد. کارگردان مارتین کمپبل که با محافظ بهترین کار خود را از زمان کازینو رویال ساخته، پس از سکانس افتتاحیه سریعاً با یک حرکت رو به جلو رابطه مودی و آنا را که حالا یک بزرگسال در قالب مگی کیو است به مخاطب نمایش میدهد. چند صحنه ابتدایی رابطه دوستانه و پدر و دختری آنا و مودی را به درستی طراحی میکنند.
اما ناگهان، هنگامی که شخصیت مودی به شکل مشکوکی کشته میشود، مأموریت انتقام وارد عمل میشود و آنا را راهی مسیری میکند تا بفهمد چه کسی و چرا استاد و پدر معنوی او را کشته است. از اینجا به بعد، بررسی و تجزیه و تحلیل داستان یک فرایند بی معنی است، زیرا جمله قبلی تقریباً آنچه را که احتمالاً مشاهده خواهید کرد خلاصه میکند. این یعنی یک قاتل آموزش دیده چون آنا با گذشتهای غم انگیز مردانی را که مربی او را کشتند، تک به تک شکار میکند. البته اینجاست که فیلم واقعاً سرگرم کننده میشود؛ زیرا ما شاهد شرورانی هستیم که برخی از آنها چون مایکل کیتون با وجود داشتن یک شخصیت بدون هویت، کماکان کاریزماتیک و جذاب هستند. در این بین، شخصیت رامبرانت (کیتون) که عملاً او نیز یک محافظ یا آدمکش است، با آنا از طریق دیالوگهای خوب و بازیگوشانهای معاشقه میکند و وارد مسیری احساسی میشود.
شاید برای خیلیها سوال باشد که آیا مایکل کیتون که در آستانه جشن تولد 70 سالگی خود در زندگی واقعی قرار دارد، برای این نقش خیلی بزرگ نیست؟ جواب مثبت است، بله او برای این نقش خیلی پیر به نظر میرسد، اما کیتون در این نقش واقعا عالی است. او با همان برق چشم نواز در چشمانش که ما چندین دهه برای آن ارزش قائل بودهایم، چنان حرکات رزمیاش را به کمک بدلکاران جالب انجام میدهد که باور پذیر است. از طرف دیگر شخص مگی کیو که حدود 30 سال از او جوانتر است نیز یک شریک بی عیب و نقص برای او است، هم در صحنههای مبارزه و هم در صحنه هایی که این دو با گفت و گو درگیر میشوند. این دو شخصیت با هم یک جفت فوقالعاده میسازند که آرزو کنید این دو قاتل بیرحم به نحوی در پایان به هم دیگر برسند.
البته ساموئل ال جکسون که در ۷۲ سالگی قرار دارد نیز در نهایت با این فیلم به چنین امری اعتراف میکند. اما به لطف جادوی فیلم، هر دوی این بازیگران یعنی جکسون و کیتون که پیش از این نیک فیوری و بتمن هم بودهاند، شخصیتهای دوست داشتنی هستند. از طرف دیگر باید گفت فیلم محافط اساساً نوعی فیلم اکشن است که در آن نبردها خونین، سریع و بیرحمانه هستند و بیخطرترین اجسام میتوانند به زودی به سلاحهای مرگبار تبدیل شوند. کیو و کیتون، یک جفت غیر متعارف هستند که به نحوی درخشان با هم کار میکنند و موفق می گشوند تمام صحنههای خود (و به ویژه نبردهای آنها) را با نوعی صراحت خونخوار آغشته کنند. این دنیایی است که این شخصیتها در آن زندگی میکنند و هیچکدام به نجات جانها علاقهای ندارند.
برای مثال: یکی از شخصیتها در حالی که فیلم به فینال خود نزدیک میشود، میگوید: من میتوانم دو تا گلوله به پشت سر شما بزنم و بروم ساندویچ درست کنم! این دیالوگی است که باورش در جهان این فیلم خیلی ساده است. قصه گویی ریچارد ونک به عنوان فیلمنامه نویس این اثر پُر است از چنین دیالوگهای هوشمندانهای که گاهی اوقات به منطقه ای چشم نواز میرسند.
در بیشتر مدت زمان اجرای این فیلم شما به عنوان مخاطب احساس میکنید «The Protégé» بهترین فیلمی است که لوک بسون هرگز نتوانسته آن را بسازد. برای مدتی، هیچ کس بهتر از بسون قصههای حاوی آدرنالین را در مورد قاتلان آموزش دیده (لئون: حرفه ای) و زنان بی معنی و بدون هدف که بر مردان بی رحم غلبه میکردند (لوسی و نیکیتا) روایت نمیکرد. حتی این رویه در مسیر حرفهای لوک بسون باعث ایجاد یک مجموعه تلویزیونی مشابه با فیلم نیکیتا بین سالهای 2010 تا 2013 با بازی مگی کیو در نقش اصلی شد، اما او به طور فزایندهای از کارگردانی و هدایت این آثار دور شد و به تهیه کنندگی و نوشتن فیلمنامه روی آورد. بنابراین در اینجا، شخص مارتین کمپبل باتوم تولید چنین آثاری را به دست گرفته و با قدرت درونی بانوی برجسته خود تماشاگران را سرگرم میکند.
برای مثال ما به عنوان مخاطب بارها و بارها، شخصیت آنا را میبینیم که بیش از حد با پیشینیان هم رده خود چون جان ویک و لئون مطابقت دارد؛ او در اتاقهایی که پر از مردان آماده و مزدوران تا دندان مسلح است، مانند ژان رنو در فیلم «لئون: حرفهای» که استاد استفاده از سلاح بود، مجموعهای بی پایان از راههای خلاقانه برای استفاده از آنها دارد. در این لحظات کمپبل، تدوینگر و فیلمبردارش همه چیز را به سرعت در حال حرکت نگه میدارند و شخصیتهایی مانند رامبرانت، مودی و آنا به عنوان افراد باهوشی که برای زنده ماندن باید چند قدم جلوتر از دیگران باشند، اکشن فیلم را پُر جنب و جوش به جلو حرکت میدهند.
شما میتوانید عناصر آشنا از فیلمهای اکولایزر را نیز در محافظ ببینید، منظور من آن ساختار وحشتناکی است که در پشت روکش زندگی عادی افراد اتفاق میافتد و یک قاتل بسیار آموزش دیده و تقریباً بینقص با سهولت نسبی در کنار مردم زندگی میکند. بنابراین، با این اوصاف فیلم یک اکشن فرمولی مطلق است که بیشتر بخاطر همه چیزهایی که تیم خلاق بدلکاری و بازیگران برای آن به ارمغان میآورند، موفق میشود بیننده را سرگرم کند.
البته داستان گویی The Protégé بدون انگیزه و بی معنی است، این یعنی فیلم در یک سنگر داستانی آشنا جریان دارد و سپس از آن برای ایجاد چند پیچش آشفته استفاده میکند. یک مرد ثروتمند، یک پسر معلول و یک تلاش ترور شکست خورده در دل این داستان بدون معنی وجود دارد که ما هرگز نمیفهمیم چه هستند، چه برسد به اینکه به آن اهمیت دهیم. در نتیجه فیلم برای جبران ماهیت موضوعی جدی روایت، با کمک اکشن و بازیگران خوب همه چیز را بسیار خوش طعمتر میکند.
بین دیالوگها، سکانسهای اکشن و آن بازی مرکزی موش و گربه بین مگی کیو و مایکل کیتون و ساموئل ال جکسون، فیلم ارزش وقت گذاشتن را دارد. این سه لیدر همه به وضوح سرگرم کننده هستند و به شخصیتهای آنها زمان ناچیزی برای تنفس و توسعه بین دعوا با چاقو داده میشود. بنابراین، همه چیز در یک رویارویی محکم به پایان میرسد که البته از منظر داستانی بسیار بیمعنی است. با این اوصاف به خودتان لطف کنید و با بیتوجهی به نام وحشتناک و عمومی فیلم، محافظ را به عنوان اثری که با فرمول آشنای آثار اکشن آدمُکش محور تولید شده، نگاه کنید.
بهترین فیلمهای اکشن از نگاه ویجیاتو را بشناسید:
- 10 فیلم اکشن بینظیر که هواداران John Wick باید تماشا کنند
- معرفی بهترین فیلمهای اکشن غیر ابرقهرمانی یک دهه اخیر
- بهترین فیلمهای مهیج روانشناختی تمام دوران کدام است؟
- برترین فیلمهای زامبی محور که احتمالاً با آنها آشنا نیستید
- بهترین فیلمهای اکشن بینالمللی یک دهه اخیر کدام است؟
- ۱۵ مورد از بهترین فیلمهای ابرقهرمانی غیر هالیوودی
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
جدیدا خیلی میخان توی سبک جان ویک فیلم بسازن ولی اکثرا حتا به گرد پاشم نمیرسن
ممنون از شما آقای پریمی؛
من که حداقل بخاطر ساموئل ال جکسون هم که شده باید در آینده ببینمش.