نقد سریال Ted Lasso – یک کمدی ورزشی معرکه
در سال 2013، شخصیتی به نام تد لاسو، با بازی جیسون سودکیس در شبکه NBC Sport معرفی شد. مربی فوتبال آمریکایی که هربار، سرمربی یکی از تیمهای لیگ جزیره میشود و همراه به دستیارش، مربی ...
در سال 2013، شخصیتی به نام تد لاسو، با بازی جیسون سودکیس در شبکه NBC Sport معرفی شد. مربی فوتبال آمریکایی که هربار، سرمربی یکی از تیمهای لیگ جزیره میشود و همراه به دستیارش، مربی بیرد، آن تیم را راهنمایی میکند. بیاطلاع بودن او از قوانین فوتبال، شوخ طبعی عجیبش و همیشه شاد بودنش، باعث شکلگیری یک شخصیت بامزه شد. حال برندن هانت، جو کلی، بیل لاورنس و جیسون سودکیس، برای اپل، از روی این شخصیت یک سریال به شدت خوب و حال خوب کن ساختهاند. اما چگونه این تیم، با استفاده از بازیگران کمتر شناخته شده، توانستند چنین سریال محشری خلق کنند؟ برای رسیدن به جواب این سوال، همراه ویجیاتو باشید.
تد لاسو یک خط داستانی جالب و تا حدودی احمقانه دارد. یک مربی فوتبال آمریکایی، توسط مدیر یک تیم فوتبال به نام ای.اف.سی ریچموند، استخدام میشود تا هدایت تیم را برعهده بگیرد. این تیم، در خطر سقوط قرار دارد و تد نیز چیز زیادی درمورد فوتبال نمیداند. از طرفی، هدف مدیر از استخدام تد، این است که با این روش از همسر سابقش انتقام بگیرد. حال تد باید با این چالش رو به رو شود و سعی کند که در کشور جدید، با فرهنگ و آدمهای جدید آنجا، جور شود. تمامی این خط داستانی، رنگ و بوی کلیشه دارد. فردی که همه او را دست کم میگیرند و حالا باید ثابت کند که آنها اشتباه میکنند. ولی سریال، خود را از این کلیشه آزاد میکند و از این خط داستانی ساده، ماجراها و پیامهای محشری را بیرون میکشد.
بعد از دیدن یک یا دو قسمت از تد لاسو، متوجه میشویم که با یکی از بهترین سریال های ورزشی مثبت نگر، سرحال و پر از پیامهای اخلاقی طرف هستیم. در همان قسمت اول، دیالوگهای پینگ پونگی که بین شخصیتها رد و بدل میشود، سبب میشود موقعیتهای کمیک بسیار خوبی صورت بگیرد. موضوعی که وجود دارد، این نکات بین تمامی سریالهای کمدی مشترک است. همهشان یک خط داستانی را جلو میبرند و به آن شاخ و برگ میدهند تا به یک پیام اخلاقی برسند. حال سریال با موضوع فوتبال، بدون هیچگونه عجلهای، رفته رفته آنقدر خوب عمل میکند که همه چیزش سرجا باشد و هیچ چیز آن تو ذوق نزند.
در همان قسمت اول، سریال سریع ما را با رفتار و خط فکری شخصیتها آشنا میکند. تد خودش را نمیبازد و سعی میکند که با شوخ طبعیهایش، خودش را بین بقیه جا کند. مربی بیرد جدی است و سعی میکند که کمک دست خوبی برای تد باشد. گاهی اوقات نیز با صورت جدی و حرکات دستش، موقعیتهای کمدی فیزیکی جالبی را به وجود میآورد. ربکا، خشک و جدی است و میخواهد هرگونه که شده، با استفاده از تد، باشگاه ریچموند را نابود کند. هیگنز نیز همواره گوش به فرمان ربکا است و لحظهای از او سرپیچی نمیکند. جیمی تارت مغرور و سرکش است. روی کنت، عصبی و فحاش تشریف دارد. کیلی با مهربانی و زیباییاش، سعی دارد خود را در دل همه باز کند. نیتن نیز سعی دارد خود را بالا بکشد و اعتماد به نفس پیدا کند.
سریال در هر قسمت، با استفاده از موقعیتهای گوناگون، شخصیتها را پرورش میدهد و ما را بیشتر با آنها آشنا میکند. از شخصیت تد شروع کنیم. تد شخصیتی شوخ طبع است که به فرهنگ عامه علاقه خاصی دارد. اکثر شوخیهایش را با ارجاعی به فرهنگ عامه آمریکا اجرا میکند و با همان شوخیها، سعی میکند توجه بقیه را جلب کند. اگر کسی را دوست داشته باشد، حاضر است برایش همه کاری کند تا آن شخص شاد باشد. علاقهاش به مربیگری فوقالعاده است و همواره در تلاش است که تبدیل به مربی بهتری شود. اما پشت این چهره شاد، مشکلات غم انگیزی نهفته است. سریال همان لحظه اول نمیاید این روی تاریک تد را نشان دهد. پس از مقدمه چینی بسیار خوبش، ما را با این وجه غم انگیز او آشنا میکند تا متوجه شویم حتی شادترین انسانها، خالی از غم نیستند.
سریال وقتی که ما را با مشکلات تد آشنا میکند، رفته رفته آنقدر در آنها عمیق میشود تا حدی که حس کنیم تد، یکی از دوستان ماست! مربی بیرد، دست راست تد، تنها یک شخصیت مکمل برای خلق موقعیتهای کمدی نیست. او کمالگرا است و همواره دنبال راهی میگردد تا بتواند به همراه تد، تیم را بهتر کند. اما او مشکلاتی در رابطهاش دارد و در کنار آن، همواره به خودش شک دارد. مربی بیرد جز شخصیتهای کمحرف و مرموز سریال است اما در یک قسمت که با فضای کل سریال غریبه است، ما را به یک سفر عجیب و به یادماندنی میبرد تا ما را با او آشنا کند.
از طرف دیگر، شخصیت ربکا در ابتدا، در نظر مخاطب منفور جلوه میکند. او ضربه بسیار بدی از همسر سابقش خورده است که میخواهد درد زخمش را، با آسیب زدن به دیگران کم کند. اما قوس شخصیتی که برای ربکا وجود دارد، ناگهانی و غیرقابل باور نیست. حتی وقتی که تد به او کمک میکند و تمام تلاشش را میکند از او را یک مدیرعامل دوست داشتنی جلوه دهد، ربکا آنقدر درگیر این انتقام است که متوجه این محبت و حمایتها نمیشود. ربکا به نوعی نماد افرادی است که آنقدر درگیر خشم و عصبانیت خود شدهاند که راههای غلطی را برای حل کردن آن انتخاب میکنند. کور میشوند و دیگر نمیبینند دارند به افرادی که سعی دارند حالش را بهتر کنند، آسیب میزند.
هیگنز نیز یک شخصیت جالب و دوست داشتنی است. کسی که حاضر است از چیزهایی که مال خودش است بگذرد، بلکه به پیشرفت بقیه و باشگاه کمک کند. در فصل اول تمامی سعیش را میکند به ربکا کمک کند تا به هدفش برسد، اما از طرفی تد و تیمش را همراهی میکند تا به مقصودشان برسند. هیگنز کسی است که همواره حاضر است به ما کمک کند و لحظهای از این کارش دریغ نمیکند و بستگی به ما دارد که چگونه از کمک او استفاده میکنیم.
نیتن، از دسته شخصیتهای چالش برانگیز سریال است. به نوعی سیخونکی به تمامی افرادی است که هیچگاه یادشان نرود از کجا آمدهاند، بلکه مغرور نشوند و به خودشان اجازه دهند به بقیه بیاحترامی کنند. او در طول سریال به لطف مهربانی تد، از فردی که هیچکس اسمش را نمیدانست، به کسی تبدیل میشود که ترند توییتر میشود! جیمی نیز نقطه مقابل نیتن است. کسی که از همان اول بالا بود و آنقدر مغرور است که واژه احترام گذاشتن، برای او بیمعنی است. در یکی از دوست داشتنیترین لحظات سریال، متوجه میشویم اصلیترین دلیل رفتار بد جیمی، پدرش است. جیمی به جای اینکه از کمک دیگران استفاده کند تا جلوی پدرش بایستد و از تاثیر سمیاش بر روی زندگیاش کم کند، بیشتر با آنها لج میکند و بیشتر خود را در دام پدرش میاندازد. اما او تسلیم نمیشود، بعد از اینکه به صفر رسید، دوباره خود را میسازد. شخصیتی تاثیرگذار که میتواند الهام بخش افراد زیادی باشد.
روی کنت، شخصیت فحاش و دوست داشتنی سریال، جز افرادی است که نمیخواهند قبول کنند دوره آنها تمام شده است. روی که اسطوره باشگاه چلسی بوده است، حال با موضوع پیری و فراموش شدن دست و پنجه نرم میکند. غروری که دارد، سبب میشود بارها مسیر خود را گم کند و از کسی هم کمک نگیرد. او شخصیت شکنندهاش را پشت چهره خشن و زبان تندش به خوبی پنهان کرده است. در مقابل او کیلی است که همانند روی، مسیرش را گم کرده است. او که نمیداند واقعا باید برای زندگیاش چه کار کند و سعی میکند با آویزان این و آن شدن، هویت خودش را تشکیل دهد و این شکنندگی را پشت چهره شاد و مهربانش، پنهان کرده است.
شخصیتهای دیگر فیلم، نمادی از افراد مختلف جامعه هستند. سم سعی دارد مایه افتخار پدر و مادرش شود اما بارها شکست میخورد، آیزاک شخصی است که به دلیل هیکل بزرگش، فکر میکند دفاع خوبی است اما از این تفکر، ضربه میخورد. از طرفی بعد از روی، او گزینه اصلی کاپیتانی تیم است. حال او نیز با این چالش رو به رو است که از نوچه جیمی بودن، به رهبر تیم تبدیل شود. کالین کسی است که همواره مورد تمسخر همه قرار میگیرد و خودش را باور ندارد. سه دوست داخل بار، نماد افراد جامعه هستند که سعی در قضاوت کردن دیگران دارند و متصدی بار، نماد افرادی که سعی دارد همواره پشت آدمهای تازه وارد و جدید باشند. هر شخصیتی که در سریال وجود دارد، توسط هر کس قابل درک است و این موضوع، سبب شده سریال در بخش شخصیت پردازی، یک نمونه بسیار موفق باشد.
شوخیها و موقعیتهای کمدی سریال، به نوعی شبیه شوخیهای سریال Family Guy است. ارجاعات فراوان به فرهنگ عامه، دیالوگهای پینگپونگی و گاهاً کمدی اسلپ استیک، طنز سریال را تشکیل میدهند. تک تک این موقعیتهای طنز، به موقع اجرا میشوند. در یک سکانس تیم ریچموند درمورد بهترین فیلم اسکورسیزی صحبت میکنند و تد در تمام شوخیهایش، به یکی از علاقههایش ارجاع میزند یا، تد با اشاره به یک شخص معروف، جواب اکثر سوالها را میدهد.همچنین غریبه بودن تد با فرهنگ انگلستان و قوانین فوتبال، تمامیشان به موقعیتهای کمدی به شدت خوبی تبدیل شده است که بدون تعارف، مخاطب را میخنداند. در کنار این کمدی قوی، سریال در بخش درام تعادل بسیار خوبی را به وجود آورده است. این بخش سبب شده تاثیرگذاری سریال بیشتر شود و به یک اثر فراموش شدنی تبدیل نشود.
تد لاسو پر از پیامهای ساده درمورد زندگی است. در میان سریالها و فیلمهایی با فضاهای غمزده و داشتن یک خط فکری پوچ گرایانه، تد لاسو نعمت است. همانقدر که به ما میگوید این تلاش است که مهم است، همانقدر هم تاکید میکند همواره این تلاش باید در راستای موفقیت و پیروز شدن باشد. از طرفی مخاطب را تشویق میکند وقتی هیچکس به تو باور ندارد، خودت را باور داشته باش. پیام اخلاقی کلیشهای که در این سریال، به خوبی رسانده میشود.
تیم ای.اف.سی ریچموند، در طول سریال از تیمی غیرمتحد و بیانگیزه، به تیمی شاداب و پرانرژی تبدیل میشود. با این حال آنها بارها میبازند و به نتیجه دلخواه خود نمیرسند. این نکته مثبت سریال است که نمیگذارد پیامش لوس و غیرقابل باور شود. مشخص است که تد آنقدر سرمربی درجه یکی نیست و خودش راه طولانی برای بهتر شدن دارد و بازیکنان تیم، وضعیتی همانند او دارند. سریال تاکید میکند موفقیت یک شبه اتفاق نمیافتد. بارها زمین میخوری، باید دوباره بلند شوی و آنقدر این راه را باید ادامه دهی تا به نتیجه مطلوب برسی.
مفهوم اصلی سریال، تشویق کردن مخاطب به تسلیم نشدن است. اما در کنار آن درمورد مسائل دیگر زندگی با او صحبت میکند. تک تک این لحظات، آموزنده هستند و مهم تر از آن، تاثیر گذار. در این دوران انگیزه دادن به دیگران واقعا کار سخت و غیرممکنی شده است، اما تد لاسو به خوبی از پس این چالش برآمده است. در کنار امتیاز شخصیت پردازی محشرش، این یک امتیاز دیگر است که کسب میکند.
چیزی که سبب میشود این شخصیتها و پیامها به دل بنشیند، تیم بازیگری محشر سریال است. جیسون سودکیس با لهجه غرب آمریکایی دوست داشتنی خود، بهترین بازی تمام عمرش را به نمایش گذاشته است. بعد از بازی در کمدیهای درجه دو و گاها کلیشه، بالاخره تمام پتانسیلش را به نمایش گذاشته است. نکته جالب این است که تنها بازیگر مشهور سریال، سودکیس است. بقیه بازیگران، چندان معروف نیستند اما تک تکشان، بازیهایی فوق العاده را به نمایش گذاشتهاند.
برندن هانت با چهره جالب و اکتهای بسیار جالبش، یک شخصیت مکمل عالی است و تماما آن حس و حال مربی را به مخاطب میدهد. هانا وادینگهام که او را با راهبه پیادهروی شرم Game Of Thrones به یاد میآوریم، به شدت در نقشش میدرخشد. برت گلدشتاین با آن صورت خشن و تن صدای سنگینش، باعث میشود شخصیت کنت بسیار خوب شکل گیرد و باورپذیر باشد. جونو تیمپل، فیل دانستر، نیک محمد و جرمی سوئیفت، هر کدامشان بازیهایی عالی به نمایش گذاشتهاند که سبب شده تیم بازیگری به امتیاز مثبت دیگری برای سریال تبدیل شده و به ماندگاری شخصیتها، کمک شایستهای کنند.
در بخش کارگردانی، سریال خوش میدرخشد و یک خروجی با کیفیت بالا را تحویل دادهاند. فیلمبرداری سریال تعادل را بین لانگ شاتها و کلوزآپها رعایت میکند. موسیقی مارکوس مامفرد، به فضای فیلم شدیدا میچسبد و تمامی این عوامل، دست به دست هم دادهاند یک اثر درجه یک را شاهد باشیم. توجه سازندگان به موضوع فوتبال نیز شایسته تقدیر است. فضاسازی سریال آنقدر خوب است که تیم ریچومند، به تیم دوم یا شاید اولمان تبدیل شود! استفاده از آرلو وایت و کریس پاول، دو گزارشگر معروف لیگ جزیره، سبب بیشتر شدن حس واقعی بودن سریال میشود. کمئوی تیری آنری و گری لینهکر، بامزه و هیجان انگیز است.
در کل، تد لاسو سریالی است که واقعاً نعمت است. در میان تولیدات رگباری و اکثرا ناامید کننده نتفلیکس، HBO و دیگر شبکهها، این بار اپل بهترین سریالش را تولید کرده است که از قضا، میتواند در کنار The Office، Barry، Friends، Shameless و... به کمدیهایی تبدیل شود که همیشه در ذهنمان باقی بمانند. از طرف دیگر، وجود داشتن یک سریال مثبت و روحیه بخش، در این دوران به شدت لازم است که تد لاسو، بهمان تقدیمش میکند. پس بیایید برای تیم بازیگری و نویسندگی و کارگردانی سریال دست بزنیم و هورا بکشیم که ما را به یک دنیای هیجان انگیز، خنده دار، دوست داشتنی و گاها اشک درآور! بردهاند. دنی روهاس همواره داد میزند "فوتبال زندگیه!" و بعد از تد لاسو متوجه میشویم که بله، حق با اوست!
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
سریال مثبت خوبیه ،
فصل اولش را دیدم حالا منتظرم اینترنت جور بشه برم فصل دو را ببینم