فاز چهارم دنیای سینمایی مارول به نقطه قوت آثار دیسی حمله میکند
حالا که دنیای سینمایی مارول وارد فاز چهارم خود شده است، این فرصت به وجود آمده تا مارول به وسیله شخصیتهای ضد قهرمان خود به نقطه قوت رقیب مستقیمش، دیسی، حمله کند. از ساخت و ...
حالا که دنیای سینمایی مارول وارد فاز چهارم خود شده است، این فرصت به وجود آمده تا مارول به وسیله شخصیتهای ضد قهرمان خود به نقطه قوت رقیب مستقیمش، دیسی، حمله کند.
از ساخت و انتشار Iron Man در سال ۲۰۰۸ به عنوان اولین پروژه مارول، دنیای سینمایی این کمپانی در طی بیش از ۲۰ فیلم و سریال ساخته شده تغییرات زیادی را به خود دیده است. اما مارول برای ادامه رقابت با دیسی، نیاز به تکامل دارد و شاید معرفی شخصیتهای ضد قهرمان یا همان آنتی هیروها کلید این روند باشد.
منتقدان و برخی از کارگردانان مشهور سینما هر از چند گاهی آثار دنیای سینمایی مارول را از این جهت زیر سوال میبرند که یک مسیر تکراری را پیش گرفتهاند. شاید برخی نیز در پاسخ این منتقدان بگویند که این افراد اهداف و ویژگیهای مهم فرانچایز را نادیده میگیرند و فقط به حجم بالای تولیدات توجه میکنند.
در هر صورت، نقدهای درستی را میتوان نسبت به سابقه این فرانچایز در نبود تنوع (که مارول برای سالها سعی در اصلاحش دارد) و همچنین کم بودن توجه روی آنتاگونیستها وارد کرد.
دنیای سینمایی مارول واضحاً تبدیل به یکی از محبوبترین فرانچایزهایی شده است که تا به حال به وجود آمدهاند و رکوردهای جهانی را یکی پس از دیگری میشکاند. با این حال، با ادامه تغییرات و تکاملی که به نظر در جریان است، دنیای سینمایی میتواند واکنش خوبی به این نقدهای وارد شده بدهد و اطمینان حاصل کند که بزرگترین فرانچایز کمیک بوکی را در اختیار دارد.
اما این تغییرات چه هستند و چه چیزی انتظار دنیای سینمایی مارول را در آینده میکشد؟ سرنوشت رقابت مارول با دیسی چه میشود؟ با ما همراه باشید تا پاسخی مناسب به این پرسشها دهیم.
دنیای سینمایی مارول روی خیر و شرارت بنیادی تمرکز کرده بود
در اوایل به وجود آمدن دنیای سینمایی مارول، این فرانچایز روی دوگانگیهای ساده و تعداد کمی شخصیت نسبتاً خاکستری تمرکز کرده بود. خیر در برابر شر. درست در برابر اشتباه. یک خط جدا کننده واضح بین قهرمانها و ویلنها.
مارول از برخی شخصیتهای ناخالص و دارای نقص استفاده کرده که بهترین نمونه آنها تونی استارک خود شیفته و خود دوست است. با این حال، جای شکی باقی نمیماند که این قهرمان در نهایت کار درست را انجام میدهد.
این تمرکز روی خوبی ذاتی قهرمانان دنیای سینمایی مارول به بهترین شکل در کاپیتان آمریکای استیو راجرز قابل مشاهده است که به طور مداوم در مورد کارهای درست و اشتباه سخنرانی میکند. حتی وقتی دوست او، باکی بارنز (Bucky Barnes)، به عنوان وینتر سولجر (Winter Soldier) برمیگردد، مسئله این نیست که آیا استیو راجرز به دلیل کمک به وینتر سولجر شرور شده است، بلکه این است که یک خوبی ذاتی درون باکی وجود دارد که میتوان آن را به رو آورد.
تمام پروتاگونیستهایی که از فاز اول تا فاز سوم دنیای سینمایی مارول مورد توجه بودند به طرز واضحی در دسته آدم خوبهای ذاتی قرار میگیرند که تاریکترین المانهای داستانیشان مربوط به کارهای گذشته آنهاست.
بازی با این دوگانگی باعث شده تا دنیای سینمایی مارول ویلنهای کمتر به یاد ماندنی داشته باشد که به جای این که دیدگاه نسبتاً قابل توجیه داشته باشند صرفاً شرور هستند. این ویلنها نیز اکثراً بعد از یک فیلم کشته میشوند.
تلاشهای قبلی مارول در قابل درک کردن ویلنها باعث به وجود آمدن نتایج و بحثهایی ضد و نقیض شده است. با این که تانوس (Thanos) باور داشت که هدفش به نفع هستی است اما مخاطبان خیلی زود متوجه حفرههای منطق او شدند. کیلمونگر (Killmonger) مشکلات اجتماعی و اخلاقی درستی را مطرح کرد اما در انتهای Black Panther به راحتی کشته شد.
البته کیلمونگر معشوقه خودش را نیز به قتل رساند تا سنت یک روایت ساده «خیر در برابر شر» برای مخاطبان حفظ شود آن هم پیش از این که این شخصیت فرصتی برای توسعه و تکامل بیشتر داشته باشد.
این نمونهها جزو متقاعدکنندهترین ویلنهای دنیای سینمایی مارول و در عین حال نشانههایی بودند که اشاره به جای خالی آنتی هیرو در دنیای سینمایی مارول میکردند.
- اسپینآف سریال WandaVision ساخته میشود
- حضور دو ویلن کلاسیک در Spider-Man: No Way Home تایید شد
- فیلم Spider-Man: No Way Home تاریک، غمانگیز و بیرحم خواهد بود
دنیای سینمایی مارول در فاز چهارم به بعد به آنتی هیروهای خود تکیه میکند
فاز چهارم دنیای سینمایی مارول در حال حاضر توانسته این مشکل را با سریالهایی که شدیداً روی آنتی هیروهای مارول تمرکز کردهاند برطرف کند. WandaVision واندا ماکسیموف را تبدیل به ویلن داستان خودش کرد. او کنترل ذهن مردم وستویو (Westview) را برای رسیدن به اهداف خودش به دست گرفته بود.
Loki هر دوی لوکی و سیلوی (Sylvie) را به عنوان پروتاگونیستهایی معرفی میکند که از نظر اخلاقی خاکستری هستند. سری What If…? نیز در نهایت روی یک دکتر استرنج متمرکز میشود که دنیای خود را واقعاً نابود میکند.
فیلمها و سریالهای مورد انتظار مارول نیز نشان میدهند که قرار است این روند تمرکز روی آنتی هیروها را ادامه دهند. با این حال، این اتفاق با ترکیب احتمالی دنیای سینمایی مارول با دنیای ویلنهای اسپایدرمن سونی به اوج خود میرسد. نشانههایی در فیلم Venom: Let There Be Carnage و تریلر Morbius در این مورد وجود دارد.
فیلم Venom از قبل توانسته یک ترکیب از ادی براک و سیمبیوت ونوم را به عنوان شخصیتهایی که حاضرند برای رسیدن به اهدافشان مرتکب قتل شوند توسعه دهد. ظاهراً دکتر مایکل موربیوس در فیلم Morbius نیز همین مسیر را بپیماید. ترکیب این شخصیتها با ویلنهای سابقی مثل والچر (Vulture) باعث میشود تا تیم ضد قهرمانهای مارول گسترش پیدا کند.
ترکیب این تیم آماده شده از آنتی هیروهای مارول توسط سونی با بقیه ضد قهرمانهای دنیای سینمایی مارول باعث به وجود آمدن کشمکشهای عمیقتر و طولانیتر در دنیای سینمایی مارول میشود. وقتی این دسته از شخصیتها در فیلمهای اختصاصی و مستقل خود توسعه پیدا کنند، احتمال کشته شدنشان در یک داستان که تبدیل به آنتاگونیست قهرمانهای «خوب» میشوند کمتر است؛ چرا که در آن صورت فرانچایز خودشان از دست میرود.
عمق درگیریهای اخلاقی این تیمها میتواند در حالی ادامه پیدا کند که هدف کلی خوبی دارند اما روشهای کاملاً متفاوتی برای انجام آن به کار میبرند. به این ترتیب، مارول امکان به وجود آوردن درگیریهای بین پروتاگونیستها را دارد؛ چیزی که یکی از عوامل موفقیت اثری مثل Captain America: Civil War بود.
- فیلم Black Adam شامل کشتهشدگان زیادی خواهد شد
- زک اسنایدر قصد داشت این ویلنهای بتمن را به دنیای دیسی بیاورد
- خلاصه داستان فیلم Batman به جنبههای تاریک شوالیه تاریکی اشاره دارد
آنتی هیروهای مارول میتوانند به بزرگترین نقطه قوت آثار دیسی حمله کنند
نمایش ویلنها و آنتی هیروها در دیسی فندام ۲۰۲۱ اثبات میکرد که دیسی، هم در فیلمها و هم در دیگر مدیومهای خود، متوجه اهمیت آنها شده است. با درس گرفتن از موفقیت The Suicide Squad، دیسی در حال افزایش تعداد آثار خود به این شکل است: سومین فصل سریال انیمیشنی Harley Quinn، یک بازی ویدیویی از جوخه خودکشی با نام Suicide Squad: Kill the Justice League و سریالی اختصاصی از شخصیت پیس میکر (Peacemaker). تمام این آثار روی ضد قهرمانها تمرکز دارند.
علاوه بر این، دیسی از دیدگاههای تیرهتر و شرورانهتری نسبت به قهرمانان معمولاً فساد ناپذیر خود استفاده میکند. در فیلم The Batman میبینیم که بروس وین انتقام را جایگزین عدالت میکند. اقتباسی از سری بازیها و کمیکهای Injustice نیز به نمایش یک سوپرمن ظالم و دیکتاتور روی میآورد.
این حرکت میتوانست به دیسی این اجازه را دهد تا روایتهای مربوط به ضد قهرمانها و ویلنهای خود را تبلیغ کند و فضایی که از چشم دنیای سینمایی مارول در تمام این مدت مخفی مانده بود را به دست آورد.
با تمام این اوصاف، تمرکز فعلی دنیای سینمایی مارول روی شخصیتهای آنتی هیرو به این معنی است که شاید مارول مونوپولی خود را ادامه دهد. حتی پس از این که توانسته موفقیتی طولانی مدت با دنیای گسترده خود به دست آورده و آثار دیسی را کنار بزند.
در نهایت، ضد قهرمانهای مارول شاید خبر خوبی برای دنیای سینمایی مارول و مخاطبان آن باشند اما نوید یک رقابت داغ را به دیسی و آثارش میدهند.
شما فکر میکنید آنتی هیروها و ویلنهای مارول توانایی رقابت با این دست از شخصیتهای دیسی را دارند؟ کدام یک از این دو غول در این مقطع زمانی و در این موضوع موفق خواهند شد؟ دیدگاه خود را با ویجیاتو در قسمت نظرات به اشتراک بگذارید.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
به نظرم میتونه یک فرمول خوب باشه
اما بعید میدونم به اندازه دی سی برسه
با اینکه مارول آنتی هیرو های خیلی خوبی هم داره ولی خب من بعید میدونم بتونه مثل دی سی از پسش بر بیاد
ولی با این حال خیلی دوست دارم مارول بتونه خیلی خوب اینارو اوکی کنه که البته یک نمونش هم سریال لوکی بود که واقعا خیلی خوب بود
در کل امیدوارم که تو سینما همینطور که مارول به موفقیت هاش ادامه میده دی سی هم پیشرفت کنه و فیلم های خوب بیشتری رو ازش ببینیم باشیم و در نهایت شاهد یک رقابت تنگاتنگ باشیم چون به نفع همست.
ممنون بابت مقاله،خیلی جالب بود.
خب همه میدونیم که مارول در زمینه سینما از دی سی جلوتره ولی این دلیل بر این نمیشه که بگیم دیسی بدرد نمیخوره.
آنتی هیروها جزو شخصیت هایی هستن که میتونن به محبوبیت خیلی زیادی برسن.هر دوتا کمپانی هم آنتی هیرو های بسیار زیادی دارن و مقایسه کردنشون خیلی سخته.
مثلا از مارول:پانیشر،ددپول،ونوم،ولورین،اسپاون
از دیسی:ردهود،بلک آدام و .......
تنها چیزی که لازمه اینه که ازشون به بهترین شکل ممکن استفاده بشه.و یه چیز دیگه اینه که آنتی هیرو با خبیث فرق داره،اشتباه نکنید.
مثلا جوکر یه خبیثه ولی ردهود یه آنتی هیرو.حالا چرا بهش میگن آنتی هیرو؟؟
برای اینکه آنتی هیرو ها قانون خودشون رو دارن و ترسی از شکنجه دادن و یا کشتن کسی ندارند.
به نظرم رقابت مارول و دیسی در این زمینه میتونه واقعا جذاب باشه و تنها چیزی که لازمه فقط استفاده از پتانسیل این آنتی هیرو ها است.
با تشکر
البته دوستان اشتباه کردم.
شخصیت اسپاون نه برای مارول هست و نه برای دیسی.این شخصیت متعلق به انتشارات ایمیج کامیکس است
جوکر آننی هیرو هست نه خبیث اشتباه نکن
نمیدونم از روی چی گفتی
ولی به نظر من کاملا اشتباه بود(اگه کمیک خون باشی اوج جوکر رو میبینی)
منبع یا کمیکی که از روش حرف زدی معرفی میکنی؟
جوکر تو دی یسی دو نوع هست
نسخه خبیث هشت که بدون بتمنه
ولی زمانی که پای بتمن میاد وسط میشه آنتی هیرو
خبیث مثل دا ک ساید هست که هیرو مقابلی نداره و فقط منفیه و جوکر داره در جایی که خودش نقش غصلی باشه میشه خبیث ولی توی جایی کع پای قهرمان اومد وسط فقط یه آنتی هیرو .
.
نمی دونم چرا فکر کردی من کمیک نخوندم
رفیق کاری ندارم خوندی یا نه فقط اسم کمیک رو پرسیدم
کلی گفتم
تو کامیک هوایی تقابل داره با یه هیرو
نه اصلا!
جوکر کاملا یک خبیث هست
جوکر کجاش آنتی هیرو هست؟!
اون یه خبیث کله شقه
من همین آثار ضعیف DC رو ب کل مارول (بغیر از لوکی ک خیلی دوسش دارم) ترجیح میدم
البته سلیقه ست دیگه خودتون درک کنید
واقعا من از فیلم ب اصطلاح روشن ک همه مثبت باشن خوشم نمیاد و فیلمای Dark خیلی خوشم میاد
و مارول هم ک خدای ساخت فیلمای مثبته و من آثار دی سی رو با اینکه ضعیف ترن ولی ترجیح میدم
البته این دلیل نمیشه ک از MCU خوشم نیاد فیلمای جدیدشو میبینم ولی مارول هیچ وقت توی پارک بودن و عمیق بودن کاراکترا ب پای DC نمیرسه
درسته
دیسی از همون اول هم فضای دارک تری نسبت به مارول داشت.چه در کمیک،چه در گیم و چه در سینما.
ولی اینجا یه نکته ای وجود داره:
فیلم های ابرقهرمانی باید به ذات شخصیت هاشون،کمیک و دیگر آثار وفادار باشن.فیلمنامه خوب و داستان پیچیده و جذاب و صحنه های اکشن و..........
اگر یه فیلم همه این ویژگی های خوب رو داشت پس طبیعتا فیلم موفقیه،فرقی هم نمیکنه که دارک باشه یا لایت
.
فقط من یه سوال برام پیش اومد،اون عمیق بودن کاراکتر رو میشه توضیح بدید،چون من با این جمله شما که گفتید شخصیت های مارول از نظر عمیق بودن به پای شخصیت های دیسی نمیرسن کاملا مخالفم،کاملا
عمیق بودن یعنی کاری یا تصمیمی بگیرن که دارای مفهوم معانی مختلف باشه یاحرف حقی بزنن .
بقول خود ویجیاتو فیلمای مارول پاپکرنی ترن تا دیسی
ولی من احساس میکنم عمیق بودن به این معنی نیست
منظورم اینه ک بیشتر جنبه انسانی داره تصمیماتشون درسته
ب کاراکترا پرداخته شده
و ی چیز دیگه ک الان یادم رفت و اگ یادم اومد بهت دوباره ریپ میزنم
به نظر من کاراکتر های مارول الان خیلی بیشتر عمق پیدا کردن و جنبه انسانی بیشتری نسبت به کاراکتر های دیسی دارند
هنوز به اون عمق نرسیدن بتمن کارکتر عمیقی هست
هنوز هیچ کدوم از کارکتری چه مارول پیسی نرسیده بهش فقط یه دلیل چون به جنبه انسانی دقت نکردن و اکثرا اوقات فقط قهرمانی رو دیدن
خب شما اگه میتونی برای من از جنبه های بتمن/بروس وین بگو،تا من هم از مارول برات مثال بیارم
۱. بروس وین کسی بود ک پدر و مادرش جلوی چشماش ک، شته شدن و بعد از اون اتفاق دست ب اصلاح شهر زد
۲ مربوط ب جوکر:
کمیک: کسی ک زیر بار فقر زندگی کرد و با سختی تلاش کرد خانواده ش رو ب زندگی با سطح بالا برسونه و تلاش میکرد تا ی کمدین شه، شغلی ک ارزوش بود و در راه تلاش برای بدست آوردنش از فشار مشکلات مجبور شد دزدی کنه، ک باعث دیوانگی ش شد.
فیلم (Joker 2019): اون زیر بار مشکلات زندگی کرد، زیر بار مشکل روانی ای ک داشت ک هیچکس بهش احساس خوبی نداشت، بهش ظلم میشد، مادری ک باید ازش مراقبت میکرد و ...
فیلم The dark knight: اون توی ی خانواده فقیر بزرگ شد ک پدرش دائم م: س/ت بوده و مادرش رو کتک میزده و اون هم شاهدش بوده. ب اینکه جامعه کثیفه اعتقاد داشته و میخواسته ب همه اینو ثابت کنه
تازه این فقط در مورد بتمنه، دی سی آنقدر کاراکتر داره ک تا یک ساعت باید بهشون بپردازی
البته من نمیگم کمیکای Marvel ضعیفه
میگم دی سی قدیمی تر، کاراکترای قدیمی ک چندین نسل باهاش بزرگ شدن، چندین سال تجربه داره و فضای دارکی داره(البته بغیر از اون کمیکای سوپرمن ک مقاله نویسنده های محترم کار کردن :/)
و اگر Marvel عالی باشه، DC ی سر و گردن بالاتره
خب ممنون از بابت نظرت.
من میتونم از مارول مردعنکبوتی رو مثال بزنم.مردعنکبوتی در بچگی پدر و مادرش رو از دست داد و با عمو بن و زن عموش بزرگ شد.وقتی کا توی اون آزمایشگاه قدرت هاش رو بدست آورد مثل خیلی از جوونای مروز باد ورش داشت و رفت که با این قدرتش پول در بیاره.اما مرگ عموبن بود که باعث شد پیتر به خودش بیاد.در واقع بتمن بعد از مرگ پدر و مادرش شهر رو اصلاح کرد(همونطور ه شما گفتید)ولی پیتر ((خودش)) رو اصلاح کرد و این تفاوت پیتر و بروس وینه.حتی همون شبی که عموش رو از دست داد تونست قاتل عموبن رو گیر بیاره ولی نکشتش چون میدونست عموبن راضی نمیشه.پیتر اون شب یاد گرفت که مسئولیت پذیر باشه،یاد گرفت وقتی یه قدرتی داره هرگز بی تفاوت از کنار کسی رد نشه.
اما این کل ماجرا نبود.پیتر مثل خیلی های دیگه یه نوجوون تازه کار بود ولی کسی نبود که بهش آموزش بده چطور از قدرت هاش استفاده کنه.مثلا بتمن به دیک گریسون یا دیمین وین یاد داد که چجوری از قدرت هاشون استفاده کنن ولی هیچکی بالاسر پیتر نبود که این رو بهش یاد بده،پس خودش یاد گرفت.پیتر اون اول حرفه ابرقهرمانی چیز زیادی نمیدونست تا اینکه فهمید این شغل سخت تر از ایناست.وقتی که گوئن مرد پیتر از همه دنیا زده شد.تازه فهمیده بود که باید چقدر سختی بکشه و اینکه چند تا از عزیزانش در خطرن.بعد از مرگ گوئن گرین گابلین رو هم یه جا گیر آورد و تا سر حد مرگ کتکش زد.داشت میکشتش که به خودش اومد و به اینکار ادامه نداد،اون لحظه بود که شخصیت پیتر برای همیشه رشد کرد.
.
.
اما باید یه چیز دیگه رو هم در نظر بگیریم.پیتر یه بچه ساده و خجالتیه که خیلی اعتماد به نفس کمی داره،ولی وقتی اون ماسک رو میزنه کاملا تبدیل به یه آدم دیگه میشه.یعنی اعتماد به نفس به دست میاره و همین باعث میشه که بتونه با هرکسی شوخی کنه،هرکسی!
.
این نشون میده که پیتر هم از عمق شخصیتی بسیار زیادی برخورداره و ساده زندگی کردنش(یا به اصطلاح معمولی بودنش)میتونه اون رو مثل خیلی از ماها بکنه.مثل من،مثل تو یا مثل هرکس دیگه ای!
اتفاقات خیلی بیشتری هست که هر روز به عمیق بودن شخصیت پیتر اضافه میکنند........
اگه مارول بخواد رویه دی سی رو بره به اون موفقیت دست پیدا نمیکنه
مهم ترین دلیلشم اینه که حاضر نیست درجه سنی رو ببره بالاتر(به غیر از ددپول یا انیمیشن های what if که نسبت به زمان شروع شدن mcu به شدت کم هستن)
تازه بخوایم روراست باشیم درکل آنتی هیرو های دی سی جذاب ترن
مارول ریسک پذیر هم نیست دلیل شکست های dceu ریسک های حساب نشدس ولی بازم جرعت خیلی بیشتری داره
هرگز مارول حاضر نمیشه شخصیت های پرچم دارشو مثل کاپیتان آمریکا ثور اسپایدرمن و... رو تو یه فیلم دارک استفاده کنه مثل بتمن مت ریوز
سریال لوکی هم به نظرم به خاطر محبوبیت شدیدش بود که ساخته شد
دی سی شدیدا آنتی هیرو های عتیقه ای داره.
مارول نزدیک کارکترش به جوکر گرین گابلینه که غیر قابل قیاس هستن.
.
مارول مشکل اینجاست قهرماناشو خیلی مثبت میکنه گاهی اوقات که شدید رو مخ مخاطب میره و باعث مصنوعی شدن فیلم میشه.
.
مارول یه اصل فیلم قهرمانی کم توجه کرده .
سوالاتو درست جواب نداده
.
سوال اول اینکه کیه قهرمان اینو خوب جواب میده مارول
سوال دوم هدفش چیه که بعضی جاها انگار قهرمان منتظر خطر میشینه و به کمک کوچک بسنده نمی کنه.ولی بنظرم اینم خوب جواب میده.
سوال سوم که ویلن منفی میشه رو به جز تانوس (که هنوزم قابل قیاس با جوکر)نیست خوب جواب نداده .
.
مارول بهتره کارکترای ساختار شکن و خاکستریشو بهتره بیاره وسط وگرنه مثل جی تی ای که همه با خاکستریا یا ساختار شکن یا حتی سیاه چون مطمئنا قابل درک تر هست (مثل جوکر ۲۰۱۹که کاملا درکش میتونیم بکنیم ).
.
بنظرم مارول بتونه با ژانر قهرمانی پیام برسونه یکم هدف اصلیشو از پول یه عشق هنر بکشونه مطمئنا دی سی رو شکست میده .
به نظرم میشه و رقابت تنگاتنگی هست اما مارول هم چنان در کنار آنتی هیرو ها نباید قهرمانانش رو فراموش کنه .