ده ضدقهرمان برتر سینما – از کت وومن تا پرفسور اسنیپ!

اغلب مردم برداشت اشتباهی از “ضد قهرمان” دارند. آن‌ها نقش منفی‌ اصلی فیلم را بدین عبارت، تصور می‌کنند. ضد قهرمان‌‌ها، شخصیت‌هایی هستند که به طور مشخصی خوب و بد بودنشان معلوم نیست، اما اکثراً خودخواه هستند و سعی دارند طوری رفتار کنند که خودشان دوست دارند. این بدین معناست که بعضی اوقات در جبهه خوب، در جبهه بد و در دو جبهه نیز فعالیت می‌کنند.

در بعضی موارد، ضدقهرمان‌ها کارهای اشتباهی انجام می‌دهند اما از طرفی، همدردی ما را به دست می‌آورند. بنابراین، آن‌ها سبب بوجود آمدن جذاب‌ترین شخصیت‌ها می‌شوند. آن‌ها معمولا یک خط فکری دغل بازی دارند و در رفتارشان، یک دو قطبی بودن غیر قابل پیش بینی دیده می‌شود. تمامی این‌ها، سبب می‌شود این شخصیت‌ها بسیار سرگرم کننده باشند. با معرفی این شخصیت‌های جذاب، همراه ویجیاتو باشید.

Mad Max

مکس دیوانه همواره یک ضدقهرمان بوده است. از زمانی که او، به تنهایی در زمان آینده، در یک بیابان برهوت، برای خودش زندگی‌اش را جلو می‌برد. اما Mad Max: Fury Road، نقش او را به عنوان یک ضدقهرمان بیشتر از همیشه برجسته می‌کند. بعد از مرگ خانواده‌اش، مکس تصمیم می‌گیرد تنها برای خودش زندگی کند و او، هیچ علاقه‌ای ندارد به دیگران کمک کند. حتی اگر آن، یک کامیون پر از زن باشد که سعی دارند از خشم جوی نامیرا فرار کنند.

اما آن‌ها، تنها شانس او برای فرار کردن از سرنوشتی مشابه هستند. او با تردید با فوریوسا تیم می‌شود. با آنکه ساخت فیلم Mad Max، یک پروسه طولانی مدت و عذاب آور بود، باید امیدوار بود این، آخرین باری نیست این تیم را بر روی پرده سینما دیده‌ باشیم.

Lisbeth

در The Girl With The Dragoon Tattoo، حتی با اینکه تصور می‌شد او یک یاغی است و سعی دارد از بدترین انسان ممکن، انتقامی را که لیاقتش است را بگیرد، لیزبث از جهاتی قانون را از طریق مشمئز کننده ترین روش‌های ممکن می‌شکاند. به علاه تمامی این‌ موارد، او یک متخصص در زمینه هک کردن و جرائم سایبری است. کسی که به طور ماهرانه‌ای، در ازای مبالغ هنگفت اطلاعات محرمانه‌ای را استخراج می‌کند.

اگرچه تصور می‌شود او قادر به این نیست هنجارهای اجتماعی را رعایت کند و او را به چشم یک جامعه گریز می‌بینند، هنگامی که او با میکائیل تیم می‌شود، لیزبث بیشتر با اخلاق می‌شود و از خودش همدردی نشان می‌دهد. و هرچقدر کار تحقیقاتی این دو جلوتر می‌رود، بحث هزینه و پول دریافتی‌اش، کمتر و کمتر می‌شود.

Major Marquis Warren

The Hateful Eight یکی از جذاب‌ترین داستان‌های وسترن چند سال اخیر را روایت می‌کند، و بیشتر آن را به سرگرد مارکویس وارن مدیون است. یک جایزه بگیر که علایق خاص خودش را در ذهنش، نگه داری می‌کند. تمام چیزی که او سعی دارد انجام دهد، محافظت از بدن سه مرد مرده در کولاک شدید است

هرچند، این موضوع اغلب اوقات بدین معناست که او از کار کردن با بقیه افراد تنفر دارد، افرادی که شاید از لحاظ اخلاقی از او بهتر یا بدتر باشند. نصف شخصیت‌های فیلم، ضدقهرمان هستند. مانند جان روث و کریس مانیکس که برای یک سود دوطرفه، با وارن‌ها کار می‌کنند. هرچند معلوم نیست که آیا آن‌ها راست می‌گویند یا خیر.

Catwoman

شخصیت‌های کمی هستند که از کت وومن، باهوش‌تر هستند. و در فیلمی که حضور دارند، چه می‌خواهد Batman Returns باشد چه The Dark Knight Rises، شخصیت هیچی به جز یک گربه سارق نیست. اما در همین زمان، بتمن نقاط مشترکی با او دارد و به شیوه خود، او را به سمت خودش جذب می‌کند.

سلینا کایل همیشه کارش را با همکاری کردن با بتمن، به پایان می‌رساند. اما اغلب اوقات، این کارها را به خاطر خودش انجام می‌دهد. در The Dark Knight Rises، سلینا سعی دارد به بتمن کمک کند بلکه بتواند جرائمش را پاک کند و به عنوان یک شهروند آزاد، ادامه زندگی دهد. اما لحظاتی قبل نیز، او به همین بهانه برای بین کار می‌کرد.

Butch

شخصیت‌های زیادی در Pulp Fiction وجود ندارند که دارای اخلاق باشند. در واقع هر شخصیتی قاتل، ساقی مواد مخدر، گنگستر یا متجاوز تشریف دارد. بوچ در هیچ کدام از این دسته‌ها قرار نمی‌گیرد. اما باز از طرفی، از لحاظ اخلاقی منحرف است.

او از مارسلوس کلاه برداری می‌کند و پولش را می‌برد. همچنین وینسنت را به قتل می‌رساند. این دو دلیل کافی هستند که او را یک هم اتاقی افتضاح به شمار ببریم. این به نظر می‌رسد که بوچ، تنها به خودش اهمیت می‌دهد. اما از طرفی او حس می‌کند که مجبور است کار درست را انجام دهد. درست است که او و مارسلیوس، دشمن خونی یکدیگر محسوب می‌شوند، با این حال، بوچ جان خودش را برای نجات دادن او از دست زد، به خطر می‌اندازد.

Severus Snape

سوروس اسنیپ عاشق این است که دانش‌ آموزانش را آزار دهد، به خصوص هری، کسی که پروفسور را یک پیرمرد رقت انگیز تصور می‌کند. و همه این‌ها، به این دلیل بود که در کودکی، توسط دختری رد شد. اما بدتر از آن، این است که اسنیپ یک مرگ خوار بود و این موضوع، او را به دستیار ولدرموت تبدیل می‌کرد. از طرفی او این پیش گویی را به پادشاه تاریکی (Dark Lord) گفته بود.

هرچند، برای سال‌ها، این شخصیت به عنوان یک مامور برای دو طرف نقش بازی می‌کرد. کار کردن علیه مرگ خواران و راضی نگه داشتن دو طرف، به صورتی که کسی بویی از این موضوع نبرد. همه این موارد، در جلوی چشمانش از بین می‌رود. اما در نهایت، فعالیت‌های اسنیپ جواب مثبتی دادند و نشان داد در طول این زمان، هدف خیری داشته است.

Lando Calrissian

اگرچه لاندو نزدیک‌ترین متحد به هان سولو بود و از او، بیشتر محبوب بود. در The Empires Strike Back مشخص می‌شود که او یک ضد قهرمان نیز است. البته او توانست “ضد” بودنش را به خوبی بپوشاند. هرچند لاندو همواره یک یاغی بوده است و میل کمتری نسبت به هان، برای انجام دادن کار درست داشته است.

همچنین لاندو در قالب یک ضد قهرمان کلیشه‌ای ظاهر می‌شود و رفتار بی‌پروایی دارد. این شخصیت قمار باز است، دیگران را به روش‌های خودش اغوا می‌کند و همچنین، سابقه بسیار بدی در جرائم دارد. هرچند فیلم هان سولو برای دیزنی موفقیت آمیز نبود، اما لاندو لیاقت این را دارد که فیلم خودش را داشته باشد.

Loki

هیچکسی به اندازه خدای حیله و فریب، جبهه‌اش را عوض نکرده است. لوکی قهرمان‌های بسیار زیادی را فریب داده تا در نظر آن‌ها خوب باشد، و بسیاری از شرورها را گول زده تا در نظر آن‌ها بد باشد. حتی از زمان Thor 2011، جایی که لوکی در بحران اخلاقی بوده است و سعی کرده، کاری را انجام بدهد که خودش آن را دوست دارد.

در نهایت، او چند بار روی خوش خودش را نشان داد و زمانی که خواست تانوس را بکشد، واژه “ضد” را از لقبش پاک کرد و به یک قهرمان تمام و کمال تبدیل شد. هرچند، از زمان سریال لوکی، او دوباره به حقه‌های قدیمی خودش باز گشته است.

Jack Sparrow

با توجه به اینکه Pirates of the Caribbean: The Curse of the Black Pearl، بر اساس تم یکی از پارک‌های دیزنی لند ساخته شده، تد الیوت و تری روسیو در مقام نویسنده، توانست کار خارق العاده‌ای انجام دهند و با استفاده از منابع کمی که در اختیار داشتند، یک دنیای تکرار نشدنی را بسازند. اما چیزی که این فیلم اقتباسی از تم پارک را معروف کرد، ضدقهرمانش، جک اسپارو بود.

جک همواره در جنگ است، بلکه بتواند مروارید سیاه را به دست بیاورد و برایش هر کاری که لازم است می‌کند. این بدین معناست گاهی اوقات به طرف خوب می‌رود و دست به اعمال قهرمانانه می‌زند. حقه بازی، ویژگی تمامی ضد قهرمان‌هایی است که در طول این سال‌ها در فیلم‌ها دیده‌ایم. همچنین این ویژگی، یکی از نشانه‌های بارز بین جک اسپارو و هارلی کویین است. به طور کنایه آمیزی، قرار است مارگارت رابی، نقش اصلی در دنباله جدید دزدان دریایی کاراییب را ایفا کند.

Harley Quinn

شاید هواداران از این موضوع باخبر نباشند، هارلی کویین به اندازه سوپرمن در دنیای سینمایی DC حضور داشته است. حتی بیشتر از بتمن! اگرچه برای این دو، یک گروه بازیگری وجود دارد، هارلی نقش اصلی را در Suicide Squad، Birds of Prey و The Suicide Squad بازی می‌کند. و در هرکدامشان، هارلی بین دو جبهه در حال حرکت کردن است و بر اساس علاقه خود، مسیرش را تغییر می‌دهد.

در بین تمامی حرکات بی‌پروایش مانند ترکاندن محصولات شیمیایی ACE، هارلی چندین لحظه قهرمانانه جذاب در زندگی‌اش دارد. هرچند، معمولاً تنها هدفش این است که بتواند با توجه به موقعیتی که درون آن است، سودی ببرد. مانند وقتی که به کارآگاه شهر گاتهام، رنه مونتویا کمک کرد تا بتواند Black Mask را دستگیر کنند.