کدام کتابهای فانتزی چالشی بزرگ برای سازندگان فیلم هستند؟
امروزه کاری که گرافیک کامیپوترها و دوربینهای هوشمند در پروسه ساخت فیلمها انجام میدهند، فوقالعاده و حیرتانگیز است. پس از آغاز دهه ۹۰، بیش از هر زمان دیگری شاهد جولان فیلمهای فانتزی و تخیلی در ...
امروزه کاری که گرافیک کامیپوترها و دوربینهای هوشمند در پروسه ساخت فیلمها انجام میدهند، فوقالعاده و حیرتانگیز است. پس از آغاز دهه ۹۰، بیش از هر زمان دیگری شاهد جولان فیلمهای فانتزی و تخیلی در سینما و تلوزیون بودهایم. نکته اینجاست که پیش از آن هم اکثر افراد به چنین سبکهایی علاقه داشتند، امّا در آن زمان تکنولوژی مورد نیاز فراهم نبود. با وجود تمام این تکنولوژیها و قدرت تکنیکی سینما در عصر حاضر، برخی کتابهای فانتزی وجود دارند که به علت پیچیدگی بیشاز حد، چه از نظر داستانی و چه طراحی بصری، امکان ساخت فیلمی تمام و کمال از روی آنان وجود ندارد.
البته که برخی کارگردانان بلندپروازه سعی در خلق آثاری از روی این کتابها داشتهاند، امّا متاسفانه تا به امروز هیچکدام از این عناوین رنگ و بوی موفقیت را نچشیده است. به هرحال ممکن است با پیشرفت بیشتر علم و تکنولوژی در حوزه سینما، آرام آرام شاهد ظهور آثاری در خور از روی این کتابهای فانتزی باشیم. با ویجیاتو همراه باشید.
- 1 ۱۰. داستان بیپایان (اثر میشائیل انده)
- 2 ۹. سیلماریلیون (اثر جی. آر. آر. تالکین)
- 3 ۸. دست چپ تاریکی (اثر اورسولا لو گویین)
- 4 ۷. تا زمانی که چهره داریم؛ بازگویی یک افسانه (اثر اس. سی. لوئیس)
- 5 ۶. شاردیک (اثر ریچارد آدامز)
- 6 ۵. دوزخ (اثر دانته آلیگیری)
- 7 ۴. لیگ عدالت: برج بابل (اثر مارک وِید)
- 8 ۳. اژدهایان شب زمستانی (اثر تریسی هیکمن و مرگریت وایس)
- 9 ۲. دکامرون (اثر جووانی بوکاچیو)
- 10 ۱. جبرووکی (اثر لوئیس کارول)
۱۰. داستان بیپایان (اثر میشائیل انده)
داستان بیپایان (The Neverending Story) یک رمان فانتزی آلمانی است که توسط میشائیل انده نگاشته شده و در سال ۱۹۷۹ در آلمان انتشار یافته است. احتمالاً با شنیدن نام کتاب، چیزی در ذهنتان جرقه زده و شاید هم بگویید پیش از این فیلمی به این نام تماشا کردهاید. حق با شماست؛ تا کنون نه تنها یک فیلم، بلکه چندین فیلم از این داستان اقتباس شده امّا اگر کتاب را بخوانید متوجه تمایزهای بسیار محسوس این دو اثر خواهید شد. در فیلمهای مختلفی که از روی کتاب «داستان بیپایان» ساخته شده، حتی نیمی از وقایع و محتویات کتاب هم پوشش داده نمیشود. در کنار آن، سازندگان آنقدر در فیلم خود تغییرات ایجاد کردهاند که به سختی میتوان تشخیص داد عنوان مذکور، اقتباسی از رمان میشائیل انده است. برخی شایعات نیز وجود دارد مبنی بر آن که خود میشائیل انده نیز زمانی روی یکی از فیلمها کار میکرده امّا پس از فهمیدن اشتباهات مهلک تهیهکنندگان و دیگر عوامل، با عصبانیت هرچه تمامتر پروژه را ترک گفته است!
با تماشای فیلم اقتباسی «داستان بیپایان» متوجه میشوید که با یک اثر از ژانر کودک و نوجوان طرف هستیم، درحالی که رمان اصلی حول محور مباحثی فلسفی و عمیق مانند عشق، مرگ، خیانت و امثال آن میچرخد. با یک مقایسه ابتدایی و ساده میتوان دریافت چرا انده با عصبانیت پروژه ساخت فیلم را ترک کرده است.
۹. سیلماریلیون (اثر جی. آر. آر. تالکین)
تا چند سال پیش، حتی کتاب ارباب حلقهها هم میتوانست در لیست ما جای بگیرد. امّا به لطف کارگردانی کمنقص پیتر جکسون و تکنولوژی خلق تصاویر کامپیوتری یا به اصطلاح CGI، این کتاب ارزشمند و پیچیده توانست به سینما بیاید. پس از آن، زمانی که اعلام شد پیشدرآمدی از عنوان ارباب حلقهها ساخت میشود، اکثر افراد بر این باور بودند که فیلم مورد نظر سیلماریلیون (The Silmarillion) خواهد بود. امّا واقعاً چه شد که نهایتاً هابیت انتخاب شد؟
تالکین یک زبانشناس و انسانشناس بااستعداد و همچنین نویسندهای قهار بود، The Silmarillion نیز به طرز عجیبی پیچیده و عمیق تالیف شده است. سیلماریلیون روایتگر داستان ساخته شدن حلقههای قدرت (Rings of Power) و افسانه بِرن و لوتین است. باید توجه کنیم که فیلم هابیت نیز مورد انتقاد عده زیادی بود و برخی منتقدان آن را مناسب مخاطب عام نمیدانستند. حال ساخت عنوانی که به مراتب پیچیدهتر و سختتر از هابیت است، یعنی The Silmarillion، میتوانست کاری بس دشوار و پرخطر باشد.
گفته میشود فیلم Silmarillion که هماکنون در دست ساخت و توسعه است، تنها بخشی از وقایع کتاب مانند the Second Age را روایت خواهد کرد که باید گفت تا همین حد هم سازندگان بلندپروازی بسیاری به خرج دادهاند.
۸. دست چپ تاریکی (اثر اورسولا لو گویین)
انتخاب تنها یکی از کتابهای لو گویین در لیست، کار دشواری بود چراکه تمام آثار این نویسنده، از برترین و چالشبرانگیزترین کتابها در ژانر علمی-تخیلی هستند. داستان کتاب «دست چپ تاریکی» (The Left Hand of Darkness) درباره نژادی است که هیچ جنیست خاصی ندارند. جالب اینجاست که آنها در هر زمان و به فراخور نیاز، میتوانند جنسیتی برای خود بهوجود آورند. ساکنان سیاره گِتِن هرگاه اراده کنند خود را به شکل مذکر یا مونث درآورده و برای بقای نسل خود تلاش میکنند. وقتی این افراد برای اولین بار با انسانها برخورد کرده و متوجه جنسیت ثابت آنها میشوند، نژاد انسان را «منحرف جنسی» و مایه ننگ تلقی میکنند.
باتوجه به مسائل اجتماعی امروز، از جریانهای فمینیستی گرفته تا انحرافات مختلف جنسی، شاید زمان یک اقتباس قدرتمند و درخور از این کتاب جذاب و پرمحتوا رسیده باشد. این کتاب بیشتر بهخاطر تحلیل بهجا و بههنگامش از سیاستهای روابط جنسی مورد ستایش و بحث بسیار قرار گرفتهاست.
۷. تا زمانی که چهره داریم؛ بازگویی یک افسانه (اثر اس. سی. لوئیس)
ا
کثر طرفداران لوئیس با خواندن اولین کتابهای وی، مخصوصاً عنوان مشهور «سرگذشت نارنیا» به راحتی با شخصیتها و دنیای او ارتباط برقرار میکنند. امّا هرچه جلوتر میرویم، کتابهای بعدی او از این فضای دوستانه و آرام خارج میشود و نهایتاً با آثاری تاریک و بهشدت پیچیده روبهرو میشویم. لوئیس این مسئله را به خوبی میدانست و به همین علت، دیگر حق ساخت فیلم از روی آثارش را به هیچ کمپانی بزرگ و کوچکی نفروخت.
در این میان، دو کتاب آخر از سری نارنیا نیز میتوانستند در لیست ما جای بگیرند، امّا دیزنی حق و حقوق ساخت آنها را به دست آورد و اخیرا هم شنیده میشود نتفلیکس برای ساخت نارنیا دست به کار شده اما از همه اینها بگذریم، وقتی این سری رمان را با «تا زمانی که چهره داریم؛ بازگویی یک افسانه» (‘Till We Have Faces: A Myth Retold) مقایسه کنیم، ساختن اقتباس از روی آنها مانند آب خوردن است.
اثر فاخر لوئیس، روایتی نوین از افسانه پسوخه و کوپیدو است؛ این افسانه قدیمی اولین بار در کتاب الاغ طلایی توسط آپولیوس در سده دوم میلادی روایت شد. داستانی از عشاق یونانی که در اساطیر یونان باستان با عنوان پسیخه و اروس هم شناخته میشدند. این داستان بسیار پیچیده است و لوئیس آن را به نوعی متفاوت در سر و شکل جنگ بر سر قدرت و فرمانروایی، خونریزی و خیانت، قتل و قربانی کردن انسانها روایت میکند؛ بهطوری که حتی خاندان لنیستر (از بازی تاج و تخت) هم با تمام پلیدیها و جنایاتشان، از وقایع و اتفاقات داستان شرم میکنند!
۶. شاردیک (اثر ریچارد آدامز)
نویسنده کتاب Watership Down علاقه خاصی به حقوق و وضع حیوانات داشت. او حتی اهمیت نمیداد که داستانهایش مردم را آزرده یا ناراحت کند. اگر کارتون اقتباسی The Plague Dogs را دیده باشید، متوجه خواهید شد آخرین چیزی که آدامز به آن اهمیت میدهد، ناراحت شدن یا نشدن مردم است. او خیلی واضح و مستقیم حرفهایش را میزند؛ مردم اینگونه با حیوانات برخورد میکنند، با آن کنار بیایید! و خب نکته اینجاست که همین نظر و عقیده آدامز، گاهاً به حرفه و کار او از لحاظ مالی زیان وارد آورده است. با این حال او هیچگاه از افکار و اعتقادات صریح خود دست نکشید.
داستان «شاردیک» (Shardik) درباره یک خرس است که نیروهای ماوراء الطبیعه دارد. تمام جریانات کتاب در سرزمینی خیالی به نام بِلکین جریان داشته و پر از جنگها و نبردهای خونینی بر سر بردهداری و مسائل مربوط به آن است؛ این داستان با اینکه روایتگر زندگی یک خرس است امّا مشخصاً وقایع آن حالتی نمادین دارد. این انسانها هستند که بر سر منافع مادی و سیاسی به وحشتناکترین اشکال ممکن خون یکدیگر را میریزند. در نهایت بسیاری از حرفهای آدامز چنان تلخ است که امروزه هم بسیاری از افراد نسبت به داستانهایش جبههگیری سرسختانهای دارند.
۵. دوزخ (اثر دانته آلیگیری)
وقایع این کتاب به حدود هزار سال پیش بازمیگردد و نقشی بسیار کلیدی در حوزه حقوق بشر در جوامع امروزی نیز دارد. کتاب «دوزخ» (Inferno) از اولین آثاری بود که بهطور آشکار حکومت ظالمانه کلیسای کاتولیک را مورد سرزنش و انتقاد قرار داد. بههرحال شجاعت دانته قابلتحسین است و او بابت این کارش بهای زیادی در زندگی خود پرداخت کرد. پیش از این چندین اقتباس بر اساس این کتاب ساخته شده است: در سال ۲۰۰۴ عنوانی ساخته شد که بر اساس یک سری تصویر مربوط به کتاب بود و هیچ شباهتی به وقایع داستان نداشت. در سال ۲۰۱۸ هم یک انیمیشن سینمایی با نام Dante’s Inferno (دوزخ دانته) را شاهد بودیم که آن هم بیشتر اقتباسی از روی یک بازی رایانهای به همین نام بود و در داستانسرایی، تغییرات عمدهای بوجود آورده بود.
به هرحال تکنولوژیهای امروزی نیز نمیتوانند در به تصویر کشیدن کتاب دانته به ما کمک چندانی کنند، چراکه توصیفات هراس برانگیز او از جهنم و برخی خشونتهای گنجانده شده در کتاب ابداً به مذاق مخاطب عام خوش نمیآید. پیش از این، برخی فیلمها از قبیل «کنستانتین» و «اسپاون» گوشهای از مفاهیم موجود در کتاب دانته را به ما نشان دادهاند، امّا همچنان پیام اصلی این نویسنده که عمق و پیچیدگی بسیاری هم دارد، از قلم افتاده است. دانته بر آن باور بود که اعمال شما تعیین میکند به بهشت بروید یا جهنم؛ نه اعتقادات و جبهه مذهبی شما. این صحبتهای او انقلابی در زمان خود ایجاد کرد و دانته، بهخاطر ترویج افکار کفرآمیز و خیانتکارانه از خانهاش فلورانس تبعید شد.
۴. لیگ عدالت: برج بابل (اثر مارک وِید)
یکی از کتابهای کامیک بسیار موفق و معروف که توسط دیسی منتشر شد، «لیگ عدالت: برج بابل» (JLA: Tower of Babel) بود. در این عنوان که افرادی چون سوپرمن، بتمن، واندر وومن و آکوآمن حضور دارند، شاهد جنبهای متفاوت از ابرقهرمانان و دشمنان آنها هستیم. بروس وین (بتمن) به خاطر خودبینی و غرور بیش از حدش اطلاعات بسیار مهم و تعیینکنندهای را به طور ناخواسته در اختیار Ra's al Ghul قرار میدهد. این شخصیت با بدست آوردن نقاط ضعف کلیدی ابرقهرمانان، دستگاهی میسازد که سوپرمن را تا مرز کشته شدن میبرد.
نقطه قوت این کتاب کامیک، مرز بسیاری باریک و ناملموس میان شخصیتهای مثبت و منفی است. برخلاف داستانهای ابرقهرمانیِ امروزی که همه چیز واضح و مشخص است، در برج بابل مرز میان خیر و شر چنان باریک میشود که شما ممکن است در برخی نقاط داستانی به خوب یا درستکار بودن ابرقهرمانان شک کنید و این، اوج هنر شخصیتپردازی و روایت مارک وید بوده است. در نهایت، امروزه استودیوهای بزرگ فیلمسازی سعی میکنند با شفاف نگه داشتن شخصیتها و روایتهایشان، سود و درآمد خود را کمتر به خطر بیندازند و ساخت اقتباسی بر اساس لیگ عدالت: برج بابل، دور از انتظار است.
۳. اژدهایان شب زمستانی (اثر تریسی هیکمن و مرگریت وایس)
درست مانند The Silmarillion، کتاب «اژدهایان شب زمستانی» (Dragons of Winter Night) به علت پیچیدگی بیش از حد در روایت داستان، بعید است هرگز به پرده نقرهای راه یابد. در نتیجه، شاید فکر کردن به ساخت یک سریال از روی آن کمی معقولتر و ممکنتر بنظر برسد. این کتاب پر است از نبردهای عظیم و خطوط داستانی متعدد که تبدیل آنها به یک فیلم سینمایی را عملاً غیرممکن میسازد.
عنوان Dragons of Winter Night دومین کتاب از سهگانه Dragonlance است. در این کتاب تمامی اجزای مربوط به دنیای Dungeons and Dragons از سلاحهای جادویی گرفته تا شوالیهها و حتی عناصری فراتر از آن، گنجانده شده و طبعاً جای دادن تمام این مولفهها در یک فیلم، کاری بس دشوار و پیچیده است. همانطور که بالاتر ذکر شد، اژدهایان شب زمستانی اثر دو نویسنده است و این امر موجب گسترش و تنوع چشمگیر اتفاقات و دنیای کتاب شده است.
۲. دکامرون (اثر جووانی بوکاچیو)
«دکامرون» (Decameron) اثر جووانی بوکاچیو نویسنده قرن ۱۴ میلادی و اهل ایتالیا است که از ۱۰۰ داستان مختلف تشکیل شده. بوکاچیو این کتاب را به سبک هزار و یک شب نگاشته و مواد خام این قصهها را از افسانههای یونانی، رومی و کشورهای مشرق زمین و گاه از زندگی روزمره مردم گرفته است. او این کتاب را بلافاصله پس از شیوع طاعون سال ۱۳۴۸ در فلورانس نوشت.
بوکاچیو، با مهارت هرچه تمامتر سبک کاری دانته را اقتباس کرد و حتی در برخی جوانب حرفهای از وی پیشی گرفت. داستانهای مختلف دکامرون همگی در یک جهان به وقوع میپیوندند و آغاز آن، روایتگر فرار چند دوست از شر بیماری مهلکی به نام Black Plague است. در این بین آنها مدام برای یکدیگر قصههایی تعریف میکنند و هرکس بتواند نفرتانگیزترین و در عین حال بامزه ترین داستان را بگوید، برنده است. داستانهای معتددی که در کتاب وجود دارد، تنوع شگفتانگیزی دارند. برخی بسیار واقعی و باورپذیر، و برخی نیز کاملاً خیالی و آمیخته به وهم هستند.
۱. جبرووکی (اثر لوئیس کارول)
اگر بخواهیم منصفانه صحبت کنیم، عنوان Monty Python باوجود بودجه بسیار محدود خود توانست بخش کوچکی از دنیای کتاب «جبرووکی» (Jabberwocky) را به تصویر بکشد. امّا در مجموع نمیشود آن را اثر درخور و باکیفیت تلقی نمود. برخی دیگر از مولفههای این کتاب در فیلم تیم برتون نیز به نمایش درآمد که در واقع این فیلم هم ترکیبی از اجزای «آلیس در سرزمین عجایب» و «آنسوی آینه» محسوب میشود.
جبرووکی کتابی در دل یک کتاب دیگر است؛ آلیس در میان ماجراجویی خود کتابی مییابد که تنها با گرفتن جلوی یک آینه خاص قابل خواندن خواهد بود. شعری که تشکیلدهنده کتاب Jabberwocky است در ظاهر کاملاً بیمعنی و مفهوم بوده و تا به امروزه کسی نتوانسته معنی ابیات آن را به طور کامل درک کند. حتی بسیاری از ریاضیدانان و دانشمندان هم سالها در پی مفاهیم این کتاب بودهاند و با این اوصاف، فکر تبدیل آن به فیلم هم خندهدار و ناممکن بهنظر میرسد.
شما هم کتابی میشناسید که تبدیل آن به فیلم سینمایی و سریال کار مشکل و یا حتی غیرممکنی باشد؟
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
بنظرم بهتره کمیک بوک را جزو کتاب ها حساب نکنیم.کمیک نه کتاب هست نه مجله
ممنون مطلب خوبی بود
البته به نظرم جای کتاب های دارن شان مثل حماسه دارن شان یا همون سرزمین اشباح و مجموعه دیموناتا تو لیست خالی بود اون فیلمی هم که از کتاب دارن شان ساختن که یه افتضاح محض بود... البته ی مجموعه کتاب بود از ی نویسنده استرالیایی فک کنم که دنبال یه مجموعه سنگ بودن هم تو لیست باید باشه که البته اون مثل دارن شان پیچیدگی و روایت عجیب نداشت ولی پتانسیل خوبی داره... هرچند ی کتاب جادوگری از خانم چیستا یثربی هم هست که فک کن ی جادوگر ایرانی
مطلب محشری بود واقعا خسته نباشید، خلاصه و مفید بود....یکی از آثاری که اقتباس سینمایی ازش خسته "شاهنامه" خودمونه و آرزو دارم ی روزی ازش سریال توپ بسازن
یک بار صدا و سیما یک فاجعهای به اسم چهل سرباز ساخت متاسفانه. مننم مثل شما امیدوارم
صدا و سیما تا وقتی به چیزی مثل "ستایش" می باله به جایی نمیرسه...
شک نکن اگه شاهنامه مذهبی بود تا حالا هزار تا فیلم از روش ساخته بودن
فردوسی یک آدم بسیار معنوی و همچنین اخلاق گراست و اینو میشه توی تاروپود شاهنامه هم دید و فهمید اما ایشون هیچوقت نیومده این مفاهیم رو توی چشم مخاطبش فرو کنه برا همینه که از شاهنامه و شاهنامه خوانی لذت میبریم
نسخه های زیادی از داستانهای شاهنامه در اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی (روسیه فعلی و کشورهای مشترک المنافع) ساخته شد. ولی دسترسی به آنها، تقریباً غیرممکن است.
یک نسخه از داستان سیاوش به فارسی منتشر شده است.