ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از ویجیاتو انتخاب کنید.

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
اصلا راضی نیستم
واقعا راضی‌ام
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر ویجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

برترین‌ها

بهترین باس‌های فرام سافتور از دید اعضای استودیوهای پلی‌استیشن

چیزی به عرضه‌ی بازی جدید استودیوی From Software یعنی Elden Ring نمانده است. بسیاری از طرفداران بازی‌های سولزبورن بی‌صبرانه منتطر انتشار این بازی هستند. با توجه به نمایش‌ها شاید باید الدن رینگ را کامل‌ترین بازی ...

علیرضا طالقانی
نوشته شده توسط علیرضا طالقانی | ۱۷ بهمن ۱۴۰۰ | ۱۴:۰۰

چیزی به عرضه‌ی بازی جدید استودیوی From Software یعنی Elden Ring نمانده است. بسیاری از طرفداران بازی‌های سولزبورن بی‌صبرانه منتطر انتشار این بازی هستند. با توجه به نمایش‌ها شاید باید الدن رینگ را کامل‌ترین بازی استودیوی فرام سافتور دانست. الدن رینگ یک بازی جهان باز است که المان‌های بسیار زیادی نسبت به بازی‌های سولز به آن اضافه شده است. داستان‌ها و اسطوره شناسی بازی نیز توسط جورج آر.آر. مارتین، خالق داستان‌های بازی تاج و تخت نوشته شده است.

یکی از نکات جذاب بازی‌های فرام سافتور، طراحی مبارزات و طراحی باس فایت‌های بازی است. چالش این مراحل در بازی‌های این استودیو به حدی بالاست که بازیکنان باید ساعات زیادی را برای شکست دادن باس‌ها صرف کنند. شکست دادن باس‌فایت‌های بازی‌های فرام سافتور به صبر و مهارت‌های بالایی نیاز دارد. با توجه به این که الدن رینگ، بزرگترین عنوان این استودیو به شمار می‌رود، انتظارها برای باس‌فایت‌های این بازی نیز بسیار بالا است.

در همین راستا وب سایت پلی‌استیشن مصاحبه‌ای با برخی از سازندگان بازی‌ها از استودیو‌های مختلف تحت نظر سونی انجام داده و از آن‌ها پرسیده که در میان بازی‌های Dark Souls، Bloodborne، Sekrio و Demons Souls بهترین باس‌فایت‌ها از نظر آن‌ها کدام بوده است. البته که نظر هیدتاکا میازاکی، کارگردان استودیوی فرام سافتور و خالق سری بازی‌های سولز نیز از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است و او هم نظر خودش را در این مصاحبه مطرح کرده است.

Old Monk - Dark Souls


از دید هیدتاکا میازاکی Old Monk بهترین باس‌فایت بازی‌های فرام سافتور بوده است. او در این باره می‌گوید:

اگر سوال در این باره است که من به ساخت کدام یک از باس‌ها افتخار کردم، به نظرم Old Monk از دیمن سولز باشد. به این دلیل که هنگام طراحی و ساخت آن با مخالفت‌های زیادی همراه روبه‌رو شدیم. اما من خیلی دوست داشتم تا این باس‌فایت را طراحی کنم. من می‌خواستم هم از لحاظ طراحی بصری هم از لحاظ گیم‌پلی از این باس‌فایت استفاده بکنم. المان‌های مالتی‌پلیر هم خیلی مهم بود. دو عامل اجرایی و سرگرمی، فشار زیادی به تیم ما وارد کرد، چون در آن موقع کسی به کانسپت این باس اعتقاد نداشت. اما در نهایت ما توانستیم به هدف برسیم و یک باس‌فایت جذاب خلق کنیم، بازیکنان نیز از او استقبال کردند.

در بازی دیمن سولز، مکانیک‌های زیادی وجود داشت که طراحی آن‌ها بسیار مشکل بود. ایجاد ویژگی‌های آنلاین بسیار پیچیده بود، اما فکر می‌کنم که باس‌فایت Old Monk تمامی اون سختی‌ها و طوری که ما از آن مشکلات گذر کردیم را پوشش داد و این اتفاق خوبی است.

نظر توماس هارت، کامیونیتی منیجر استودیوی اینسامنیاک گیمز نیز با میازاکی یکی است. او می‌گوید:

در سال 2009 من ساعت‌ها درگیر باس‌فایت Old Monk در دیمن سولز بودم. او با تمامی باس‌فایت‌های بازی تفاوت داشت. او کوچک بود و تمامی حرکات بازیکن را شبیه‌سازی می‌کرد. او درست مثل من بازی می‌کرد. او تمامی حملات را دفع می‌کرد و در یک حالت من را می‌کشت. من شیفته هوش مصنوعی این باس شده بودم.

در دومین مبارزه‌ام با این باس، من متوجه شدم که این باس‌فایت بسیار منحصر به فرد است. او این دفعه کاملا ظاهرش را تغییر داده بود و جادویی انجام می‌داد. پس از مرگ دوم، وارد فضای اینترنت شدم و دنبال راه‌حل گشتم. می‌خواستم بدانم که الگوهای شکست دادن این باس‌فایت چیست. در آن زمان فهمیدم که این باس ممکن است که هوش مصنوعی نباشد. شاید من دارم با یک بازیکن دیگر بازی میکنم. یعنی در حال تجربه‌ی یک نبرد PvP هستم! شگفت زده شده بودم.

Great Grey Wolf - Dark Souls


تام کلرکس (Tom Clercx) یک انیماتور است که در استودیوی Nixxes Software فعالیت می‌کند. از نظر او این گرگ عظیم‌الجثه، بهترین باس‌فایت بازی‌های استودیوی فرام سافتور بوده است. او در این باره می‌گوید:

زمانی که اون بخش سینمایی پخش شد و Sif از پشت یک سنگ بزرگ پرید و شمشیری را به دندان گرفته و خودش را برای مبارزه آماده می‌کرد، بسیار هیجان‌انگیز بود. درست قبل از آن که او را شکست بدهم، سیف لنگ لنگان حرکت می‌کرد. سرعت حملات او کاهش پیدا کرده بود و من بسیار ناراحت شده بودم. به نظر می‌آمد که سیف می‌خواهد تا آخرین لحظه عمرش بجنگد.

پس از این که او را شکست دادم، بازی روح او را به من تحویل داد. وقتی توضیحات مربوط به او را خواندم، غمگین‌تر هم شدم چرا که فهمیدم او یک گرگ وفادار بود و در حال محافظت از قبر اربابش بوده. پس از این باس‌فایت، من شروع به مطالعه داستان بازی کردم و این، دید من را نسبت به همه‌ی باس‌ها تغییر داد. براشون خیلی متاسف شدم. همه‌ی باس‌های سری دارک سولز، یک داستان خاص دارند که اکثر آن‌ها داستانی غم‌انگیز هستند. شکست دادن آن‌ها حس خوبی به بازیکنان می‌دهد اما پس از آن که درباره سرگذشت آن‌ها می‌خوانید به فکر فرو می‌روید.

Ornstein and Smough - Dark Souls


در دارک سولز، Ornstein یک قاتل اژدها (Dragonslayer) بود و یکی از شوالیه‌های Gwyn Lord of Cinder بود. در کنار او Smough وجود دارد که یک جلاد است. او دوست داشت تا یکی از شوالیه‌های Gwyn باشد اما او هیچ‌گاه برگزیده نشد. دزان وانگ (Dzan Wong) در استودیوی Firesprite فعال است و از نظر او این دو، از بهترین باس‌فایت‌های فرام سافتور هستند:

فهمیدن این که در در دارک سولز باید با دو باس‌فایت به صورت همزمان مبارزه کنید دلهره‌آور و غیرممکن به نظر می‌رسید.

سرعت اورنشتاین بسیار بالا بود و دائما به طرف بازیکن حمله می‌کرد. در کنار او اسماگ با آن بدن بزرگش به سمت شما می‌آید و با آن چکش بزرگش حمله می‌کند. زمانی که یکی از آن‌ها را شکست دادم، امیدوار شدم اما دیدم که بدن اسماگ از قبل هم بزرگتر شد. اینکه هر کدام از باس‌ها را شکست می‌دادیم و باس دیگر تغییراتی به همراه داشت، بسیار جذاب و لذت‌بخش بود.

توسعه‌دهنده‌ی دیگر در استودیوی فایراسپرایت هم نیز با نظر همکارش موافق بود و این دو باس‌فایت را بسیار دوست داشته است. او می‌گوید:

از نظر من دارک سولز، مستقیما با بازیکن مبارزه می‌کند. اورنشتاین و اسماگ نمونه‌ای از این مبارزه است. آن‌ها بسیار خشن هستند؛ آن‌ها می‌توانند علیه بازیکن، با یکدیگر همکاری بکنند. آن‌ها به بازیکنان را مجبور می‌کنند تا هر آن چه که در بازی یاد گرفته‌ را تکرار کنند. این یک نکته‎‌ی مهم در دارک سولز است. آن‌ها به بازیکنان می‌گویند که در فکر این که بهترین هستند، احساس راحتی نکنند. آن‌ها می‌گویند که اگر می‌خواهید بهترین باشید و پیشرفت کنید باید سختی‌های زیادی را تحمل بکنید.

Artorias - Dark Souls


آرتوریاس یکی از محبوب‌ترین باس‌فایت‌های سری سولز به حساب می‌آید. در نسخه‌ی اول دارک سولز اشارات زیادی به او می‌شود و در نهایت در بسته‌ای الحاقی، بازیکنان با او مبارزه می‌کنند. متیو کمپ (Matthew Kemp) گیم دیزاینر استودیوی Firesprite درباره‌ی این باس‌فایت گفته است:

پس از شکست دادن آرتوریاس، بعید می‌دانم که کسی بتواند به راحتی به Anor Londo برگردد. برخلاف داستان‌های قهرمانانه‌ای که درباره شوالیه‌ها گفته می‌شود، دارک سولز درباره‌ی نوسانات یک شوالیه، ضرباتی که در مبارزات می‌خورد و حرکات او صحبت می‌کند.

این مبارزه از منظر هنری، شگفت‌انگیز است. داستانی از یک فردی روایت می‌شود که روزگاری مبارز قهاری بوده اما الان در ورطه‌ی سقوط قرار دارد. زره آرتوریاس خراشیده و کثیف شده است. بازوی اصلی او آسیب دیده و سعی می‌کند با دست ضعیف‌ترش با بازیکنان مبارزه می‌کند. داستان غم‌انگیز آرتوریاس باعث شد تا من گریه کنم. مجازاتی که به خاطر ورود به بسته‌ی الحاقی، لایقش بودم.

Dancer of the Boreal Valley – Dark Souls III


این باس‌فایت در نسخه‌ی سوم دارک سولز از لحاظ ظاهری به شدت ترسناک بود. رندال لاو (Randall Lowe) تهیه کننده استودیوی بلوپوینت که در ساخت ریمیک دیمن سولز نقش داشته، این باس‌فایت را بهترین باس فرام سافتور می‌داند:

وقتی وارد کلیسای کوچک لوتریک می‌شوید، در بسته می‌شود و تاریکی اتاق را فرا می‌گیرد. برای من این لحظه، بسیار خاطره‌انگیز است. او به مانند یک رقصنده از تاریکی بیرون می‌آید و روبه‌روی بازیکن می‌ایستد. اون مبارزه شگفت‌انگیز است. مبارزه‌ی بازی بسیار روان است. مرگبار بودن او از همان ابتدا واضح است.

این اولین باس‌فایتی بود که احساس می‌کردم که دو طرف سعی دارند تا روی یکدیگر تسلط داشته باشند. خیلی من را یاد باس‌فایت Penetrator از بازی دیمن سولز می‌اندازد. وقتی که او را شکست دادم، اولین باس‌فایت سولزی بود که از شکست دادنش ناراحت شده بودم. من بیشتر می‌خواستم، دوست داشتم در محیط‌های متفاوت با او مبارزه بکنم. امیدوارم که در الدن رینگ مبارزه‌های بیشتری شبیه به او ببینم.

Nameless King – Dark Souls III


تاکر کول (Tucker Cole) که یک تکنیکال آرتیست در Bend Studio است، باس‌فایت «پادشاه بی‌نام» را بیش از هر باس‌فایت دیگری دوست دارد:

برای من مبارزه با Nameless King مثل یک نمایش است. میدان جنگ با ابرهای طوفانی طراحی شده است و باس از پشت یک اژدها به زمین مبارزه فرود می‌آید. زمان فرود او صاعقه‌ای رخ می‌دهد و این صحنه، ظرافت و شکوه سلطنتی او را به نمایش می‌گذارد که شایسته عنوان اوست. سپس یک دوئل میان بازیکن و این پادشاه شکل می‌گیرد. او به یک اندازه به طوفان و سلاح خودش فرمان می‌دهد. حملات او ترکیبی از طوفان، رعد و برق و شمشیرش است که به راحتی بر حریفش غلبه می‌کند.

حملات او به شدت ترسناک است. صبر و خونسردی او حس یک جنگجوی کارکشته را نشان می‌دهد. شکست دادن این باس‌فایت، یک حس غرور شگفت‌انگیزی را به بازیکن ارائه می‌دهد.

Lady Maria – Bloodborne


یکی از نکات جذاب بازی‌های فرام سافتور، بسته‌های الحاقی بازی‌ها است. در بسته‌های الحاقی معمولا داستان‌ها و باس‌فایت‌های شگفت‌انگیزی به بازیکنان ارائه می‌شود. همانند آرتوریاس، «لیدی ماریا» نیز یکی از محبوب‌ترین باس‌فایت‌هایی است که در بسته‌های الحاقی حضور دارد. ایوانا لیتشواگر (Ivanna Littschwager) طراح محیط در سانتامونیکا است. او درباره این باس‌فایت می‌گوید:

با ورود به یک برج ساعت متروکه در حالی که یک نفر روی یک صندلی نشسته است، نور خورشید به سختی از پنجره‌های ساختمان وارد محیط می‌شود... فکر کنم همه در آن لحظه می‌دانستیم که چه چیزی در انتظارمان است. لیدی ماریا سخت‌ترین و در عین حال زیباترین باس‌فایتی بود که تا به حال با آن مواجه شدم. بدون شک او بهترین باس‌فایت در تمامی این بازی‌ها برای من است. مبارزه با او مثل یک رقص دونفره بود در حالی که او من را هدایت می‌کند.

محیط مبارزه بسیار خالی است، با این حال شمع‌های اطراف ساختمان و گل‌های سفیدی که روی زمین ریخته شده، با پنجره‌ای زیبا که محیط را روشن می‌کند، جوی مناسب برای این باس‌فایت به وجود می‌آورد. موسیقی شگفت‌انگیز است. انیمشین حرکات او خارق‌العاده است. مبارزه با او متعادل بود. در فاز یک او بسیار سریع حرکت می‌کند، در فاز دو او از بازیکن فاصله می‌گیرد و از خون خود برای مبارزه استفاده می‌کند. همه چیز این باس‌فایت شگفت‌انگیز است.

Ludwig the Holy Blade – Bloodborne


این باس‌فایت هم در DLC بازی بلادبورن برای اولین بار دیده شد. کیانو رابون (Keanu Raubun) طراح داستان در Nixxes Software می‌گوید:

مبارزه با او برای من بسیار خاص است. لادویگ آسیب دیده است. او شمشیری کنارش می‌بیند و آماده‌ی یک مبارزه می‌شود. خشم وجود او را فرا می‌گیرد و در حرکتی عجیب، ظاهری عجیب جایگزین او می‌شود. موسیقی که در پس‌زمینه پخش می‌شود یکی از بهترین ترانه‌های Bloodborne است. هر حمله‌ی او به دنبال اوج و فرود ریتم موسیقی است و همین باعث می‌شود تا مبارزه یک ریتم خاص پیدا بکند. در ابتدا همه چیز نامنظم است اما موسیقی به کمک مبارزه می‌آید. مبارزه با او یک دوئل شگفت‌انگیز است.

Owl – Sekiro Shadows Die Twice


سکیرو به نسبت دیگر بازی‌های فرام سافتور متفاوت بود و باس‌فایت‌ها هم به نسبت بازی‌های دارک سولز تفاوت‌هایی داشتند. باس Owl یکی از سخت‌ترین باس‌های بازی سکیرو بود. ایزرائیل ری (Israel Rey) که در بلوپوینت مشغول به کار است درباره این باس‌فایت می‌گوید:

در سکیرو، Owl نقش بسیار مهمی در داستان بازی دارد. تمامی اتفاقات مهم بازی زیر نظر اوست. داستان او، بسیار شگفت‌انگیز است و روایت متفاوتی را ارائه می‌دهد. در بازی او در اوج قدرت قرار دارد و از هر چیزی برای عملی کردن نقشه‌ی خودش استفاده می‌کند. مبارزه با او بسیار احساسی است و یک حس خاصی در بازیکن ایجاد می‌کند. حس خیانت، رهاشدگی و انتقام. برخورد تیغه‌های شمشیر، مکالمات بین دو کاراکتر است. به نظر من که Owl نقطه‌ی اوج داستان سرایی در فرام سافتور بوده است. خیلی دوست دارم تا ببینم آن‌ها در الدن رینگ چه می‌کنند.

Guardian Ape – Sekiro Shadows Die Twice


از نظر جو پتیناتی (Joe Pettinati) که طراح داستان در ناتی داگ است، این باس‌فایت یکی از بهترین‌ها است:

انتخاب یک باس‌فایت از کالکشن بی‌نظیر فرام سافتور بسیار سخت است. اما Guardian Ape داستان جذابی را بازگو می‌کند. او مثل شوالیه یا یک موجود افسانه‌ای رفتار نمی‌کند. او یک میمون است که هر چیزی به دستش بیاید به طرف بازیکن پرتاب می‌کند، به طوری که بازیکن فکر می‌کند که این باس‌فایت شوخی است. اما وقتی فاز اول مبارزه به پایان می‎‌رسد، بازیکن می‌فهمد که به هیچ وجه این مبارزه، شوخی نیست.

انیمیشنی که فرام سافتور برای دو فاز این باس‌فایت به کار برده، نکته‌ای است که من را شیفته‌ی این میمون می‌کند. تغییراتی هم که او در طول مبارزه دارد شگفت‌انگیز است. در نهایت بازیکن متوجه می‌شود که با یک حشره  در حال مبارزه بوده است. هیچ کلمه‌ای هم داستان او را توصیف نمی‌کند، همه چیز در صحنه مبارزه اتفاق و تعریف می‌شود.

Lady Butterfly – Sekiro Shadows Die Twice


«زن پروانه‌ای» یکی از سخت‌ترین باس‌فایت‌های بازی سکیرو است. بسیاری از مارکتینگ‌های بازی هم پیش از انتشار با این کارکتر انجام شد. آنا مارش (Anna Marsh)  طراح محیط در استودیوی Firesprite در این مصاحبه گفته است:

دیدن خانم‌های مسن در بازی‌ها خیلی معمول نیست، به ویژه که توانایی مبارزه‌ی بالایی هم داشته باشند. بنابراین من قبل از شروع مبارزه، او را دوست داشتم. یک رزمی کار سرسخت و ماهر که چندین سال به شاگردانش مبارزه یاد می‌دهد، مجبور است تا مبارزه‌ای را انجام دهد که علاقه‌ای به آن ندارد اما وظیفه دارد تا آن را انجام دهد. همه چیز مبارزه جذاب است. نبردهای تن به تن، ایجاد تعادل، همه چیز درست است.

به ندرت می‌توانم بگم که شانس در شکست دادن باس‌فایت‌ها نقش ندارد اما درباره‌ی زن پروانه‌ای اینطور نیست. همه چیز بی عیب و نقص، تنطیم شده و معادل است. شکست خوردن او کاملا نیازمند مهارت است. تمام و کمال. من این باس‌فایت را بیش از همه دوست داشتم.

دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید
مجموع نظرات ثبت شده (7 مورد)
  • BenitoMussolini
    BenitoMussolini | ۱۸ بهمن ۱۴۰۰

    به نظر من هم owl بهترین باس فایت بازی های فرام سافتور بود

  • Mamad
    Mamad | ۱۷ بهمن ۱۴۰۰

    Lady Butterfly – Sekiro Shadows Die Twice
    خیلی سخت بود

  • Shadow-san
    Shadow-san | ۱۷ بهمن ۱۴۰۰

    Guardian Ape دقیقا مثل یک میمونه عصبانی رفتار می کنه و این روش مبارزه کردنش خیلی رو اعصاب . اما Lady Butterfly یکی از زیبا ترین و سخت ترین باس فایت های سیکیرو و واقعا مبارزه با این باس جزاب و حسی که بعد کشتنش تجربه می کنی ترکیب از حس غرور و البته ناراحتی چون اون یک استاد دوست داشتنی برای سکیرو بود

  • Hossein-Rostami
    Hossein-Rostami | ۱۷ بهمن ۱۴۰۰

    من فهمیدم که میازاکی ترانه مونلایت بتهون رو خیلی دوست داشته چون تو کل بازی هاش شمشیر مون لایت گریت سورد هست و تو بلادبورن همین باس لودویگ این شمشیر رو داره.
    اسم بتهوون لودویگ بوده یه ترانه فوق العاده هم به اسم مونلایت داره.
    باس هایی که خودمم دوست داشتم این هاست : |
    / \

    سلطان شوالیه آرتوریاس بزرگ
    دراگون اسلیر تو هر سه تا دارک سولز
    کینگ وندریک
    برادر کینگ وندریک ، محقق اولین گناه
    The pursuer کسی که به شخصه منو شکنجه می کرد ولی علاقه خاصی بهش داشتم چون می دونستم که می خواد دیگه گناهی نداشته باشه.
    فیوم نایت.
    سلطان sir alonne که اصلاً تکه
    نبرد با فالز کینگ دیمنز سولز که اصلاً حماسه به تمام معناست.
    میدن آسترایا که بخاطر کشتنش نزدیک بود افسرده بشم.
    پادشاه گمنام که خودم هدس می زنم سولیر باشه?
    پدر گسکوین که اصلاً خفن خالصه.
    نگهبانان ناقوس تو دارک سولز 2 که شیش تا بودن و من رو دیونه کردن.
    پنتریتور که با همون ورودش تو محوطه باس می تونستی بفهمی با چه چیزی طرفی.
    و خیلی از شکنجه گران بزرگ دیگه که براشون احترام قائل هستم و همچنین ممنون از ویجیاتو برای این مقاله خوبش

    • hurting-other-pepole
      hurting-other-pepole | ۱۷ بهمن ۱۴۰۰

      در این مورد تفاهم دارین

  • Mohammad-Nikhalat-Jahromi
    Mohammad-Nikhalat-Jahromi | ۱۷ بهمن ۱۴۰۰

    این خبر یا مقاله رو دوباره منتشر کردید !؟

    • Hossein-Rostami
      Hossein-Rostami | ۱۷ بهمن ۱۴۰۰

      این یکی کامل تر و بهتر از قبلی بود بنظرم

مطالب پیشنهادی