معرفی سریال Servant: قدرت نابودگر گناه
قدرت مایکل نایت شیامالان، خالق سریال Servant، در خلق اتمسفر پرتعلیق و سردرگمکننده بر کسی پوشیده نیست. از شاهکار سالهای دورش، حس ششم (۱۹۹۹) گرفته تا اثر غیرقابل شکستن (۲۰۰۰) و بازگشت رویاییاش با اثر ...
قدرت مایکل نایت شیامالان، خالق سریال Servant، در خلق اتمسفر پرتعلیق و سردرگمکننده بر کسی پوشیده نیست. از شاهکار سالهای دورش، حس ششم (۱۹۹۹) گرفته تا اثر غیرقابل شکستن (۲۰۰۰) و بازگشت رویاییاش با اثر شکاف (۲۰۱۶) که توانست نگاه تازهای به مقوله جذاب بیماریهای روان داشتهباشد و در ادامه هم آن را به داستان کمیکبوکی فیلم دیگرش، غیرقابل شکستن، پیوند دهد و شیشه (۲۰۱۹) را بسازد.
ام. نایت شیامالان در طی دههها توانست زبان هنری خودش را برای سیاحت در حوزهی ماوراء بدست آورد و سبک ویژهاش را به هالیوود عرضه کند. اتفاقی که با وجود فراز و فرودهای فراوان و شکستهای تجاری متعدد، اما همچنان پابرجا ماند و این فیلمساز به حیات سینماییاش ادامه داد.
تغییر رویه: ورود دوباره به جعبه جادویی با servant
شاید علت اصلی این تغییرِ پلتفرم _از سینما به تلویزیون_ مرتبط با نگرانیهای تجاری و دوری از دغدغه های باکسآفیس بود. شاید هم کنجکاوی برای تجربهای تازه؛ هر چه که بود در سال ۲۰۱۹ شیامالان به فکر تولید یک مینی سریال برای پلتفرم تازه تاسیس اپل تی وی افتاد. اثری تخیلی به نام servant (خدمتکار) با مضمون روانشناختی و فضایی پرتعلیق که خودش نیز کارگردانی قسمت اول را برعهده گرفتهبود. اثری که از پوسترش هم مشخص بود چه دنیای ویژهای دارد.
این سریال از همان دقیقه _و حتی لحظه_ اول عجیب، دیوانهوار و گیرا آغاز میشد و هر ثانیه مخاطب را بیشتر و بیشتر در دنیای غیرعادیاش غرق میکرد. دقیقا همان تاثیری که شیامالان در نظر داشت تا بر مخاطب بگذارد: یک گیجیِ غیرقابل توضیح و در عین حال جذاب!
در قسمت اول با یک پرستار کودک مواجه میشویم. دختری جوان با ظاهری روستایی و نگاهی معصوم به نام لیان که در شبی بارانی وارد منزل ترنرها میشود. او قرار است از فرزند تازهمتولدشده آنها به نام جریکو مراقبت کند و از اینجاست که همهچیز شکلی غیرعادی به خود میگیرد.
[خطر اسپویل]
خانم ترنر _با بازی بینظیر لارن امبروز_ از همان اولین برخورد با لیان عجیب و غیرطبیعی به نظر میرسد. در عین حال همسرش شان ظاهری معقولتر و همچنین نگرانتر دارد. نگاههای پر تنش، لبخندهای عصبی و صحبتهای نامفهموم هم ما و هم لیان را دچار تشویش میکند. اما زمان زیادی نمیگذرد که راز مگوی این خانواده برای ما برملا میشود: اصلا جریکویی در کار نیست!
در میانه همین اپیزود اول servant شوک جدی به بیننده وارد میشود؛ فرزند کوچک ترنرها طی یک مشکل از دنیا رفته است اما خانم ترنر همچنان در شوک به سر میبرد و توانایی هضم واقعیت را ندارد. به همین دلیل آنها با توصیه یک روانشناس اقدام به جایگزینی کودک با یک عروسک کردهاند! و آقای ترنر منتظر فرصتیست تا همسرش را با واقعیت روبرو کند. او این نگرانی را با لیان در میان میگذارد و سعی میکند اوضاع را کنترل کند تا زمانی که شوک بعدی وارد میشود.
فردای اقامت لیان در منزل ترنرها اتفاقی دیوانهوار رخ میدهد: دیگر عروسکی در کار نیست و یک نوزاد واقعی در گهواره است! آقای ترنر (شان) که از این موضوع دچار ترس و هراس شده، دست به دامن برادر همسرش جولیان _با بازی روپرت گرینت_ میشود. آنها به این نتیجه میرسند که لیان بچه را از جایی دزدیده. برای همین دست بهکار میشوند تا هویت اصلی او را پیدا کنند.
فصل اول servant با همین تویست غیرعادی دنبال میشود و بیننده را به اعماق دالان تاریکی از پرسشهای بیجواب میکشاند. کم کم متوجه میشویم تمام شخصیتها رازی برای پنهان کردن دارند و از دردی عمیق رنج میبرند. اما در نهایت این لیان است که نسبت به دیگران گذشته مبهمتری دارد.
خانم ترنر در فصل اول یک خبرنگار میدانیِ موفق است و آنقدر در انکار بهسر میبرد که نه همسر و نه برادرش جرئت روبروکردن او با واقعیت را ندارند. رفتهرفته و با نزدیکشدن به قسمتهای پایانی فصل اول به چرایی این اتفاق میرسیم و جوابمان را میگیریم: یک اشتباه غیرعمدی اما مرگبار.
خانم ترنر در دورانی که در غیاب همسرس بهتنهایی از جریکو نگهداری میکرده، آنقدر دچار خستگی و فشار جسمی، روانی بوده که دچار یک اشتباه مهلک میشود و نوزادش را در ماشین جا میگذارد! اتفاقی که از قضا در دنیای واقعی بسیار پیش میآید و اینجاست که پیوند دنیای عجیب Servant با واقعیت خودش را آشکار میکند.
لیان به عنوان کسی که جریکوی دوم را به خانم لیان تقدیم کرده، با فهمیدن این موضوع ایمانش را به خوب بودن او از دست میدهد و طی تصمیمی باورنکردنی و نابهنگام جریکو را دوباره از خانم ترنر پس میگیرد. یک کلیف هنکر بهتمام معنا برای اتمام فصل اول!
فصل دوم: روند پایدار
در فصل دوم Servant خط اصلی داستان به پیدا کردن جریکو اختصاص پیدا میکند. لیان ناپدیدشده و خانم ترنر دست به هر کاری میزند تا پسرش را دوباره به خانه برگرداند. حتی اگر این هدف با پیدا کردن لیان و زندانی کردن او برای رسیدن به جریکو باشد.
فصل دوم فرصت بیشتری در اختیار جولیان قرار میدهد؛ شخصیت ناپایدار، بیحوصله، بداخلاق و در عین حال جالب او به این فصل از Servant انرژی جذابی منتقل میکند.
از اواسط فصل دوم کم کم اِلمانهای ژانر هارور به اثر اضافه میشوند و ما با افراد فرقهای که لیان از آن جدا شده آشنا میشویم که مهمترینشان پیرمردی ژندهپوش و بدقلق است. او خودش را به خانه ترنرها میرساند و با ساختن معجونهای عجیب سعی در راضیکردن لیان برای برگشت دارد.
فصل دوم Servant با وجود جذابیت کلیاش اما فاقد عناصر تازه و قدرمند موجود در اولین فصل است. گویی دیگر خلاقیتی در کار نیست و اثر از همان پیرنگ اولیه تغذیه میکند. با اینکه روند این فصل پایدار است اما در مقایسه با اولین سری خود چیزی برای عرضه ندارد و تنها نقطهعطف آن به قسمت پایانیاش برمیگردد. اپیزودی نفسگیر به کارگردانی دختر مایکل شیامالان، ایشانا!
فصل سوم: ادامهای بهتر
فصل سوم Servant که اخیرا پخش آن تمام شده تا اینجای مسیر بهتر و قابلقبولتر از فصل پیشین ظاهرشده است. لیان در حال تغییر است و با وجود ترس شدید بهعلت نافرمانی از رهبر فرقه، به راهی که انتخاب کرده ایمان دارد و به جنگ با یاران قبلی خود رفتهاست. خانم ترنر هنوز هم با واقعیت روبرو نشده و شاید این فصل هم چنین اتفاقی نیفتد، چرا که Servant برای فصل چهارم و آخر تمدید شده است و ما باید برای این رویارویی انتظار بیشتری بکشیم.
این مجموعه در ظاهر داستانی ترسناک است اما در لایههای زیرین به دردهای ناگفته و زخمهای عمیق انسانها میپردازد. اینکه احساس گناه تا چه اندازه قدرتمند است و روبروشدن با حقیقتِ هر چند تلخ برای ادامه زندگی تا چه حد ضروری و مهم است. مجموعهای که تماشایش به افراد علاقمند به داستانهای رازآلود پیشنهاد میشود.
از اینجا بخوانید:
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.