۲۱ فیلم مخصوص درون‌گراها که باید به تنهایی آن‌ها را تماشا کنید

برخی از افراد با توجه به خصوصیات شخصیتی و اخلاقیات خاص خود تمایل دارند فیلم‌ و سریال‌ها را تنهایی و بدون حضور دیگران تماشا کنند. مخصوصا اگر با آثاری روبه‌رو باشند که محتوای فلسفی، علمی‌‌تخیلی و حتی عاشقانه داشته باشد و نسبت به فیلم‌های اکشن و هیجانی توجه بیشتری را می‌طلبد.

در این مواقع، به ویژه اگر شخصیت درون‌گرایی داشته باشید، ترجیح می‌دهید به صورت انفرادی فیلم مورد نظر را پلی کرده و بدون حواس‌پرتی، سروصدای اطرافیان و حتی مزاحمت‌های اعلان‌های تلفن‌ همراهتان فیلم را تا انتها تماشا کنید. گاهی اوقات لازم است تا از دنیای شلوغ و پرهیاهوی جهان اطراف فاصله بگیریم و ساعاتی را تنها به خودمان اختصاص دهیم.

به همین منظور، لیستی از بهترین فیلم‌ها تهیه‌ کرده‌ایم که می‌توانید در نهایت آرامش و سکوت در آن‌ها غرق شوید. فیلم‌هایی که نیازمند تفکر بیشتر هستند و باید این نکته را هم ذکر کرد که به هیچ وجه کسل‌کننده نخواهند بود؛ با ویجیاتو همراه باشید.

۲۱. Synecdoche, New York (۲۰۰۸)

این فیلم مستقل و درام به نویسندگی و کارگردانی چارلی کافمن ساخته شده که اولین تجربه کارگردانی او محسوب می‌شود. کیدن کوتار (با بازی فیلیپ سیمور هافمن) یک کارگردان تئاتر است که دچار بحرانی در زندگی می‌شود. بعد از اینکه جایزه «مک آرتور» را بدست می‌آورد و زنش او را ترک می‌کند؛ سعی به حل کردن این بحران با ساخت یک نمایش تئاتر عظیم با پولی که از همان جایزه بدست آورده می‌کند.

بخش اعظمی از جذابیت فیلم در فضای واقع‌گرایانه آن است، اینکه شخص باید خودش را از زندگی نکبت‌بارش بیرون بکشد و آ‌ن‌ها را از منظری عینی‌تر ببیند.

۲۰. Waking Life (۲۰۰۱)

اگر فیلم یک پوینده تاریک (A Scanner Darkly) را دیده باشید به خوبی با روش فیلم‌برداری دیجیتال و انیمیشن‌های روتوسکپی آشنا هستید. ریچارد لینکلیتر به عنوان نویسنده و کارگردان ما را به یک ماجراجویی شگفت‌انگیز در مورد مردی بی‌نام‌ونشان دعوت می‌کند که در مجموعه‌ای از رویاهای متوالی گرفتار شده است. لینکلیتر از مخاطبان می‌خواهد تا خود را با ترکیب توانایی‌های منطقی و ظرفیت نامتناهی رویاهایشان به چالش بکشند؛ شبیه به فیلم «تلقین» اما نه دقیقاً مثل آن.

زندگی بیداری فیلمی راجع‌به بیان فلسفه شخصی است. داستان تا حد زیادی در مورد الهاماتی است که لینکلیتر از دوستان و تفکراتش گرفته است و حالا ما باید در یک کشتی کنار او بنشینیم و تحت هدایتش، دنیای ادراکی او را تماشا کنیم. قصه فیلم در مورد مردی به نام وایلی ویگینز است که در سطوح مختلفی از رویا سفر می‌کند.

جزئیات این رویاها آن‌قدر زیاد است که شاید بخواهید برای درک بیشتر، چندین بار فیلم را تماشا کنید تا به‌طور کامل مفاهیم و ایده‌های داستان را متوجه شوید. «زندگی بیداری» مکاتب فلسفی زیادی را موردبحث قرار می‌دهد: بودیسیم، اگزیستانسیالیسم، جبرگرایی و … . به یاد داشته باشید که تک‌تک صحنه‌های فیلم پیام خاص خود را دارد و و با هربار تماشای آن دیدگاه جدیدی پیدا خواهید کرد.

۱۹. (۲۰۱۶) Arrival

فیلم‌های زیادی درباره تهاجم بیگانگان به زمین ساخته شده، اما شاید شما هم با این حقیقت موافق باشید که سبک و سیاق Arrival با تمامی آن‌ها متفاوت است. اثری که شهرت دنی ویلنوو (کارگردان فیلم Dune) را به عنوان یکی از متخصص‌های فیلم‌های هوشمندانه، علمی‌تخیلی و پرهیجان تثبیت کرد.

این فیلم اقتباسی داستان یک زن زبان‌شناس (ایمی آدامز) را دنبال می‌کند که سعی دارد با موجودات فضایی یک سفینه بسیار بزرگ و سیاه، ارتباط برقرار کند. در این فیلم با مفاهیم زیادی روبه‌رو هستیم و در رأس آن یک پیچش علمی‌تخیلی منحصربه‌فرد قرار می‌گیرد. این فیلم با بودجه ۴۷ میلیون دلاری ساخته شد و توانست در گیشه ۲۰۴ میلیون دلار بفروشد.

این فیلم  در هشتاد و نهمین دوره جوایز اسکار نامزد هشت جایزه از جمله بهترین فیلم و بهترین کارگردانی شده بود که در نهایت تنها توانست جایزه اسکار بهترین تدوین صدا را به‌دست بیاورد.

۱۸. (۱۹۹۹) Eyes Wide Shut

آخرین اثر استنلی کوبریک مانند دیگر آثار او جنجالی و تحسین‌برانگیز است که در سال ۱۹۹۹ و پس از فوت او اکران شد. Eyes Wide Shut (چشمان کاملا بسته) یک ماجراجویی سورئال را از طریق چشمان هارفورد (تام کروز) به تصویر می‌کشد.

دقت و توجه به جزییات در این فیلم بسیار قابل لمس حیرت‌انگیز است و در کنار آن به کشف عشق، شهوت، مکاتب فکری و غیره به شکلی متفاوت و کامل پرداخته شده. مقایسه این فیلم با آثار پیشین کوبریک مانند 2001: A Space Odyssey بسیار دشوار است. کوبریک در بهترین دوران خود از نظر حرفه‌ای قرار داشته و عملکرد بازیگران نیز بی نقص است.

دکتر هارفورد و همسرش آلیس (نیکول کیدمن) به یک مهمانی شبانه دعوت می‌شوند. دکتر هارفورد به طور غیرمترقبه متوجه انحرافات میزبان مجلس «ویکتور» می‌شود. از روز بعد اتفاقات عجیبی برای هارفورد می‌افتد که هیچ‌کدام از آن‌ها بی دلیل نیست.

۱۷. (۱۹۹۸) Pi

این فیلم که نام آن از عدد پی گرفته شده، نخستین تجربه کارگردانی دارن آرونوفسکی است که در سال ۱۹۹۸ اکران شد و توانست جوایز جشنواره فیلم ساندنس و جایزه ایندپندنت اسپیریت برای بهترین فیلمنامه را از آن خود کند.

داستان فیلم درباره یک نابغه ریاضی به نام ماکسیمیلیان کوهن است که در زمینه نظریه اعداد کار می‌کند و اعتقاد دارد که جهان از عدد ساخته شده است. مکس از سردرد خوشه‌ای، پارانویای شدید، توهم و اختلال اضطراب اجتماعی رنج می‌برد.

وی کم کم به این موضوع پی‌ می‌برد که ریاضی می‌تواند به طور کامل معنای اساسی جهان را روشن کند و دائما به آن فکر می‌کند.

۱۶. (۱۹۸۱) My Dinner with Andre

«شام من با آندره» اثر لویی مال، طرفداران زیادی دارد و می‌تواند با بسیاری از فیلم‌های کلاسیک فرقه‌ای در تاریخ سینمای آمریکا رقابت کند. داستان درباره دو بازیگر است که به نوعی نقش خودشان (نسخه تخیلی خود را) بازی می‌کنند و در یک کافه نزدیک به دو ساعت صحبت می‌کنند.

۱۵. (۲۰۰۰) George Washington

جرج واشینگتن فیلمی در ژانر درام به کارگردانی دیوید گوردون گرین است که در سال ۲۰۰۰ منتشر شد و از بازیگران آن می‌توان به پل اشنایدر اشاره کرد. داستان آن شامل گروهی از کودکان در یک شهر کوچک غم‌زده در کارولینای شمالی است که برای سرپوش گذاشتن روی یک اشتباه غم‌انگیز با هم متحد می‌شوند.

۱۴. (۲۰۱۵) The Lobster

شاید در میان برترین فیلم‌های تاریخ سینما، کمدی‌های تاریک بی‌نظیری را تماشا کرده باشید، اما بدون شک «خرچنگ» یکی از عجیب‌ترین و خاص‌ترین آثار این ژانر است.

در این کمدی تاریک دیستوپیایی به کارگردانی یورگوس لانتی‌موس، افراد مجرد فقط ۴۵ روز فرصت دارند تا شریک‌ زندگی خود را پیدا کنند، در غیر این صورت به حیوانات تبدیل می‌شوند و در جنگل رها خواهند شد.  قطعا این ماجرا عجیب‌ به نظر می‌‌رسد، اما عجیب‌تر از آیین‌های معاشقه مدرن است که این فیلم آن را به سخره می‌گیرد.

فیلم خرچنگ نام‌آشنایی دارد که شامل کالین فارل، ریچل وایس، لئا سیدو، بن ویشاو، اولیویا کلمن و جسیکا باردن می‌شود.

۱۳. (۱۹۷۹) Being There

این درام کمدی به کارگردانی هال اشبی بر اساس رمانی به همین نام از جرزی کوزینسکی نویسنده لهستانی‌آمریکایی ساخته شده‌ است. داستان فیلم درباره چَنس، باغبانی بی‌هویت است که هرگز پایش را از خانه‌ای که در آن باغبانی می‌کرده بیرون نگذاشته و دنیای خارج برای او تنها از دریچه تلویزیون معنا دارد.

بعد از مرگ صاحبخانه، چنس به اجبار از خانه بیرون می‌رود و طی اتفاقاتی تا حوادث ریاست جمهوری آمریکا پیش می‌رود. حضور گرم و صمیمی چنس، او را کانون توجه قرار می دهد و از ما دعوت می‌کند که بپرسیم آیا نگاه معصومانه او به جهان واقعا چیز بدی است یا خیر.

این فیلم در سال ۱۹۸۰ کاندیدای دریافت بهترین بازیگر نقش اول مرد از مراسم آکادمی شد و اسکار بهترین بازیگر نقش دوم مرد را دریافت کرد. این ساخته هال اشبی همچنین کاندیدای نخل طلای کن بوده‌ و در سال ۱۹۸۱ در چهار بخش نامزد دریافت جایزه بفتا شد.

۱۲. (۲۰۱۰) Uncle Boonmee Who Can Recall His Past Lives

این فیلم که عنوان طولانی دارد، به کارگردانی اپیچاتپونگ ویراستاکول، فیلمنامه‌نویس و کارگردان هلندی ساخته شده و در سال ۲۰۱۰ در سینماها اکران گردید.

عمو بونمی داستان خنده‌دار و زیبا درباره آخرین روزهای یک مرد و ارواح واقعی و مجازی را روایت می‌کند که شاید زندگی بسیاری از افراد را تحت تاثیر قرار داده باشد.

۱۱. (۱۹۷۹) Stalker

این فیلم علمی‌تخیلی و درام، اقتباسی آزاد از رمان گردش کنار جاده اثر برادران استروگاتسکی است و با تلفیقی از المان‌های ژانر علمی تخیلی با موضوعات دراماتیک روانشناختی و فلسفی گره خورده است.

استاکر داستان منطقه‌ای اسرارآمیز را در یک جهان پس از وقایع آخرالزمان را به تصویر می‌کشد. در این منطقه محلی وجود دارد که مردم باور دارند در آن عمیق‌ترین آرزوهای قلبی فرد برآورده می‌شود. این فیلم تلاش استاکر (الکساندر کایدانوفسکی) را برای رساندن دو مسافر به این محل نشان می‌دهد.

۱۰. Valhalla Rising (۲۰۰۹)

شخصیت اصلی فیلم «خیزش والهالا» یک زندانی سابق (با بازی مس میکلسن) است که یک ماجراجویی طولانی و هیپنوتیزم‌کننده را بر فراز دریا آغاز می‌کند، جایی که نورسمن در قرون وسطی با صلیبیون مسیحی همراه می‌شود. در این فیلم خون‌ و خون‌ریزی و نبرد وجود دارد، اما کارگردان بی‌نظیر آن به گنجاندن سکوت‌های خاص علاقه‌مند است.

۹. A Ghost Story (۲۰۱۷)

داستان روح همانطور که از نامش پیداست، درباره مردی به نام «سی» با بازی کیسی افلک است که بعد از کشته شدن در تصادف، روحش به خانه‌اش بازمی‌گردد و در کالبد شبح نزد همسرش برمی‌گردد. او که توانایی برقراری ارتباط با همسرش را ندارد، ناامیدانه تنها کاری که از دستش برمی‌آید نگاه کردن است.

نخستین نمایش این فیلم در تاریخ ۲۲ ژانویه ۲۰۱۷ در جشنواره فیلم ساندنس با استقبال بسیار خوبی از سوی منتقدان همراه شد.

۸. Tree of Life (۲۰۱۱)

اگرچه منتقدان اولیه آن را پرمدعا می‌دانستند، اما جاه‌طلبی ترنس مالیک که به طرز شگفت انگیزی سعی در کاوش معنای زندگی داشت، آن را به یک فیلم بی‌نقص تبدیل کرد.

برد پیت، شان پن، جسیکا چستین بازیگران اصلی «درخت زندگی» را تشکیل می‌دهند. این فیلم معنی و تاریخچه زندگی را از دید مردی میان سال با مرور خاطرات کودکی او در دهه ۱۹۵۰ در تگزاس بازسازی می‌کند و آن را با جلوه‌های تصویری به منش خلقت پیوند می‌دهد. این فیلم پس از تاخیرهای طولانی در سال‌های ۲۰۰۹ و ۲۰۱۰، سرانجام در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۱ اکران شد.

۷. Russian Ark (۲۰۰۲)

با یک فیلم متفاوت تاریخی و درام به کارگردانی الکساندر سوکوروف روبه‌رو هستیم که به طور کامل در کاخ زمستانی موزه ارمیتاژ (سن پترزبورگ) فیلمبرداری شده و تمامی فیلم یک نمای بلند ۹۶ دقیقه‌ای است.

کشتی روسی مکالمه‌ای خیالی میان یک شخصیت واقعی ِتاریخی، دیپلمات فرانسوی و صاحب کتاب «امپراتوری تزار، سفری در روسیه جاودان»، مارکی دُ کوستین، و راوی نشان می‌دهد. نقطه عطف فیلم همین مکالمات فلسفی است، اما سوکوروف فیلم را در یک کات پیوسته، فیلمبرداری کرده که با طراحی رقص، بازیگران در پایان به هزاران نفر می‌رسند.

۶. Wild Strawberries (۱۹۵۷)

این فیلم سوئدی به کارگردانی اینگمار برگمان درباره پیرمردی است که گذشته خود را به یاد می‌آورد. این فیلم شاید هنوز هم پرآوازه‌ترین فیلم برگمان باشد. در روایتی بیست و چهار ساعته، در این فیلم اشخاصی از پنج نسل مختلف ظاهر می‌شوند، تا برگمان تصویری جامع و کامل از رابطه‌های انسانی را ارائه دهد.

توت‌فرنگی‌های وحشی موفق شده برنده جایزه خرس طلایی جشنواره فیلم برلین در سال ۱۹۵۸ و جایزه گلدن گلوب برای بهترین فیلم خارجی در سال ۱۹۶۰ شود و همچنین نامزد جایزه اسکار بهترین فیلم‌نامه غیراقتباسی نیز شده بود. این اثر برگمان از اولین نمونه‌های برجسته استفاده از جریان سیال ذهن در سینماست.

۵. Pariah (۲۰۱۱)

احساسات عمیقی در داستان فیلم دی ریس وجود دارد و بنابراین جزو درام‌های آرام و بی‌سروصدا نیست. با این حال، در اجراها و سبک بصری‌اش، کاملا هیپنوتیزم‌کننده است و دنیایی را تداعی می‌کند که با وجود همه آشفتگی‌هایش، می‌توانید برای همیشه در آن گم شوید.

۴. (۲۰۱۴) Under the Skin

در این فیلم اسکارلت جوهانسون، نقش یک موجود بیگانه و فضایی را بازی کرده که مردان را به دام انداخته و آن‌ها را اغوا می‌کند. Under the Skin با سبک بصری جذابش شما را کمی به یاد فیلم Blade Runner می‌اندازد.

این فیلم اقتباسی آزاد از کتابی به همین نام نوشته مایکل فیبر است که جاناتان گلیزر کارگردانی آن را برعهده داشته.

۳. Last Year at Marienbad (۱۹۶۱)

«سال گذشته در مارین‌باد» یکی از فیلم‌های مشهور در سبک قرون وسطایی است که به کارگردانی آلن رنه با بازی دلفین سیریگ ساخته شده و با استقبال مخاطبان و منتقدان روبه‌رو شد. این فیلک توانست در جشنواره فیلم ونیز جایزه شیر طلایی را از آن خود کند.

داستان آن در یک هتل مجلل اتفاق می‌افتد و شامل دو شخصیت اصلی می‌شود که به نظر می‌رسد در زمان و مکان کاملا از هم جدا شده‌اند و ممکن است قبلا یک بار در مارین‌باد همدیگر را ملاقات کرده باشند. این فیلم شباهت اندکی به داستان‌های ارواح دارد، به شرطی که المان‌های ترسناک را از آن فاکتور بگیرید.

۲. Spring, Summer, Fall, Winter…and Spring (۲۰۰۳)

این فیلم کره‌ای دارای مضامین اخلاقی و عرفانی است که بازیگرانی مانند کیم کی-دوک و او یونگ-سو (ستاره فیلم بازی مرکب) در آن به ایفای نقش پرداخته‌اند.

فیلم به پنج بخش تقسیم می‌شود. هر بخش مرحله‌ای از زندگی یک راهب تازه‌کار بودایی و معلم بزرگتر او را به تصویر می‌کشد. این فیلم بدون دیالوگ‌های اضافی حکم یک داروی آرامش‌بخش را دارد که تماشای آن تجربه دوست‌داشتنی و ارزشمندی برایتان خواهد بود.

۱. It’s Such a Beautiful Day (2012)

این فیلم انیمیشنی در واقع نخستین تجربه فیلم‌سازی دان هرتزفلد محسوب می‌شود که خودش به عنوان کارگردان، نویسنده، انیماتور، عکاس و تهیه‌کننده در ساخت آن همکاری کرده است.

این اثر هرتزفلد یک سبک هنری ساده و فریبنده دارد و حسی خیره کننده از طراحی به مخاطب ارائه می‌دهد. این انیمیشن از هم گسیختگی ذهنی بیل را روایت می‌کند که از یک اختلال عصبی نامشخص رنج می‌برد. داستان از لحظات شاد و خنده‌دار به غمی عمیق تغییر می‌کند، که همین آن را به اوج زیبایی‌خارق العاده‌اش می‌رساند.

---