ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از ویجیاتو انتخاب کنید.

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
اصلا راضی نیستم
واقعا راضی‌ام
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر ویجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

نقد سریال The Afterparty - آناتومی یک قتل
فیلم و سریال

نقد سریال The Afterparty – آناتومی یک قتل

سریال «The Afterparty» یک اثر هشت قسمتی از استریم «Apple TV Plus» است که اخیرا پخش آن به پایان رسید. این سریال ممکن است یکی از هوشمندانه‌ترین چیزهایی باشد که در مدت زمان طولانی خواهید ...

امیر پریمی
نوشته شده توسط امیر پریمی | ۱۱ فروردین ۱۴۰۱ | ۱۳:۰۰

سریال «The Afterparty» یک اثر هشت قسمتی از استریم «Apple TV Plus» است که اخیرا پخش آن به پایان رسید. این سریال ممکن است یکی از هوشمندانه‌ترین چیزهایی باشد که در مدت زمان طولانی خواهید دید. اپیزودهای «بعد از پارتی» همگی از یک ساختار اولیه پیروی می‌کنند و حول یک دیدار مجدد دوستان دبیرستانی متمرکز می‌شوند که با قتل مرموز یک ستاره پاپ به پایان می‌رسد. در ادامه هر قسمت بر روی یکی از شرکت‌کنندگان در جلسه متمرکز می‌شود، زیرا آنها روایت خود را از وقایع برای یک کارآگاه (با بازی تیفانی هدیش جذاب) که قصد دارد قتل شب را حل کند، بازگو می‌کند. در ادامه با نقد سریال The Afterparty همراه ویجیاتو باشید.

نقد سریال The Afterparty

سریال معمایی The Afterparty نمونه درخشانی از آثار جنایی پلیسی در عصر جدید است. این اثر به ما یادآوری می‌کند که چگونه یک مینی سریال می‌تواند خود را از قسمتی به قسمت دیگر بازآفرینی کند در حالی که همچنان روایتی قوی از طریق یک خط واحد دارد، و همین چیزی است که آن را به یکی از با طراوت‌ترین سورپرایزهای تلویزیونی اخیر تبدیل می‌کند. سازندگان این اثر با پرش بین دیدگاه هر شخصیت، در هر قسمت رویکرد متفاوتی را دنبال می‌کنند. اما چیزی که The Afterparty را متمایز می‌کند این است که ما می‌توانیم همه آن‌ها را از دیدگاه خود شخصیت ببینیم.

برای مثال اولین قسمت این سریال (به روایت شخصیت آنیک عجول سام ریچاردسون) مانند ادای احترام به یک رام کام نوشته ریچارد کرتیس است و قسمت بن شوارتز سبک یک موزیکال مانند لالا لند را برای خود اتخاذ می‌کند. من نمی‌خواهم داستان را اسپویل کنم و سرگرمی درون سریال را از بین ببرم، بنابراین اجازه دهید بگویم که هر قسمت به ژانر متفاوتی سفر می‌کند، هر کدام با سبک منحصر به فرد خود که با شخصیت آن اپیزود مطابقت دارد. اگر بخواهم لحن The Afterparty را در یک جمله خلاصه کنم، می‌توانم بگویم که این سریال ترکیب عجیب و شگفت‌انگیزی از «Knives Out» و «تجدید دیدار دبیرستانی رومی و میشل» است، با مقدار مناسبی از طنز فیل لرد و کریستوفر میلر.

نقد سریال The Afterparty

حالا اگر شما آثار این دو فیلمساز مانند «لگو مووی» یا «21 Jump Street» و همچنین مرد عنکبوتی درون دنیای عنکبوتی را دیده باشید، متوجه خواهید شد که در مورد چه چیزی صحبت می‌کنم. این همان سبک شوخ، خودآگاه و تقریباً شکستن سبک دیوار چهارم است که کمدی این دو فیلمساز اغلب از آن استفاده می‌کند. همچنین، وقتی این سریال را تماشا می‌کنید، مراقب جزئیات هر یک از بازگویی‌ها باشید. چیزهای کوچکی در هر اپیزود تغییر می‌کنند، و این جزئیات، اگرچه واقعاً سرنخ‌هایی برای معمای قتل نیستند، اما در نشان دادن دقت و توجه نویسندگان و تیم سازنده به داستانی که دارند می‌گویند بسیار کمک می‌کند.

مشکل این نوع داستان‌های سبک راشومون این است که در خطر احساس تکراری بودن قرار دارند. اما Afterparty اینطور نیست. هر دیدگاه جدیدی به ما چیزی کاملاً متفاوت می‌دهد. این شخصیت‌ها وقتی از دید شخص دیگری نگاه می‌شوند، ناگهان دچار تغییرات ظریف می‌شوند و عملکرد آنها کمی تغییر می‌کند تا با روایت مطابقت داشته باشد. برای مثال تماشای سم ریچاردسون که یک صحنه را به هشت روش مختلف بازی می‌کند لذت بخش است. تماشای این بازیگران در اجرای این قسمت‌ها، هم از دید شخصیت‌ها و هم از دید هشت نفر دیگر، چیزی جز یک کلاس استادانه در شخصیت، کمدی و زمان‌بندی درست نیست.

نقد سریال The Afterparty

علاوه بر این، هیچ‌کدام از آن‌ها شبیه یک تمرین بازیگری خودپسندانه نیست. همه اینها در خدمت داستان هستند. هر جزئیات کوچک، هر تغییر دیدگاه، هر شخصیت پردازی جدید در خدمت به توسعه بیشتر رمز و راز در قلب مجموعه است. The Afterparty نه تنها اجازه می‌دهد تا هر یک از شخصیت هایش بدرخشند، بلکه به ما نشان می‌دهد که آنها چگونه خود را در جهان می‌بینند - حتی اگر این بدان معنا باشد که یک قسمت تبدیل به یک فیلم اکشن به سبک Fast and Furious شود. نتیجه این رویکرد، به سادگی، یکی از طنزآمیزترین تولیدات تلویزیونی در سال‌های اخیر است.

اما باید به این نکته نیز اشاره کنیم که این سریالی است که به همان اندازه که به عناصر کمدی خود متمایل است به عناصر معمایی قتل خود نیز متمایل است. در واقع فیل لرد و کریستوفر میلر در طول سریال بسیار هوشمندانه به بزرگان این ژانر ادای احترام می‌کنند. درست از تیتراژ آغازین که ادای احترام واضح به «سائول باس»، آلفرد هیچکاک، و آناتومی یک قتل است تا شاه ماهی‌های قرمزی که در سرتاسر سریال پراکنده شده‌اند. ساختار معمایی سریال The Afterparty بر اساس اسرار قتل در گذشته بنا شده است. بنابرای این معما راه خود را در دل مخاطب پیدا می‌کند؛ نتیجه‌ای که برای طرفداران این ژانر فوق‌العاده راضی‌کننده و با ارزش است.

نقد سریال The Afterparty

همچنین میلر به‌عنوان یگانه کارگردان سریال، نه تنها مجبور است گروه بزرگی از بازیگران را مدیریت کند، بلکه در هشت اپیزود The Afterparty نیز به ژانرهای مختلف رسیدگی می‌کند. خوشبختانه، با کمک گروه نورپردازی و تولید خود، او ثابت می‌کند که می‌تواند خواسته‌های منحصر به فرد سریال را برآورده کند. میلر هر قسمت از The Afterparty را با جزئیاتی پر می‌کند که نیاز آن اپیزود است؛ و این در حالی است که همین اپیزود‌های متفاوت، در نهایت مانند قطعات یک پازل عالی به هم متصل می‌شوند.

به طور کلی این سریال یک استفاده هوشمندانه از فرمت است، میکس ژانرها، به منظور ایجاد یک چیز جدید که بسیار قابل تماشا و سرگرم‌کننده است. Knives Out این کار را بدون کمدی انجام داد. اشتباه نکنید، خنده دار بود، اما خنده دار افسار گسیخته با کمدی بدون ترمز نبود. اما Afterparty خنده‌دار است. همچنین یک پیام بسیار قوی در اینجا وجود دارد. Afterparty به شدت به بیماری هزاره جدید، یعنی سندرم شخصیت اصلی انتقاد می‌کند. سریال این تصور را به چالش می‌کشد که همه ما نه فقط قهرمان داستان خود، بلکه قهرمان داستان هر کس دیگری هستیم.

نقد سریال The Afterparty

این به ما می‌گوید که دیگران را فقط با آنچه می‌بینیم قضاوت نکنیم و همچنین این سریال به ما نشان می‌دهد که چگونه هر کس آسیب‌های مخفی خود را دارد تا از آن عبور کند. در نتیجه اگر یک نکته پیرامون زندگی در The Afterparty وجود داشته باشد، این است که همه ما می‌توانیم کمی همدل تر باشیم. اگر یک سریال معمایی جنایی متفاوت با لحن کمدی می‌خواهید، دیدن این سریال را از دست ندهید.

دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید

مطالب پیشنهادی