یادداشتی بر سهگانه جان ویک – کابوسی از جنس آدمیزاد
اولین قسمت از فیلمهای جان ویک با وجود بودجه بسیار محدود و مشکلات مختلفی که داشت توانست فروش قابلقبولی داشته باشد. در ادامه، قسمتهای دوم و سوم این عنوان هم با پیشرفتهای چشمگیری که داشتند، ...
اولین قسمت از فیلمهای جان ویک با وجود بودجه بسیار محدود و مشکلات مختلفی که داشت توانست فروش قابلقبولی داشته باشد. در ادامه، قسمتهای دوم و سوم این عنوان هم با پیشرفتهای چشمگیری که داشتند، توانستند سری جان ویک را به یکی از برترین آثار سبک اکشن تبدیل کنند. امروزه بسیاری از منتقدان و مخاطبان، سهگانه جان ویک را نماد اکشن و آدرنالینِ خالص در سینمای این دهه میدانند؛ در ادامه این مقاله در ویجیاتو قصد داریم نگاهی دقیقتر به این مجموعه پرطرفدار داشته باشیم. با ما همراه باشید.
آغاز یک کابوس
همه چیز با یک نام شروع شد؛ جان ویک. عنوان فیلم چیزی به ما نمیگفت. کیانو ریووز آنجا بود، در نقش مردی ناراحت و غمزده که ظاهراً به تازگی همسر خود را از دست داده بود. سپس، او هدیهای از سوی همسرش دریافت میکند... یک سگ. حال با یک مرد بیوه و سگش طرف هستیم؛ امّا میدانیم اتفاقاتی افتاده است. چراکه در ابتدای فیلم صحنهای مشاهده کردیم که در آن ریووز یا همان جان ویک با سر و وضعی خونین بر زمین میوفتد. امّا هرچه فکر میکنیم ارتباطی میان این مرد متشخص، ثروتمند و عزادار، و آن مرد خونین نمییابیم. همه چیز با یک نام شروع شد...
در سال ۲۰۱۴ وقتی اولین عنوان جان ویک به روی پرده رفت، در بهترین حالت فکر میکردیم با فیلمی متوسط طرف هستیم که ستارهای قدیمی با سابقهای درخشان در آن حضور دارد؛ امّا آن روزهای درخشان مدتها است که به سر آمده. درست از اتفاقاتی که در پمپ بنزین افتاد، میشد حدس زد قرار است اوضاع تغییر کند. یوسف از خودروی جان خوششان آمده بود! سپس آنچه نباید رقم میخورد، اتفاق افتاد. پسر کلهشق روس با غرور و تکبر احمقانهاش به خانه یک مرد شیکپوش دستبرد میزند و پس از کشتن سگ او، ماشین وی را با خود میبرد.
هیچکس نمیدانست کجای کار میلنگد؛ امّا پسر روس با فرد اشتباهی در افتاده بود. در مقابل، صاحب گاراژ به خوبی میداند که قضیه از چه قرار است. به همین خاطر از خرید خودروی موستانگ سر باز میزند. پدر یوسف هم که سردسته یک گروه خلافکارِ روسی است، جان ویک را میشناسد؛ حتی بهتر از بقیه. در این نقطه، مخاطب همچنان نمیداند دقیقاً با چه چیزی سر و کار دارد. ولی این تنها آغازی بر یکی از برترین فیلمهای اکشن سالهای اخیر محسوب میشود؛ بوگیمن را از خواب زمستانی بیدار کردهاند!
شاید برخی از طرفدار آتشین مجموعه فیلمهای «سریع و خشن» بگویند جان ویک نمیتواند مشعلدار ژانر اکشن باشد. امّا چه بخواهیم چه نخواهیم، مشعل پیش از این دزدیده شده است. کیانو ریووز با حرکات کمنظیر خود و بکارگیری تکنیکهای ناب سینمایی توانسته تمام توجهات را به سمت خود جلب کند. سهگانه جان ویک، دهها المان و فن مختلف را در هم ترکیب کرده تا در نهایت یکی از برترین عناوین اکشن در طول سالها اخیر به وجود بیاید. از سبک مبارزهایِ بورن گرفته تا خلق صحنههای اکشن به سبک فیلمهای هنگکنگی، گنگسترهای یاکوزایی، هنرهای رزمی اصیل، تعقیب و گریزهای داغ و دهها عنصر دیگر به بهترین شکل ممکن درکنار هم قرار گرفته اند تا موفقیت امروز جان ویک رقم بخورد. نکته اینجاست که بدون حضور کسی مانند کیانو ریووز، این عناوین در بهترین حالت هم از سطح «فیلمهای متوسط» فراتر نمیرفتند.
کیانو ریووز در واقع محور تمام این فیلمها محسوب میشود که بدون او شاید هیچگاه چنین اثر شگفتانگیزی بهوجود نمیآمد. او باوجود سن قابلتوجهی که دارد، هیچ تفاوتی با یک مرد در اوج جوانی ندارد و همانطور که میدانید تکتک صحنههای بدلکاریاش را خودش با اشتیاق تمام انجام میدهد. باید به این مسئله هم اشاره کرد که سهگانه جان ویک توانست کیانو ریووز را پس از چند سال، دوباره به مرکز توجهات بازگرداند. در حقیقت زندگی حرفهای ریووز به واسطه این عناوین دوباره احیا شد.
عنصری که جان ویک را منحصر بهفرد میکند
شاید نقطه عطف سهگانه جان ویک، خشونت و کشتاری است که نه تنها مورد انتقاد نیست، بلکه طرفداران بسیاری هم دارد. حرکات عجیب و استادانه دوربین، با حرکات دیدنی ریووز در کشتن تکتک دشمنان ترکیب میشود و هرلحظه تماشاگر را به وجد میآورد. عنصر مهمتری که در این صحنهها دیده میشود، تک بُعدی نبودن است. جان ویک با مهارت فوقالعاده خود در هرمحیط و فضایی که قرار میگیرد، از تمام عناصر و اشیای موجود برای انجام کارش استفاده میکند و اسلحه، تنها دوست او در این سفر نیست. داستان معروفی نیز در همین راستا وجود دارد که طی فیلم بارها آن را میشنویم؛ اینکه جان ویک در یک bar سه نفر را تنها با یک خودکار به قتل رسانده است.
بخش دوم که عظمت و شکوه خاصی دارد، کانتیننتال(Continental) و میراث آن است. کانتیننتال یک سیستم پیچیده و بزرگ شبیه به مافیا، یاکوزا، گانگسترها یا هرچیزی است مانند اینها. یکی از هتلهای کانتیننتال در نیویورک قرار دارد و خب این هتلها تنها مختص قاتلین حرفهای است. در ضمن، انجام هرگونه فعالیت مربوطه در این هتلها ممنوع بوده و در صورت شکستن قانون، قیمت آن را با جان خود پرداخت خواهید کرد. دنیای جان ویک درست درکنار دنیای ما قرار دارد؛ دنیایی که کمتر دیده میشود و پر شده است از قاتلین و تبهکاران و اسلحهبهدستها.
چاد استاهلسکی کارگردان فیلم اذعان داشت که از ابتدا قرار نبود دنبالهای بر جان ویک ساخته شود. امّا پس از موفقیت اولین فیلم، آنها تصمیم گرفتند عناوین بعدی را حتی بهتر و کمنقصتر از پیش ساخته، و به مخاطبان خود عرضه دارند. استاهلسکی سالها در حرفه بدلکاری فعالیت داشته و این موضوع کمک شایانی به جنبه اکشن فیلم کرده است. روایت داستانی جان ویک به زعم عدهای کلیشهای و ابتدایی بهنظر میرسد و در پارهای از موارد حق با این منتقدان است. امّا یک وجه مهم در داستانسرایی جان ویک، سر راست بودن و عدم تعلل است. نویسنده به هیچوجه سعی نکرده با دیالوگهای طولانی و زجرآور، تاریخچه کانتیننتال و یا حتی گذشته جان ویک را بازگو کند؛ بلکه با هوشیاری این اطلاعات را به صورت قطرهای و تکهتکه در دل روایت اکشن و جذاب خود جای داده است.
در آنسو، برخی سوالات همیشه در ذهن مخاطب رژه میروند و فیلم هم خیلی دوست ندارد این ابهامات را برطرف کند. به عنوان مثال مانند از قسمت اول، چیزهایی مانند the High Table و اعضای آن میشنویم. حتی در قسمت دوم یکی از آنها به دست جان کشته میشود. امّا همچنان مخاطب اطلاعات چندانی از این محفل سری و مخوف ندارد. یا مثلاً عبارت excommunicado درست در پایان قسمت دوم برای تماشاگران معنا پیدا میکند؛ جایی که یک مهر قرمز بر پرونده جان ویک خورده و او هدفی میشود برای تمامی قاتلان در سراسر جهان!
در John wick 3: Parabellum نیز مخاطب با آن روی سکه مواجه میشود؛ تا پیش از این قسمت، جان ویک بود که به سراغ افراد میرفت و آنها برای نجات جانشان از دست وی فرار میکردند. حال این هیولا و ماشین کشتار جمعی مجبور میشود پا به فرار گذاشته و از دوستانش کمک بخواهد. بکار گیری این عنصر از هوشمندانهترین تصمیمات کارگردان بود چراکه فیلم را به کلی از کلیشهها و مهمتر از آن، از تکراری شدن دور کرد.
درنهایت باید بگوییم که وقتی به اجزای متعدد فیلمهای جان ویک مینگریم، شاهد ایدههایی جدید و خلاقانه نیستیم. وجه تمایز این فیلمها دقیقاً در هنگام پیادهسازی ایدهها رقم میخورد. بیخود نیست که یک ضربالمثل لاتین میگوید: مهم نیست چهکاری انجام میدهی، مهم این است که آن را چگونه انجام میدهی! جان ویک توانست نام یک مرد را به بِرندی مشهور و نمادی از یک ژانر تبدیل کند و هر آنچه از یک اکشن نفسگیر میخواهیم را به بهترین شکل عرضه دارد.
خبر ساخت قسمت چهارم جان ویک هم مدت کمی پس از اکران Parabellum منتشر شد؛ باید منتظر باشیم و ببینیم بوگیمن تا کجا میتواند روی پرده نقرهای جولان دهد.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
سلام من جان ویک یک رو بپیشنهاد دوستم دیدم و دقیقا بعد از پمپ بنزین بود کنتونستم بیخیالش بشم ،بااینکه از خونریزی و کشتار بیزارم اما جان رو تحسین میکردم سری قتل های تمیز و شسته رفته ،در سری دوم با رو شدن اون نشان دِین واون قسمت عمل فوق العاده بهمراه موزیک حرفه ای در اون مجلس مجبور شدم موزیک کامل جان ویک دو رو دانلود کنم و بارها گوش بدم و گاهی شورشم در بیارم...جان ویک سه رو پرده ایشو دیدم پایانش بسیار بسیار ناگهانی بود و یجورایی ادمو منتظر نزاشتن برای سری بعدی بلکه انگار یکی اومد و تلویزیونو خاموش کرد واقعا دهنم بسته شد جان ویک ازون فیلماست که میشه گفت پیشرفت میکنه ،
راستی ویجیاتو بعد از اون پست راجع به چرنوبیل،همشو دانلود کردمو دیدم و یساعتیم راجع بهش سرچ و مطالعه کردم دوستون دارم ادمو گیر میندازین با بررسی و بعضا تعریفاتون ?
امیدواریم همیشه درگیر همین پیشنهادات باشین تا بهترین ها رو کنار هم تجربه کنیم جواد جان
خودکار ن مداد خخ
واقعا نظیر نداره این فیلم.