انیمه سینمایی «بل» جدیدترین ساخته «مَمُرو هُسودا» کارگردان و انیماتور مطرح ژاپنی ست. اولین نمایش فیلم در فستیوال کن سال گذشته بود، پس از آن در ژاپن اکران شد و از فوریه امسال هم پخش گسترده جهانیاش آغاز شد. گرچه در پوستر جهانی فیلم، تنها نام بل قید شدهاست اما ترجمه دقیق آن از ژاپنی «اژدها و شاهزاده کک و مکی» ست.
هسودا، خالق آثار تحسینشدهای چون میرای و بچههای گرگ، حالا با بل، که بهترین ساخته او تا به این جای کار است، تواناییاش در قصهگویی را بار دیگر به رخ میکشد.
سوزو، قهرمان فیلم، دختر نوجوانی کک و مکی ست که در یک منطقه روستایی زندگی میکند. با ورود به دنیای عظیم واقعیت مجازی “U” (یو) سوزو پشت آواتار جدیدش که برای او نقابی مطمئن به حساب میآید، استعداد و زیبایی واقعیاش را آشکار میکند. زیر سایه این هویت نویافته، او به خوانندهای خوشچهره و به سرعت محبوب بدل میشود. تا روزی که کنسرت بزرگش با حمله یک هیولای منفور بههم میریزد و…

بل ادای دینی مدرن است به داستان قدیمی دیو و دلبر. چنان که بل در زبان فرانسوی به معنی زیباست (beauty) و اژدها هم هیولای بومی کشورهای آسیای جنوب شرقی (beast). با پیش رفتن داستان، بل با چاشنی خجالت، تن-شرمی (body shaming)، رها شدگی، اضطراب، عشق پنهانی و البته شمشیر دولبه شبکههای اجتماعی، کم کم راهش را از قصه دیو و دلبر جدا میکند. این ویژگی شاهکارهای مدرن هنری ست که از قصههایی تکراری آغاز میکنند، بعد آن را به مسیرهایی تازه هدایت میکنند.
انیمیشن بین دو بعدی و سه بعدی در رفت و آمد است.حرکات نرم و پویای دوربین با تم کلی اثر و دینامیزم فضای مجازی کاملا همراستا ست. به طوری که حسی از سیالیت را منتقل میکند. موسیقی فیلم دلنشین است، داستانی خوب و انیمیشنی چشمنواز دارد.

فضای یو، به عنوان یک شبکه اجتماعی، بیشباهت به توییتر فارسی نیست. یو، امکان ساختن یک خود جدید از صفر را به عنوان یک مزیت مهم تبلیغ میکند. آواتار فیک، نه تنها عنصری منفی نیست، برعکس، گاهی امکانی ست برای بروز آنچه در درون یک فرد میگذرد. یعنی خودی که در جهان واقعی و در بدن واقعی و به طور کلی در شرایط واقعی زندگیمان اجازه نمایش ندارد. همانطور که در بل هم، سوزو به مدد این آواتار جدید بود که توانست خود واقعیاش را آشکار کند و استعدادش را به نمایش بگذارد. گرچه ظاهرا آواتار جدید، تنها کک و مکهای صورت سوزو را به ارث بردهاست اما او انساندوستیای که احتمالا از مادر فداکارش به او رسیدهاست را هم با خود به این دنیای مجازی میبرد تا زخمهای هیولا را مرهم باشد.
با این حال، از نقاط عطف این انیمه، لحظه رها شدن سوزو از پیله آواتار بل و تبدیل شدن داوطلبانه او به چهره واقعیاش است. او دیگر آن دختربچهای نیست که سایهوار از چشم دیگران پنهان میشد. کسی که تنها زمانی مجال بروز مییافت که پشت پرسونایی ضخیم پنهان بود؛ حالا جسارت آن را پیدا کردهاست که با چهره خودش از پیله خجالت بیرون بپرد.

قصه ابرقهرمانی که در لباس مخصوصش حریف ندارد اما در جهان واقع یک شکستخورده ضعیف است؛ در آغاز شاید کلیشهای به نظر برسد اما نکته حایز اهمیت در این فیلم، تلاش برای نزدیک کردن این دو رویه متناقض است. اتحاد میان آن چهرهای که در جامعه از خود نشان میدهیم و آنچه آرزو داریم باشیم یا به عبارت بهتر آن چهرهای که به هر دلیلی پنهان میکنیم. چنین وصالی گرچه ناممکن به نظر میرسد اما به لطف ابرجهان دیجیتالیِ یو ممکن میشود.
از طرف دیگر، بل قصه استقلال است. قصه دست برداشتن از آه و ناله و به داد خود و دیگران رسیدن. بل میگوید نباید دست روی دست گذاشت و منتظر حامی غیبی نشست. باید دست به کار شد. قهرمانهای اصلی این انیمه همگی یا والدینشان را از دست دادهاند یا با آنها رابطه خوبی ندارند و یا والدین آزارگری دارند. در چنین شرایطی، بچهها باید به داد خودشان برسند. غریبههایی که دردهای مشترکی دارند میتوانند جای خالی خانواده را برای هم پر کنند. همچنان که سوزو به سمت هیولا میرود تا کودک پنهان شده زیر پوست زخمیاش را پیدا کند و از او محافظت کند؛ حتا اگر لازم باشد در این راه خودش را به خطر بیندازد.

بل، داستان شیرین یک دختر دبیرستانی ژاپنی به نام سوزو و روابطش با جهانهای پیرامون و آدمهای ساکن آن است. سفری داستانی که سوزو را به بلوغ میرساند، کمکش میکند به دنیای بزرگسالی قدم بگذارد و تواناییهای خودش را باور کند. او که در جهان واقعی از مورد توجه دیگران واقع شدن به شدت گریزان بود، حالا به بتی اثیری در میان همه مردم تبدیل شدهاست. اما قصه به همینجا ختم نمیشود. او میتواند عمل کند، تغییر به وجود بیاورد و به وضع موجود بتازد. تمام قدرت بل در زیبایی چهره و صدایش منحصر نیست. او روحی بزرگ و شخصیتی محکم دارد که به او این توانایی را میدهد که چون خورشیدی به همهجا نور عشق بتاباند و دنیای سرمازده آدمهای تنها را گرم کند.
حتا اگر از آن طرفدارهای پر و پا قرص انیمه نیستید، باز هم در تماشای بل لحظهای تردید نکنید.
به شدت معتقدم هالییود در زمینه ی انیمیشن بدجور از ژاپن شکست خورد.
چون هر چقدر چیزی مثل قرمز شدن چرت بود
این جذاب به نظر رسید.
و هر چقدر هالییود سعی می کنه ترند رو سواستفاده کنه
انیمه سعی می کنه عمیق و مفهومی باشه و ترند رو واقعا استفاده کنه.
البته انیمه ی معمولی و بد هم کم نداریم. ولی انیمیشن هالییودی معمولی و سطحی خیلی بیشتر داریم.
(کامنت های افرادی که بدون آوردن دلیل منطقی (و صرفا همینجوری برا تفریح) گیر بدهند جواب داده نخواهد شد. خواستید فقط بحث منطقی سرش می کنیم.)
نقد خوبی بود ولی چرا انقدر دیر؟
من در حد چند سکانس ازش دیدم
و از آرتش خیلی خوشم اومد
من کلا آرت های خط نازک (مثل اتک و بل و…) رو خیلی بیشتر می پسندم