مصاحبهای با لارس کلوبرگ، کارگردان فیلم Child’s Play
بیش از یک ماه از اکران ریبوت فیلم Child’s Play گذشته و این عنوان نتوانسته مانند آثار پیش از خود منتقدان و مخاطبان خود را راضی کند. امّا این دلیل نمیشود با فیلمی توخالی و ...
بیش از یک ماه از اکران ریبوت فیلم Child’s Play گذشته و این عنوان نتوانسته مانند آثار پیش از خود منتقدان و مخاطبان خود را راضی کند. امّا این دلیل نمیشود با فیلمی توخالی و یا بیارزش طرف باشیم؛ «بازی بچگانه» دارای نقاط ضعف مختلفی است و در بسیاری از موارد هم توانسته به خوبی عمل کند. شخصیت چاکی پس از چند سال غیبت، دوباره توسط تکنولوژیهای امروزی به عرصه سینما بازگشته تا بازهم خون بهپا کند! سایت Empire اخیراً مصاحبهای با کارگردان این عنوان، آقای لارس کلوبرگ (Lars Klevberg) داشته که در ادامه این مقاله در ویجیاتو نگاهی به آن خواهیم داشت. با ما همراه باشید.
- شما در فیلم جدیدتان ماهیت کلیِ شخصیت چاکی را به طور قابلتوجهی تغییر دادهاید؛ نظر شما در این باره چیست؟
کلوبرگ: هنگامی که فیلمنامه را برای اولین بار خواندم، چیزی از این مسئله نمیدانستم. امّا پس از فهمیدن این مسئله کمی شگفتزده شدم. نمیگویم که با ماهیت قبلی چاکی مخالف بودم، نه. فقط اینکه میخواستیم چیز جدیدی را تجربه کنیم برایم جالب بود. به هرحال وقتی میخواهید یک اثر را بازسازی کنید، باید دلیل و «چرایی» محکمی داشته باشید. به نظر من ساختار شخصیتی چاکی در این فیلمنامه جدید بسیار جالبتوجه و جذاب بود؛ مخصوصاً اینکه او میتواند از محیط پیرامون خود چیزهایی یاد بگیرد و کارهای جدیدی انجام دهد.
- فیلم مورد علاقه شما در ژانر قاتلان ماشینی یا هوشمند چیست؟
کلوبرگ: بدون شک «نابودگر ۲: روز داوری» (Terminator 2: Judgement Day) است. این فیلم در واقع جزو ۳ فیلم مورد علاقه من در تمام ژانرها محسوب میشود. در کنار آن، من همیشه از طرفداران پرو پا قرص فیلمهای چاکی بودم. هیچگاه فکر نمیکردم در آینده روزی فرا رسد که بتوانم خودم یکی از فیلمهای او را کارگردانی کنم. بعد از خواندن فیلمنامه، بهشدت جذب آن شده بودم؛ چراکه باید یک شخصیت منفی میساختم که پیشینه و همچنین مقاصد خاص خودش را دارد. و به نظرم، داستان چاکی فقط راجع به هوش مصنوعی نبود، بلکه بیشتر از خطرات قرار دادن فردی در دنیای آدمها میگوید که هیچ چیز از زندگی نمیداند. هنگامی که چاکی اولین بار خود را در این دنیای پر پیچ و خم مییابد، خیلی زود مفاهیم و مقاصد همه چیز را باهم قاطی میکند و در نهایت دیدیم که چه بلایی سر آدمها آورد.
- داشتن یک شخصیت منفی که دارای هوش مصنوعی است، چقدر میتواند ترسناک باشد؟
کلوبرگ: در اینجا مفاهیم مختلفی مطرح میشود. بسیاری از مردم دستگاهها و گجتهای هوشمندی در خانه دارند که کارهای روزمرهشان را مرتب و برنامهریزی میکند. وقتی به فیلم چاکی میرسیم، این دنیا به شدت گسترش مییابد. شخصیت منفی ما میتواند به تمام این دستگاههای هوشمند متصل شده و برای رسیدن به مقاصدش از آنها استفاده کند. این دستگاههای مختلف در ابتدا برای سهولتِ زندگی و کمک به ما ساخته شده بودند امّا میبینیم که چاکی چگونه از آنها برای آسیب زدن و کشتن افراد استفاده میکند. این چیزی نبود که صرفا به فیلم اضافه شده باشد؛ این دقیقاً تم اصلی فیلم است.
- وجود تمام این تکنولوژیها در زندگی خود ما، برای تو ترسناک نیست؟
کلوبرگ: نه من خیلی نسبت به این وسایل خوشبین هستم. ایلان ماسک مدام راجع به خطرات استفاده از هوش مصنوعی به ما هشدار میدهد امّا منظور او رباتهای قاتل نیستند. او بیشتر راجع به خطرات این تکنولوژی در حوزه فناوری اطلاعات، نشر اخبار کاذب و امثال آن میگوید. من همیشه نسبت به تکنولوژی خوشبین بودهام؛ زندگی ما بدون این چیزها بسیار سخت میشود. خیلی جاها میبینیم که رباتهای هوشمند از کهنسالان و افراد سالخورده مراقبت میکنند و چیزهایی که گاهی وقت زیادی از ما میگرفت، با یک بشکن انجام میشوند! نگرانی اصلی من درباره اعتیاد به این دستگاهها مانند آیفون است. برخی از افراد ساعات زیادی را با این چیزها سپری میکنند و در طول زمان کاملاً از اجتماع دور میشوند. هوش مصنوعی واقعاً فوقالعاده است و خیلی دوست دارم ببینم در آینده به کجا میرود.
- شما موفق شدید مارک همیل را برای گویندگی نقش چاکی به خدمت بگیرید. کار با او چطور بود؟
کلوبرگ: من پیش از ساخت فیلم جزئیات شخصیتی، رفتاری و حرکتی چاکی را به طور دقیق میدانستم. و خب کار کردن با مارک تجربهای بینهایت جذاب و خاص بود. او نهتنها انسانی فوقالعاده است، بلکه در کارش هم به طور شگفت انگیزی حرفهای عمل میکند. او از همان روز اول تکتک فیلمهای قبلی چاکی را به دقت تماشا کرد. من میخواستم کسی را داشته باشم که تواناییِ توسعه دادن به شخصیت چاکی را دارا است. چاکی در طول فیلم شرایط عاطفی مختلفی را تجربه میکرد، پس لازم بود فرد مورد نظر بتواند این مراحل و شرایط مختلف را به خوبی پیاده کند. مارک از روز اول میدانست من چه میخواهم و همچنین، ایدههای ناب و جدیدی با خود داشت. در نهایت کاری که او کرد از نقاط عطف فیلم Child’s Play بود.
- کار کردن با بازیگر بزرگی مثل او، تا چه حد برایت تازگی و جذابیت داشت؟
کلوبرگ: ببینید، من پسری اهل نروژ هستم که ناگهان یک کار رویایی نصیبم شده! گاهی حس میکنم کاری که ما کردیم ورای رویاها و آرزوهای من بود. اینکه بازیگرانِ بزرگ به جایی رسیدهاند، دلایلی دارد؛ آنها حرفهای هستند و رفتارشان با بقیه مردم بینظیر است. افکار بزرگی در سر دارند و هنگامی که وارد یک پروژه میشوند، کلی ایده و فکر جدید به کار اضافه میکنند. در مورد مارک هم چنین قضیهای صدق میکرد. من همیشه او را به عنوان شخصیت «لوک اسکایواکر» از جنگ ستارگان به یاد میآوردم و از کودکی با چنین تصاویری از وی بزرگ شده بودم. در نتیجه، کار کردن با او را یک نعمت بزرگ میدانم.
- در مقابلِ چاکی، نوجوان و شخصیت اصلی فیلم قرار دارد. راجع به او چه حرفی دارید؟
کلوبرگ: اندی در فیلم ما [نسبت به فیلمهای قبلی] کمی بزرگتر است و فکر میکنم این مسئله کاملاً منطقی باشد. او به مکانی جدید منتقل شده و دوستی برای خود ندارد. میشود گفت به نوعی گوشهگیر و تنهاست. اندی میخواهد خودش را در محیط جدید به اثبات رساند و دوستانی برای خود پیدا کند؛ اینجاست که ناگهان با چاکی روبهرو میشود. از این نقطه، رابطه چاکی و اندی شروع به رشد و تکامل میکند و باتوجه به پیشینه شخصیتی اندی، این موضوع به خوبی روایت شده است. بازیگر این نقش هم که گابریل بیتمن باشد، کارش را بینهایت زیبا و حرفهای انجام داد.
- فیلم اصلی Child’s Play را اولین بار کجا تماشا کردید؟
کلوبرگ: حقیقش یادم نمیآید. شاید ۱۰ یا ۱۱ ساله بودم و آن را به وسیله این دستگاههای ویدیو پلیر قدیمی تماشا کردم. و خب واقعاً از آن میترسیدم و چاکی برایم نماد وحشت بود. نسل ما در آن زمان این فیلم را ترسناک میپنداشت امّا شاید اگر ۱۹ یا ۲۰ سالتان باشد و حالا آن فیلم را تماشا کنید، برایتان هیچ ترسی نداشته باشد. شاید فیلم اصلی Child’s Play آنقدر ها هم ترسناک نیست؛ ما در آن زمان سن کمی داشتیم و وقتی در سن پایین چیزی که حتی کمی وحشتآور باشد را ببینید، ممکن است سالها در ذهنتان نقش ببندد. این قضیه راجع به فیلمهایی مانند آروارهها (Jaws) و بیگانه (Alien) هم صدق میکند.
- فیلمهای چاکی در حقیقت توسط دن مانچینی خلق شده و او در حال ساخت سریال تلوزیونی بر اساس شخصیت چاکی است؛ برایتان جالب نیست که همین الان یک چاکی دیگر هم وجود دارد؟ تفاوت او با چاکیِ خودتان را در چه میدانید؟
کلوبرگ: دن مانچینی دوست نداشت هیچ دخالتی در پروژه ما داشته باشد و من به تصمیم او احترام میگذارم. به هرحال فیلمنامهای که از Child’s Play داشتیم برایم خیلی جذاب بود. حتی اگر داستان ما شخصیتی به نام چاکی هم نداشت، بازهم میتوانست زیبا و جالبتوجه باشد. پسری که یک عروسک بدست میآورد، و آن عروسک دارای هوش مصنوعی و قدرت تصمیمگیری است... امّا وقتی نام چاکی در کنار این داستان قرار میگیرد، حتی فوقالعادهتر هم میشود. من هیچگاه با دن مانچینی صحبت نکردم ولی امیدوارم سریال تلوزیونیاش به موفقیتی که لایق آن است، برسد.
- فکر میکنید چه چیزی یا چه بخشی از فیلم شما مردم را هیجانزده کند؟
کلوبرگ: روایت چاکی. داستانی که ما از شخصیت منفی چاکی نقل میکنیم، از فیلمهای قبلی متفاوت است. همچنین، ترکیب المانهای ژانر وحشت و حس شوخطبعی، در فیلمنامه به خوبی گنجانده شده و به شخصه پس از خواندن آن احساسات متعددی را تجربه کردم. یکی از دلایل کلیدی و مهمی که از انجام این کار لذت بردم، همین تجارب دوستداشتنی بود.
فیلم Child’s Play روز ۳۱ خرداد ماه (مصادف با 21 ژوئن 2019) اکران شد و نتوانست به اندازه کافی مخاطبان و منتقدان را قانع و راضی کند. نمراتی که این عنوان دریافت کرد حاکی از آن است که با فیلمی متوسط و نهچندان بهیاد ماندنی طرف هستیم. شاید یکی از دلایل اصلی این شکست عدم حضور دن مانچینی، خالق مجموعه فیلمهای Child’s Play در پروژه باشد. در کنار آن، کارگرانی فیلم از سطح بالایی برخوردار نیست و فیلمنامه هم حرف خاصی برای گفتن ندارد. در مقابل، از نقاط قوت این فیلم صداپیشگی مارک همیل در نقش چاکی است که چندین و چند لول بالاتر از دیگر عناصر Child's Play قرار دارد. البته باتوجه به بودجه ۱۰ میلیون دلاری فیلم، شاید از ابتدا هم نباید انتظار اثری فاخر و درجه ۱ را میداشتیم.
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.