۱۰ بازی ویدیویی برتر که بهترین باسفایتها را در خود جای دادهاند
یکی از بهترین لحظاتی که بازیهای ویدیویی به واسطه آن گیمر را به چالش میکشند، روبهرو کردن بازیکن با باسفایتهایی است که شکست دادنشان تمرکز خاصی میطلبد. از Cuphead که با بسته الحاقی جدیدش بازیکنان ...
یکی از بهترین لحظاتی که بازیهای ویدیویی به واسطه آن گیمر را به چالش میکشند، روبهرو کردن بازیکن با باسفایتهایی است که شکست دادنشان تمرکز خاصی میطلبد. از Cuphead که با بسته الحاقی جدیدش بازیکنان را باری دیگر به مردنهای پیاپی دعوت میکند تا Shadow Of The Colossus که با کلاسیهای عظیمالجثه در عین حیرتانگیز بودن، در دل آشوب به پا میکند. با ویجیاتو و معرفی ۱۰ بازی ویدیویی برتر که بهترین باسفایتها را در خود جای دادهاند همراه باشید.
زیر نظر داشتن الگوی مبارزه، توجه به میزان سلامتی، جاخالیهای به موقع و وارد کردن ضربه در موقعیتی دقیقتر از مواردی هستند که اجتماعشان در نهایت به پیروزی ختم میشود. اما آیا پیروی از این سرمشق مشخص لذت بردن از جنگیدن با یک باسفایت را کم میکند؟ قطعا نه. در این فهرست از بازیهای ویدیویی میگوییم که با عدم روخوانی و تکرار یک الگو و در مقابل طراحی مکانیزم منحصربهفرد برای هر باس، لحظات فراموشنشدنی را برای ما گیمرها به ارمغان آوردهاند.
۱۰. No More Heroes
فرنچایز No More Heroes عمیقا کار خود را در ارائه مبارزات و باسفایتهای چالشبرانگیز به مخاطب بلد است و گرچه گاها ماموریتهای فرعی خستهکننده سد راهتان میشود اما وسواس خاصی که سازندگان در طراحی هر باس به خرج دادهاند به راحتی این آثار را در بین فهرست خلاقانهترین بازیهایی که تجربه کردهاید قرار میدهد.
از پیرزنی که با یک اسلحه ۱۰۰ فوتی سرعت و دقت شما را به چالش میکشد تا دختر بد یا همان Bad Girl که با چوب بیسبال و رفتار نامتعادلش به عنوان یک قاتل عمیقا یادآور هارلی کویین است. از طرفی ترکیب عجیب خشونت و شوخطبعی به عنوان چاشنی این مبارزات کاری میکند تا NMH بیش از پیش لذتبخش بوده و ارزش تکرار بالایی داشته باشد.
۹. Monster Hunter World
نبردهای شلوغ با هیولاها در شکل و اندازههای مختلف از پای ثابت مجموعه بازیهای مانستر هانتر به شمار میرود. با این حال Monster Hunter World و بسته الحاقی معرکهاش یعنی Iceborne پا را فراتر گذاشته و تبدیل به اوج این سری شدهاند.
طراحی بصری و گرافیک بازی طرفداران قدیمی مجموعه را بسیار راضی کرده و حتی میتواند افراد تازهوارد به فرنچایز مانستر هانتر را مجذوب خود کرده و آنها را در محیط چشمنواز خود غرق کند. همچنین این روزها کمتر اثری پیدا میشود که شکست دادن یک باسفایت در آن به بیش از نیم ساعت زمان نیاز داشته باشد و دست از پا خطا کردن آن هم در لحظات پایانی مجبورتان کند یک ۳۰ دقیقه دیگر را برای مبارزه با هیولاها خالی کنید.
به لطف تنوع گسترده زره و اسلحهها، بازی روشهای مختلفی را برای از بین بردن هر هیولا در اختیار گیمر قرار میدهد. به طوری که فرقی نمیکند با چه سبک و سلاحی بازی کنید، کافی است کمی تمرین کنید تا روش متناسب خود برای مقابله با هر یک از باسفایتها را بیابید. راستی فراموش نکنید هیچچیز به اندازه شکست دادن و از پا درآوردن یک اژدهای غولپیکر نفسگیر و هیجانانگیز نیست!
۸. Dark Souls 3
انتخاب Dark Souls 3 از میان آثار دیگر استودیو فرام سافتور (From Software) همچون بلادبورن، سکیرو و دیمن سولز واقعا کار سختی بود. به طور کلی اما بهنظر میرسد سومین قسمت از سری دارک سولز علاوه بر طراحی بینظیر باسفایتها، فضای خلق شده برای هر یک از آنها را در بهترین حالت ممکن در خود جای داده است.
از Abyss Watchers گرفته تا The Old Dragonslayer Armour, The Nameless King و صدالبته مبارزه نهایی با The Soul Of Cinder. مبارزهای که در تماشاییترین حالت ممکن احساسات مختلف مخاطب را درگیر کرده و در نهایت به همان چیزی تبدیل میشود که باید باشد؛ نه بیشتر و نه کمتر.
۷. Cuphead
از یک اثر باس راش (باسفایت محور) چه انتظاری دارید؟ خب باید بگویم چه خواستهای داشته باشید و چه نه، کاپهد به عنوان یک اثر انقلابی بین بازیهای ویدیویی چند وقت اخیر تمامی انتظارات را برآورده و خود را در جایگاه رفیعی درون ذهن مخاطب ثبت میکند.
سبک هنری فوقالعاده و سختی هر یک از باسفایتهای بازی به طرز اعجابانگیزی در همان دقایق ابتدایی شما را جادو میکند. از مبارزه با سیبزمینی، پیاز بامزه و هویج سهچشم در مزرعه گرفته تا نبرد با اژدها بر بلندای آسمان و در نهایت فرود در جهنم و مبارزه با خود شیطان، کاپهد در ارائه لحظات بهیادماندنی لحظهای درنگ نمیکند.
جالب است بدانید اگر در هر نبرد راه و روش درست را در پیش بگیرید تنها در ۳ دقیقه میتوانید هر یک از باسها را شکست دهید. با این حال این ۹۰ ثانیه احتمالا تبدیل به مضطربکنندهترین دقایقی که تا به حال در زندگیتان تجربه کردهاید، میشود. میپرسید چرا؟ خب ضربات رگباری و فازهای مختلف هر باسفایت شما را مجبور میکند تا به سرعت هرچه تمام واکنش مناسب را اجرا کرده و بارها شکست بخورید تا در نهایت بتوانید پیروزمندانه میدان مبارزه را ترک کنید.
۶. The Legend Of Zelda: Twilight Princess
باز هم یک فرنچایز و باری دیگر انتخاب تنها یک عنوان از میان آثار درخشانی که همه با آنها خاطره داریم. The Legend Of Zelda: Twilight Princess نه تنها در این فهرست که از طریق یک نظرسنجی آن هم از بازیکنانی که آثار مختلف مجموعه لجند آو زلدا را تجربه کردهاند به عنوان بهیادماندنیترین عنوانی که باسفایتهایش در بهترین حالت ممکن طراحی شدهاند انتخاب شده است.
گرچه ایراداتی نظیر آسانی بیش از اندازه مبارزات عدهای را ناراضی کرده اما طراحی مرحله دقیق و سرگرمکننده بودن آنها بدون شک انکارناپذیر است. از تعقیب و گریزهای هیجانانگیز تا توییست بهجای قصه و حتی مبارزه با باسفایتی زیر آب، همه و همه نشان میدهند Twilight Princess به احتمال زیاد یک عنوان تکرارناشدنی در فرنچایز LOZ به حساب میآید.
۵. !!Super Punch-Out
مهم نیست در نسخه کلاسیک NES علیه مایک تایسون (Mike Tyson) پیروز شده باشید یا حسابی دانکی کونگ را در نسخه Wii کتک زده باشید، سری بازیهای !!Punch-Out همیشه جزو آن دسته از آثاری بودهاند که ارزش تکرار بسیار بالایی داشته و با شخصیتهای پرتعداد و لحظات کتککاری تا ساعتها مخاطب را سرگرم میکنند.
با این حال اگر بخواهیم بین بازیهای این مجموعه تنها یک عنوان را انتخاب کنیم، بدون شک !!Super Punch-Out میتواند انتخاب بسیار خوبی باشد. چه از نظر گیمپلی که نسبت به نسخه قبلی بهبود یافته و چه از منظر تنوع و سبک مبارزات، این بازی پاداشهای بسیار خوبی را در جواب تلاشهایتان در نظر میگیرد و لحظات مفرحی را به ارمغان میآورد.
۴. Resident Evil 4
مجموعه بازیهای رزیدنت ایول در اکثر اوقات باسفایتهای چالشبرانگیزی داشته و شکست دادن تنها یکی از آنها گاها ساعتها گیمر بختبرگشته را درگیر میکند. بدین ترتیب چه چیزی بهتر از یک بازی از این مجموعه که نه یکی یا دوتا که چندین باسفایت متنوع را در خود جای داده، بسیاری آن را اوج و بهترین قسمت فرنچایز دانسته و حال بیصبرانه برای انتشار نسخه بازسازی یا همان ریمیک آن به انتظار نشستهایم؟
رزیدنت ایول ۴ با تغییر زاویه دوربین، شوتینگ و اکشنهای بینظیر، اتمسفر خفقانآور و مبارزات استرسزایی که به هنگام تجربه دستمان را خیس غرق و دسته بازی را از چنگمان بیرون میآورد به عنوان یک بازی ویدیویی که فهرستی از بهترین باسفایتها را در خود جای داده است برای همیشه در ذهن افرادی که آن را تجربه کرده باشند باقی خواهند ماند.
۳. Furi
در اولین مواجهه با Furi احتمالا طراحی و موسیقی بینقصش کار خود را در جذب شما به درستی پیش ببرند. اما این تازه آغاز ماجراست. زمانی که کنترلر را به دست میگیرید و بازی را آغاز میکنید تازه متوجه میشوید با چه اثر ناب و دسته اولی روبهرو هستید. جایی که باسفایتهای مختلفی منتظرتان هستند و پس از وارد شدن به فازهای بعدی سخت و سختتر هم میشوند. همچنین توجه داشته باشید به پایان رساندن این اثر نیازمند دقت، صبر، تسلط بر مبارزات بازی و عزم راسخ شما است و مبارزات سریع در کنار سختی طاقتفرسای اثر و صدالبته نیاز به زمانبندی دقیق برای حرکاتی نظیر حمله و دفاع از مواردی هستند که تواناییهای شما را به چالش میطلبند.
راستی اگر با تمام اینها مشکلی نداشتید و توانستید بازی را تمام کنید یادتان نرود حتما حالت Furier را هم بازی کنید؛ تجربهای بسیار سخت و پر شده از باس فایتهایی چالش برانگیز.
۲. Shadow Of The Colossus
بازی Shadow Of The Colossus از ابتدا تا انتها یک حماسه است. حماسهای با داستان و روایتی فراموشنشدنی، گیمپلی چالشبرانگیز و در عین حال دوستداشتنی، دنیایی چشمنواز و کلاسیهایی حیرتانگیز که بر خلاف بسیاری از آثار پیشین نهتنها در چرخدنده زمان گیر نکرده و به دست فراموشی سپرده نشده که بدون شک تا به امروز رد پای خلاقانهترین و منحصربهفردترین مکانیزمها در هر بخش از آن (از موسیقی گرفته تا طراحیها) یافت میشود.
یافتن مسیر درستی که شما را با کلاسیها روبهرو میکند، یاد گرفتن الگوی رفتاری، پلتفرمینگ یا همان سکوبازی که در نهایت به بالا رفتن از آنها و فرو کردن شمشیر در بدنشان منجر میشود همه و همه ارائهدهنده پکیج تقریبا بینقصی هستند که سخت است باری دیگر مشابه آن را در یک بازی ویدیویی ببینیم.
۱. Metal Gear Solid 3: Snake Eater
زمانی که حرف از متال گیر به میان میآید احتمالا بسیاری انتظار دارند Metal Gear Rising را در بین آثار لیستشده در این فهرست ۱۰ موردی ببیند اما بیایید منصفانه به این مساله نگاه کنیم. حقیقتا Metal Gear Solid 3 بیچون و چرا بر گردن تمامی ما دینی ادانشدنی دارد. پس بیایید با این کار حق مطلب را به جا بیاوریم.
هیدئو کوجیما با این اثر و مخصوصا باسفایتهایش رسما سنگ تمام گذاشته است. از The End؛ پیرمرد ۱۰۰ سالهای که راههای بسیار متفاوتی (تنظیم تاریخ کنسول به یک هفته بعد یا شلیک گلولهای به سرش جایی بعد از کشتن باس The Pain) برای از بین بردنش در اختیار دارید گرفته تا The Sorrow؛ که شما را با روح تکتک افرادی که در مراحل قبلی کشته بودید، روبهرو میکرد و در نهایت The Boss که در عین چالشبرانگیز بودن، احساسات مختلفی را در ما بر میانگیخت و احتمالا در بالاترین نقطه از فهرست بهترین باسفایتهایی که با آنها مقابله کردهایم قرار میگیرد. به همین اندازه تاثیرگذار و بیاندازه دوستداشتنی.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
توی kingdoms of amalur و یا بازی
Its hard to be a god
یه سری باس هایی وجود دارن که میگی صد رحمت به دارک سولز اینا چه غولایی ان
جای گاد اف وار ۳ تو این لیست خالی بود
سونیک مانیا هم میتونست باشه
باس های CASTELVANIA LORD OF WHADOW هم حسابی از لحاظ سرعت عمل چالشی بودن
خدایی متال گیر رایزینگ هم باس فایتای خوبی داشت
چرا کلا تو هیچ مقاله ای اسم hollow knight نیس
وقتی کاپهد هست چرا هالونایت نباشه؟?
جای گاد آو وار ۳ و دارک سولز ۱ (باس فایت آرتوریاس) خالی بود
انصافا باس فایت های گاد او وار 3 با وجود حماسی و هیجان انگیز بودنشون چالش برانگیز نبودن
موافقم
آرتوریاس واقعا شاهکاره
اگه مقاله ۲ نداشته باشه واقعا جای تعجب داره سگانه گاد اف وار پرنس اف پرشیا بلاد بورن اسکایریم ......?
بلادبورن هم میتونست توی لیست باشه . درسته که دارک سولز سه بعد از بلادبورن اکشن بیس تر شد ولی بلادبورن بهترین دی ال سی بازی های سولز بورن رو داشت ، old hunters در کنار باس فایت ها و اضافه کردن کلی سلاح جدید باعث شد جزئیات جدیدی از lore داستانی برامون آشکار بشه و از تمام پتانسیل گیمپلی استفاده کرد .که البته نمونش رو توی دارک سولز یک به عنوان آرتوریاس او ده ابیس میشناسیم . در کنار این ها مکانیک گیمپلی insight بازی واقعا میتونه به دنیای دارک و ترسناک بازی کمک کنه .
ولی بیاید خوبی های دارک سولز سه هم بگیم : گرافیک بازی نسبت به بلادبدرن بهتره ، سلاح ها و آرمور و اکوایپمنت ها توی بازی زیادن ، دوتا بسته الحاقی برای بازی منتشر شده (البته از خاطر نبریم که بلاد بورن با وجود attire های مختلف فرق چندانی به حال بازیکن نمیکنند ولی خیلی از سلاح های بازی دو حالت دارند مثل : blade of mercy , blade of ludwig و بوریال بلید و ... ) و سری دارک سولز پدر معنوی خیلی بازی های از جمله خود بلادبورن هست . و بله ، انتخاب بین دارک سولز و بلادبورن کار خیلی سختیه .
بین آثار فرام سافتور به نظرم بهترین باس هارو الدن رینگ داره و بعد دارک سولز 3
پ.ن:
دارک سولز 3 رو تموم کردم ولی هنوز نتونستم نیملس کینگ رو شکست بدم واااااقعا باس سختیه
باس فایت های Prince of Persia: The Two Throne
Mahasti
Twin Warriors
شدو آو کلسوس خیلی خوب بود
Borderlands:i am a joke to you?
منی که هیچ کدوم اینارو بازی نکردم?
همدردیم...
چرا؟ برای چی باید دیس بخوره؟
چپ: دارک سولز راست: دارک سولز پایین: دارک سولز بالا: دارک سولز (صرفا برای شوخی)
کاپهد میتونست رتبه بهتری داشته باشه،حقش حداقل رتبه پنجم بود
خود سازنده کاپهد به اندازه تو کاپهدو دوس نداره :/
Skyrim و nier atomata هم میتونستن باشنداونا هم باس فایت های زیادی داشتن
به زیاد بودن نیست که عزیز سیستم مبارزه اسکایریم باعث عذاب آور شدن اکثر باس هاش میشد
هیچ راه حلی نیست که از این سیستم مبارزه اسکایریم خلاص شد؟
فک کنم یسری مادا براش هست
اگه مهارت هاتو بهبود بدی سیستم مبارزه یخورده برات بهتر میشه
mod :)
خداییش اونقدری که اسکایریم تو باس ها شمارو عذاب میده بازی های فرامسافتور عذاب نمیدن[:
دقیقا :)
کاپهدکه اصلا دیوونه شدم سرهرباسش1ساعت تایم برد..بعضی وقتام بیشتر
من که سر هر باس یه روز رمان گذاشتم?
یه وضعی بودولش کردم بعد4تاباس :دی
یکم بیشتر روش وقت بزاری عاشقش میشی :شهریور
???
منی که حتی نتونستم باس دومو با ترینر برم: خرداد
همین گوست ریکون وایلدلندز که به تازگی هم روی پلاس و هم روی گیم پس اومده ، یه باس فایتی شبیه شبح و جن داشت که در جنگل بود و تازه اگه روی درجه ی ایزی هم میخواستی بزنیش به فنا میرفتی چه برسه به بالاترین درجه !
اون predetor هه.کراس اور زده بودن.اره واقعا من ۳ ۴ روز وقت برد بکشمش یه بار هم یادمه کشتمش ولی نتونستم از انفجار فرار کنم و دوباره به فنا رفتم?
Devil may cry 3
توی کل سری بهترین و سخت ترین باس فایت ها رو داشت
سر هر باسش یه هفته موندم،صدها بار کشته شدم
مخصوصا ورجیل که.......
بازی God of war 3 هم می تونست باشه واقعاً باس های خوبی داشت .
پس نبرد زگرئوس با هیدیس چی؟!
سختی نبرد با هیدیس بستگی به اسلحه ای که ازش استفاده میکنی داره، مثلا من با سپر بازی رو تموم کردم و کشتن هیدیس توش خیلی راحت بود(چون سپر ضربه هارو بلاک میکنه)
کاملا لیست لیست درستی بود ولی جای چند تا بازی مثل گاد آف وار و اینا یذره کم بود