قصر شیرین دوستداشتنیترین فیلم ایرانی چند سال اخیر است
«قصر شیرین» رضا میرکریمی ایرانیترین فیلمی بود که در جشنواره فیلم فجر سال گذشته دیدم. زنی که چادر به سر در همان دقایق ابتدایی فیلم با عجله به خانه برمیگردد و با وجود دلخوری از ...
«قصر شیرین» رضا میرکریمی ایرانیترین فیلمی بود که در جشنواره فیلم فجر سال گذشته دیدم. زنی که چادر به سر در همان دقایق ابتدایی فیلم با عجله به خانه برمیگردد و با وجود دلخوری از مهمانش، به خوبی از او پذیرایی میکند، حس قدرتمندی را منتقل میکند که آن را فقط در فیلمهای ایرانی میتوان پیدا کرد؛ آنهم فیلمهای ایرانی درجه یک.
قصر شیرین پر از احساس است. خانهای که بخش ابتدایی داستان بازی در آن جریان دارد. با این که کهنه و فرسوده شده و حتی از سقفش آب میچکد، آنقدر المانهای دوست داشتنی دارد که حسابی عاشقش میشوید. حیاط خانه تبدیل به مخروبه شده اما گلدانهایی که زن با خودش به آنجا میآورد، بسیار زیباست. تمام دیوارهای آشپزخانه از نقاشیهایی پر شده که هر کدامشان مفهوم مثبتی دارند.
مرد ناراحتی که حامد بهداد نقش آن را بازی میکند، حتی تحمل کودکان خودش را هم ندارد اما پاترول قرمزی که او همراه با دختر و پسر خردسالش سوار آن میشود، اجازه نمیدهد که کارهای بد او شما را اذیت نمیکند.
خلاصه بگویم که قصر شیرین از آن دست فیلمهایی است که نه سینمای ایران بلکه سینمای ایرانی را زنده نگه داشته است. به نکاتی توجه میکند که در نمونههای خارجی نمیبینیم و داستانی را روایت میکند که پیدا کردن آن حتی در سینمای داخل کشور هم کار سختی شده است.
در واقع به نظرم همین حس ایرانی بودن قصر شیرین است که باعث میشود که این فیلم در تاریخ سینمای ایران ماندگار شود و مورد توجه سینمادوستان سرتاسر جهان قرار بگیرد. چون در واقع حسی را انتقال میدهد که برای مخاطب جهانی تجربه جدید و ناآشنایی است؛ المانی که باعث موفقیت بسیاری از کارگردانان درجه یک ایرانی مثل عباس کیارستمی و سهراب شهید ثالث شد.
جدا از اینها، قصر شیرین یکی از معدودهای فیلمهای خوب ایرانی در ژانر «جادهای» است. مسیری که این مرد با کودکان و همسر دومش شروع میکند. جدا از آن که به خوبی زیباییهای کهکیلویه و بویراحمد را نشان میدهد، مسیری است که در انتهای آن تمام کاراکترها متحول میشوند. البته کاراکتر پدر بسیار سرسختتر از آن است که بخواهد طی یک صبح تا بعد از ظهر به طور کامل تغییر کند اما همان تصمیم مهمی که در انتهای فیلم میگیرد و همان انحراف کوچکی که از مسیر همیشگی خودش دارد، دل تماشاگر را میبرد.
البته قصر شیرین تنها قصه این کاراکتر نیست. در واقع فیلم سرنوشت چندنفری را به تصویر میکشد که همه آنها به فردی گره خورده است که کمتر از همه در مورد او میدانیم. هر چقدر که حامد بهداد در نقش پدر موفق بوده، فرزندانش که نیوشا علیپور و یونا تدین نقش آنها را بازی کردهاند، کاراکتر مادری را به تصویر میکشند که به راحتی میتوان عاشق او شد.
قصر شیرین از آن تجربههایی است که نباید لذت تماشای آن را در سینما از دست بدهید. فیلم پر از بازیگران زیبا و ماشینهای گران قیمت و صحنههای گران قیمت نیست اما جادهای زیبا، پاترول قرمز و کودکانی دوستداشتنی دارد که جای دیگری نمیتوانید آن را پیدا کنید.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
نیومده که هنوز
اون سال هم سر حماقت شمقدری بود که فیلم "یه حبه قند" نرفت اسکار وگرنه احتمالش خیلی بالا بود که برنده شه.....
امیدوارم امسال فیلم قصر شیرین رو بفرستن چون واقعا قشنگ بود..
به نظر منم این که قصر شیرین نماینده ایران تو اسکار بعدی باشه خیلی منصفانهست.