نقد انیمیشن Puss in Boots: The Last Wish

آخرین دیدار هواداران شرک با کاراکترهای این دنیای سینمایی، به سریال گربه چکمه پوش برمی‌گردد که پخش آن در سال ۲۰۱۸ متوقف شد اما دیداری که در سینماها رخ داده باشد، مربوط به بیش از ۱۰ سال پیش است. انیمیشن Puss in Boots: The Last Wish، قسمت دوم و اولین اثر جدید سینمایی در دنیای شرک به حساب می‌آید و یک بازگشت شکوهمندانه برای این فرنچایز است. کاری که انیمیشن گربه چکمه پوش ۲ می‌کند، احتمالا باعث خوشحالی طرفداران قدیم و پیدا کردن طرفدارانی جدید برای این سری می‌شود و بعید نیست که سری انیمیشن شرک را بار دیگر، زنده کند. با نقد این انیمیشن همراه ویجیاتو باشید.

داستان انیمیشن Puss in Boots: The Last Wish به چند سال پس از وقایع قسمت چهارم شرک یعنی انیمیشن Shrek Forever After مربوط است. حالا گربه چکمه پوش از دوستانش جدا شده و برای خود ماجراهای جدیدی دارد. او تبدیل به یک قهرمان شده و آوازه‌اش در بسیاری از شهرها و دهکده‌ها پیچیده است. گربه چکمه پوش مثل همه گربه‌های دنیا، ۹ عدد جان در اختیار دارد و از همین رو، بی‌باکانه با دشمنان می‌جنگد و ترس چندانی از مرگ ندارد.

با این حال پس از یک درگیری و مردن چندباره، گربه چکمه پوش متوجه می‌شود که تاکنون ۸ بار مرده است و در واقع دیگر فرصتی برای مردن ندارد. از همین رو، باید بیش از پیش احتیاط کند و حتی شاید لازم است که لباس رزم را کنار بگذارد و مثل یک گربه عادی، به زندگی خود ادامه دهد...

انیمیشن گربه چکمه پوش داستانی را روایت می‌کند که برای فهمیدن آن نیازی نیست تا لزوما مثل من یک آدم سی ساله باشید و همه شرک‌ها را دیده باشید. این انیمیشن به عنوان یک اثر مستقل سینمایی معرفی شده و قصه خودش را به تنهایی روایت می‌کند. داستانی که برای ماجراجویی جدید گربه چکمه پوش در نظر گرفته شده، یک داستان کلیشه‌ای نیست و ما را با کاراکترهای جدیدی آشنا می‌کند که گل سرسبد آنها، شخصیت گرگ است.

بسیاری از آثار سینمایی در دنیا، یک کاراکتر منفی فوق‌العاده دارند که بیشتر از قهرمان قصه، خودش را نشان می‌دهد و تبدیل به شخصیتی ماندگار می‌شود. نمونه بارز آن کاراکتر جوکر است و زمانی که این دلقک دیوانه مقابل بتمن قرار می گیرد، صحنه را از آن خود می‌کند. وجود شخصیت‌های منفی ماندگار در انیمیشن‌ها، مانند آثار سینمایی رایج نیست اما کاری که سازندگان انیمیشن Puss in Boots: The Last Wish کردند، خلق یک شخصیت منفی جذاب و مرموز است که البته متاسفانه از پتانسیل آن، آنطوری که باید بهره نمی‌گیرند.

گرگ در واقع یک جایزه بگیر است، یک پیگرد خشن و بی‌رحم که بخاطر شهرت و آوازه‌ای که از شجاعت گربه چکمه پوش شنیده، به دنبال اوست تا او را از بین ببرد. گرگ درست زمانی در قصه وارد می‌شود که ما چند دقیقه قبل از ظهور با ابهت و ترسناک آن، سکانسی طولانی از رشادت و نبرد ماهرانه گربه چکمه پوش با یک غول عظیم‌الجثه را دیدیم. ترس قهرمان از این شخصیت منفی تازه‌وارد و موسیقی متنی که در حین ورود گرگ نواخته می‌شود، دست به دست هم داده تا بتواند این شخصیت کاملا جدید را در یک فرنچایز بیست و چند ساله، به ما بشناساند. او شخصیتی است که قهرمان هم از او می‌ترسد و در واقع تجسمی از مرگ است و باید بدانید «مرگ» موضوعی که در انیمیشن Puss in Boots: The Last Wishزیاد به آن پرداخته می‌شود.

سر و کار داشتن با مقوله «مرگ» در یک انیمیشن، کار سختی است و به جرات می‌توان گفت استودیویی مانند پیکسار، توانسته با مهارت بسیار بالایی به این مساله ورود پیدا کند. آثاری چون کوکو و Soul به زیبایی پدیده مرگ را به نمایش گذاشتند و آن را موشکافی کردند. در Puss in Boots: The Last Wishاما مساله به «ترس از مرگ» برمی‌گردد. گربه چکمه پوش حالا از مرگ می‌ترسد و دیگر بی‌گدار به آب نمی‌زند. او در به در به دنبال ستاره آرزو است تا بتواند بار دیگر به جان‌هایش اضافه کند. نگاهی که قهرمان داستان به مرگ دارد، نگاهی ترسناک است و این دیدگاه رفته رفته، تغییر پیدا می‌کند.

انیمیشن این درس را می‌دهد که کنج عزلت‌نشینی و روزمرگی داشتن و به انتظار مرگ ایستادن، راه‌حل مناسبی برای زندگی کردن نیست و باید ماجراجویی کرد. گربه چکمه پوش که خودش را در یک مرکز مراقبت گربه‌ها قایم کرده (بخوانید حبس کرده!) بی‌خیال آرمان‌های خود شده و می‌خواهد مثل بقیه گربه‌ها، زندگی کند. سر هر وعده غذایی با دیگران سرش را در آخور ظرف غذای گربه کند و در صف دستشویی بایستد و نهایتا هم در بین انبوه گربه‌های این مرکز، له و لورده شود و بخوابد.

او در روز اول با این سیستم مشکل پیدا می‌کند اما رفته رفته همراه با این جامعه گربه‌های تنبل و تن‌پرور شده و خودش بخشی از این سیستم می‌شود. تبدیل گربه چکمه پوش که قهرمان هفت دریا خودش را می‌نامد به موجودی اینچنینی، بخاطر ترس از مرگ به وجود می‌آید و نهایتا روزنه امیدی که به او داده می‌شود، این نگرش را عوض می‌کند.

از آنسو هرچقدر درباره شخصیت منفی قصه و ظهور زیبا و حضور مداوم ولی مرموز او صحبت کردیم و خوب گفتیم، باید به این نکته اشاره کنیم که نهایتا از پتانسیل این شخصیت به خوبی استفاده نمی‌شود. چرخش پایانی این شخصیت و تغییر نگاهش، موضوعی نیست که چندان قانع کننده به نظر برسد و تصور می‌کنم سازندگان تصمیم گرفتند پس از خلق چنین شخصیتی، او را در آب نمک نگه دارند تا بعدها در آثار دیگر نیز از آن استفاده کنند.

به جز این شخصیت اما یک کاراکتر جدید و دوست داشتنی دیگر در انیمیشن حضور دارد که سنخیتی با حال و هوای اکشن و تخیلی اثر ندارد اما با وجود این نامتجانس بودن، بدجوری به فضای انیمیشن چسبیده و با هارمونی آن هماهنگ شده است! سگ روانشناسی که در کنار قهرمان داستان قرار دارد (درست خواندید، یک سگ که خودش را روانشناس می‌داند!) به او می‌آموزد که چطور می‌توان در مقابل استرس‌ها ایستاد و گاهی لازم نیست برای شکست موانع، تیغ از نیام برکشید و با شمشیر به جان دشمن افتاد.

حضور این سگ کذایی و شخصیت پردازی عجیب و غریبش، کاری کرده تا انیمیشن Puss in Boots: The Last Wish لزوما به یک اثر اکشن اسلپ استیک تبدیل نشود و بتواند حرف‌هایی برای گفتن داشته باشد.

ریتم و تمپوی انیمیشن گربه چکمه پوش ۲ طوری پیش می‌رود که در کمترین لحظه‌ای، شاهد صحنه اضافه‌ای باشیم. سازندگان از ثانیه به ثانیه تصاویری که ارائه کردند استفاده کردند و بسیاری از شوخی‌ها و کمدی‌های خود را به طور مستتر و پنهان، در پس زمینه سکانس‌ها عرضه می‌کنند. در این حالت می‌توان ادعا کرد در بسیاری از صحنه‌های اکشن، باید شش دانگ حواس مخاطب به تصویر باشد و چندین موضوع را همزمان دریابد و این مساله کاری می‌کند که مخاطب حس خوبی از انیمیشن داشته باشد.

دریم ورکس پس از انیمیشن Bad Guys ، به استفاده از تکنیک انیمیشن سازی که در همان انیمیشن به کار برده بود، بخت و اقبال نشان داده و در انیمیشن Puss in Boots: The Last Wish نیز از همان تکنیک بهره برده است. استفاده از گرافیکی شبیه به طراحی‌های اولیه Illustrated بخصوص در صحنه‌های اکشن، کاری می‌کند که این سکانس‌ها بسیار هیجان‌انگیزتر به نظر برسند. در این حالت، تکنیک انیمیشن سه بعدی، شبیه به انیمیشن دو بعدی شده و ترکیبی کاملا تازه و نوآورانه در دنیای انیمیشن‌ها به تصویر کشیده می‌شود که مخصوص همین استودیو است. این تکنیک البته برای اولین بار در انیمیشن اسپایدرمن استفاده شد و حالا توسط دریم ورکس توسعه یافته است.

آنتونیو باندراس بار دیگر در نقش صداپیشه گربه چکمه پوش ظاهر شده و کار خود را به بهترین شکل ممکن انجام داده است. به جز باندراس، سلما هایک نیز از دیگر سوپراستارهای هالیوودی است که نقش معشوقه این قهرمان را صداپیشگی می‌کند و ترکیب این دو زوج لاتین در قالب این دو گربه دوست داشتنی، به ترکیبی جذاب تبدیل شده است. همه صداپیشگان در نقش خود به خوبی ظاهر شدند و از آن مهمتر اینکه موسیقی کار نیز کاری کرده تا حال و هوای اکشن انیمیشن از پا نیفتد.

به جرات می‌توان گفت که انیمیشن گربه چکمه پوش ۲ از آن دسته آثاری است که توانسته از نسخه اول خود بهتر ظاهر شود. این بهتر بودن هم از نظر داستان و فیلمنامه کار کاملا پیداست و هم از حیث شخصیت پردازی کاراکترهایی که در طول انیمیشن با آنها ملاقات می‌کنیم. پایان بندی کار نیز نوید این را می‌دهد که حالا حالاها قرار نیست با گربه چکمه پوش و دوستانش خداحافظی کنیم و به نظر می‌رسد استودیو دریم ورکس برنامه‌های بیشتری برای جهان سینمایی شرک داشته باشد.

نظر شما درباره انیمیشن جدید استودیو دریم ورکس چیست؟ انیمیشن Puss in Boots: The Last Wish را چطور می‌بینید و آیا آن را لایق برنده گلدن گلاب یا اسکار امسال می‌دانید؟