ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از ویجیاتو انتخاب کنید.

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
اصلا راضی نیستم
واقعا راضی‌ام
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر ویجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

نقد فیلم Eo
فیلم و سریال

نقد فیلم Eo – الاغ عزیز من

فیلم «ایو»؛ ساخته‌ی جدید یرژی اسکولیموفسکی یکی از آن آثاری است که بهمان یادآور می‌شود هنر سینما در متعالی‌ترین حالت ممکنش چگونه است. عنوانی که برای شگفت‌زده کردن مخاطبش لحظه‌ای تامل نمی‌کند. با ویجیاتو و ...

هدایت واحدی
نوشته شده توسط هدایت واحدی | ۸ بهمن ۱۴۰۱ | ۱۳:۰۰

فیلم «ایو»؛ ساخته‌ی جدید یرژی اسکولیموفسکی یکی از آن آثاری است که بهمان یادآور می‌شود هنر سینما در متعالی‌ترین حالت ممکنش چگونه است. عنوانی که برای شگفت‌زده کردن مخاطبش لحظه‌ای تامل نمی‌کند. با ویجیاتو و نقد فیلم Eo همراه باشید.

در سالی (میلادی) که گذشت فیلم‌های (ژانر) جاده‌ای اثر پررنگی نداشتند. اولین فیلم از این ژانر که در سال ۲۰۲۲ تماشا کردم Dog بود؛ اثری که کمدی متوسطی داشت و به عنوان اولین تجربه‌ی کارگردانی چنینگ تیتوم اثری یک‌بارمصرف و فراموش‌شدنی به‌شمار می‌رفت. بعد از آن «استخوان‌ها و همه‌چیز» جدیدترین ساخته‌ی گوادانینو با اقتباس از رمانی به همین نام را داشتیم که به طرز اعجاب‌انگیزی در لیست بدترین فیلم‌های سال ۲۰۲۲ رسانه‌ی ورایتی قرار گرفت.

گرچه Bones and All یک اثر شگفت‌انگیز تمام‌عیار نبود اما اگر منطقی بنگریم وارد شدنش به فهرست بدترین‌های سال نیز به دور از انصاف بود. در همین حین و زمانی که فکر می‌کردم ۲۰۲۲ دیگر چیزی برای رو‌ کردن ندارد، فیلم Eo از ناکجا ظاهر شد و یادآوری کرد سخت در اشتباه بوده‌ام. «ایو» یک‌تنه ژانر جاده‌ای‌ را نجات می‌دهد و بدجور آن را مدیون خود می‌کند.

اگر تا پیش از این «سگ» را یک اثر به‌دردنخور‌ می‌دانستید و تیموتی شالامی آدم‌خوار به اندازه کافی برای‌تان جذاب نبود و دل‌تان برای یک اثر جاده‌ای درام، دلهره‌آور با زیبایی‌های اعجاب‌انگیز تنگ شده بود تا پا جای بزرگانی همچون «مدمکس: جاده‌ی خشم» بنهد، Eo اینجاست تا این رسالت سنگین را بی‌نقص روانه‌ی مقصد نهایی کند.

البته با این تفاوت که هرچه‌قدر مکس دیوانه، فیلم هار و جنون‌آمیزی بود که موزیک منفجرکننده‌ای داشت و بیننده را در فانتزی و صحرای گرمش خفه می‌کرد، «ایو» فیلمی است که آرام‌سوز، ملایم و صلح‌جو مخاطبش را به بزنگاه دعوت می‌کند. هر دو فیلم نیز با وجود ماهیت متفاوت‌شان (یکی بلاک باستر و دیگری از تیر و طائفه‌های سینمای هنری) زیبایی‌های بصری تحیرآوری دارند. اولی گرم، طلایی، گداخته و آتشین است و دومی سرد و سرمه‌ای در دنیای یخ‌زده و بی‌روح ما انسان‌ها قصه‌سرایی می‌کند.

اولی ناقوسش را برای آینده به صدا درمی‌آورد اما دومی قرن‌هاست که پژواک زنگوله‌اش طنین‌ می‌اندازد اما هیچ‌کس آن را جدی نمی‌گیرد. هر دو تصرف‌گرایی انسان را زیرسوال می‌برند و گرچه‌ جاده‌های متفاوتی را برای پرسه زدن انتخاب می‌کنند اما نهایتا در ذهن مخاطب تیزطبع هر دو به تاثیر تقریبا مشابهی دست می‌یابند.

فیلم Eo داستان الاغی به نام ایو را روایت می‌کند که متعلق به یک سیرک است. او به همراه دختری به نام کساندرا از ستارگان اصلی یکی از نمایش‌های سیرک هستند. ایو روزها را با کارگری سپری کرده و شب‌ها در صحن نمایش، ستارگی می‌کند. با شروع فیلم اما طولی نمی‌کشد که افرادی که خود را مدافع حقوق حیوانات می‌دانند با تجمعاتی که برگزار می‌کنند ابراز ناراحتی خود را اعلام و خواستار توقف ظلم بر حیواناتی که سیرک از آن‌ها استفاده می‌کند، می‌شوند.

همین می‌شود که ایو از تنها دوست خود؛ کساندرا جدا می‌شود و سفر پرمخاطره‌ی خود را شروع می‌کند. عزیمتی که ناگهانی اتفاق می‌افتد و به دنبال آن ماجراهای فیلم آغاز می‌شود.

مطلب پیشنهادی
رهاشدگی، بی معنایی و آرمان‌گرایی
نگاهی به شخصیت‌های سریال Arcane – دنیای لیگ آو لجندز

جالب است بدانید نقش‌آفرینی ایو در این فیلم با ۶ الاغ به نام‌های تاکو (Tako)، اُلا (Ola)، ماریتا (Marietta)، اتوره (Ettore)، روکو (Rocco) و مِلا (Mela) صورت گرفته و طبق گفته‌های سازندگان تاکو به عنوان الاغ اصلی در ۷۰ الی ۸۰ درصد فیلم وظیفه‌ی ایفای نقش به عنوان ایو را به عهده داشته است. همچنین گفته می‌شود به هنگام فیلمبرداری از نمای نزدیک، اُلا بیشتر مورد استفاده قرار می‌گرفته و در آخر الاغی که در سکانس ابتدایی فیلم در سیرک حضور دارد، نه اُلا یا تاکو که ماریتا است.

همین مساله‌ی بازی گرفتن از حیوانات و ساخت فیلمی با محوریت و از دید آن‌ها تولید Eo را با دشواری‌های بسیاری مواجه کرده است. به صورتی که یرژی اسکولیموفسکی؛ کارگردان اثر اعلام داشته که به خاطر همین دشواری‌ها آن‌ها مجبور شده‌اند بعضی از سکانس‌ها را حذف و یا جایگزین کنند. از طرفی بعضی از سکانس‌ها مثل سکانس آبشار در فیلم که انتظار می‌رفته مشکلات زیادی ایجاد کند برخلاف انتظار سازندگان بسیار آسان و به دور از هرگونه مشکلی فیلمبرداری شده است.

تصویری از فیلم Au Hasard Balthazar محصول سال ۱۹۶۶ میلادی

اسکولیموفسکی اقرار دارد تنها فیلمی که توانسته اشکش را در بیاورد فیلم Au Hasard Balthazar محصول سال ۱۹۶۶ میلادی بوده و همین مساله باعث شده تا فیلم Eo را با الهام از آن فیلم بسازد. Au Hasard Balthazar که تحت ژانر‌های درام و جنایی دسته‌بندی می‌شود داستان یک الاغ است که زیر دست صاحبان مختلفی قرار می‌گیرد و ظلم و ستم بسیاری به او روا می‌شود.

راستش را بخواهید حرف زدن زیاد در رابطه با ایو می‌تواند تجربه‌ی سینمایی بیننده را خدشه‌دار کند. معتقدم این فیلم از آن آثاری است که با کم‌ترین اطلاعات ممکن باید سراغش بروید و بگذارید کارگردان هر آن‌چه در چنته دارد را با شما در میان بگذارد. البته بزرگ‌ترین نقطه قوت Eo هم همینجاست؛ این عنوان بیشتر از اینکه یک فیلم سینمایی باشد یک تجربه‌ی سینمایی است.

ایو نه مثل فیلم‌های کریستوفر نولان که بر پایه‌ی علم فیزیک و معماهای دیوانه‌‌وار پیاده شده‌اند مخ بیننده را هدف می‌گیرد و نه مثل فیلم‌های دارن آرنوفسکی شامل پلات‌توییست‌های مدهوش‌کننده و محتوای سخت‌فهم پر از استعاره و نماد است. ایو را کم‌سن و سال‌ترین مخاطبان سینما هم می‌توانند درک کنند و از زیبایی‌هایش لذت ببرند.

حرف از زیبایی‌ها شد و جا دارد بگویم سینماتوگرافی این عنوان در وسواس‌گونه‌ترین حالت ممکن تدوین شده است. از تمرکز و نحوه قرارگیری قاب‌ها و نحوه حرکت دوربین گرفته تا تصاویر نمای دور و نزدیک فیلم و رنگ‌بندی‌ها همه باعث شده‌اند ایو از لحاظ تجربه‌ی بصری بیننده را حیرت‌زده کند. برای مثال وقتی ایو برای انتقال به اسطبل، سیرک را وداع می‌گوید سکانسی وجود دارد که او از ماشین حمل و نقلی که در آن قرار دارد طبیعت آزاد بیرون را نظاره می‌کند.

در حالی طبیعت بیرون سرسبز، وسیع و افسارگسیخته در جریان است که ایو در زندان موقت تاریک و سردش تنها اجازه دارد یک بیننده باشد. ‌بیننده‌ای که فرصت محدود و گذرایی برای دیدن این مناظر دارد و جایی در پس میله‌ها‌ جز حسرت و رشک کار دیگری از او برنمی‌آید. این نقطه از فیلم که یکی از مهم‌ترین سکانس‌ها برای پرداخت شخصیتی ایو محسوب می‌شود بیننده را از آرزوی شخصیت اصلی آگاه می‌کند و ارتباط تنگاتنگی بین او و مخاطب ایجاد می‌کند.

مطلب پیشنهادی
عناوینی مملوء از صحنه‌های دلخراش و لحظات احساسی
بهترین فیلم‌های جنگی آمریکایی تا سال 2024 | از فیوری تا نجات سرباز رایان
دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید
مجموع نظرات ثبت شده (2 مورد)
  • Mahan_Oltran
    Mahan_Oltran | ۸ بهمن ۱۴۰۱

    با خوندن تایتل یاد یه چیزی افتادم:سلام الاغ عزیز حالت چطوره?(با لحن کلاه قرمزی)

  • هدایت واحدی
    هدایت واحدی | ۸ بهمن ۱۴۰۱

    مخاطبان عزیز و خوانندگان ارجمند، ببخشید که مطلب نصف و نیمه منتشر شده. متاسفانه نمی‌دونم چرا قبل اصافه شدن بخش نهایی منتشر شد.

مطالب پیشنهادی