ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از ویجیاتو انتخاب کنید.

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
اصلا راضی نیستم
واقعا راضی‌ام
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر ویجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

اِم نایت شیامالان
فیلم و سریال

رتبه بندی فیلم های اِم نایت شیامالان | استاد پیچش‌های داستانی

شخص «اِم نایت شیامالان» یکی از کنجکاوی برانگیز ترین و مورد بحث ترین فیلمسازان عصر ما است که کماکان مشغول کار است. پس از نمایش «حس ششم» در سال ۱۹۹۹، شیامالان با یک صعود زودرس ...

امیر پریمی
نوشته شده توسط امیر پریمی | ۲۰ بهمن ۱۴۰۱ | ۲۰:۲۰

شخص «اِم نایت شیامالان» یکی از کنجکاوی برانگیز ترین و مورد بحث ترین فیلمسازان عصر ما است که کماکان مشغول کار است. پس از نمایش «حس ششم» در سال ۱۹۹۹، شیامالان با یک صعود زودرس و شهاب‌سنگ گونه به اوج خود رسید. اینجا بود که استعدادهای او مورد تجلیل قرار گرفت، و هنر او در سینما با استادانی مانند «آلفرد هیچکاک» و «استیون اسپیلبرگ» مقایسه شد. نام او این روزها در صنعت فیلمسازی به یک برند تبدیل شده است. با نگاهی به کارنامه این شخص متوجه خواهید شد که «فیلم M. Night Shyamalan» معنی و وزن خاص خود را داشت، مخصوصاً در چرخش پایانی داستان آثار خود.

بدون شک پرطنین‌ترین میراث شیامالان استفاده او از پیچیدگی پایانی داستان بود، یک خرده حیله‌ در نگارش و فیلمنامه‌نویسی ساده که همه چیزهایی را که قبلاً دیده‌ایم، از نو بازخوانی می‌کرد. البته به مرور زمان، درخشش این برند از کارنامه آقای شیامالان محو شد. ممکن است مسافت پیموده شده شما در مورد اینکه کدام فیلم به معنای آغاز پایان دوره اولیه تحسین شیامالان بود متفاوت باشد، اما زمانی که او شروع به تولید آثار خاصی در دهه اول ۲۰۰۰ میلادی کرد، برای مدتی این روند متوقف شد. در حالی که این دوره پر از تجربیات واقعی برای کارگردان است، اما دور شدن از ژانر وحشت، اقتباس از مواد، کار با فیلمنامه نویسان دیگر، تلاش در سینمای پرهزینه بلاک‌باستری، چیزی بود که شیامالان را ار اوج خود دچار یک فاصله کرد.

رتبه بندی فیلم های اِم نایت شیامالان

من مدت‌هاست که کار این مرد را تحسین کرده‌ام (و گاهی بابت آن عذرخواهی کرده‌ام). او یک معمار بصری درجه یک است، فیلمنامه‌هایش هیجان‌ها و قلب‌ها را به روش‌های احساسی قدرتمندی در هم می‌آمیزند، و حتی زهرآلودترین فیلم‌های او آن‌قدر عجیب و غریب، بیش‌ازحد خاص و انسانی هستند که به سادگی نمی‌توان آنها را نادیده گرفت. به افتخار آخرین ساخته شیامالان، «Knock at the Cabin»، در این مطلب از وجیاتو همه آثار کارگردانی او از بدترین تا بهترین رتبه بندی شده‌اند.


رتبه ۱۳ : The Last Airbender

 The Last Airbender

یک سوال بزرگ وجود دارد که به چه شکل ام نایت شیامالان اثری با چنین محبوبیت را این گونه خراب کرد؟! از زمانی که «Avatar: The Last Airbender» در سال 2005 در تلویزیون به نمایش درآمد، به عنوان یکی از بهترین سریال‌های انیمیشنی خانوادگی تا کنون، سرشار از عمق احساسی و با سبک بصری مجلل، مورد استقبال قرار گرفته است. شیامالان در بازسازی این اثر به یک فیلم سینمایی، تمام این پتانسیل را هدر داد و ملغمه‌ای از برجسته‌ترین نقاط ضعف خود را ایجاد کرد. دیالوگ‌های سرد، فیلم‌برداری تیره و بازی‌های به شدت فراموش شدنی ویژگی‌های تعیین‌کننده ضعف این فیلم هستند. خوب، اینجا یک فیلم شیامالان است که می‌توانید آن را به طور عمده نادیده بگیرید.

رتبه ۱۲ : Wide Awake

Wide Awake

فیلم «Wide Awake» برای شخص شیامالان نوعی اجرای آزمایشی پیش از ورود به ژانرهای جذاب بود. این فیلم بسیاری از مضامین مورد توجه او را شامل می‌شد که شیامالان در فیلم‌های موفق‌تر بعدی خود آن‌ها را عمیق‌تر بررسی کرد. از خط‌های داستانی که در پیچ و تاب به اوج می‌رسند تا کودکان زودرس و زخمی؛ نشخوار فکری با فیلتر کاتولیک در مورد ایمان و خیانت؛ این مواردی است که در این فیلم قابل مشاهده است. فیلم Wide Awake، اگر هیچ چیز خاصی نیست، حداقل دلیل مثبتی است بر این که شیامالان از همان ابتدا می‌دانست در مورد چه چیزی می‌خواهد صحبت کند. به طور کل این فیلم یک داستان کاملاً نامنسجم در دوران بلوغ است که بین هوس‌های دیزنی و تفکر در مورد سرطان و وجود خدا سرگردان است.

رتبه ۱۱ : After Earth

After Earth

فیلم علمی‌تخیلی «پس از زمین» بیشتر زاییده افکار ویل اسمیت ستاره و تهیه‌کننده این فیلم بود تا شیامالان؛ بنابراین فیلم تلاش ناموفق دیگری بود که اسمیت برای تبدیل پسرش، جیدن، به یک شاه‌ماهی باکس آفیس به دنبال تولید آن بود. این فیلم داستان یک سرباز کارآموز است که برای نجات پدر قهرمان خود با طبیعت وحشی یک زمین پساآخرالزمانی مبارزه می‌کند. هسته اصلی این فیلم بر این ماجرا استوار بود که با شیمی خانواده اسمیت مخاطب را به فیلم جذب و او را سرگرم‌ کند، اما در این بلاک‌باستر به شدت معمولی آنها هیچ چیز مشترکی ندارند. انتخاب کم اهمیت جلوه دادن کاریزمای طبیعی ویل اسمیت و توجه به فرزند او به عنوان قهرمان، فقط باعث می‌شود سرمان را سخت‌تر بخارانیم.

با این حال، After Earth هیچ یک از ویژگی‌های نام تجاری کارگردان را ندارد، و در نتیجه یک وسیله نقلیه علمی تخیلی بی‌هدف برای حمایت از ستاره جوانش، جیدن اسمیت، طراحی شده است. به غیر از مناظر گاه به گاه CGI و یک دوجین فیلم کوتاه از یک ویل اسمیت ساکن، چیزی برای لذت بردن وجود ندارد. این کودتای شیامالان بر علیه خود است.

رتبه ۱۰ : Glass

Glass

انتظارات من پیش از تماشای فیلم Glass بسیار بالا بود. اما با تماشای فیلم و جلو رفتن داستان، آنها به آرامی شروع به شکستن کردند. این فیلم پایانی بر یک سه‌گانه غافلگیرکننده و ابرقهرمانی است که ام نایت شیامالان در طول بیش از یک دهه آن را شروع کرد و در نهایت با این اثر آن را به یک نقطه پایانی رساند. این اثر مرود انتظار، تجمعی از سه شخصیت قدرتمند است که توسط سه ستاره قدرتمند‌تر سینما بازی می‌شود: بروس ویلیس، ساموئل ال جکسون و جیمز مک آوی.

در فیلم‌های جداگانه و قبلی‌شان، «آسیب‌ناپذیر» و «شکاف»، ما داستان‌های منشأ این شخصیت‌ها، نبردهایشان با سرکوب، کشفیات‌شان از اینکه واقعاً چه کسانی هستند و آزادی رها شده‌شان را می‌بینیم. اما در فیلم Glass ما در نهایت شاهد برخورد آنها و نمایش سرنوشت نهایی این شخصیت‌ها بودیم. این اثر با کمی دقت و توجه می‌توانست عالی باشد، اما شیامالان خواسته یک اثر ابرقهرمانی با چند پیچ و تاب ناچیز را به عنوان یک پایان به خورد مخاطب بدهد.

مطلب پیشنهادی
عاشقانه‌هایی برای ایجاد حس دلگرمی
۱۰ صحنه عاشقانه سینما که همچنان مخاطب را تکان می‌دهند

رتبه ۹ : Old

Old

این فیلم ام نایت شیاملان با عنوان «Old» بر اساس اقتباس از رمان گرافیکی تحسین‌شده Sandcastle، دارای یک چیدمان جهنمی است: گروهی از مسافران در ساحلی شنی و باشکوه گرد هم می‌آیند و بدون هیچ دلیل مشخصی به سرعت پیر می‌شوند. این ایده به راحتی می‌توانست به نتیجه‌ای خوشایند منتهی شود، اما تنها چیزی که پس از پایان تماشای این فیلم به دست آوردیم، اخلاقیات ضد سرمایه‌داری بود؛ آن هم از نوعی که هالیوود این روز‌ها دوست دارد به آن بپردازد. شیامالان، علیرغم اینکه در زمان تولید این فیلم در اواسط دوره رنسانس دوباره خود قرار دارد، اما در انواع دیالوگ‌های ناچیز و شخصیت پردازی‌های ناشیانه‌ای که After Earth و The Last Airbender را نابود کرده‌اند، فرو رفته است.

بنابراین یک فیلم با چنین مختصاتی یک هدر دادن ایده واقعی است. فیلم Old چندان یک اثر تمام عیار نیست بلکه یک ایده جاه طلبانه است که فقط به صورت پراکنده نتیجه می‌دهد. با این حال، شیامالان یکی از جسورترین فیلمسازان جهان است و این تلاش او، تمایل مستمر به فرو رفتن سر در یک ایده را نشان می‌دهد، صرف نظر از اینکه نتیجه چقدر عجیب و غریب باشد.

رتبه ۸ : Lady in the Water

Lady in the Water

«بانوی در آب» هیچ حسی ندارد؛ این یک کمدی احمقانه و پر از شخصیت‌های عجیب و غریب است که با یک افسانه مرگبار و جدی بزرگسالانه پر از نکات داستانی جدی تلاقی می‌کند. این فیلم همچنین مملو از اصطلاحات اسطوره‌شناسی عجیب و غریب و شگفت‌انگیز است که می‌توان آن‌ها را به سرعت یاد گرفت، اما همچنان سرسختانه در نیاز به احساس پایه و «واقعی» یک ایده درست گیر کرده است. بنابراین، Lady in the Water یک ساعت طاقت فرسا، پر از غرور کنترل نشده، چندین ایده و لحن عجیب، و یک احساس کلی از تولید فیلمی است که خود کارگردان نیز علت خاصی برای تولید آن ندارد.

شاید از نگاه کلی این فیلم آنقدر دیوانه‌کننده است که در واقع تبدیل به پنجره‌ای جذاب به ذهن یک نابغه دیوانه می‌شود. اما ایده‌های جالب فیلم تنها در همان اندازه خود ایده باقی می‌مانند. احتمالا Lady in the Water دو چیز دارد که ارزش دیدن را دارد: موسیقی مجلل جیمز نیوتن هاوارد و اجرای حماسی پل جیاماتی. هر چیز دیگری در این فیلم سزاوار آن است که در کیسه زباله ریخته شود.

رتبه ۷ : The Happening

The Happening

فیلم هیجان‌انگیز «The Happening» از ام نایت شیامالان یک فیلم ماوراء الطبیعه با پیامی سختگیرانه پیرامون محیط‌زیست بود. داستان مربوط به معلم علوم الیوت مور (مارک والبرگ) و همسرش آلما (زوی دشانل) است که به شدت سعی می‌کنند از نیروی نامرئی فرار کنند که باعث می‌شود مردم به طور غیرقابل توضیحی دست به خودکشی بزنند. پس از اکران فیلم، نقدها وحشیانه بود و بسیاری از منتقدان به خنده‌ٔار بودن ناخواسته فیلم در اجراها و ساخت فیلم اشاره کردند.

پیروی از یک ایده بلندپروازانه داستانی در ژانر علمی تخیلی تا پایان آن به اعتقاد و توجه نیاز دارد، بنابراین حداقل منصفانه است که به شیامالان اعتبار بدهیم که جسارت مولف بودن خود را در خلق ایده The Happening آورده است. اما مشکل این است که تماشای آن یک کار طاقت فرسا است. یک داستان هشداردهنده محیطی که پیامدهای آخرالزمانی را در بر می‌گیرد، از آن دسته فیلم‌هایی است که به نظر می‌رسد داستانی کاملاً دراماتیزه شده است که تنها مخاطب را با یک ایده به خود جذب می‌کند.

رتبه ۶ : The Village

The Village

در مورد «دهکده» چیزهای زیادی برای تحسین وجود دارد، از بازیگران باورنکردنی (به رهبری برایس دالاس هاوارد فوق العاده)، فیلمبرداری خیره کننده راجر دیکینز، و موسیقی چشمگیر جیمز نیوتن هاوارد؛ اما شرم آور است وقتی مشاهده می‌کنیم شیامالان یک فیلم جذاب را با یک پیچ و تاب غیر ضروری به فیلمی مضحک تبدیل می‌کند. دهکده داستان یک جامعه قدیمی را روایت می‌کند که از یک زندگی سعادتمندانه در یک منطقه سرسبز احاطه شده توسط جنگل لذت می‌برند، جایی که آنها شادی و بازی می‌کنند و قرمزی را دور نگه می‌دارند. قرمز در این مکان رنگ بدی است، زیرا هیولاهایی را که در میان درختان زندگی می‌کنند جذب می‌کند.

اما هنگامی که یکی از اعضای آن‌ها مجروح می‌شود، آیوی (هاوارد)، یک زن نابینا شجاع، باید برای یافتن درمانی به سمت ناشناخته‌ها برود. دهکده در مراحل اولیه خود بهترین نتیجه را دارد، جایی که روز به روز سادگی زندگی روستایی، عشق و بقا را ارائه می‌دهد. اما در حالی که فینال فیلم مطمئناً کار می‌کند و با موضوعات مهم‌تر از دست دادن و فداکاری مرتبط است، کاش شیامالان جرات می‌کرد پیش‌فرض سرگرم‌کننده‌اش را دنبال می‌کرد و داستانی ترسناک با هیولاهای واقعی ارائه می‌داد.

رتبه ۵ : The Visit

 The Visit

«ویزیت» شامل ام نایت شیامالانی است که تا استخوان برهنه شده است، اما هنوز هم بسیار شیامالان است. در واقع، پراکندگی فیلم باعث می‌شود که ویژگی‌های خاص فیلمساز سخت‌تر شود. بسیاری از آثار ترسناک شیامالان بیشتر مدیون گذشته سینما هستند تا آثار هم عصر خود، اما در سال ۲۰۱۵، او لباس مدرن «فیلم یافت شده کم‌هزینه» را به تن می‌کند، آن را می‌چرخاند و چند چین و چروک جدید شگفت‌انگیز در امتداد مسیر آن پیدا می‌کند. حتی اگر طرح داستان «بازدید» حفره‌های بیشتری از یک تکه پنیر سوئیسی داشته باشد. بازهم اثری باهوش، سرگرم‌کننده و کاملاً آزاردهنده، است. یک کمدی تاریک که به طرز جالبی لذت‌بخشی است.

پس از ناامیدی‌های تجاری و انتقادی از آثار شیامان در دهه گذشته، او مجبور شد خود فیلم The Visit را تامین مالی کند و برای این پروژه پرشور وام 5 میلیون دلاری بگیرد. جدایی از بلاک‌باسترهای با بودجه کلان دقیقاً همان چیزی بود که او به آن نیاز داشت. این فیلم ترسناک، نویسنده‌ای را به زمین بازی برمی‌گرداند که به ریشه‌های خود بازگشته و پیچش‌های تازه اما ساده را به یک ژانر فرسوده تزریق می‌کند. بازیگران اصلی کودک، اولیویا دی‌جونگ و اد اکسنبولد، اغلب از بزرگسالان پیشی می‌گیرند، فقدان موسیقی تنش را ارگانیک نگه می‌دارد، و نمایش پایانی با استادی انجام می‌شود. این اثر شاید یکی از بهترین آثاری است که شیامالان در تقریباً ۱۵ سال گذشته داشته است و به همه یادآوری می‌کند که چرا در ابتدا او بسیار تحسین شده بود.

مطلب پیشنهادی
در این آثار حقیقت ترسناک‌تر از داستان است!
۲۰ فیلم ترسناک که بر اساس داستان‌ واقعی ساخته شدند

رتبه ۴ : Split

Split

فیلم «شکاف» یا Split، به درستی، فیلمی از افراط‌های پراکنده شخص ام نایت شیامالان است. این یکی از فشرده‌ترین فیلم‌های این کارگردان است که با تمرکز شدید بر داستان مردی با شخصیت‌های دوپاره (جیمز مک‌آوی) تمرکز دارد که یکی از آن‌ها یک دیو وحشی فراطبیعی است که قربانیان خود به شکل خشنی از بین می‌برد. ساختارهای بصری شیامالان، که معمولاً مملو از نیت رسمی و صبر است، به صورت هدفمند و تهاجمی در این فیلم دور هم جمع شده‌اند. اما Split همچنین یکی از واقعی‌ترین قوس‌های قهرمان داستان‌ را در هر یک از فیلم‌های شیامالان ارائه می‌کند، فیلمی که شخصاً به‌گونه‌ای روی من تأثیر گذاشت که نمی‌دانستم نیازی به دیدنش دارم، چیزی که برعکس یک نکته غول‌پیکر درباره انسانیت بیان می‌کند.

درخشش شیامالان در سراسر فیلم قابل مشاهده است، یک تریلر روانشناختی تکان دهنده و لذت بخش درباره زن جوانی به نام کیسی (آنیا تیلور-جوی) که توسط یک انسان ترسناک که از یک مورد شدید اختلال شخصیت چندگانه رنج می‌برد، ربوده می‌شود. دنیس (جیمز مک آوی) دارای ۲۳ شخصیت متمایز است که شخصیت دیگری به نام هیولا در راه است که هر کدام دارای توانایی‌های غیرعادی هستند. آیا کیسی و سایر زنان به دام افتاده قبل از اینکه هیولا آنها را زنده زنده بخورد فرار خواهند کرد؟! سرعت کند فیلم ممکن است برخی را از فیلم دور کند، اما بینندگان صبور با یک درام ترسناک بسیار تماشایی و ماهرانه که فقط شیامالان می‌توانست آن را تولید کند، روبرو می‌شوند.

رتبه ۳ : Unbreakable

Unbreakable

فیلم «آسیب‌ناپذیر» یک داستان منشأ ابرقهرمانی در حالت اسلوموشن است. در فضای رسانه‌ای پر از «ساخت‌شکنی‌های ابرقهرمانی» مانند لوگان، ددپول و واچمن، Unbreakable هنوز هم واقعاً ساختارشکن‌ترین، دلخراش‌ترین و تحریک‌کننده‌ترین بیانیه درباره این ژانر تا به امروز است. پس از «بتمن و رابین» و قبل از «مرد عنکبوتی» سم ریمی، این فیلم ابرقهرمانی گل باکس آفیس بود. با این حال، شیامالان با برپایی ابرقدرت‌ها در دنیای واقعی و ایجاد یک تفسیر متا درباره وسواس طرفداران کتاب‌های مصور، توانست «آسیب‌ناپذیر» را به استثنای نادری از قاعده آثار ابرقهرمانی متفاوت تبدیل کند.

اگرچه این فیلم آنقدرها هم که شیامالان فکر می‌کند هوشمندانه نیست، اما Unbreakable با فضای وهم‌آورش که با فیلم‌برداری عالی، ایده‌های دلخراش و اجرای ظریف ادواردو سرا زنده شده، هر مخاطبی را در نگاه اول شگفت‌زده می‌کند. بروس ویلیس به عنوان قهرمانی که از تصادف یک قطار به شکل خاصی نجات پیدا کرده، فرمول شیامالان را تا حد بالا در ژن خود دارد، در حالی که ساموئل ال. جکسون در نقشی محوری که شگفتی‌های زیادی را به همراه دارد، پشتیبانی محکمی از بروس ویلیس ارائه می‌دهد. آخرین پیچش درون فیلم ممکن است شما را شوکه کند؛ اما خوشبختانه، شیامالان تصمیم گرفت که این پیچش و این داستان را بعداً در حرفه خود ادامه دهد.

رتبه ۲ : The Sixth Sense

The Sixth Sense

فیلمی که شیامالان را روی نقشه توجه مخاطبان و دوست‌داران سینما قرار داد، ده‌ها صحنه و تصویر را به فرهنگ واژگان عام سینما دوستان و ما مخاطبان اضافه کرد و بر رشته‌ای از ترس و اعتبار تأثیر گذاشت که هنوز در آثار معاصری مانند «بابادوک» قابل مشاهده است، بنابراین، فیلم «حس ششم» در مجموع یک اثر سینمایی ماندگار و ساده است. نکات فوق‌العاده بی‌شماری در مورد «حس ششم» مطرح شده است، از «بهترین داستان ارواح تا کنون» تا «بهترین فیلم هیجان‌انگیز» و حتی، به سادگی، «بهترین فیلم تاریخ». چه باور داشته باشید که سزاوار چنین ستایشی است یا نه، همه ما می‌توانیم سر یک چیز باهم متحد شویم: و آن چیزی نیست جز یک پیچش داستانی نمادین.

ساختار فیلمنامه طراحی شده از سوی ام نایت شیامالان آنقدر خوب است که باید دوباره آن را تماشا کنید تا تمام سرنخ‌هایی را که از دست داده‌اید از نو ببینید، از این رو فیم در زمان اکران خود باکس آفیس هنگفت ۶۷۲ میلیون دلاری را دریافت کرد. حس ششم الهام بخش تعداد بی‌شماری از مقلدها شد و خود شیامالان را در هالیوود به یک نام برند شده بدل کرد. بقیه فیلم‌های این فهرست همگی نقاط قوت و ضعف کارگردان را نشان می‌دهند، اما حس ششم تنها یکی از دو فیلمی در آثار اوست که سبک گستاخانه‌اش را بی‌عیب و نقص اجرا می‌کند. درام، ترس، پیچ و تاب، همه اینها کار می کند. اینجا چیزی برای انتقاد نیست.

فیلمنامه فشرده، بازی‌های قوی از بروس ویلیس، هیلی جوئل اوسمنت و تونی کولت، کارگردانی عالی و موسیقی قدرتمند جیمز نیوتن هاوارد این داستان ارواح قابل توجه را ارتقا می‌بخشد و در نتیجه فیلمی بی‌نقص را به وجود می‌آورد که با هر تماشا به نوعی بهتر می‌شود.

رتبه ۱ : Signs

Signs

آیا گزینه دیگری جز «نشانه‌ها» به عنوان بهترین اثر ام نایت شیامالان وجود داشت؟! شاید بگویید حس ششم، اما به نظر من این فیلم کامل‌ترین اثر این کارگردان است که هم سرگرمی و هم داستان‌گویی جذابی را برای مخاطب خود به ارمغان می‌آورد. مهمتر از همه، علیرغم اعتقاد برخی منتقدان، Signs یک تصویر بسیار هوشمندانه است. منطق خود را تنظیم می‌کند و به زیبایی درون آن به بازی می‌پردازد. حتی یک لحظه دور ریختنی در این فیلم وجود ندارد، هیچ چیزی کاشته نشده است که پاداشی دریافت نکند. بنابراین، شاید این داستان زیباترین فیلمنامه شیامالان باشد. از همه زیباتر این است که از نظر قلب و احساس هوشمند است، نه باهوش مغزی. فیلم می‌داند که چگونه احساسی را به کسی القا کند و این کار را به طرز تحسین برانگیزی، کارآمد و جدی انجام می‌دهد.

اگر منصف باشیم، باید قبول کنیم که چیزهای زیادی وجود دارد که در این فیلم ام نایشت شیاملان باید آن را دوست داشته باشیم: مل گیبسون و واکین فینیکس ماهرانه در یک فیلم تهاجم بیگانه ایفای نقش می‌کنند که تماشاگرانش را در تاریکی ماهیت موجودات فرازمینی رها می‌کند و همه چیز را در یک رئالیسم با طراوت قرار می‌دهد. اینجاست که «نشانه‌ها»، کارگردانی محکم شیامالان و موسیقی باورنکردنی جیمز نیوتن هاوارد اغلب بهترین‌های آلفرد هیچکاک را منعکس می‌کند. لحظاتی از ترس واقعی در نشانه‌ها و ترس‌های وحشتناک کافی برای راضی کردن علاقه مندان به جامپ‌اسکر نیز در فیلم وجود دارد. با این حال، شیامالان چیزهای بزرگ‌تری نسبت به پرش‌های به‌موقع در ذهن دارد و یک درام خانوادگی عاطفی می‌سازد که وزن بیشتری از آنچه شما انتظار دارید را تامین می‌کند.

اکنون زمان آن است که پرسش درون این فیلم را از شما به عنوان یک مخاطب بپرسم؛ آیا شما از آن دسته‌ای هستید که نشانه‌ها را می‌بینید، معجزه می‌بینید؟ یا معتقدید که مردم فقط خوش شانس هستند؟ «نشانه‌ها» خلاصه‌ای کامل از تمام وسواس‌های سینمای ترسناک فانتزی و آخرالزمانی شیامالان است. و من با صدای بلند می‌گویم که یک طرفدار واقعی فیلم «Signs» یا همان «نشانه‌ها» هستم.

مطلب پیشنهادی
در راه والهالا
۱۰ فیلم جذاب در مورد جنگجویان وایکینگ

کلام پایانی: آقای «اِم نایت شیاملان» کارگردانی است که می‌توانید آثار او را در صدر فهرست بهترین فیلم‌های تمام دوران بیابید، همانطور که فهرست بدترین فیلم‌های تمام دوران نیز گاهی با آثار او گره خورده است. این نویسنده و فیلمساز هندی الاصل تاکنون بارها ما را با آثارش سرگرم کرده است، بنابراین به راحتی نمی‌توان از کنار نام او گذشت. به نظر شما بهترین فیلم او تا این لحظه، کدام یک از آثار این کارگردان است؟! نظر خود را با ما به اشتراک بگذارید.

دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید
مجموع نظرات ثبت شده (1 مورد)
  • گیگاچد کبیر
    گیگاچد کبیر | ۲۰ بهمن ۱۴۰۱

    من فقط شماره دو و یازده رو دیدم و عالی بود

مطالب پیشنهادی