از باشگاه نیمه شب تا جلیقه زردها: با ۱۰ سریال تلویزیونی ترسناک و معمایی آشنا شوید

همه عاشق یک داستان ترسناک خوب هستند. خون و خونریزی، شوک، ترس و مرگ. هیچ چیز دیگری انقدر هیجان انگیز نیست. با این حال، اگر بتوانیم به این سریال های ترسناک عناصر معمایی اضافه کنیم، با آثار بسیار جالب‌تری رو به رو خواهیم شد. وقتی صحبت از تلویزیون به میان می‌آید، مجموعه‌ای بزرگ از سریال های ترسناک قابل قبول وجود دارند، اما چیزی که این آثار کم دارند یک داستان معمایی خوب است که بیننده را انگشت به دهان بگذارد. حقیقتاً هیچ چیزی بهتر از یک داستان ترسناک حول محور معمایی جذاب نیست.

سریال‌هایی که در این مقاله به آن‌ها اشاره می‌کنیم، همه به طرز ماهرانه‌ای عناصر وحشت و معمایی را برای خلق اثری وهم آور ترکیب می‌کنند. این آثار کاری خواهند کرد که مخاطبانشان، از ترس چیزی که در طول راه قرار است با آن روبه رو شوند، میلی به پرده برداشتن از حقایق نداشته باشند!

۱. The Midnight Club (۲۰۲۲)

سریال ترسناک و معمایی باشگاه نیمه شب (The Midnight Club) راجع به گروهی از نوجوانان مبتلا به بیماری‌های لاعلاج است که در آسایشگاه برایتکلیف زندگی می‌کنند و باشگاه نیمه شب را تشکیل می‌دهند. در نیمه شب، آنها به صورت مخفیانه جمع می‌شوند تا داستان‌های وحشتناکی را با یکدیگر به اشتراک بگذارند. آن‌ها توافق می‌کنند که هر کسی که زودتر از دنیا برود، تلاش خواهد کرد تا با دیگر اعضای باشگاه نیمه شب، از دنیای مردگان، تماس برقرار کند.

این اثر ساخته خالقان موفق سریال‌هایی مثل The Haunting of Hill House، The Haunting of Bly Manor و Midnight Mass است. مایک فلنگن (Mike Flanagan)، با استفاده از بازیگران جوان‌تر نسبت به پروژه‌های کلاسیک خود، داستان‌های همیشگی ترسناک و معمایی خود را با درامی نوجوانانه ترکیب می‌کند. نتیجه سریالی است عالی برای مخاطبان جوان.

۲. Requiem (۲۰۱۸)

کودکی در سال ۱۹۹۴ از شهری کوچک در ولز ناپدید شد و دیگر خبری از او نشد. بیست و سه سال بعد، در لندن، مادر ماتیلدا گری، یک ستاره نوظهور ویولن سل، به طور مرموزی بر اثر خودکشی جان خود را از دست می‌دهد. ماتیلدا (لیدیا ویلسون) شواهد جالبی پیدا می‌کند که مادرش را به ربوده شدن دختر ولزی ربط می‌دهد. همانطور که او در حال بررسی بیشتر است، متوجه می‌شود که نیروهای ماوراء طبیعی بدخواه در حال جمع شدن هستند و آنها خیلی وقت است که منتظر ماتیلدا بوده‌اند.

Requiem که به عنوان داستانی با روندی آهسته توصیف می‌شود، برای افراد بی‌صبر مناسب نیست. همانطور که گفته شد، سریال دارای خطوط داستانی جالب و شخصیت پردازی عالی است. در شخصیت اصلی، ماتیلدا، بینندگان می‌توانند بسیاری از ویژگی های عجیب و غریب و عمق شگفت انگیزی را بیابند که به مخاطب اجازه می‌دهد در کنار او در وحشت غرق شود.

۳. The Haunting of Hill House (۲۰۱۸)

هنگامی که کوچکترین عضو خانواده کرین، نل (ویکتوریا پدرتی)، به طور مرموزی در خانه دوران کودکی خود بر اثر خودکشی می‌میرد، بقیه خواهر و برادران کرین به دلیل غم و اندوه خود مجبور می‌شوند بار دیگر در کنار هم قرار گیرند. به زودی مشخص می‌شود که آنها باید با گذشته و ارواح دیگری که در طول مسیر قرار دارند، روبه رو شوند.

سریال The Haunting of Hill House در مرکز خود داستانی است در مورد درد غم و اندوه و اینکه چگونه از درون انسان را ویران می‌کنند. مخاطبان مجذوب گذشته این خانواده خواهند شد و طبیعتاً به دنبال پاسخ‌هایی خواهند بود که چرا خانه دوران کودکی خانواده کرین به معروف‌ترین خانه جن زده در کشور تبدیل شد.

۴. Chapelwaite (۲۰۲۱ -)

سریال چپلویت، کاپیتان چارلز بون (آدرین برودی) را دنبال می‌کند که به دنبال مرگ همسرش در دریا، سه فرزندش را به خانه اجدادی خود در دهکده‌ای آرامی به نام پریچرز کرنرز، در مین منتقل می‌کند. با این حال، چارلز به زودی باید با اسرار تاریک گذشته خانواده‌اش روبه رو شود و برای بیرون راندن شری که قرن‌های بی‌شماری است خانواده بون را درگیر کرده، تلاش کند.

چپلویت که بر اساس داستانی کوتاه «Jerusalem’s Lot» نوشته استیون کینگ است، به خوبی عناصر درونی آثار این نویسنده معروف ژانر وحشت را به تصویر می‌کشد. عناصر ترسناک و معمایی به طور مساوی در سراسر سریال چپلویت به نمایش گذاشته می‌شوند و به اندازه‌ای تاثیر گذار هستند که تماشاگران را با فضایی سرد، تاریک و وحشتناک مواجه کنند.

۵. Servant (۲۰۱۹ – ۲۰۲۳)

پس از مرگ جریکو، نوزاد سیزده هفته‌ایشان، دوروتی و شان ترنر زوجی ثروتمند اهل فیلادلفیا (لورن آمبروز و توبی کبل) ازدواج خود را از هم پاشیده می‌بینند. پس از اینکه دوروتی دچار یک حمله روانی جدی می‌شود، این زوج با کمک عروسکی از نوزادشان، درمانی تازه را شروع می‌کنند. در نتیجه این کار، دری برای نفوذ نیرویی ناشناس به خانه آنها باز می‌شود.

سریال Servant به کارگردانی ام. نایت شیامالان (M. Night Shyamalan)، داستانی درباره پرستار بچه‌ای است که برای مراقبت از یک عروسک استخدام شده است که به مادری عزادار کمک می‌کند تا با مرگ آن کنار بیاید، اما به سرعت چندین چرخش غیرمنتظره در داستان ایجاد می‌شود که بینندگان را مجذوب و گیج می‌کند. حواستان به روپرت گرینت (Rupert Grint)، ستاره فیلم‌های هری پاتر، باشد. او نقش برادر دوروتی، جولیان را بازی می‌کند و هر صحنه‌ای را که در آن حضور دارد به راحتی از آن خود می‌کند.

۶. Archive 81 (۲۰۲۲)

آرشیودار دن ترنر (ممودو آتی) با پذیرش یک مأموریت عجیب و غریب برای بازسازی مجموعه‌ای از نوارهای ویدئویی آسیب دیده از سال ۱۹۹۴، خود را در حال بازسازی آثار مستندسازی به نام ملودی پندرس (دینا شهابی) و تحقیقات او در مورد یک فرقه خشن می‌یابد. رفته رفته دن مطمئن می‌شود که می‌تواند ملودی را از سرنوشت وحشتناکی که او بیست و پنج سال پیش با آن روبه رو شد نجات دهد.

این اثر به مخاطب اجازه می‌دهد تا هر دو دیدگاه را به طور کامل درک کند. داستان همچنین بین کارهای دن در زمان حال و ملودی در سال ۱۹۹۴ جابه جا می‌شود. بدون اینکه جنبه ترسناک سریال خیلی آزاردهنده باشد، Archive 81 معمایی ظریف و وهم انگیز را به بینندگان ارائه می‌دهد. این سریال همچنین نشان می‌دهد که می‌توان از پادکست‌ها اقتباس کرد و اثری موفق ساخت.

۷. The Outsider (۲۰۲۰)

فرانک پترسون جوان به طرز وحشیانه‌ای در شهر چروکی جورجیا کشته می‌شود. رالف اندرسون (بن مندلسون)، کارآگاه پلیس، مسئول این پرونده است. تری میتلند (جیسون بیتمن)، مربی مهربان بیسبال بچه‌ها، بر اساس تمام شواهد، مظنون اصلی این پرونده است. همسرش، گلوری (جولیان نیکلسون)، هنگامی که او را در زمین بازداشت می‌کنند، وحشت زده می‌شود. او بر بی گناه بودنش اصرار دارد و دارای حقایق محکمی است. این پرونده شواهد زیادی از هر دو طرف دارد. با این سرنخ‌های متناقض، اندرسون به هالی گیبنی (سینتیا اریوو)، کارآگاهی خصوصی که با ماورا سر و کار دارد، روی می‌آورد.

با شروعی باورنکردنی، The Outsider مخاطبان را چنان مجذوب داستان خود می‌کند که آن‌ها نتوانند لحظه‌ای از آن چشم بردارند. از آنجایی که سریال ترکیبی عالی از سریال پلیسی و ژانر ترسناک است، The Outsider در حفظ سطح فزاینده‌ای از تعلیق از ابتدا تا انتها، کار واقعاً چشمگیری انجام می‌دهد.

۸. The Twilight Zone (۱۹۵۹ – ۱۹۶۴)

منطقه گرگ و میش مکانی است که می‌تواند در هر زمان، در هر مکان و در هر حالتی وجود داشته باشد، اما همیشه زمانی اتفاق می‌افتد که انتظارش را ندارید. وقتی در دنیای فرصت‌های بی‌حد و حصر هستید، مراقب آنچه می‌گویید و انجام می‌دهید باشید. انتخاب درست ممکن است به شما اجازه فرار دهد، شاید با شادی و رفاه بیشتر. انتخاب‌های اشتباه اغلب منجر به جنون، مرگ یا ابدیتی می‌شود که در این قلمرو زندانی شده است.

سبک غیرمعمول راد سرلینگ (Rod Serling) به سریال منطقه گرگ و میش شخصیتی متفاوت و هیجان انگیز بخشید که همیشه آن را در میان بهترین برنامه‌های تلویزیونی کلاسیک قرار می‌دهد. منطقه گرگ و میش با تلاش برای ارائه سرگرمی با کیفیت بالا و محتوایی تامل برانگیز، با آزمایش طیف گسترده‌ای از داستان‌ها و محتواها، ریسک می‌کند و خطرات را به جان می‌خرد. منطقه گرگ و میش نمونه‌ای معروف از ترکیب بی‌نقص ترس، رمز و راز و دسیسه است.

۹. Midnight Mass (۲۰۲۱)

ورود یک کشیش کاریزماتیک و بازگشت یک مرد جوان باعث تشدید اختلافات موجود در یک روستای جزیره‌ای منزوی می‌شود. هنگامی که کشیشی به نام پل همزمان با اتفاقات وهم‌آور و به ظاهر معجزه‌آسا به جزیره کروکت می‌رسد، شور و هیجان مذهبی جدیدی جامعه را فرا می‌گیرد. اما آیا این معجزات ممکن است بهایی داشته باشند؟

Midnight Mass موفق می‌شود فضایی چنان سرد و ترسناک ایجاد کند که حتی تماشاگران در خانه‌هایشان، مو به تنشان سیخ شود. سریال یک فصلی مایک فلنگن با ترکیب ژانر معمایی و ترسناک، نگاهی وهم انگیز و خطرناک به دین و نحوه چنگ زدن مردم به آن دارد.

۱۰. Yellowjackets (۲۰۲۱ – )

سریال جلیقه زردها (Yellowjackets) درباره یک تیم فوتبال با استعداد دبیرستانی است که به بازماندگان (غیر) خوش شانس سقوط هواپیما در مکانی دورافتاده در کانادا تبدیل می‌شوند. در اعماق این جنگل دورافتاده، دختران جوان رفته رفته از یک تیم متحد به یک فرقه وحشی تبدیل می‌شوند. داستان بین دنیای امروزی این بازماندگان و تلاششان برای سر و سامان دادن به زندگیشان و گذشته جا به جا می‌شود. این سریال پر از رازهایی است که فصل اول آن هنوز پاسخ نداده است.

با فضایی مشابه رمان سالار مگس‌ها، سریال جلیقه زردها داستانی در مورد گروهی از دختران است که سعی دارند زنده بمانند. متأسفانه، آنها به بهترین شکل این کار را انجام نمی‌دهند. این اثر در سه جدول زمانی مختلف به تصویر کشیده می‌شود. هنگامی که دختران تصادف می‌کنند و شروع به یادگیری نحوه زنده ماندن می‌کنند، تجربیات بازماندگان در زمان حال و فلاش بک‌های آن‌ها از زمانی که یک فرقه تمام عیار در جنگل بودند. جلیقه زردها سریالی پر از رمز و رازها و رویدادهای هولناک است که اجازه نمی‌دهد بیننده چشم از آن بردارد.