ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از ویجیاتو انتخاب کنید.

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
اصلا راضی نیستم
واقعا راضی‌ام
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر ویجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

سریال Last of Us
دسته بندی عمومی

قسمت ۸ سریال The Last of Us قلبتان را شکست؟ بیایید درباره آن صحبت کنیم

هفته‌ای دیگر و یک قسمت ویرانگر دیگر از سریال The Last of Us. این سریال پس از اینکه ما را با داستان غم انگیز الی (بلا رمزی)، مرگ شخصیت‌های بی‌شمار و جراحت خطرناک جوئل (پدرو ...

سارا میرجوادی
نوشته شده توسط سارا میرجوادی | ۱۷ اسفند ۱۴۰۱ | ۱۳:۰۰

هفته‌ای دیگر و یک قسمت ویرانگر دیگر از سریال The Last of Us.

این سریال پس از اینکه ما را با داستان غم انگیز الی (بلا رمزی)، مرگ شخصیت‌های بی‌شمار و جراحت خطرناک جوئل (پدرو پاسکال) نابود کرد، این بار تصمیم گرفت با معرفی نفرت انگیزترین و شرورترین شخصیت بازی، دیوید (اسکات شپرد) ما را بیش از پیش به ورطه‌ی بی‌انتهای بدبختی پرتاب کند.

دیوید واعظ و رهبری کاریزماتیک است که جامعه‌ای از بازماندگان در سیلور لیک را رهبری می‌کند. کسانی از ما که قبلاً این بازی را انجام داده‌اند، می‌دانند که او یک آدم‌خوار خشن است، موضوعی که در قسمت ۸ «When We Are Need» فاش می‌شود. از تلاش برای جلب اعتماد الی تا حمله وحشیانه‌اش به او، دیوید (و بازی کاملاً تکان دهنده شپرد در این نقش) نگران‌ کننده‌ترین و پرالتهاب‌ترین قسمت از سریال The Last of Us را ارائه می‌دهد. در واقع این قسمت آنقدر آزاردهنده بود که مجبور شدم آن را چندین بار متوقف کنم تا فریاد بزنم و بتوانم ترس و اضطرابم را پردازش کنم.

در اینجا، به ترتیب، هر بار که قسمت هشتم سریال The Last of Us من را تا حد زیادی غمگین یا مضطرب کرد آمده است:

وقتی دیوید می‌گوید که او و دیگران در سیلور لیک نمی‌توانند اجساد را در زمین دفن کنند چون زمین یخ زده است

پرچم قرمز شماره یک درست در ابتدای قسمت هشتم اتفاق می‌افتد، زمانی که دیوید مراسم تشییع جنازه الک، یکی از ساکنان سیلور لیک را برگزار می‌کند. کسی که جوئل او را در پایان قسمت ششم کشت. پس از پایان موعظه دیوید، دختر الک، هانا (سونیا ماریا چیریلا) می‌پرسد که چه زمانی می‌توانند او را دفن کنند. به گفته دیوید، آنها نمی‌توانند او را تا بهار دفن کنند، زیرا زمستان زمین را برای حفاری بسیار سخت کرده است.

با این حال، به عنوان کسی که با این بازی آشنا هستم، از قبل می‌دانستم که دیوید و جامعه‌اش به آدم‌خواری روی آورده‌اند، بنابراین این بلافاصله زنگ‌های هشدار را در ذهن من به صدا درآورد. آیا آنها واقعاً جسد الک را تا بهار نگه می‌دارند؟ یا قرار است از آن برای رفع گرسنگی خود استفاده کنند؟ وقتی صحبت از نشانه‌های پنهان آدمخواری به میان می‌آید، زنگ‌های خطر درست در همین لحظه به صدا درمی‌آیند.

وقتی زخم عفونی جوئل را می‌بینیم

بلا رمزی و پدرو پاسکال در سریال The Last of Us.

من هرگز دوست ندارم زخم های عفونی ببینم، اما وقتی خبردار می‌شوم که زخم عفونی روی شکم شخصیتی است که عاشقش شده‌ام، قطعاً حالت تهوع بیشتری به من دست خواهد داد. این حالت تهوع و اضطراب برای الی قطعاً بسیار بدتر است چرا که او باید راهی برای بهبود حال همسفر خود پیدا کند و هر دوی آنها را در زمستانی بی‌رحم زنده نگه دارد. مشکل دیگرشان هم حضور گروهی از بازماندگان بسیار گرسنه است که ممکن است از تازه واردها و شکم‌های خالیشان استقبال خیلی خوبی نکنند.

وقتی دیوید و جیمز گوزنی که الی به آن شلیک کرده است را پیدا می‌کنند

کورسو امیدی مبنی بر اینکه الی با دیوید یا سرسپرد‌ه‌اش جیمز (تروی بیکر) روبه رو نخواهد شد، زمانی که آن‌ها گوزنی را که الی به ضرب گلوله به قتل رسانده پیدا می‌کنند، از بین می‌رود. (یادداشت جانبی: بارک الله، الی!) علیرغم چهره شجاعی که الی از خودش نشان می‌دهد و با آن دیوید و جیمز را تهدید می‌کند، ما به شدت از خطری که او در آن قرار دارد آگاه هستیم.

وقتی دیوید می‌گوید که او می‌داند الی و جوئل چه کسانی هستند

وقتی یک مرد ترسناک به شما بگوید: «من معتقدم هیچ چیزی بدون دلیل اتفاق نمی‌افته.» یعنی باید بلافاصله از او دور شوید و تلاش کنید هرگز او را نبینید. بنابراین وقتی دیوید این را به الی می‌گوید، زنگ‌های هشداری که در طول قسمت به آرامی به صدا درآمده‌اند، ناگهان با شدت بیشتری فریاد می‌کشند. وقتی دیوید مرگ الک را از منظر جامعه‌اش بازگو می‌کند و از قاتل او - که ما متوجه شدیم جوئل بود - به عنوان یک «مرد دیوانه» یاد می‌کند، ترسمان بیشتر هم می‌شود. وقتی دیوید می‌گوید که قاتل الک با دختر بچه‌ای سفر می‌کرد، دو هزاری همه می‌افتد. او در تمام این مدت می‌دانست که الی کیست! و من هم واقعاً‌ دلپیچه گرفته‌ام. فرار کن، الی! فرار کن!

وقتی یکی از آدم‌های دیوید ادعا می‌کند که گوشت گوزن آورده است

پس از جدال پرتنش دیوید-جیمز-الی - که خوشبختانه با دریافت داروهای مورد نیاز الی برای نجات جوئل به پایان رسید - ما برای آدمخواری نه چندان آشکار، به سیلور لیک برمی‌گردیم. یکی از آدم‌های دیوید مقداری گوشت که تازه به نظر می‌رسد (و مقدارش هم زیاد است!) را برای پخت و پز استفاده می‌کند. وقتی از او پرسیده می‌شود که این چه گوشتی است، با مکثی بیش از حد طولانی پاسخ می‌دهد: «گوشت گوزن.» ارواح عمه‌ات دوست عزیز.

وقتی دیوید و جیمز آهو را به سیلور لیک برمی‌گردانند

سریال Last of Us
اسکات شپرد در سریال The Last of Us.

اگر هنوز امیدوار بودید که گوشت موردنظر در واقع گوشت آهو یا گوزنی که الی شکار کرد بوده باشد، این لحظه کل آن فانتزی را نابود می‌کند. دیوید و جیمز جسد حیوان را دوباره به استیک‌خانه تاد می‌کشانند و این سوال در ذهن ما ایجاد می‌شود: «این افراد واقعاً چه گوشتی می‌خورند؟» مطمئناً گوزن نیست. راستی آیا اخیراً کسی جسد الک را دیده است؟

وقتی دیوید هانا را می‌زند

The Last of Us در حال حاضر دلایل زیادی به ما داده است که به دیوید اعتماد نکنیم و زمانی که او به هانا گفت که الی و جوئل را بکشد، این وحشت تشدید می‌شود. بدرفتاری به خودی خود وحشتناک است، اما وقتی دیوید در کنار هانا زانو می‌زند و به او دست درازی می‌کند، اوضاع بدتر می‌شود. او به هانا می‌گوید که او همیشه یک پدر خواهد داشت و اضافه می‌کند: «وقتی پدرت صحبت می‌کنه، باید بهش احترام بذاری.» با شنیدن چنین جمله‌ای از طرف یک واعظ، ممکن است انتظار داشته باشید که منظور از پدر خدا باشد، اما بر اساس دیالوگ دیوید، به نظر می رسد که او دارد فقط در مورد خودش صحبت می‌کند.

وقتی همه گوشتی را که ما می‌دانیم گوشت گوزن نیست، تناول می‌کنند

اکنون که The Last of Us از هویت کثیف دیوید پرده برداشته است، ما می‌توانیم نفس راحتی بکشیم، درست است؟ نخیر! هنوز نمی‌دانیم آن گوشت مرموز از کجا آمده است. به زودی، ساکنان سیلور لیک چیزی را که احتمالاً فکر می‌کنند گوشت گوزن است در دهان خود خواهند ریخت. این صحنه تقریباً در سکوت کامل پخش می‌شود: تنها چیزی که می‌شنویم صدای تلق تلوق دیوانه‌وار ظروف نقره‌شان است. این تصویری ترسناک از استیصال جامعه است که باعث ایجاد حس دهشتناکی می‌شود.

وقتی دیوید و افرادش برای شکار الی و جوئل برمی‌گردند

کل این سکانس حکم یک حمله قلبی را دارد که قرار است به زودی اتفاق بیافتد. تلاش الی برای دور کردن همه این افراد - که اتفاقاً مسلح هم هستند - از جوئل. از طرفی دیگر جوئل که هنوز در حال بهبودی است متوجه می‌شود که باید بجنگد. اوضاع برای قهرمانانمان هرگز انقدر وخیم نبوده است. سپس، افراد دیوید قبل از اینکه او میانجیگری کند، به سوی الی تیراندازی می‌کنند. باورم نمی‌شد اما این بار از دیدن دیوید خوشحال شدم… البته تا زمانی که او یک الی بیهوش را در آغوش گرفت و به سیلور لیک برگرداند. از الی دور شود مرتیکه!

زمانی که الی در قفس از خواب بیدار می شود و دیوید سعی می‌کند او را جذب کند

گیر افتادن در قفس به اندازه کافی ترسناک است، اما گیر افتادن در قفس در حالی که مردی که شما را آنجا گذاشته سعی می‌کند شما را متقاعد کند که نوعی قهرمان است حتی بدتر است. مخمصه‌ای که الی در آن گیر کرده است با تلاش‌های دیوید برای شست و شوی مغزی او تهوع آورتر می‌شود. دیوید به الی می‌گوید که او را نجات داده و می‌تواند از او محافظت کند - اما ما دیدیم که او چگونه با زنان جوان تحت مراقبت خود رفتار می‌کند و هیچ‌کس لیاقت چنین رفتارهایی را ندارد.

وقتی الی گوش بریده انسان را می بیند

زمانی که الی گوش بریده شده انسانی را در کف اتاقی که در آن نگهداری می‌شود، می‌بیند، آدمخوار بودن دیوید و دار و دسته‌اش رسمی می‌شود. در بازی این حقیقت با خشونت بیشتری برملا می‌شود. اتفاق وحشتناک‌تر دیگر اعتراف خونسردانه دیوید به این است که گروهش انسان‌ها را می‌خورند… و این را همه در سیلور لیک نمی‌دانند! خوراندن گوشت کسی به دوستان و خانواده‌‌اش بدون اطلاع آن‌ها بسیار وحشتناک است، لعنت به زنده ماندن.

وقتی دیوید الی را با خودش مقایسه می کند

سریال Last of Us

آخرین چیزی که می‌خواهید از یک آدم‌خوار که شما را در قفس نگه می‌دارد بشنوید این است: «تو مرا یاد خودم می‌اندازی». با این حال این دقیقا همان چیزی است که دیوید به الی می‌گوید. این تلاشی دیگر از سوی دیوید برای شست و شوی مغزی الی و کشیدن الی به سمت خودش است.

دیوید به الی می‌گوید: «تو قلب خشنی داری و من درکش می‌کنم. من همیشه قلبی خشن داشتم و برای مدت طولانی باهاش مبارزه کردم.» با این کار، دیوید خود را به عنوان خطرناکترین فردی که الی تاکنون با آن روبه رو شده است، نشان می‌دهد. در این مرحله از اپیزود، نفسم دیگر بالا نمی‌آمد. غافل از اینکه اوضاع از این بدتر هم خواهد شد!

وقتی دیوید در مورد قارچ‌ها صحبت می‌کند

طبق شواهد، دیوید پس از پایان جهان حقیقت را در خدا پیدا نکرد. در عوض، او آن را در قارچ‌ها پیدا کرد - همان چیزی که استقلال بدنی را از شما سلب می‌کند، شما را مجبور می‌کند اطرافیانتان را بکشید و ظاهری بیمارگونه و کریه به شما می‌دهد.

دیوید از الی می‌پرسد: «کوردیسپس چه کار می‌کند؟ آیا شیطانی است؟ نه. مثمر ثمر است، تکثیر می‌شود. فرزندانش را تغذیه می‌کند و از آنها محافظت می‌کند و اگر لازم باشد با خشونت آینده‌اش را تضمین می‌کند. عشق می‌ورزد.» کل سخنرانی او به تعصبی وهم انگیز آغشته شده است، اما آنچه ترسناکتر است این است که حقیقتی در آن وجود دارد. تمرکز دیوید روی «عشق» کوردیسپس به بوسه قارچی بازمی‌گردد که بین تس و یکی از افراد آلوده در قسمت دوم دیدیم.

با این حال، ترسناک‌تر از همه این‌ها، لحن دیوید هنگام ادای این سخنرانی است. لحنی که هم الی و هم ما را آزار می‌دهد. بین این لحظه و لحظه‌ای که او به هانا صدمه می‌زند، بیشتر و بیشتر آشکار می‌شود که دیوید زنان جوان جامعه خود را شکار می‌کند.


صحنه بین دیوید و الی با اصرار شوم دیوید بر شبیه بودن او و الی ادامه می یابد. دیوید به الی می‌گوید: «من یک چوپان هستم که توسط گوسفندان احاطه شده است و تنها چیزی که می‌خواهم یک انسان در حد خودم است. یک دوست.» دیوید آینده‌ای را می‌بیند که در آن او و الی می‌توانند سیلور لیک را با هم رهبری کنند. تهوع آور است.

وقتی دیوید دستش را روی قفس الی می‌گذارد

دیوید در حالی که انگشتانش را دور میله‌های قفس الی حلقه می‌کند، ادامه می‌دهد: «به این فکر کنید که می‌توانیم با هم، چه کارهایی انجام دهیم. ما اینجا را با هم می‌سازیم.» دست درازی متجاوزانه او بدون شک مشمئز کننده است. چیزی که ما را می‌ترساند اما لحظه‌ای است که الی دستش را به سوی دیوید دراز می‌کند.

وقتی لحن دیوید تغییر می‌کند

خوشبختانه، الی دست دیوید را خوانده است. معلوم می‌شود که هدف الی از گرفتن دست دیوید این بود که انگشتش را بشکند و کلیدها را از او بگیرد. تقریباً هم جواب می‌دهد! متأسفانه، دیوید تلاش او برای فرار را خنثی می‌کند. بله، جمله «به آنها بگو الی دختر کوچکی است که انگشت لعنتی تو را شکست!» از سوی الی، دیالوگی بی‌نظیر و دهن پرکن است. اما جواب دیوید به ما یادآوری می‌کند که چه کسی اینجا قدرت را در دست دارد. «چی گفته بودی؟ قیمه قیمه؟»

وقتی جوئل اجساد آویزان را می بیند

گوش بریده شده انسان فقط پیش غذایی بود (متاسفم) برای غذای اصلی (با عرض پوزش)، که می‌شود همان سه جسدی که جوئل در سیلور لیک پیدا می‌کند. راستش را بخواهید، مکالمه دیوید و الی آنقدر نگران کننده است که تقریباً آدم خواری را فراموش کرده بودم، اما این منظره وحشتناک (و حالت تهوع ناشی از آدمخواری که به من دست می‌دهد) دوباره این موضوع را یادم می‌اندازد.

وقتی دیوید و جیمز سعی می کنند الی را بکشند

سریال Last of Us
تروی بارکر در نقش جیمز.


سکانسی که دیوید و جیمز الی را روی میز قصاب پرتاب می‌کنند، سکانسی است که در آن الی بیشتر از هر صحنه دیگر به مرگ نزدیک می‌شود. فکر سریع الی برای فاش کردن آلوده بودنش، زمان کافی برای کشتن جیمز و فرارش را فراهم می‌کند. البته باید اعتراف کنم که صدای ساطور دیوید حسابی مرا ترساند.

وقتی دیوید الی را دنبال می‌کند

اگر هنوز به شواهد بیشتری نیاز دارید که نشان دهد دیوید مستقیماً شیطان صفت است، بیایید به رویارویی او با الی در رستوران تاد نگاهی بیاندازیم. ساختمان در اطراف او در حال سوختن است، با این حال تنها چیزی که او به آن اهمیت می‌دهد این است که الی شکار کند. صدای مشمئز کننده دیوید، نحوه‌ای که اسم الی را به زبان می‌آورد و صدایش وقتی می‌گوید: «تو نمی‌دونی من چقدر خوبم!» تا مدت‌ها کابوس‌های من را تحت الشعاع قرار خواهند داد.

اما بدترین چیزی که دیوید در این موش و گربه بازی به زبان می‌آورد این است: «من نظرم را تغییر دادم. تصمیم گرفتم تو به یک پدر نیاز داری. پس من نگه‌ات می‌دارم و ادبت می‌کنم.» این نه تنها عواقب وحشتناک گرفتار شدن را برای الی روشن می‌کند، بلکه خطر مشاجره قبلی دیوید با هانا را نیز تشدید می‌کند. ما می‌دانیم که او قصد دارد با الی چه کند، اما دیوید با زنان جوان دیگری که به آن‌ها گفته که او را به عنوان یک پدر قبول کنند، چه کرده است؟

وقتی دیوید و الی برای آخرین بار با هم روبه رو می شوند

سریال The Last of Us تا حد زیادی از تهدید خشونت جنسی علیه الی اجتناب می‌کند، اما این نکته در این قسمت و به خصوص در آخرین لحظات دعوای الی با دیوید تغییر می‌کند. دیوید الی را در حالی که آتش در اطرافش موج می‌زند به زمین می‌اندازد و به او می‌گوید: «فکر می‌کردم فهمیدی. دعوا و خشونت بخشی است که من بیشتر از همه دوست دارم.» سپس در یک یادآوری نگران کننده از سخنرانی خود در مورد قارچ‌ها می‌گوید: «نترس، در عشق ترسی وجود ندارد.»

خوشبختانه سریال The Last of Us بیشتر از این چیزی را نشان نمی‌دهد، اما این تهدید کافی است تا این قسمت عنوان وحشتناک‌ترین قسمت را به خود اختصاص دهد. در آخرین شات از صورت دیوید، که توسط آتش قاب شده است، او را به عنوان یک هیولای بی‌چون و چرا می‌بینیم و زمانی که الی چند لحظه بعد بارها و بارها با ساطور به او ضربه می‌زند، احساس آرامش می‌کنیم.

وقتی جوئل الی را لمس می‌کند و الی فریاد می‌کشد

در حالی که قتل بسیار خونین دیوید توسط الی پایانی درخوری برای یک شخصیت نفرت انگیز است، اما برای خود الی نیز بسیار آسیب زا است. الی خون آلود، از نفس افتاده و وحشت زده‌ای که ما می‌بینیم از استیک هاوس تاد بیرون می‌آید، بسیار متفاوت از دختری است که ما می‌شناسیم. همان دختری که عاشق خواندن کمیک و شوخی‌های احمقانه است. هیچ جا آسیب دیدگی او واضح‌تر از زمانی نیست که جوئل او را از پشت می‌گیرد و او فریاد می‌کشد که به او دست نزند.

وقتی بالاخره متوجه می‌شود که جوئل است، نمی‌تواند حرف بزند، با این حال با تمام وجودش جوئل را در آغوش می‌گیرد. این در آغوش گرفتن ناامیدانه همراه با صدای ملایم جوئل که می‌گوید :«چیزی نیست، دختر عزیزم.» یکی از دلخراش‌ترین لحظاتی است که The Last of Us تاکنون ارائه کرده است. الی در «When We Are in Need» از جهنم عبور می‌کند و اگرچه او دوباره به همسفر خود می‌پیوندد، این تجربه در آینده این شخصیت تاثیرات غیرقابل بازگشتی خواهد داشت.

دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید
مجموع نظرات ثبت شده (5 مورد)
  • ironboy134
    ironboy134 | ۱۸ اسفند ۱۴۰۱

    بغیر از اون صحنه ای که الی با تبر دیوید رو میکشه بقیش چیز خاصی نبود

  • leonskenedy
    leonskenedy | ۱۷ اسفند ۱۴۰۱

    لحظه ای که ما دیوید رو از پشت و در آتش می بینیم و دیالوگ جوئل(چیزی نیست دختر عزیزم) با اختلاف خفن ترین لحظات این قسمت بودن

  • TheGuy
    TheGuy | ۱۷ اسفند ۱۴۰۱

    دقت کردید چوئل و الی دارن شبیه دیوید میشن؟
    شیوه های شکنجه و سلاخی ای که قهرمانان داستان دارن استفاده می کنند روز به روز بیشتر داره سبب فساد روحشون میشه.
    تعداد قتل هاشون از دستشون داره خارج میشه.
    مخصوصا الی دیگه داره کار هایی رو می کنه که توی خواب هم نمی دید انجام بده.
    به شدت امیدوارم کارگردان به این مسئله بپردازه که سلاخی نهایی ای که الی انجام داد چقدر برای یک انسان معمولی ویرانگر هست.
    و فراموش نکنید دیوید وقتی به دنیا اومد که شرور به دنیا نیومد؛ حجم زشتی هایی که دید و وحشی گری هایی که خودش و دیگران مرتکب شدند هر غلطی رو برای اون راحت کرد.
    کاش کارگردان از زیر پرداختن به این مسائل در نره.

    • Death Lake
      Death Lake | ۱۷ اسفند ۱۴۰۱

      خب منطقیه ، داستان تو یه دنیای آخر الزمانی جریان داره و آدما برای زنده موندن دست به هر کاری میزنن . به علاوه ، جوئل برای الی حاضره هر کاری کنه به همین دلیل آدم های زیادی رو میکشه و الی هم از بچگی سختی های زیادی دیده و خشونت زیادی داره

      • casinooo.blogfa.com
        casinooo.blogfa.com | ۱۸ اسفند ۱۴۰۱

        راستش این استدلال غلطیه که بگیم شرایط میتونه اخلاقیات رو نابود کنه

مطالب پیشنهادی