جاستین رویلند خالق Rick & Morty از اتهامات تبرئه شد
جاستین رویلند، خالق سریال محبوب ریک و مورتی (Rick & Morty) که مدتی پیش برای رسیدگی به اتهاماتی نظیر خشونت خانگی، زندانی کردن غیرقانونی و کلاهبرداری به دادگاه فرا خوانده شده بود، اکنون توسط قاضی ...
جاستین رویلند، خالق سریال محبوب ریک و مورتی (Rick & Morty) که مدتی پیش برای رسیدگی به اتهاماتی نظیر خشونت خانگی، زندانی کردن غیرقانونی و کلاهبرداری به دادگاه فرا خوانده شده بود، اکنون توسط قاضی بیگناه اعلام شده و باید عملا پرونده قضایی او را خاتمه یافته بدانیم.
دادگاه به دلیل عدم وجود مدارک کافی جهت اثبات اتهامات وارده رویلند را تبرئه کرد. پس از این اتفاق، خالق ریک و مورتی به فضای مجازی آمد و طی پستی مفصل برای نخستین بار سکوت خود را شکست. رویلند در پست خود نوشت:
همیشه میدانستم این ادعاها نادرست است - و شک نداشتم چنین روزی فرا خواهد رسید. شکرگزارم که این پرونده خاتمه یافت، اما همزمان از دروغهای وحشتناکی که به من در این مدت نسبت داده شد بسیار شوکزده هستم. بیشتر از همه، خیلی ناامید شدم که خیلی از افراد به سرعت مرا مورد قضاوت قرار دادند، بدون اینکه از حقایق آگاه باشند؛ آن هم براساس صحبتهای فردی پر از نفرت که میخواست پروسه اثبات ادعاهایش را دور بزند و من را «کنسل» کند.
اینکه ممکن است حتی فقط مقداری در انجام این کار موفق شده باشد، شرمآور است. اکنون که پرونده قضایی بسته شده من مصمم هستم که روبهجلو حرکت کنم و روی پروژههای خلاقانه و بازگرداندن اعتبار و نام خود متمرکز شوم.
متاسفانه جاستین رویلند اکنون شرایط خیلی خوبی ندارد و بخش اعظمی از دستاوردهای زندگیاش را از دست داده؛ بلافاصله پس از عمومی شدن اتهامات به او، شبکه ادالت سوییم و همچنین Hulu همکاری خود را با وی قطع کردند. خالق ریک و مورتی همچنین مجبور شد از استودیو سازنده بازی High on Life که خودش تاسیس کرده بود، استعفا دهد.
چطوری پی سی گیمینگ رو تمیز کنیم؟
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
من نمیخوام قضاوت کنم ولی اینکه تبرئه شده دلیل نمیشه بیگناه بوده شاید اون افراد نتونستن مدرک کافی پیدا کنن و طبق قانون حق با رویلنده ولی اتهامات واقعی بوده باشه
اما بازم امکان داره اون افراد دروغ گفته باشن و نمیشه قضاوت کرد
مبحث پارادایم به شدت مبحث طولانی و پیچیده ای هست.
و مغروق در در مطالعات فلسفی، روانشناسی، جامعه شناسی هست. (و حتی دانشمندان هم درست نمی تونند تمام ابعادش را توضیح دهند. چرا که از جامعه شناسی حکم نظریه های اجتماعی، در روان شناسی حکم نوع بینش و در فلسفه مخلوطی از هر دو هست.)
اما خیلی ساده و در یک عبارت معنی اش کنم می شود:
《عینک رنگی》
فرض کنید شما یک عینکی دارید که هر چیزی را سبز نشان می دهد!
حال من یک موز میگیرم جلویتان.
موز سبز است یا زرد؟
در واقعیت روزمره، زرد، در واقعیت شما، سبز.
حال بر چه اصرار کنیم؟
شما گیر بدهید که سبز می بینید یا من گیر بدهم که زرد می بینم؟
(نظرتان چیست که بحث را یکم پیچیده تر کنیم؟)
شما وقتی چیزی را می بینید یعنی آن رنگ نیست!
یعنی آن پرتو و رنگی که به چشم شما می رسد همانی است که بازتابیده شده و اصلا آن چیز آن رنگی که شما می بینید نیست.
پس یک موز در عالم واقعیت هر رنگی است به جز زرد!
(خب حالا یک گام جلوتر برویم.)
شما اصرار می کنید موزی که جلویتان است سبز است؛ من اصرار می کنم زرد است؛ این وسط واقعیت محض می گوید موز هر رنگی است به جز زرد.
حال کدام واقعیت ارزش دارد؟
واقعیت عوام؟ (منی که با پاراداریم عموم نگاه می کنم.)
واقعیت خواص؟ (شمایی که با پارادایم مخصوصتون دارید نگاه می کنید.)
واقعیت محض؟ (علم محض.)
مبحث رفتار های غریزی خشونت آمیز در واقعیت عوام چیز جدید و عجیبی نیست.
چه زن به مرد
چه مرد به زن
چه والدین به فرزندان
چه فرزندان به والدین
و از لحاظ واقعیت محض و علم، داد زدن، دعوا کردن، سیلی زدن و... به شدت رفتار های غریزی عادی ای هست و راه قطعی جلوگیری ازش وجود نخواهد داشت؛ راهی برای جرم اعلام کردن یک دعوا وجود نخواهد داشت.
(مهم این است که وقتی این اتفاق افتاد به سرعت با عذرخواهی و آشتی جویی اثرات این قضیه از بین برود.)
و حال می رسیم به دیدگاه خواص:
METOO یا کارزار فشار حداکثری فمینیست ها.
درسته که در دیدگاه جنابان فمینیست دعوا خشونت خانگی است؛ اما دادگاه هر چه گشت نتوانست چیزی را پیدا کند که دعوا را به خشونت خانگی ربط دهد.
حال با توجه به گوناگونی پارادایم ها، آیا صلاح است سلاحی به خطرناکی METOO در دست یک گروه خاص باشد؟
یک توئیت مزخرف => نابودی آنی و فوری یک فرد...
باورم نمیشه نشستم همشو خوندم
و حس می کنی خیلی چرت و پرت بود. نه؟?
احساس میکنم یه صفحه از این کتابای زرد بود
جنبش های فمنیسم دست یسری افراد اقتصاد دان و سیاسی افتاده، فمنیسم رسما شده بستر ساخت یسری موج برای تبلیغات و بازار یابی، به حدی ارزش هاشون فراموش شده که حتی اشارهای به کسی که جنبش فمنیسم رو شَست و خردهای سال پیش با کتابش (جنس دوم) شروع کرده نمیشه.. چرا؟ چون اون کتاب رسما ۸۰۰ صفحه بوده، یه بازار یاب میدونه که مردم عادی (بالای ۸۰ درصد جمعیت) نمیان سراق همچین چیز عضیمی، فوقش یه خط شعار بخونن…
پ.ن: پیشنهاد میکنم که حتما یه تحقیقی درمورد سیمون دوبووآر و کتاب معروفش “جنس دوم” انجام بده، رسما هرچیزی که لازم هست درمورد تبعیض جنسیتی و sexualization بدونی درونش هست، تمام شعار ها و بازی با کلمات فمنیسم الانه، جلوش چیزی حساب نمیشه، به جرعت میگم که با جربزه ترین فیلسوف و اگزیستانسیالیست هست.
دمت گرم
چقدر تایپ کردی :/
فیلسوف جدید
سلاحی به خطرناکی metoo واقعا حقه این عبارت
یک فرد:یک مرد
فمینیسم امروزی رو فقط زباله دان تاریخ میطلبه و نه چیز دیگه
اقا جدی فک کنم شما فیلسوف ویجیاتویی هر جایی میرم خیلی زیبا تفسیر کردیو توضیح دادی دمت گرم
قربونت عزیز?
البته من رشتم تجربیه؛ انسانی رو از سر علاقه دنبال می کنم.
چه جالب من رشته ی مورد علاقم انسانیه سال دیگه انتخاب رشته باید بکنم
نشون میده که چقدر راحت عموم مردم تحت جَو هستن
و از اون ور رسانه ها گشنه/ترسیده این جَو
هنوزم میگم
اگر بخوام دوبله انگلیسی ببینم
فقط صدای رویلند
نام نیکو گر بماند ز آدمی
به کزو ماند سرای زر نگار
( البته ایشون دیگه سرای زر نگار که هیچی ، یه کلبه خرابه هم دیگه بیچاره نداره )
خب باید اون کسی رو که این اتهامات رو بهش زده مثل امبر هرد مجازات کنن تا غرامت بده
یک درصد هم خیال نکن کسانی که این اتهامات رو میزنند مجازات بشن. اگر دادگاه جانی دپ هم رسانهای نمیشد الان امبرهرد راحت داشت کارش رو میکرد و با استودیوها قرارداد میبست. در مورد جاستین رویلند هم هرچقدر جانی دپ نقشهایی که ازش گرفتند و جایگاهی که داشت رو دوباره بدست آورد این هم میاره. اگر ذرهای عدالت در «کنسل کالچر» بود که دیگه نمیشد ازش مثل سلاح استفاده کرد.
مطمئن بودم واییی خیلی خوشحالم لعنت به هولو و ادالت سوییم
خدا کنه به سرنوشت کلیف بلیزیسکی دچار نشه که بندهخدا کلا گیم رو ول کرد !
یکم بی ادبی هستش ولی باید بگم این موضوع رو
حالا که تبرئه شد
همه اینایی که بهش تهمت زدن اخراجش کردن میرن کف پاش رو می لیسن درست مثل جانی دپ