نقد فیلم Beau Is Afraid | بو میترسد
اثری جنجالی اما بدیع، جایی که کارگردان جوان نشان میدهد هنوز زود است که بتوان یک سبک واحد را به او نسبت داد و برچسب فیلمساز تمام مؤلف را به او چسباند؛ در جدیدترین فیلم ...
اثری جنجالی اما بدیع، جایی که کارگردان جوان نشان میدهد هنوز زود است که بتوان یک سبک واحد را به او نسبت داد و برچسب فیلمساز تمام مؤلف را به او چسباند؛ در جدیدترین فیلم آری استر چیزی برای خندیدن و ترسیدن وجود دارد، اما آیا میتوان آن را یک فیلم کمدی ترسناک خطاب کرد؟! برای یافتن پاسخ و آشنایی بیشتر با بررسی و نقد فیلم Beau Is Afraid همراه ویجیاتو باشید.
- «بو میترسد» / Beau is Afraid
- ژانر: کمدی ترسناک
- به کارگردانی: آری استر
- بازیگران: واکین فینیکس، پارکر پوزی، کایل راجرز، ایمی رایان، ناتان لین، مایکل گاندولفینی
- سال انتشار: ۲۰۲۳
- صفحه IMDb
خلاصه داستان: پس از مرگ ناگهانی مادرش، مردی ملایم اما مضطرب با تاریکترین ترسهایش روبرو میشود و اودیسهای حماسی و کافکایی را در بازگشت به خانه آغاز میکند.
فیلمسازی رویایی برای یک چشم انداز خستهکننده
در شروع این نقد و بررسی این پرسش را مطرح کردم که آیا «بو میترسد» به عنوان سومین فیلم بلند آری آستر، فیلمی ترسناک است یا کمدی؟! بهترین پاسخی که میتوانم بدهم «بله و نه» است. وقتی فیلمی را به عنوان یک «کمدی ترسناک» توصیف میکنید، معمولاً به چیزی مانند «شان میمیرد» یا «کلبهای در جنگل» فکر میکنید. حتی شاید «شکارچیان ارواح» یا «بیتل جویس» در انتهای طیف با محوریت کمدیتر، یا احتمالاً «برو بیرون» یا «روانی آمریکایی» با محوریت وحشت.
اما فیلم «Beau Is Afraid» واقعاً با هیچ یک از این قالبها سازگار نیست. شوخیهای کافی در فیلم برای توصیف آن به عنوان کمدی وجود دارد، اما آنقدر آزاردهنده است که ترسناک محسوب میشود، و آن لحظات ترسناک چنان پوچ است که گاهی کمدی بودن را نیز به سخره میگیرد. بنابراین، اگر بخواهم این فیلم به ظاهر غیرقابل تعریف را به یک ژانر سنجاق کنم، «بو میترسد» را به عنوان «سینمای اضطراب» در امتداد آثاری چون «یک مرد جدی» برادران کوئن، «شیوا بیبی» یا «جواهرات تراشنخورده» برادران سفدی تعریف میکنم. البته این اثر به افراط بیشتری کشیده شده است.
این فیلم آری استر نشان دهنده سه ساعت بدون وقفه استرس، روان رنجوری، و آسیبهای خانوادگی و موروثی است که با عناصر طنز تحقیرآمیز و سوررئالیسم خود حواس مخاطب را پرت میکند، اما در این اصل ساختار برای ایجاد احساس بد در شما طراحی شده است. در نتیجه تحسین تلاش هنری باورنکردنی که شخص آری استر در فیلم انجام داده به همان اندازه آسان است که دیگر هرگز نخواهید یک بار دیگر آن را تماشا کنید.
جدیدترین فیلم آری استر از نگاه مفهومی
یک سفر ادیسهوار به ناکجا آباد؛ طرح داستان «بو میترسد» را میتوان به عنوان مجموعهای از قصههای اپیزودیک توصیف کرد که همگی ناشی از سفر بو واسرمن (واکین فینیکس در بزرگسالی، آرمن ناهاپتیان در فلاش بکهای دوران کودکی) برای شرکت در مراسم تشییع جنازه مادر زورگویش مونا (پتی لوپن) است. مونا یک تاجر موفق است که شرکتش مجموعهای از محصولات خاص تولید میکند. در مقابل، بو در آپارتمانی هولناک زندگی میکند که به سختی میتواند در آن کاری انجام دهد، اما میترسد که آن مکان را ترک کند.
صحنه اولی که شخصیت بو در آن برای اولینبار از آپارتمان خود خارج میشود، مصداق کاریکاتور طنزی از هر اضطراب در مورد زندگی شهری است: تفنگهای زیاد در خیابان برای ترساندن لیبرالها، بیلبوردهای سوسیالیستی برای ترساندن محافظه کاران، کمبود فضای شخصی برای درونگراها، و قاتلان سریالی برهنه که برای ترساندن همه به اطراف میدوند.
این اولین پرده در معرفی شخصیت اصلی، احتمالاً از نظر کمدی تاریک محض، مؤثرترین سکانس و لحظه خوب کار است. اما هر چیزی که پس از آن صورت میپذیرد معنی و مفهوم قابل درکی ندارد؛ و این همان چیزی است که آری استر میخواهد، اگرچه احتمالاً این چیزی نیست که بیشتر تماشاگران سینما به دنبال آن باشند. اما با در نظر گرفتن احساس ترس به عنوان نیروی محرکه داستان، باید قبول کرد وقتی ترس به محور چرخش جهان تبدیل میشود، در همان زمان به هنجار زندگی نیز بدل میشود. و آری استر همین نخ را تا پایان دنبال میکند.
در سه ساعت فیلم، بو در موقعیتهای متفاوتی قرار میگیرد که به خوبی میتوانند گلچینی از فیلمهای ترسناک کوتاه بسازند. این اپیزودهای روایی حتی در تونالیته، افکار جاسازی شده و تکنیکهای کارگردانی متفاوت هستند؛ که این خود به تنهایی یکی از نکات قابل ستایش در امر کارگردانی کار است. به نظر میرسد استر به سینمای چارلی کافمن نگاه میکند و سعی میکند موقعیتهای سورئال و عجیبی را روی صحنه ببرد که در سینمای آن فیلمساز نیویورکی پژواک مییابد.
اما جایی که کافمن در بیمعنایی به دنبال خلق یک شیرینی است، استر در عوض حس تناسب را از دست میدهد، و بنابراین با زیاده روی افسارگسیخته، موقعیتهایی را اضافه میکند، بدون اینکه به طور ارگانیک با داستان اثر پیش برود؛ و این یعنی هذیان گویی رنگی و گاهی بی شکل. بنابراین، احساس من این است که خارج از زبان ژانر، آری استر افسار روایت خود را از دست داده، پس به تخیل خود میدان میدهد و در نتیجه اثر خود را خراب میکند. چنین فیلمی در نگاه اول جالب است، اما در پس پرده آشفته است.
به طور کلی لازم است بدانید در عصری که فیلمسازان در درجه اول همه چیز را دستکاری شده به سرانجام میرسانند، تماشای اینکه به هنرمندی آزادی داده میشود که اجازه دهد هر افکار بیمار در مغزش به آرامی برای نزدیک به سه ساعت بیرون بیاید، هیجانانگیز است. فیلم «Beau Is Afraid» ممکن است یک فیلم ترسناک به همان مفهوم «موروثی» و «میدسامر» نباشد، اما نوع دیگری از فیلم ترسناک است، فیلمی که مردم را به چالش میکشد، از خود بیگانه میکند و از منطقه آسایش خود بیرون میکشد. این اثر ممکن است کثیف و ناخوشایند باشد، اما مانند آثار چارلی کافمن یا دیوید لینچ، وجود چشم انداز سینمایی آن را غنیتر کرده است.
جدیدترین فیلم آری استر از نگاه فنی
«بو میترسد» فیلمی است که در تمام جنبههای فنی خوب ساخته شده است. فیلمبرداری و تدوین به طرز باشکوهی در هم تنیده شدهاند تا جادوی واقعی هالیوود را خلق کنند. یکی از بخشهای مورد علاقهام در فیلم، گذر از پلانهای ثابت بود که با استفاده از جابهجاییهای سبک یا جزئی شخصیتها که احساسات قدرتمندی را برمیانگیخت تغییر میکنند. همچنین ترانزیشنهای متحرکی وجود دارند که از رنگ برای بهتر جلوه دادن قابها استفاده میکنند. پرشهای بصری از یک شات به شات دیگر هم در این فیلم زیبا هستند. نماهای باورنکردنی زیادی وجود دارد که واقعاً به هر صحنه عمق میبخشد. به علاوه طراحی صحنه درخشان و پر از سرنخهایی برای یک معمای بیهوده است.
از سوی دیگر، در لحظاتی طراحی و مهندسی صدا باعث ناراحتی مخاطب میشود. این یعنی گاهی صدا جلوههای بصری را تقویت میکند، در برخی دیگر، آنها را کاملاً متضاد میکند. به طور کلی یک ریتم عمداً ناهموار در همه چیز وجود دارد که مخاطب را از سمت روح و روان به هم میریزد.
اما بازی شاخص فیلم نیز برای خود واکین فینیکس است؛ این بازیگر توانا نیروی مطلق در فیلم آری استر است و بازی شایستهای ارائه میدهد. تماشای او در حال تحمل جنون فزاینده فیلم کاملاً دلخراش است. فینیکس بلافاصله مخاطب را از همان ابتدا جذب میکند و از طریق هر اتفاق دلخراشی که برای شخص بو در فیلم رخ میدهد، تا آخر او آن جذابیت را در اجرایش نگه میدارد. با این حال، به همان اندازه که عملکرد فینیکس باورنکردنی است، اما بازی او شامل یک اجرای ثابت است.
این ثابت بودن یعنی واکین فینیکس تمام زوایای شخصیت خود را بازی میکند؛ اما این بازی تنها و تنها برآمده از یک چیز است، و آن چیزی نیست جز ترس و روان رنجور شخصیت بو. اشکال بیشماری از درد و رنج جسمی و روحی به بو وارد میشود که هر کدام بدتر از قبلی هستند. و این تکرار ترس و استرس در بازی فینیکس با وجود اجرای خوب او، از نیمه فیلم تا پایان آن دیگر تکراری است. در نتیجه آنچه باقی میماند آزمایشی غافلگیرکننده و گاهی ترسناک اما ناپایدار است و واکین فینیکس که اکنون در به تصویر کشیدن شخصیتهای ناپایدار استاد است، بار دیگر ثابت میکند که یکی از بزرگترین بازیگران زنده است.
آیا این فیلم برای هر مخاطبی قابل تماشاست؟
واقعیت را بخواهید این فیلم برای هیچ مخاطبی قابل مشاهده نیست؛ مگر اینکه فاز روشنفکری و متفاوت بودن داشته باشد. «بو میترسد» فیلمی است که به شدت پیچیده است و واقعاً به احساسات بیننده اهمیت نمیدهد. آری استر فقط پشت داستانی در مورد مردی پنهان میشود که از همه چیز در جهان میترسد، در واقع جوهر احساسات انسانی را گاز میگیرد و هر چیزی را که در روح آزار دهنده است لمس میکند.
به طور کلی برداشت کلی من از فیلمسازی آری آستر این است که او یک کارگردان بالقوه فوقالعاده است که هنوز فیلمی عالی یا حتی خیلی خوب نساخته است. از دو فیلم ترسناک قبلی او، من «Hereditary» را به «Midsommar» ترجیح دادم، تا حد زیادی به این دلیل که «موروثی» بیشتر حس ترس از درون را به معنی واقعی به نمایش گذاشت.
اما در تئوری، آری استر که با «Beau Is Afraid» به سمت قلمرو کمدی تاریک یا همان ترسهای درونی میرود، باید درست در مسیر مورد علاقه من باشد. با این حال، تعداد کمی از سکانسها به خصوص در یک ساعت اول آن میتوانند یک حس خوب را برای مدت زمان سه ساعت حفظ کنند، و بزرگترین مانع این فیلم برای عظمت آن، همین زمان است که خیلی طولانی است.
تغییر منظم صحنه و شخصیتهای فرعی کمک میکند تا فضا جالب بماند و فیلم را از کسالت دور نگه دارد. با این حال، این همه تنوع نمیتواند این واقعیت را تغییر دهد که بو یک شخصیت بینظیر نیست، و صرف سه ساعت برای دیدن جهان از طریق چشمانداز تحریفشده و افسردهکنندهاش، در نهایت تازگی هیجانانگیز اولیهاش را از دست میدهد و در نهایت شما به عنوان مخاطب احساس میکنید که تماشای بو با بازی واکین فینیکس چیزی شبیه به یک کار طاقت فرسا است.
با این تفاسیر، به همان اندازه که احساسات شخصی من در مورد فیلم «Beau Is Afraid» دوگانه است، اما احساس میکنم چنین دوسوگرایی پاسخ مورد نظر استر به این فیلم عجیب و چالش برانگیز است. در نگاه ساده این یک قطعه سینمای رویایی است که با هنرمندان درجه یک در پشت و جلوی دوربین به اهداف بلندپروازانه خود میرسد. اما این که آیا این چشم انداز خاص آن چیزی است که من یا شما به عنوان مخاطب میخواهیم تجربه کنیم یا نه، داستان دیگری است.
نتیجه:
اگر «میراث آری استر» آغاز داستانهای پسا ترسناک بود، پس فیلم «بو میترسد» پایان استعاری آنهاست. کارگردان در سومین فیلم خود از هر ترسی فراتر میرود و چیزی را که به هیچ وجه قابل تکرار نیست و به سختی میتوان آن را با کلمات بیان کرد، خلق میکند.
به طور خلاصه این چکیدهای از ذهن آشفته و سادیستی آری استر است، که اگر مخاطب آثار او هستید، حتما باید شخصا آن را مشاهده و برایش یک تفسیر شخصی بیابید. اما بهترین چیزی که من میتوانم در مورد این فیلم بگویم این است که آری استر سعی میکند مامانش را شرمنده کند و به دنیا بگوید که او آدم وحشتناکی است.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
“واقعیت را بخواهید این فیلم برای هیچ مخاطبی قابل مشاهده نیست؛ مگر اینکه فاز روشنفکری و متفاوت بودن داشته باشد.“ ؟!؟!
از متنی که قاعدتا باید تخصصی باشه، چنین ادبیات کوچه بازاریای رو انتظار نداشتم!
عکسو دیدم یه لحظه هنگ کردم 😂
این چه عکسیه گذاشتید تیتر🤣🤣🤣🤣
بیا تظاهر کنیم ذهنمون مریض نیست