خون آشام های هالیوود: تاریخچه دراکولا در سینما
برای چندین دهه، دراکولا یک شخصیت برجسته در تاریخ سینما و حتی برای مدت طولانیتری بخشی از تاریخ ادبیات بوده است. چه طرفداران و کارشناسان بخواهند اعتراف کنند یا نه، هر یک از بازخوانیها و ...
برای چندین دهه، دراکولا یک شخصیت برجسته در تاریخ سینما و حتی برای مدت طولانیتری بخشی از تاریخ ادبیات بوده است. چه طرفداران و کارشناسان بخواهند اعتراف کنند یا نه، هر یک از بازخوانیها و به تصویر کشیده شدن این موجود مورد علاقه همه در شب که در سایهها کمین میکند، بر اساس همان رمان «دراکولا» اثر برام استوکر در سال ۱۸۹۷ شکل گرفته است. روایت برام استوکر از خون آشام معروف به کنت دراکولا که به عنوان یکی از سنگ بناهای ژانر ترسناک، چه در ادبیات و چه در سینما شناخته میشود. بدون شک این رمان ذهنهای بزرگ بسیاری را در هنر فیلم سازی از سال ۱۹۲۱ تا ۲۰۲۳ به خود مشغول کرده است.
این هیولا در فرهنگ عام امتحان خود را در ژانرهای مختلف پس داده و از نماد وحشت به نمادی از کمدی و سرگرمی تبدیل شده است. اما خوشبختانه برای ما دوستداران سینما، آثاری وجود دارد که به زیر و بم این شخصیت جذاب پرداخته و آن را به نمایش مخاطبان مختلف با دیدگاههای متقاوت گذاشته است. بر همین اساس ما در این مطلب از ویجیاتو میخواهیم در اینجا کمی از تاریخچه کنت دراکولا در سینما با شما گفتوگو کنیم.
دراکولای برام استوکر
قبل از اینکه بتوانیم عمیقاً در تاریخچه خون آشام افسانهای کاوش کنیم، بیایید نگاهی گذرا به داستان منشأ و الهام بخش شخصیت این شرور محبوب بیاندازیم. کنت دراکولا شخصیتی بود که توسط برام استوکر خلق شد و گفته میشود که او بر اساس داستان دقیق ولاد تیغزن ساخته شده است، چیزی که من مطمئن هستم تا به حال همه ما از آن نکاتی را میدانیم.
دراکولا رمانی نوشته برام استوکر، نویسنده ایرلندی است که در سال ۱۸۹۷ منتشر شد. این رمانِ نامهنگارانه به کمک مجموعهای از نامهها، خاطرات روزانه و مقالههای نشریهها روایت میشود. این رمان شخصیت اصلی ندارد اما داستان با جاناتان هارکر آغاز میشود که برای سفری کاری قرار است در قلعه کنت دراکولا، یکی از نجیبزادههای ترانسیلوانی ساکن شود.
بنابراین، داستان در مورد جاناتان هارکر، یک مشاور املاک جوان است که توسط رئیسش فرستاده میشود تا آخرین امضای لازم برای نهایی کردن یک فروش قابل توجه را به دست آورد. هارکر پس از فهمیدن این موضوع که دراکولا یک خونآشام است، موفق میشود از قلعه فرار کند. سپس، کنت به انگلستان نقلمکان و شهر ساحلی ویتبی را گرفتار خود میکند. در ادامه گروه کوچکی به سرپرستی آبراهام ون هلسینگ دراکولا را شکار میکنند و در نهایت، او را میکشند.
خون آشامها در سینما
اگرچه میتوان گفت که تقریباً همه خونآشامهای هالیوود از دراکولا الهام گرفتهاند، مانند نمونههایی که در آثاری چون «Twilight» و «Buffy the Vampire Slayer»، و هر فیلم یا سریالی که این موجودات نیشدار را نشان میدهد دیدهایم، اما برخی آثار تمرکزشان صرفاً بر روی فیلمهایی است که مربوط به خود شاهزاده تاریکی است.
فیلمهای بیشماری به کنت دراکولا اشاره میکنند، اما در واقع موجودی با دندانهای هیولا را نشان نمیدهند، بنابراین آنها نیز از این تاریخنگاری و بررسی ما حذف شدهاند، زیرا اگر بخواهیم به همه آنها بپردازیم، باید برای ساعتها این مطلب را ادامه دهیم.
اولین فیلم: مرگ دراکولا محصول سال ۱۹۲۱
متأسفانه تصاویر و نسخههای موجود این فیلم از تاریخ سینما پاک شده و فقط عده کمی از آن اطلاع دارند. عنوان اصلی که در اتریش ساخته شده در واقع Drakula halála نام دارد و اولین باری است که این هیولای اساطیری را روی صفحه نمایش به تصویر میکشد.
علیرغم گم شدن در طول زمان، ما میدانیم که این فیلم به کارگردانی کارولی لاجتای و با بازی پل آسکوناس به عنوان اولین دراکولا سینمایی ساخته شده است. همچنین میدانیم که طرح داستان فیلم رمان استوکر را دنبال نمیکند، بلکه تا حدودی از آن الهام گرفته شده است. علاوه بر جایگاه این اثر در تاریخ به عنوان اولین فیلم دراکولا، اطلاعات کمی پیرامون آن وجود دارد.
نقطه اوجی به نام نوسفراتو
این فیلم محصول سال ۱۹۲۲ بسیار مشهورتر از «مرگ دراکولا» است. همچنین این اثر سینمایی اغلب به اشتباه به عنوان اولین اقتباس از دراکولا در نظر گرفته میشود. با وجود این که هیچ کس واقعاً به یاد نمیآورد که قوانین کپی رایت در دهه ۱۹۲۰ از چه چیزی حمایت میکرد، اما این فیلم آلمانی با احتیاط اشتباه، تصمیم گرفت بسیاری از نامها را تغییر دهد و همچنین داستان را به جای انگلیس در آلمان قرار داد، اما این اتقاق بدون واکنش نبود.
برای نمونه پس از نمایش این اثر در آلمان، کارگردان فریدریش ویلهلم مورنائو و خود فیلم، علیرغم همه تغییرات، موضوع چند شکایت به خصوص از طرف فلورانس استوکر (بیوه استوکر) بوده است. بازیگری مکس شرک در قامت کنت اورلوک، نسخه این فیلم از کنت دراکولا، آنقدر دیدنی بود که تصویر او همان چیزی است که ما خون آشامهای امروزی را تا به الان شبیه به آن در نظر میگیریم.
جالب اینجاست که این نسخه از خون آشام درون فیلم بسیار متفاوت از چیزی بود که ما امروز به عنوان یک دراکولای خاص خون آشامی تصور میکنیم؛ این یعنی دراکولای فیلم موجودی طاس، به شدت ترسناک، با دو دندان نیش نزدیک به هم در جلوی دهان به جای نیشهای کشیدهای است که به آن عادت کردهایم، و این تصویری است که در سالهای اخیر دوباره ظاهر شده است. این اثر بدون شک پدرخوانده فیلمهای سینمایی خون آشامی است.
مورنائو داستان خون آشام استوکر را از دریچه اکسپرسیونیسم آلمانی خود عبور داد و فضایی سرشار از سایهها و تضاد فاحشی بین فضاهای روشن و تاریک ایجاد کرد. تمام این نکات آن را تبدیل به فیلم صامت کمیابی میکند که همچنان ترسناک است. فیلم Nosferatu احتمالاً اکثر مخاطبان مدرن را وادار به ترس و وحشت نخواهد کرد، اما زیبایی عجیب و غریب آن رویاهای شما را تحت الشعاع قرار خواهد داد. این یک موفقیت ویژه برای فیلمی است که نزدیک به صد سال قدمت دارد.
فیلم دراکولا محصول ۱۹۳۱
تصویر بسیار معروف دیگری از کنت دراکولا، فیلم «دراکولا» ساخته تاد براونینگ در سال ۱۹۳۱ میلادی، همراه با نقش بلا لوگوسی به عنوان شخصیت اصلی است. این تصویر چیزی است که ظاهر نمادینی را که ما تا به امروز با خون آشام و کنت دراکولا مرتبط میدانیم، به شدت از آن الهام گرفته شده است. بدون شک میدانید خیلی از تصاویر و اسباببازیها و حتی لباسهای هالووینی دراکولایی با الگو گیری از این فیلم شکل گرفتهاند.
این یعنی بازی بلا لوگوسی در قامت دراکولا برای تولید لباسهای هالووین و تبدیل شدن آن به طرح کهن الگوی شخصیت، کافی بود. دراکولای این فیلم با موهای تیره و بریدهاش، نگاه ترسناکش و آن کاریزمای شرورانهاش، و لهجهای که برای اولین بار از لهجه رومانیایی خود بلا لوگوسی معرفی و الهام گرفته شد، به یک نماد در تاریخ سینما بدل شد. بدون شک این تصویر ایده ما از دراکولا را برای دهههای بعد شکل داد.
بسیاری از منتقدین سینمایی عقیده دارند که اگر فیلم دراکولا در سال ۱۹۳۱ ساخته نمیشد بسیاری از فیلمهای خونآشامی کیفیتی پایینتر از چیزی که تماشا کردیم، پیدا میکردند و همین موضوع دلیل تاثیرگذاری این فیلم بر سینمای ترسناک را بهخوبی نشان میدهد.
همچنین بسیاری این اثر را آخرین باری میدانند که یک فیلم خوب با موضوع دراکولا تا سال ۱۹۵۳ با عنوان «Dracula in Istanbul» اکران شد. در حالی که هنوز فیلمهای کلاسیک کالتی در این بین هستند، فیلمهایی مانند خانه دراکولا (۱۹۴۵) و افسانههای ترسناکی مانند هیولای فرانکنشتاین و مرد گرگنما که هیچکدام به اندازه این اثر سینمایی تماشایی نبودند؛ البته این آثار قطعاً در ایجاد فرهنگ وحشتی که ما امروز میشناسیم و دوست داریم نقش مهمی داشتند.
نسخه سینمایی دراکولای سال ۱۹۵۸
این نسخه دراکولا به کارگردانی ترنس فیشر و اولین فیلم از بسیاری از فیلمهای دراکولا با بازی سر کریستوفر لی به عنوان شخصیت اصلی، به عنوان نماد دو دهه آینده سینما از این شخصیت شناخته شد. البته لازم است بگویم بازی لی در نقش دراکولا به شدت از تصویر معروف بلا لوگوسی الهام گرفته شده بود. با این حال، او به دنبال به تصویر کشیدن یک نسخه حیوانیتر، تشنه به خون و نامنظم از شخصیت، دور از جنتلمنی طبیعت او بود.
این ویژگی در طول اعصار تا دهه ۱۹۹۰ میلادی از بین نرفت، تا آن زمانی که دوباره این شخصیت مورد بررسی مجدد قرار گرفت. متأسفانه برای لی، بازی او به قدری خوب بود که علیرغم اینکه نمیخواست، شش بار دیگر در دنبالههای ضعیفتر این نقش را تکرار کرد. داستان این نسخه از فیلم به شدت بر اساس رمان برام استوکر شروع شد، اما بعداً به طور کامل از مسیر خارج شد زیرا استودیو همر تمام تلاش خود را برای ادامه دادن این فرنچایز انجام داد.
دراکولا برام استوکر از فرانسیس فورد کاپولا
دراکولای برام استوکر اثر فرانسیس فورد کاپولا، لحظهای در تاریخ را نشان میدهد که این شخصیت ترسناک نه تنها یک بار دیگر مورد توجه ویژه قرار گرفت، بلکه نمایی از یک عاشقانه خاص را نیز در داستان خود جای داد. این فیلم با بازی گری اولدمن در نقش کنت دراکولا، در کنار بازیگران شگفت انگیزی مانند وینونا رایدر، کیانو ریوز و آنتونی هاپکینز، توانست یک اثر سینمایی درخور توجه را به پردههای سینما بیاورد.
فرانسیس فورد کاپولا با فیلم دراکولای برام استوکر، افسانه دراکولا خون آشام را کاملاً حول راههای جنسی و خوی شهوانی دراکولا میچرخاند؛ بنابر همین دیدگاه فیلم کاپولا، دراکولا را نسبت به خون آشامهای گذشته بسیار عاشقانه تر جلوه میدهد. فیلم کاپولا هرچند با روایت داستانی مشابه با آنچه در رمان دراکولای برام استوکر به تصویر کشیده شده، اما مسیری را طی میکند که روایت شخصیت اصلی را کاملاً تغییر میدهد و او را نه به عنوان یک شیطان منزجر کننده شب، بلکه به عنوان یک سرباز مظلوم نشان داده که در این فیلم به دنبال یافتن عشق است.
داستان فیلم از این قرار است که سلحشوری به نام «ولاد»، معروف به «دراکولا» (اولدمن) از نبرد با سپاهیان ترک بازمیگردد و میفهمد که همسرش، «الیزابتا» (رایدر)، به تصور مرگ او خودکشی کردهاست. «دراکولا» ایمانش را رها میکند و خونآشام میشود؛ و حالا برای تجدید حیات همسرش دست به کارهای وحشتناکی میزند. این اثر اولین باری است که دراکولا از موجودی پیر و فرسوده تغییر شکل میدهد و ما او را مرد جوان خوش تیپی میدانیم که در نهایت در رمان به انگلستان سفر میکند. کاپولا روی توانایی انسانی دراکولا برای یافتن موجودات زیبا بازی میکند و همین دلیلی است که ایده دراکولا و خون آشام از زمان تولید این اثر عمیقاً رمانتیک شدهاند.
دراکولا این فیلم به جای اینکه قصد داشته باشد دندانهای نیش خود را به هر زنی که از مسیر او عبور میکند فرو برد، یا یک آدمی شیاد و متلک گو باشد، بیشتر موجودی است که توسط عشق عمیق خود به همسرش تعریف میشود، و این فیلم اعلامیه اشتیاق او در تمام اعصار برای یک زن است.
ناگفتههای دراکولا
اگرچه بین دراکولای فرانسیس فورد کاپولا و این اثر، یکی دو فیلم عالی مانند «ون هلسینگ» (۲۰۰۴) و «دراکولا: شاهزاده تاریکی» (۲۰۱۳) وجود داشت، اما فیلم بعدی که واقعاً در تاریخ این شخصیت برجسته شد، «ناگفتههای دراکولا» به کارگردانی گری شور بود.
این فیلم به کارگردانی گری شور به عنوان اولین فیلم بلندش و با بازی لوک ایوانز در نقش کنت دراکولا، دیدگاه بسیار متفاوتی از شخصیت را بیان میکند و زمانی را به ما نشان میدهد که او یک انسان بوده است. علیرغم اینکه فیلم کمی سعی در خلق یک جریان همچون دنیای هیولایی یونیورسال دارد، اما بازهم ما شاهد یک اثر جالب پیرامون گذشته دراکولا هستیم.
این فیلم یک چشم انداز عالی از داستان خون آشامی است که روزی یک مبارز در میدان نبرد بوده؛ در واقع این اثر به جای تمرکز بر خون و خونریزی، کمی زمان بیشتری را صرف تاریخچه خانواده و معرفی گذشته دراکولا میکند. همچنین باید گفت این یک فیلم ترسناک نیست، چرا که بیشتر شامل جنگ، اکشن و فانتزی است، اما عناصری از ترسناک هم در ترکیبی از ژانرها وجود دارد.
دراکولا در سال ۲۰۲۳
پس از دور شدن از وحشت واقعی دراکولا و رفتن آثار به سمت کمدی، ما دو دیدگاه بسیار متفاوت از دراکولا داریم که در سال ۲۰۲۳ ظاهر شدند. اولین اثر فیلم «رنفیلد» بود که در چند ما اخیر منتشر شد و داستان یک دراکولای مدرنتر با خدمتکارش رنفیلد در قرن بیست و یکم را روایت میکند. در این اثر سینمایی نیکلاس کیج نقش دراکولا را بر عهده میگیرد و ما شاهد بسیاری از موتیفهای رایج قدیمی پیرامون دراکولا هستیم. از چهره آشنا و ظاهر لاغر دراکولای این فیلم کامل مشخص است که کارگردان کریس مککی از آثار کلاسیک دراکولایی برای شکل دادن به دراکولای خود استفاده کرده است.
دراکولا همیشه یکی از محبوب ترین و تراژیک ترین شخصیتهای ترسناک تاریخ سینما و ادبیات بوده است. او تقریباً در همه ژانرها در سینما و تلویزیون نیز به تصویر کشیده شده. اما حتی با وجود اینکه او انگشت پای خود را در اشکال مختلف کمدی نیز فرو برده، اما گرایش به طنز تاریک ممکن است منحصر به فردترین شیوه نمایش او باشد، که در فیلم «رنفیلد» نیز قابل مشاهده است.
این فیلم خاص دستیار او، رنفیلد، را دنبال میکند که اکنون بیش از حد آماده است تا به زندگی خود ادامه دهد و بتواند با آن خوشحال باشد. اما این با خشم دراکولای نیکلاس کیج اتفاق میافتد، کسی که اجازه نمیدهد رنفیلد او را ترک کند، و این منجر به داد و بیدادهای خونین و هرج و مرج محض دراکولا میشود. این یک چرخش خاص برای داستان دراکولاست اما برای این هیولای کلاسیک جهانی و طرفداران او مناسب است.
اما دیگر اثر دراکولایی سال ۲۰۲۳ فیلم تازه منتشر شده «The Last Voyage of the Demeter» است؛ این اثر به کارگردانی آندره اووردال، ما را در شرف نمایش تصویری کاملا متفاوت از دراکولا قرار میدهد، یعنی بسیار شوم تر از آنچه که قبلاً روی پرده ظاهر شده است. باید توجه داشت که دراکولای این فیلم نه موجود رمانتیکی است که فرانسیس فورد کاپولا و جان بادهام توصیف میکنند، و نه آن ارباب مغرور که توسط کریستوفر لی یا بلا لوگوسی به نمایش درآمده است.
بنابراین چنین دراکولایی با آن موجود بامزه در انیمیشنهای هتل ترانسیلوانیا نیز چند کهکشان فاصله دارد. اما چرا؟ چون دراکولای این فیلم یک جانور وحشی و گرسنه است، یک هیولای مجنون که مانند یک انگل معمولی از خون دیگران تغذیه میکند. خاویر بوتت، بازیگر اسپانیایی که در آثار ترسناک مختلف نقش «موجودات هیولایی ترسناک» را ایفا کرده، در این فیلم وظیفه ترسیم کردن فیزیک ظاهری دراکولا را دارد که به شدت جذاب و مخوف از آب درآمده است.
اما آخرین سفر دمتر برمبنای یک فصل از دراکولای برام استوکر، به طور کامل نحوه نگرش ما به شخصیت دراکولا را تغییر میدهد. آخرین سفر دِمِتِر یا فیلم جدیدی است که کشتی حامل دراکولا از ترانسیلوانیا به انگلستان و کابوس وحشتناکی که در آن رخ داده است را دنبال میکند. این یک برداشت منحصر به فرد از فرنچایز است که هرگز در سایر آثار دراکولایی مورد بررسی یا گسترش قرار نگرفته است، اما میتواند بینش ارزشمندی در مورد اینکه چرا مردم اغلب دراکولا را به عنوان یک شیطان و هیولا به یاد میآورند، ارائه دهد. اما مهمتر از همه، نگاهی گسترده به نسخهای از دراکولا ارائه میکند که هرگز آنطور که شایسته او است، مورد توجه قرار نگرفته است.
کلام آخر درباره دراکولا
شخصیت دراکولا از زمانی که برای اولین بار توسط برام استوکر در سال ۱۸۹۷ زنده شد، تغییرات زیادی را پشت سر گذاشته است. شخصیت کلاسیک دراکولا به لطف بازنماییهای مختلف، از کابوسهای ترسناک قدیمی به مایه خنده تماشاگران سینما تبدیل شده، و این خود نشان میدهد که چرا این شخصیت ذهن خیلی از فیلمسازان را در ژانرها و گونههای مختلف به بخود جذب کرده است.
البته، خوشبختانه برای من و امثال من که عاشق خوی ترسناک دراکولا هستیم، سال ۲۰۲۳ به نظر سالی است که همه چیز تغییر خواهد کرد و دراکولا به ریشههای واقعی خود در ژانر وحشت باز خواهد گشت. اما شما به عنوان مخاطب ویجیاتو بیایید و در بخش نظرات به ما بگویید که فیلم مورد علاقه شما از شخصیت دراکولا در تاریخ سینما چیست؟!
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.