نقد فیلم The Last Voyage of the Demeter
آیا تا کنون به این فکر کردهاید که واقعاً در کشتی که دراکولا را از ترانسیلوانیا به لندن میبرد چه اتفاقی افتاد؟! خب فیلم «آخرین سفر دمتر» به کارگردانی آندره اووردال نروژی، اثری است که ...
آیا تا کنون به این فکر کردهاید که واقعاً در کشتی که دراکولا را از ترانسیلوانیا به لندن میبرد چه اتفاقی افتاد؟! خب فیلم «آخرین سفر دمتر» به کارگردانی آندره اووردال نروژی، اثری است که میخواهد این بخش خاکستری رمان دراکولا را به نمایش بگذارد. پس بیایید در نقد فیلم The Last Voyage of the Demeter بررسی کنیم که آیا این سفر و سرانجام آن توانسته این بخش رمان را به شکلی مناسب به پرده سینما بیاورد یا خیر؛ در ادامه همراه ویجیاتو باشید.
- آخرین سفر دمتر/The Last Voyage of the Demeter
- ژانر: هیجانانگیز، ترسناک
- کارگردان: آندره اووردال
- بازیگران: کوری هاوکینز، اشلینگ فرانچوسی، لیام کانینگهام، دیوید دستمالچیان
- صفحه در IMDb
رمان «دراکولا» نوشته برام استوکر یک کلاسیک جاودانه ادبیات بوده، هست و خواهد بود. استوکر بسیاری از پایههای ژانر وحشت را ایجاد کرد و سبک و پیچیدگیهای طرح داستانی کتاب، فرصتهای بیپایانی را برای تفسیر سازندگان معاصر از این داستان فراهم کرد. بنابراین، جای تعجب نیست که داستانهای جدید و بیشتری بر اساس دراکولا به طور مرتب در سینما منتشر میشوند. اکنون «آخرین سفر دمتر» یکی از این داستان هاست که تنها بر یک فصل از رمان اصلی تمرکز دارد.
در اساطیر یونان، دِمتِر یکی از خواهران زئوس، هادس و پوزئیدون، یعنی الهه کشاورزی و برداشت محصول است. پس به تنهایی چیزی برای نگرانی از این نام وجود ندارد. اما دِمتِر همچنین نام کشتی است که در رمان داستانی «دراکولا» برام استوکر، تابوت کنت خون آشام را از زادگاهش ترانسیلوانیا به انگلستان میبرد. این بخش دریایی ترسناک موضوع فصل هفتم رمان با نام «گزارش کاپیتان» است و کم و بیش اشاراتی در برخی آثار به آن شده است. اما برای تهیهکننده و فیلمنامهنویس براگی شوت جونیور، این اتفاق خاکستری شایسته یک فیلم بلند است.
جالب است بدانید ایده ابتدایی تولید یک اثر سینمایی پیرامون این بخش رمان در اوایل دهه ۱۹۹۰ شکل گرفت، اما تولید یک فیلم بلند بر اساس آن چیزی حدود ۳۰ سال طول کشید. پس از اینکه کارگردانان بیشماری به فیلم پیوستند، سرانجام «آخرین سفر دمتر» به دست آندره اووردال رسید که فیلمشناسی او آثاری جسورانه مانند «شکارچی ترول»، «کالبد شکافی جین دو» و «داستانهای ترسناک برای گفتن در تاریکی» را در خود جای داده است.
داستان این فیلم به شکل مستقیم برداشتی از رمان است که در آن اشاره میشود در تاریخ ۶ آگوست ۱۸۹۷ کشتی تجاری دمتر در انگلستان به گل نشست. در میان بقایای کشتی کشف شده توسط پلیس، دفترچه ثبت گزارشات کاپیتان پیدا میشود که قلم شکنجه شدهاش یک سفر کابوسوار را توصیف میکند. به گفته کاپیتان چهار هفته قبل، کشتی دمتر در وارنای بلغارستان پهلو گرفت تا محمولهای را به مقصد لندن بارگیری کند. این محموله مرموز از چندین جعبه چوبی بزرگ با محتویات ناشناخته تشکیل شده است که بر روی آنها نشانی به شکل اژدها دیده میشود.
خدمه این کشتی که شامل پنج ملوان، یک پزشک کشتی، یک آشپز، ناخدا و نوهاش میشوند، سفر خود با دمتر را به خوبی آغاز میکنند، تا زمانی که همه چیز به ناگهان در تنش فرو میرود. یک روز نزدیک غروب، تمام احشام داخل کشتی بدون دلیل خاصی با حمله موجودی ناشناس کشته میشوند و این شروع شکار بیگانهای است که در کشتی به دنبال خوردن تمام موجودات است.
اما فیلم «آخرین سفر دمتر» از همان ابتدا با نمایش یک فرم بصری جذاب و بی عیب و نقص ما را اغوا میکند. یک بازسازی تاریخی دقیق، نمایش تصاویر مجلل توسط تام استرن (همکار وفادار کلینت ایستوود)، موسیقی متن پر از رنج و زیبایی توسط بر مککرری (نوازنده موسیقی دو نسخه آخر بازی محبوب خدای جنگ) و طراحی هنری و واقعگرایانه توسط ادوارد توماس، با همراهی گروه بازیگران محکم تحت سلطه کوری هاوکینز و کارگردانی که میتواند یک محیط کوچک را به زمین بازی یک بیگانه مخوف بدل کند، همه و همه دست به دست هم میدهند تا یک اثر جذاب را شاهد باشیم.
وقتی چنین زمینهای از فضاسازی در یک اثر درست شکل بگیرد، نمایش وحشت ماوراء طبیعی هم میتواند بهتر قابل لمس شود. در واقع فیلم هرچه در فیلمنامه با کم و کاستی روبرو است، سعی میکند این روایت کوچک را با فضا سازی، لحن و شکل فیلم جبران کند. برای مثال خود ساخت یک کشتی در دل دریا با این ظرافت ظاهری یک امتیاز عالی برای این اثر سینمایی است. همچنین ساخت یک هیولا با دقت تمام یکی دیگر از نکات مثبت فیلم است که به چشم مخاطب مشتاق میآید.
باید توجه داشت که دراکولای این فیلم نه موجود رمانتیکی است که فرانسیس فورد کاپولا و جان بادهام توصیف میکنند، و نه آن ارباب مغرور که توسط کریستوفر لی یا بلا لوگوسی به نمایش درآمده است. بنابراین چنین دراکولایی با آن موجود بامزه در انیمیشنهای هتل ترانسیلوانیا نیز چند کهکشان فاصله دارد. اما چرا؟ چون دراکولای این فیلم یک جانور وحشی و گرسنه است، یک هیولای مجنون که مانند یک انگل معمولی از خون دیگران تغذیه میکند. این هیولا با قدرت شوم و بی حد و حصر خود به هر گوشه تاریک این کشتی میخزد. از این رو، خاویر بوتت (استاد مدرن تجسم هیولاها) برای تجسم فیزیک او انتخاب شد، بازیگری حیرتانگیز که میتواند آناتومی ظریف خود را برای نمایش انقباضات حشرهوار این جانور گسترش دهد.
چنین رویکردی در نمایش دراکولای حیوانی برآمده از خود متن داستان دراکولای برام استوکر است که یک بیگانه را با چنین ویژگیهایی در فصل گزارش کاپیتان توصیف کرده بود؛ بنابراین کارگردان نروژی نیز با کمک تیم تولید خود چنین موجودی را با یک رویکرد مناسب اما سیاه به نمایش میگذارد. با این حال، فیلم «آخرین سفر دمتر» موفق میشود شکلی از فیلمسازی هیجانانگیز را به ما ارائه دهد که متأسفانه علیرغم ویژگیهای بسیار خوبش در نمایش یک فرم و شکل بصری خوب، نتوانست نظر عموم مخاطبان را جلب کند.
واقعیت را بخواهید، این فیلم آندره اووردال ژانر فیلمهای خون آشامی را با قرار دادن آن در جایی بین ترسناک فراطبیعی و اسلشر و همچنین ترکیب آن با فیلمهای تاریخی و دریایی، جان تازه میبخشد. این یعنی در فیلمهای مشابه، ملوانها باید با امواج و طوفان کنار بیایند، و در «آخرین سفر دمتر» به لطف دراکولا (خاویر بوتت)، این ملوانان همچون خدمه سفینه فضایی «نوسترومو» در بیگانه ریدلی اسکات، یکی یکی تعقیب و به شکل خشنی شکار میشوند، و این چیزی است که این سفر را مرگبارتر میکند. البته باید به این نکته نیز اشاره داشت که یک کشتی بادبانی در مقایسه با یک سفینه فضایی، ترسناکتر است و دارای راهروهای تاریک متعددی است که در آن یک هیولا میتواند از سایهها بیرون بیاید.
کارگردان فیلم به جای نمایش یک اکشن، چنین اتمسفر کابوسآمیزی را ترجیح میدهد و به طرز ماهرانهای فضایی از رمز و راز، تنش و یک موقعیت ناامیدکننده را میسازد، یعنی احساس گرفتار شدن با یک هیولا در دل دریای طوفانی. البته به دلیل طولانی بودن فیلم که چیزی حدود دو ساعت است، شاید مخاطب برای وجود یک لحن کند و گاهی خستهکننده نتواند با این فیلم و فرم آن کنار بیاید. همچنین روند داستان از میانه فیلم قابل پیش بینی و در جاهایی کمی یکنواخت میشود. به همین دلیل، در برخی از نقاط ریتم طرح کمی کند به نظر میرسد که میتواند باعث پرت شدن و حتی بی حوصلگی توجه بیننده شود.
همچنین کلیشهای بودن روایت در بخش معرفی شخصیتها و کوتاهی فیلم در این بخش تا حدودی تاثیر آن را بر ذهن مخاطب محدود میکند. اما این جنس از سینما را تا حدی میتوان گونهای دیگر از استعاره «انسان علیه طبیعت» تنها با عناصر ماوراء طبیعی دانست. اما بازهم این جنس کار میکند و این مهمترین چیز است.
با همه این تفاسیر، باید توجه داشت که «آخرین سفر دمتر» را میتوان یک فیلم ژانری کوچک نامید، زیرا اکشن تقریباً منحصراً به مناظر یک کشتی محدود میشود. همچنین فشار محیط تقریبا در هر فریمی قابل لمس است که این کاملا مکمل مولفه ژانر هیجانی فیلم است. مانند هر فیلم ژانری کوچک، بخش اصلی داستان توسط بازیگران ترسیم میشود. علاوه بر این، فیلمنامه خیلی عمیق به نزاع بین اعضای خدمه ورود نمیکند. برعکس، فیلم همبستگی افراد بسیار متفاوتی را نشان میدهد که بر اختلافات خود غلبه میکنند تا در مبارزه با ماوراء طبیعی زنده بمانند. و این جذابیت خاص خود را دارد.
پس در نتیجه باید گفت: فیلم «The Last Voyage of the Demeter» فیلم خوبی است که بینندگان را با یک جادوی تقریبا نامرئی به داستان خود متصل میکند. هیچ نکته تازه یا مبتکرانهای در آن نیست، اما هر کاری که سازندگان این اثر سینمایی انجام میدهند در سطح شایستهای انجام میشود. پس شاید تا حدودی میتوان این فیلم را به عنوان مدرک دیگری بر عظمت دراکولای برام استوکر دانست. اما حتی به عنوان یک اثر جداگانه، این فیلم بازهم شایسته توجه است؛ اما چرا؟ چون تصویری عالی از روان و اعمال افراد در شرایط بحرانی است.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
به نظر خوب میاد
فیلم بدی نبود بازیگرا هرچی زور داشتن زده بودن تا فیلم خوب بشه.
با توجه به پایان بندی شاید قسمت دوم هم داشته باشه.