نقد سریال One Piece | لوفی کاریزماتیک
در آخرین روزهای تابستان، نتفلیکس یک اقتباس لایو اکشن از یکی از محبوب ترین سریالهای انیمه، یعنی «وان پیس» را منتشر کرد. چیزی که در این بین مشخص به نظر میرسد آن است که تماشاگران ...
در آخرین روزهای تابستان، نتفلیکس یک اقتباس لایو اکشن از یکی از محبوب ترین سریالهای انیمه، یعنی «وان پیس» را منتشر کرد. چیزی که در این بین مشخص به نظر میرسد آن است که تماشاگران بلافاصله فصل اول این سریال را پسندیدند و حتی نویسنده و خالق اصلی داستان انیمه، «ائیچیرو اودا» بازیگر اصلی سریال اینیاکی گودوی در نقش لوفی را تحسین کرد. در ادامه همراه ویجیاتو باشید تا در نقد سریال One Piece بگوییم که چرا این سریال بینندگان را به خود جذب کرد، نتفلیکس چه کاری را بهتر انجام داد و کجا را اشتباه محاسبه کرد.
- وان پیس / One Piece
- ژانر: اکشن، ماجراجویی
- سازندگان: مت اُونز، استفن مائدا
- بازیگران: ایناکی گودوی، مکنیو آراتا، امیلی راد، جیکوب رومرو گیبسون، تز اسکایلار
- پخش از نتفلیکس
- صفحه در IMDb
سریال One Piece درباره چیست؟
سریال نتفلیکس بر اساس انیمه محبوب وان پیس با تِم دزدان دریایی ساخته شده است که تقریباً بیست و چهار سال از شروع پخش آن میگذرد و بیش از هزار قسمت دارد. با این تفاسیر هر دو اثر، یعنی هم انیمه و هم این سریال لایو اکشن اقتباس یکی از پرفروشترین مانگاهای ژاپنی اثر «ائیچیرو اودا» هستند. این یعنی مانگا و انیمه One Piece از برجسته ترین نمایندگان فرهنگ سرگرمی ژاپنی به حساب میآیند.
ماجراجویی دزدان دریایی که توسط ائیچیرو اودا نوشته شده است، سال هاست که میلیونها نفر را در سراسر جهان خوشحال و سرگرم کرده و به اندازهای رشد کرده که نزدیک شدن به آن آسان نیست. بنابراین، بسیاری در ابتدا اخبار مربوط به اقتباس نتفلیکس را با شک و تردید دنبال میکردند. اما حالا بالاخره میتوانیم در مورد سریال One Piece نتیجه بگیریم که آیا اثر خوبی است یا خیر.
اما در داستان این سریال، قبل از اعدام، شخص پادشاه دزدان دریایی «گل دی راجر» اعلام کرد که تمام گنجینههای خود (وان پیس) را در یک مکان پنهان کرده است. هر کس آنها را پیدا کند پادشاه جدید دزدان خواهد شد. حدود بیست سال از آن روز میگذرد، اما آن گنج گرانبها هرگز پیدا نشده؛ پس در این فضای رقابتی جستوجو برای یافتن گنج، ماجراجویان را به جریان اقیانوسی گرند لاین، مملو از خطرات مرگبار هدایت میکند، بنابراین ادعای بیشتر در مورد یافتن این گنج تنها در انحصار سختکوشترین و متکبرترین ملوانان دریا شده است.
با این حال، مانکی دی.لوفی جوان، خواسته بیش از حد برخی دزدان دریایی را نمیپذیرد و شجاعانه اعلام میکند که پادشاه جدید خواهد شد. بنابراین، برای جستجوی One Piece افسانهای، لوفی شروع به استخدام خدمهای از دزدان دریایی کاملاً غیرمتعارف میکند. اما جالب اینجاست که هر یک از اعضا باید انگیزه خاص خود را داشته باشند و بیش از هر چیز ارزش دوستی را درک کنند.
اقتباس وان پیس، درست یا اشتباه؟!
چند سال پیش، وقتی اولین خبر در مورد اقتباس لایو اکشن یکی از بزرگترین مانگای تاریخ منتشر شد، من، به عنوان یک مشتاق نسخه اصلی، بلافاصله با ناامیدی یک شکست حماسی را پیش بینی کردم. اما چرا؟ چون هرچه از این جنس آثار تولید شده بود یک شکست کامل بود! اکنون حتی نمیخواهم آثار لایو اکشن چون «Death Note» و «Cowboy Bebop» را به خاطر بیاورم که آنها نیز در این مسیر شکست بدی خوردند، اما اینها آثاری هستند که برای بازیگران زنده بسیار مساعدتر از وان پیس بودند.
پس وقتی صحبت از One Piece میشود که از کارتونی بودن خود نهایت استفاده را میکند، چگونه میتوان انتظار داشت یک نسخه لایو اکشن این کار را درست و بدون اشتباه انجام دهد؟! اما خب حدس بزنید سرانجام این اقتباس چه چیزی شده؟ جواب روشن است، در کمال تعجب این اقتباس نتیجه داده! اولین و مهم ترین دلیل موفقیت سریال هشت اپیزودی بر مبنای انیمه و مانگای One Piece از نتفلیکس آن است که فصل اول از ماجراهای لوفی را انتخاب میکند. و این یک تصمیم عالی است زیرا به داستان سریال اجازه میدهد متمرکز بماند.
یکی از مزیتهای اصلی سریال One Piece، پیروی درست از قوانین منبع اصلی است. این اصل مهم برای این درست انجام شده که ائیچیرو اودا شخصاً در تولید این اقتباس به سازندگان کمک کرد، بنابراین لازم نیست نگران امنیت ستون و ساختار کلی تمام لحظات مهم دنیای One Piece باشید.
اقتباس شایسته از لحظات نمادین مانگا و انیمه
بیایید بررسی این سریال را با واکاوی یک نکته اصلی درون آن شروع کنیم؛ اما چه نکتهای؟! فضاسازی. یک سوال مهم در چنین اقتباسی آن است که آیا فضا و جنس اثر خوب به نظر میرسد یا خیر. قبل از نمایش سریال، بزرگترین دغدغه مخاطبان آشنا با این اثر، سبک بصری سریال بود. آیا میتوان اطمینان حاصل کرد که افراد واقعی که قرار است تصاویر کارتونی مانند انیمه وان پیس را اجرا کنند، بدون هیچ کم و کاستی آن را به مخاطب هدیه دهند؟! جواب این پرسش با بررسی دیگر آثار اقتباسی از روی انیمه و مانگا منفی است. اما داستان وان پیس تفاوت میکند.
این سریال در بازآوری و برگردان کردن یک انیمه رنگارنگ به یک سریال لایو اکشن بیش از حد خوب است. اما یک نکته قابل بررسی است که این سریال به خاطر فرمت، احساسات و بیش فعالی درخشان انیمه One Piece تا حد زیادی نمیتواند همه چیز را به این اثر کوچک و محدود بیاورد. پس باید با دقت نکات شاخص را به داستان و روایت اضافه کند. و سازندگان با آگاهی این کار را به خوبی انجام دادهاند.
برای مثال در این اثر شخصیتها متقاعدکننده رفتار میکنند، از تعجب چشمهایشان را نمیچرخانند و با دهانهای باز در نیمی از صفحهنمایش فریاد نمیزنند. و آنها به خوبی در دنیای اطراف خود قرار میگیرند. این یعنی هیچ ناهماهنگی از لباسها و مدل موهای ناخوشایند وجود ندارد. اما برخی سنتهای موجود در انیمهها که همان اغراق یا مبالغه در برخی فضاسازیهای موجود است، در این سریال به درستی انجام شده است.
در عین حال، این سریال به طور کامل به سمت واقع گرایی نمیرود، اما هر از گاهی به ما یادآوری میکند که در قلب آن یک انیمه اصیل نهفته است که با تمام شور و شوق احمقانه، شیطنتها و جنس خاص شخصیتهایش میدرخشد. بله، در اینجا یک پدربزرگ میتواند شخصاً یک گلوله توپ را با دست به پرواز درآورد و برخی از عبارات از سوی شخصیتها مستقیم به سمت آسمان فریاد زده میشود.
یک داستان متمرکز و منسجم
سازندگان این سریال موفق شدند در شکل و فرم روایت، آن حد وسط را شبیه به اقتباس واچوفسکیها از «Speed Racer» بیابند، در حالی که این یعنی اتفاقی که در حال رخ دادن است خیلی کودکانه و در عین حال خیلی جدی به نظر نمیرسد. در نهایت تماشای آن سرگرمکننده است. البته این حرف درست است که گاهی اوقات سریال هنوز به سمت لحن جدیتر و دراماتیکتر میل میکند. این یعنی درام محاورهای بیشتری وجود دارد، و کنتراست و اکشن مشخصاً در نوبت دوم خودنمایی میکنند.
این سریال مهمترین لحظات مانگا را با هیبت خوبی به نمایش میگذارد و تغییرات نادر در داستان به نفع آن شده است. بنابراین وارد کردن «ائیچیرو اودا» به تولید دیگر فقط یک ترفند بازاریابی به نظر نمیرسد، بلکه استفاده از او یک کلید طلایی برای بهتر معرفی کردن شخصیت هاست. این یعنی نظارت او و علاقه سازندگان به نسخه اصلی در هر قاب احساس میشود. فهمیدن این موضوع نه تنها از تعداد زیاد ارجاعات و جزئیات ظریف، بلکه از یافتههای جالبی مانند لوگوهای مضمون سریال در هر قسمت یا معرفی دزدان دریایی معروف به راحتی قابل درک است. منظور من همان پوسترهای تحت تعقیب است که به مخاطب نمایش داده میشود.
شما میتوانید این عشق را در شخصیتها نیز ببینید. این حتی از تریلرها نیز قابل توجه بود، اما اکنون به جرات میتوان گفت که بازیگران سریال فوقالعاده هستند. بازیگران نه تنها از نظر فرم چهره کاملاً متناسب با شخصیتهای خود انتخاب شدهاند، بلکه شما به معنای واقعی کلمه از همان دقایق اول با هر یک از شخصیتهای اصلی سمپاتی برقرار میکنید. مخصوص شخصیت لوفی! این واقعاً خود لوفی است، انعطاف پذیر، نترس، ساده لوح و دائماً به دنبال چیزی برای میان وعدههای غذایی.
شاید بگویید به نظر میرسد که در بعضی جاها ایناکی گودوی بیش از حد از لوفی انیمه عقب مانده است، و این طیف عاطفی او را محدود میکند، اما این یک بحث جزئی است. چرا که هویت شخصیت به درستی به این اثر منتقل شده است. او موفق شده انرژی لوفی را بدون اینکه بازی خود را به بازیهای مضحک و تقلید کورکورانه از احساسات قهرمان انیمه تبدیل کند، تحت کنترل نگه دارد. این دزد دریایی جوان با صداقت کودکانه و اعتماد به نفس تزلزل ناپذیر خود شخصیتی میسازد که افراد ناسازگار را متحد کرده و تیمی درخشان ایجاد میکند.
اما به جز لوفی دیگر شخصیتها نیز قابل توجه هستند؛ برای مثال به نظر میرسد رورونوا زورو با بازی مکنیو آراتا مستقیم از صفحات مانگا خارج شده؛ هر کلمه یا نگاه او باعث میشود که شما بخواهید لبخند بزنید و این عالیست. همچنین شخصیت نامی با بازی امیلی راد هم نه تنها زبان تند و تیزی دارد، بلکه احساساتی را که در قسمتهای پایانی انتظار میرود از سوی او اجرا شود را نیز به خوبی منتقل میکند. به طور کلی شیمی بین این سه شخصیت در طول فصل لذت بخش است.
روح زنده ماجراجویی
در کنار این نکات نباید این بحث مهم را نیز فراموش کرد که این اثر در کنار شور کمیک خود، لحظات درام جذابی نیز در دل داستانش جای داده و خوشبختانه از فرمول مارولی شدن نیز فرار کرده است. در واقع ما شاهد روح زنده ماجراجویی و ترکیب آن با یک نسیم ملایم از لحظات دراماتیک هستیم. برای مثال خیلی سخت است که از فلاش بک معرفی شخصیت سانجی و زف یا همان لحظات دراماتیک ساخت هویت کودکی لوفی احساساتی نشد. با این حال، به دلیل سرعت زیاد، برخی از صحنههای منتقل شده از انیمه اندکی بدون عمق از آب درآمدهاند و این برای یک اقتباس هشت قسمتی چیز عجیبی نیست.
در روند انتقال شخصیتها از انیمه و مانگا به این سریال، شخص اوسوپ با بازی جیکوب رومرو بیشترین تغییرات را نسبت به پنج شخصیت اصلی داشته است و این مربوط به عدم وجود یک بینی بلند مانند انیمه نیست. اوسوپ اصلی یک شخصیت متفاوت است، رویای او و کل داستانش نیز بر اساس همان ویژگیها خاص ساخته شده، اما واضح است که انتقال هایپرتروفی عضلانی او از انیمه به این سریال غیرممکن است، اما تا اینجای کار او بیشتر شبیه یک مخترع جذاب و لاف زنی خودستا است که مجبور نیست برای کمک به دوستانش خیلی از خودگذشتگی کند.
خب در بررسی شخصیتهای جذاب ما نمیتوانیم از اشاره به جف وارد به عنوان شخصیت باگی فرار کنیم. او در این نقش عالیست. نسخه او از دلقک دزدان دریایی تاریکتر و ترسناکتر است، گویی از جوکر الهام گرفته شده، اما او همچنان همان باگی است. چه او بخندد یا عصبانی باشد، چه بخواهد شوخی بدی بکند یا کودکی را تهدید به کشتن کند، کماکان نمیتوانید چشمان خود را از او بردارید. این شخصیت همچنین جذاب ترین جلوههای کامپیوتری را دارد.
در کل، همه شرورهای کوچک و بزرگ این سریال عالی عمل میکنند، بنابراین من میخواهم مثل یک هوادار از آنها تعریف کنم. اما شرور پایانی که رئیس دزدان دریایی آرلونگ به شمار میرود چنگی به دل نمیزند. مهم نیست که مک کینلی بلچر چقدر تلاش میکند، جثه و چهره این شخصیت خاص باشد، اما بازهم این شخصیت و مدل رفتاری او، خطرناک ترین دزد دریایی در آبی شرقی را بیشتر خندهدار میکند تا ترسناک.
در بخش اکشن و طراحی سکانسهای مبارزه درون سریال نیز باید اشاره کرد که بدیهی است آوردن نبردهای دیوانهوار از انیمیشن به لایو اکشن بدون بودجه سنگین غیرممکن است. اما در بیشتر موارد، سازندگان صحنههای اکشن خود را به طرز شگفتآوری خوب اجرا میکنند، بهویژه زمانی که شخصیت زورو روی صحنه است.
در روند اکشن، لاستیکی بودن لوفی به حداقل میرسد، اما به طور منظم استفاده میشود و در بیشتر موارد برای من مخاطب جذاب است. به طور کلی، گرافیک و فرم بصری این سریال، به استثنای چند لحظه، مناسب به نظر میرسد. از اساس سبک فانتزی One Piece و نبردهایی که به خوبی طراحی شدهاند، به چشم هر مخاطبی خواهد آمد. زورو با سه کاتانا به طور همزمان دشمنان را به زیبایی شکست میدهد و سانجی با ترفندهای آکروباتیک باورنکردنی حریفان را پراکنده میکند.
اما چیزی که در سریال عالی ظاهر شد، محیط بود. کشتیهای دزدان دریایی، اتاقهای مجلل عمارت کایا، دهکده دنج با آسیابهای بادی، رستوران دریایی و خیلیهای دیگر؛ وقتی در نظر میگیرید که این مکانها روی صفحه چقدر تماشایی طراحی شده بودند، وقتی متوجه میشوید که سازندگان چقدر تلاش کردهاند چیزی زیبا طراحی کنند، فک شما پایین میآید. پس اینجاست که من واقعا معتقدم که دنیای One Piece بزرگ و متنوع است. اما تمام این زیبایی با موسیقی زرق و برقدار و خوشنوا تکمیل میشود.
سونیا بلوسووا و گیونا اوستینلی که در سریال The Witcher نیز کارشان دیده شده بود، دوباره کاری باورنکردنی انجام دادند، این یعنی روح دزدان دریایی با شکوه تمام در تِم موسیقی متن این اثر منتقل میشود. ترکیببندی شخصیتهای مختلف کاملاً مکمل تصاویر آنها است و موضوع عنوان تقریباً باعث میشود خودتان به همراه موسیقی به دل این سفر بروید.
نتیجه: شروع عالی و امید به ادامه
وان پیس تقریبا یک اقتباس با کیفیت و خوب بود. ایناکی گودوی با حفظ صریح بودن، انرژی جذاب و ساده لوحی کودکانه یک دزد دریایی، لوفی اصلی را با موفقیت وارد اقتباس لایو اکشن کرد. لوفی با اجرای یک بازیگر جوان مکزیکی، جدی و در عین حال بامزه به نظر میرسد.
نتفلیکس همچنین توانست دنیای فانتزی شکارچیان و دزدان دریایی را برای رسیدن به گنج افسانهای راجر بازسازی کند. گرافیک بصری و گریم سنگین برخی شخصیتها قانعکننده به نظر میرسد، و حتی شخصیت کوبی که یک مارین با موهای صورتیست به طور طبیعی در صفوف تفنگداران دریایی قرار میگیرد و قابل درک است.
اما «One Piece» سرعت داستان سرایی ثابتی نداشت. نویسندگان سعی کردند طرحهای زیادی را در هشت اپیزود قرار دهند. هر قسمت شامل رویدادهایی است که از قوسهای مختلف انیمه گرفته شده است. به همین دلیل، اقتباس کمی مچاله شده به نظر میرسد و زمانی برای توسعه برخی شخصیتها باقی نمانده است. به طور کلی این سریال شروع بسیار خوبی داشت و حتی با وجود تمام مشکلات داستانی، کماکان جالب به نظر میرسد. تماشاگران به گرمی از فصل اول استقبال کردند: در IMDb، بینندگان به سریال 8.5 امتیاز دادند. در Rotten Tomatoes، منتقدان به این اقتباس امتیاز 86 درصد و کاربران امتیاز 96 درصد را دادند.
اینجاست که باید گفت: چه کسی فکرش را میکرد که اگر با منبع اصلی با احترام برخورد کنید، به جای عصبانیت طرفداران، میتوانید باعث خوشحالی شوید؟! این سریال مطمئناً به دلیل محدودیتهای زمان، بودجه و فرمت نمیتواند در دل کل هواداران انیمه One Piece جا بیفتد. اما با این وجود، سازندگان موفق شدند روح ماجراجویی دیوانهوار پسر کلاه حصیری و دوستانش را منتقل کنند. این اثر بدون خطا نیست، اما به عنوان هدیهای برای طرفداران فرنچایز، و همچنین یک ماجراجویی سرگرمکننده و صمیمانه برای یک بیننده جدید، برخلاف تمام انتظارات به خوبی موفق عمل میکند.
به هر حال، این سریال با داستانی مستقل دست به هر کاری میزند تا طرفداران را راضی کند و بینندگان جدیدی را جذب کند. و تقریباً با همه چیز با موفقیت کنار میآید. حالا نکته اصلی این است که آیا نتفلیکس از اقتباس One Piece درسهای درستی میگیرد تا سریالهای لایو اکشن بعدی که بر اساس انیمهها تولید میشوند حداقل به همان اندازه این اثر خوب باشند یا خیر؟! نظر شما چیست آیا وان پیس را دوست داشتید یا نه؟! در نظرات دیدگاه خود را با ما به اشتراک بگذارید.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
زمانی که همه داشتن بهش هیت میدادن من بهش امید داشتم خوشحالم که ناامیدم نکرد
یک سوال داشتم فصل اول لایو اکشن ۵۰ قسمت انیمه بود و انیمه بالای 1000 قسمت داره و فصل دوم لایو اکشن 2024 میاد موندم اینطوری پیش بره همه مردیم
سال ۱۹۹۹ اولین قسمت وان پیس پخش شده ازون موقع تا الان خیلیا مردن،دیگه بالاخره مرگ حقه اگه تا قبل تموم شدن لایو اکشن سراغت اومد با آغوش باز بپذیرش همه نتونستن تا آخر انیمه رو ببینن خیلیا مثل شما هم تا آخر لایو اکشن رو میبینن.
جواب خیلی منطقی بود