۱۵ کابوس وحشتناک که شخصیتهای دیسی در Knight Terrors با آنها رو به رو شدند
در رویداد Knight Terrors انتشارات دیسی، یک متاهیومن نیرومند با نام اینسومنیا (Insomnia) وردی را روی کل کرهی زمین پیاده کرد تا همه وارد یک دنیای وحشتناک با نام نایتمر رلم (Nightmare Realm) یا گسترهی ...
در رویداد Knight Terrors انتشارات دیسی، یک متاهیومن نیرومند با نام اینسومنیا (Insomnia) وردی را روی کل کرهی زمین پیاده کرد تا همه وارد یک دنیای وحشتناک با نام نایتمر رلم (Nightmare Realm) یا گسترهی کابوس شوند. در این وضعیت، قهرمانان و ویلنها در دنیایی گیر میافتند که پر است از دلواپسیهایشان. برخی از این کابوسها بر اساس بزرگترین ترسهای این شخصیتها بودند و بعضی دیگر یک خاطرهی تلخ و ناخوشایند را دوباره زنده کردند. در این نوشتار به سراغ ۱۵ تا از این کابوسهای وحشتناک میرویم که شخصیتهای دیسی در رویداد Knight Terrors با آنها دست و پنجه نرم کردند.
بتگرل زامبی
در موج کابوس اینسومنیا، پانچلاین در سناریوی خود توانست بتگرل را بکشد. با این حال، باربارا به زندگی بازگشت و دنبال کای را تا پناهگاه خود دنبال کرد، در آن جا با سیستم کامپیوتریاش ترکیب و تبدیل به یک آمیزش وحشتناک از تکنولوژی شد.
ترور تایتانز
تایتانها درگیر یک کابوس مشترک بودند که در آن همگی تبدیل به نسخههای ترسناکی از خود شدند. سایبورگ یک هیولای تکنولوژیک بود، بیست بوی یک موش هیولایی غولآسا شد، دونا تروی به یک موجود با چندین چهره و اندام جهش پیدا کرد و استارفایر نیز یک فاتح تشنهی جنگ بود. در دگرگونیشان، هر کدام از اعضای تایتانز در حالت تازهی خود ناتوان بودند و تنها میتوانستند گزارهی «همهی چیزی که هستم.» را تکرار کنند.
جهنم دفتر
در کابوس جوکر او به اشتباه بتمن را میکشد. ولی نبود شوالیهی تاریکی همهی هیجان را از زندگی شاهزادهی دلقکی جنایت میزداید. پیش از این که جوکر حتی بفهمد، خودش را سرگرم یک شغل سادهی ساعت ۹ تا ۵ در وین اینترپرایزس میبیند. اما در غیبت بتمن، خود جوکر یک هویت پنهان پدیدآورد تا شوالیهی محافظ تازهی گاتهام شود؛ چیزی که نزدیک بود باعث کشته شدن خودش باشد.
گیر افتادن بت-فمیلی در تیمارستان آرکهام
بزرگترین کابوس نایتوینگ این بود که به همراه دیگر ویلنهای بتمن در تیمارستان آرکهام زندانی شود. در این رویای ترسناک، نایتوینگ شوالیهی تاریکی را میکشد و به نسخهای وحشتناکتر از این تیمارستان فرستاده میشود. نه تنها این بلکه بتگرلها نیز در رویای دیک بودند. خود باربارا گوردون را نیز در این کابوس میبینیم که تبدیل به یک آمیزش ترسناک از گوشت و تکنولوژی شده است.
الههی تاریک
واندر وومن در کنار جاستیس لیگ دارک درگیر موج کابوس شد. یک نگارش آلوده شده از واندر وومن باعث جدا شدن دایانا از دیگران میشود. این دو شخصیت با یکدیگر جنگیدند اما نگارش کابوس برتری پیدا کرد و دایانا را با بزرگترین ترسش رو به رو کرد: کنار گذاشتن پیوندش با بشرت و تبدیل شدن به یک الههی کامل که بالاتر از فانیها قرار میگیرد و باعث وحشت آنها میشود.
گذشتهی تیره
گرین لنترن بودن دربارهی پیروزی بر ترس است ولی حتی هال جوردن نیز نتوانست در برابر موج کابوس پایداری کند و وارد دنیای خوابهای بد شد. اینسومنیا به گذشتهی این گرین لنترن سر زد تا او بدترین لحظات زندگیاش را دوباره تجربه کند؛ از مرگ پدرش تا فاز پرالکس. با این وجود، هال با بدترین خاطراتش جنگید تا این که بتواند رها و بیدار شود.
خیانت خاطرهها
همچون هال جوردن، بروس وین نیز به سادگی دیگران قربانی کابوسهای خود نشد. اما اینسومنیا به سراغ ناخوشایندترین خاطرات بتمن رفت. این ویلن حتی بر اساس کابوسهای بتمن یک سرباز کابوس پدید آورد: یک خفاش که به جای سرش یک تفنگ قرار گرفته بود. با این حال، اینسومنیا تا حدی پیش میرود تا بتمن مجبور شود آن شب شوم را در کوچهی کرایم دوباره تجربه کند؛ هر چند این بار از دیدگاه جو چیل.
شکار مردر من
پیوند پیچیدهی رَوِجِر با دثتروک زمانی که رز ویلسون در گسترهی کابوس گیر افتاده بود پیچش وحشتناکی به خود دید. اسلید تبدیل به مِردِر مَن شد؛ یک شخصیت همانند لولوخورخوره که به شکار رز میپردازد. مردر من به اندازهی خود دثتروک مرگبار است و میتواند از طریق قطرات خون جا به جا شود تا رز هیچ شانسی برای فرار از این نگارش ترسناک پدرش نداشته باشد.
سوپر-ریپر
سوپرمن شاید به عنوان مرد پولادین شناخته شود ولی به سادگی دیگران درگیر موج کابوس شد. در رویایش، کلارک مورد یورش یک موجود با نام سوپر-ریپر قرار گرفت؛ یک نسخهی بیاخلاق و عجیب و غریب از خودش. سوپر-ریپر متروپلیس را دوباره و دوباره نابود کرد تا سرنوشت تاریکی که در انتظار کال-ال هست را نشان دهد: زنده ماندن پس از مرگ همهی کسانی که دوستشان دارد.
موهبت بُعد پنجم
در کابوس جیم گوردون او با موجوداتی از بعد پنجم رو به رو شد. این موجودات که به گاتهام «موهبت» میبخشیدند، باعث شدند تا گوردون به شکنندگی شیشه شود. زمانی که یک نگارش از زره بتمن، گاتهام را به وحشت میاندازد، گوردون نیز عیناً آغاز به از هم پاشیدن میکند، خرد میشود و اندامهایش را از دست میدهد.
نگارشهای کابوسی
رد هود و رابین یک کابوس مشترک را پشت سر گذاشتند. تیم دریک و جیسن تاد در این رویا از یکدیگر جدا افتادند و توسط نگارشهای کابوسی خود آزار دیدند. کابوس تیم او را مجبور کرد تا مرگ پدرش در Identity Crisis را به طور مداوم تجربه کند و در کنارش مرگ بت-فمیلی را نیز ببیند. در همین حال نیز چندین نسخهی جوکرشده از رد هود به تمسخر جیسن تاد به خاطر مرگش پرداختند.
جهنم حومهی شهر
به طور سطحی میتوان گفت که دنیای کابوسی پویزن آیوی کم و بیش ایدهآل است: زندگی در یک خانهی زیبا در حومهی شهر با هارلی کوئین. اما این پوشش تنها یک سراب بود. همگی در این رویا لبخندهای ساختگی داشتند، پشت سر هم دیالوگهای بیمعنا را به زبان میآوردند و تلاش داشتند تا جلوی دگرگونی دنیا به دست پویزن آیوی با نگه داشتنش در یک جهنم حومهی شهری را بگیرند.
جهشیافتن در اسپید فورس
علاقهی فلش نسبت به افراد درون زندگیاش در رویایی که در آن میبیند والی وست به شدت آسیب دیده است علیه او استفاده شد. بری آلن که مصمم بود تا کید فلش را نجات دهد، با وجود مقاومت اسپید فورس به شکل مداوم در زمان سفر میکرد. سفرهای فراوان فلش باعث جهشیافتگی او به یک هیولای شبیه به سگ شکاری شد. با این که بری توانست بیدار شود ولی هیولایی که در رویایش ساخته بود تبدیل به واقعیت شد.
کاپیتان کابوس
مری مارول در کابوس خود دید که برادرش تبدیل به یک زورگوی شرور و خودخواه با نام نایتمر کاپیتان یا کاپیتان کابوس شده است. این نگارش بیلی بتسون سنگدل بود و میخواست نیروی شزم را تنها برای خودش داشته باشد. کاپیتان کابوس حتی خانوادهاش را کشت تا تنها کاربر جادوی موجود شود. با این که مری توانست نایتمر کاپیتان را از ذهنش پاک کند ولی این شخصیت توانست به دنیای واقعی راه پیدا کند.
سایبورگ سوپرمن
خانوادهی سوپرمن زمان پدیدآمدن موج کابوس سرگرم تماشای یک فیلم بودند. اما پیش از این که بفهمند، این شخصیتها در فیلم ترسناکی ایفای نقش میکردند که در آن سایبورگ سوپرمن به آزارشان سرگرم بود. هنک هنشاو بیش از این که یک سوپرویلن باشد همچون هیولاهای فیلمهای ترسناک عمل میکرد و اعضای خانوادهی سوپرمن را به ذهن مشترکش پیوند میزد. حتی کریپتو نیز از سایبورگ سوپرمن در امان نبود.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
انقدر از این چیزهایی که همه لبخند میزنن و چیز های بی معنی و شاد میگن که همش برای گول زدنه بدم میاد(بخواطر اینکه چند سال پیش کروالین با این شکل کابوس چند ماهم رو برام رقم زد)