نقد فیلم Manodrome ـ مردانگی مخرب
Manodrome یک درام هیجان انگیز، محصول سال ۲۰۲۳ آمریکا میباشد؛ که نویسندگی و کارگردانی آن را جان ترنگوی (John Trengove) بر عهده داشته. Manodrome اولین فیلم انگلیسی زبان این کارگردان است و برای اولین بار ...
Manodrome یک درام هیجان انگیز، محصول سال ۲۰۲۳ آمریکا میباشد؛ که نویسندگی و کارگردانی آن را جان ترنگوی (John Trengove) بر عهده داشته. Manodrome اولین فیلم انگلیسی زبان این کارگردان است و برای اولین بار در هفتاد و سومین جشنواره بینالمللی فیلم برلین به اکران درآمده است.
جسی آیزنبرگ (Jesse Eisenberg) به عنوان کاراکتر اصلی و یک راننده اوبر که با مشکلات درونی و کودکی دست و پنجه نرم میکند حضور دارد. علاوه بر این آدرین برودی (Adrien Brody)، اودسا یانگ (Odessa Young)، سالیا سیسای (Sallieu Sesay)، گیورگه موریسن (Gheorghe Mureșan) و چندی دیگر در Manodrome به ایفای نقش میپردازند.
داستان یک راننده اوبر
رالفی پسری جوان است که به عنوان راننده اوبر فعالیت میکند. او که به تازکی از شرکت به دلیل تعدیل نیرو اخراج شده است، در شرف به دنیا آمدن فرزندش قرار دارد. رالفی که علایق جنسی خود را به درستی نمیشناسد. فردی سر درگم و عصبانی را به تصویر میکشد که تمام خشمش را زیر پوستهای از سکوت و درون گرا بودن پنهان کرده است.
او به پیشنهاد دوستش با گروهی از مردان آشنا میشود که بیشتر شبیه یک فرقه افراطی زن ستیز و مرد سالار میمانند که همگی بر ترک کردن خانه و خانواده اتفاق نظر دارند. رالفی که میان این گمگشتگی و پوچی این فرقه را راه نجات خود میبیند. رفتار و گفتار آنان را درونی میکند و با خود جدیدی روبه رو میشود.
بعد از ترک خانه توسط زنش در نهایت او که فقط به یک تلنگر برای برون ریزی و انفجار نیاز دارد. دو نفر را به قتل میرساند و سپس میگریزد. اما در نهایت شخصی با مهربانی به او پناه میدهد و پس از آرام شدن رالفی با هجوم پلیسها روبه رو می شویم که برای دستگیری رالفی آمدند.
قصد ناپیدا Manodrome
دقیقا واضح نیست که این فیلم غایت نهایی خود را چه چیزی برگزیده. سندرم ددی ایشو یا مسئله پدر در این فیلم مطرح میشود که در بخشهای بعدی پررنگ تر به آن میپردازیم. همچنین مرد سالاری این فرقه افراطی مورد بحث است یا بیاحترامی و خشونت علیه زنان؟ همچنین کاراکتر اصلی جنونی را با خود به دوش میکشد که قطبی برون گرا (بر خلاف ظاهر و رفتار درونگرایش) و آسیب زننده را بروز میدهد.
باید گفت که پرداختن به همه این مسائل در یک ساعت و نیم نه کار شدنی و نه کار درستی است. چرا که به عنوان بیننده دائم در مسیر قضاوت فرد قرار میگیرید و هدف انتهایی فیلم را نیز از دست میدهید! البته نکته دیگر این است که ابدا مشخص نیست نیت کارگردان برای دفاع از حقوق مردان است یا به مضحکه گرفتن آن!
به شخصه نظر من بر گزینه دوم پافشاری دارد. چرا که این دورهم جمع شدنهای مردانه و صحبت از خالق آتش بودن و قدرت نماییهای فیزیکی و صحبت راجع به بدیهیات پیش پا افتاده و کف زدن راجع به همان بدیهیات کمی اثر را کمدی رقم زده است! حداقل میتوان مطمئن بود که در زندگی زناشویی مردان این فیلم مشکلات عمیق و فاجعه باری وجود ندارد اما آنها اصرار دارند که خود را بر طرف مظلوم ترازو جایگذاری کنند.
دنبال بابا میگردم!
کاراکتر اصلی که در کودکی توسط پدر خود ترک میشود، این حس بیپدری را در تمام عمر با خود حمل میکند. ما داستان را جسته گریخته از زبان او و دیگران میشنویم و میبینیم. از این که هر روز برود دنبال شریک زندگیاش به تنگ آمده، خرید کردن وسائل بچهای به دنیا نیامده را طوری انجام میدهد که انگار شکنجهای برایش است و طوری به کودکی در حال شیر خوردن مینگرد که انگار از عقدهای شدید رنج میبرد.
البته به همین جا ختم نمیشود. او به راحتی و بدون اطلاعات عضو گروهی افراطی از مردان میشود که سردسته را پدر و خود را پسر مینامند. از شرکت در این جلسات احساس آزادی و سبکی میکند و از این که دور و اطراف پدر گروه بپلکد احساس خوبی دارد. در نهایت بعد از انجام قتل و پناه بردن به مردی غریبه سرش را روی شانه او میگذارد و آنقدر مسخ لالایی مرد میشود که صدای آژیر پلیس را نمیشنود یا سعی میکند آن را نادیده بگیرد.
اما تناقض این کاراکتر در صحبتهای پارتنرش پیدا میشود. ما میفهمیم که او قبلا یا در شروع رابطه اینطور نبوده. حتی متوجه میشویم به اصرار او است که زن فرزندش را نگه میدارد. بنابر این کمی عجیب و غیر قابل باور است که او مشکلات مردانگی و نیاز به پدر داشتن و تاثیر این موارد را اکنون در او ببینیم.
چرا که شخصیتی که با این معضلات از کودکی رشد پیدا میکند اگر نسبت به باگهای شخصیتیاش آگاه نباشد. رفتارهای بیمار گونهاش تا ابد با او خواهند ماند. اما به نظر میرسد که رالفی زندگی درست و نرمال داشته و با تلنگری به حالت بیماری و روان پریشی رسیده. که این امر تقریبا غیر ممکن است و این عدم پذیرش مخاطبین را به همراه دارد.
روشنگری وجود ندارد
نمیشود گفت که کارگردان به مسائل داغ و به روزی نپرداخته با این وجود او نتوانسته یک بیانیه منسجم برای این معضلات چیده شده روی کاراکترش ارائه دهد. در واقع کاری که سازنده انجام داده یک تحریک توخالی است. او فقط بیان میکند که افراد میتوانند دچار این خشم سرکوب شده و بروز آنی و بیفکر احساسات شوند اما چگونه و چطورش را واشکافی نمیکند.
لازم به ذکر است که بازیگران همگی نهایت تلاششان قابل رویت است اما در واقع این فیلمنامه و کارگردانی است که چیزی برای ارائه ندارد. اما اگر بخواهیم مفهوم کلی را برای این فیلم در نظر بگیریم، Manodrome اصرار دارد که بیان کند، رالفی چطور میتواند در دنیایی که مردان اغلب زیر پا گذاشته میشوند خرج زندگی خود و خانواده را بپردازد؟ با این وجود باز هم قابل پذیرش نیست که چطور رالفی در وهله اول جذب این باشگاه مردانه به سرکردگی آدرین برودی در نقش پدر دن میشود؟
اما در نهایت فیلمنامه جایی مسیرش را پیدا میکند که رالفی در لباس یک جامعه شناس فردی و خشن مرتکب جنایات ناشی از نفرت میشود اما کارگردان حتی خشم او را در مسائل مختلف به یکدیگر متصل نمیکند بنابر این با وجود اخراج از کار، بارداری ناگهانی همسر و تمایلات جنسی سردرگم انگار همه چیز سرسری و تصادفی رقم میخورد و باور کنید که در Manodrome همه مخاطبین به روشنگری نیاز دارند که متاسفانه نصیبشان نمیشود.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
انگار برادر aurora هست...شباهت زیاده (خواننده)
جنبشهایی مانند MGTOW (مردان راه خود را میروند) نتیجه مستقیم سالها مردستیزی در جوامع غربی است. البته افرادی با این عقیده معمولا ارتباطی با خشونت یا جرایم از روی نفرت ندارند فقط به دلیل جامعه و قوانین مردستیز تصمیم گرفتهاند بطور کلی از جنس مونث فاصله بگیرند. هرچند فمینیستها خیلی تلاش میکنند جنبشهایی مثل MGTOW یا MRM (جنبش حقوق مردان) رو خشن و زنستیزانه نشون بدن و از گسترش اونها و شنیده شدن حرفهاشون جلوگیری کنند. ساخت چنین فیلمی نمونهای از این تلاشها است.
از سال ۲۰۲۲، هر گونه آموزش فمینیستی و لگبتی، در مدارس ایالت فلوریدا کاملا ممنوع و جرم انگاری شده است.
اگر تا ۲۰۲۱ یک فمینیست می توانست حین معلمی حرف هایی را بزند، الان برای همان حرف ها جریمه و اخراج موقت می شود.
پیشبینی می شود در سال های آتی نیمی از ایالات آمریکا این قانون را به اجرا بگذارند.
حال برید ببینید فمینیست ها چه غلطی کردند که اینقدر منفور شدند که حتی حرف زدنشون هم جرمه.
(راهنما، فیلم Manodrome نماد خوبی از غلط های فمینیستی است.)