چرا بازی آنلاین و چندنفره The Last of Us پروژهای جاهطلبانه بود؟
بازی The Last of Us همچنان یکی از بهترین عنوانهایی است که میتوان بر روی پلیاستیشن تجربه کرد. ماجراجویی و سفر شخصیت «جوئل» همراه با «اِلی» در آمریکای آخرالزمانی بسیار تنشزا، احساسی و هیجان انگیز ...
بازی The Last of Us همچنان یکی از بهترین عنوانهایی است که میتوان بر روی پلیاستیشن تجربه کرد. ماجراجویی و سفر شخصیت «جوئل» همراه با «اِلی» در آمریکای آخرالزمانی بسیار تنشزا، احساسی و هیجان انگیز است و تکههایی در روایت آن وجود دارد که برای دهههای پیشرو به یادماندنی خواهند ماند. توسعهدهنده آن یعنی «ناتی داگ» که سری بازیهای «جک و داکستر» و سری «آنچارتد» را نیز ساخته، بسیاری از اوقات با تحسین منتقدان رو به رو شده و بازاریابی خوبی داشته است و در حالی که شاهد ثبات این توسعهدهنده در طول سالها بودهایم، اما عنوان چندنفره The Last of Us به چالشهایی در طول مسیرش برخورد کرد. ظاهرا شاهد بازسازی بازی پس از انتقادها به کمپانی بانجی بودیم و در پی این اتفاق، طرفداران بر این باور بودند که ناتی داگ زیادی در خصوص این پروژه جاهطلب شده، آنهم زمانی که نیازی وجود ندارد.
این پروژه اقدامی بزرگ بود که اگر به خوبی و درست انجام میگرفت، میتوانست به طور گستردهای به جهانسازی تاثیربرانگیز فرنچایز The Last of Us اضافه کند. این عمل احتمالاً وسیعترین اقدام توسعهدهنده برای ورود به صحنه بازیهای مولتیپلیر بود، در نتیجه با احتیاط جلو رفتن به نظر عملی منطقی میآمد. بازی اصلی این فرنچایز یک بخش آنلاین شگفتانگیز داشت که بازیکنان همچنان در حال لذت بردن از آن هستند. قدمهایی که این فرنچایز در گذشته برداشته، میتواند یادآور این موضوع باشد که عنوان چندنفره The Last of Us نیازی به غوغا کردن نداشت و بجای آن میتوانست به گیمپلی کلاسیک بخش چندنفره بازی اصلی خود با نام Factions رنگ و بویی تازه بدهد.
ناتی داگ و ریسکهای بزرگ
ناتی داگ یکی از معدود توسعهدهندههای بازیهای ویدیویی است که به عاملی تکاندهنده و تعیینکننده برای دنیای وسیع این سبک تبدیل شده است. برای بهتر متوجه شدن این موضوع میتوان به تاثیر کمپانی «بتسدا» بر سبکی خاص از نقشآفرینی و متروید و تاثیر عناوین کسلوانیا (Castlevania) در بازیهای دو بعدی پهلو-پیمایش (Side Scrolling) اشاره کرد. برای مثال زمانی که با یک بازی با داستانی غنی و ثبات طراحی طرف هستیم اصطلاحاً به آن ساخت «ناتی داگ» میگویند، حتی اگر آن عنوان ساخته یک توسعهدهنده از ایالت کالیفرنیا مانند ناتی داگ نباشد. ساخت بازی چندنفره کار معمول این استودیو نیست، به همین منظور طرفداران انتظاراتی را از پروژه چندنفره The Last of Us در سر داشتند.
تبدیل بخش چندنفره از بازی The Last of Us 2 به یک پروژه کاملاً مستقل اقدامی بزرگ بود، با این حال میتوانست سود زیادی را برای استودیو به ارمغان بیاورد. این بازی برای رسیدن به موفقیت باید یک تعادل نسبی را بین عناصر جدید و اِلمانهای قدیمیاش ایجاد میکرد. توسعهدهندههای دیگری نیز وجود دارند که میتوانند بازیهایی را ساخته و سبک شوتر چندنفره را به جلو ببرند. در حالی که ساخت یک دلالسی از دنیای The Last of Us ایده خوبی به نظر میآمد، اما مکانیکها و نحوه ارائه آن لزوما نیاز نیست که مبین این سبک باشند، مخصوصا که اکثر مردم به پیروی از این فرنچایز و توسعهدهندهاش برای ساخت بازیهای عالی تک نفره میپردازند.
یادداشت: در حالی که در ابتدا این عنوان چندنفره قرار بود به نسخه دوم این فرنچایز اضافه شود، اما در مراسم Summer Game Fest تایید شد که این اثر به دلیل طبیعت جاهطلبانهاش به عنوانی مستقل تبدیل خواهد شد. حالا هم که توسعه این بازی به طور کامل متوقف شد.
پروژه بازی چندنفره The Last of Us بنیادی پربار داشت
بازی The Last of Us محصول سال ۲۰۱۳ یکی از بهترین آثار پلیاستیشن ۳، پلی استیشن ۴ و حالا پلیاستیشن ۵ است و همه اینها بدون در نظر گرفتن بخش چندنفره در زمان انتشار اولیه و اصلی آن بود. این بازی زمانی منتشر شد که با آثاری همچون Tomb Raider و Assassin’s Creed 4: Black Flag طرف بودیم، عناوینی که غالباً شامل بخش چندنفره ملالآوری بودند. اما مد Factions از The Last of Us به شکل تعجبآوری درگیر کننده بود و بخش اعظمی از بازیکنان را پس از تیتراژ پایانی داستان جوئل و روایت دلخراش الی در بازی نگه داشت. با وجود اینکه در طول زمان تعداد بازیکنان این بخش کاهش یافته، اما همچنان بازیکنانی به تجربه آن میپردازند. همه این نکات اشاره به طول عمر آن داشته و نشاندهنده این است که بخش چندنفره آن همچنان میتوانست یک تجربه مناسب را در سال ۲۰۲۳ در اختیار طرفداران بگذارد.
قصهگویی و داستان The Last of Us قویتر از آن است که این فرنچایز خودش را درگیر چیزهای دیگری کند. گیمپلی و طراحی مراحل آن در بازی دوم بهبود یافت، اما این تغییرات در مقابل روایت درگیرکنندهاش — که نقطه قوت و کانونی بازی محسوب میشود — به چشم نمیآید؛ حال آنکه منتقدان آن را ستایش کرده یا نقدش کنند. یک پروژه چندنفره میتوانست گزینه مناسبی برای The Last of Us باشد، اما جاهطلبی بیش از اندازه هم میتوانست به ضرر آن تمام شود، به ویژه با توجه به اینکه ناتی داگ نقشه کلی بینقصی برای دنبال کردن دارد. همه اینها به لطف بازی پر سر و صدا و اصلی آن در سال ۲۰۱۳ است که صنعت بازی را برای همیشه متحول کرد.
با همه این صحبتها در حالی که طی یکی دو سال اخیر شاهد اخبار ضد و نقیض بسیاری در رابطه با بازی چندنفره The Last of Us بودیم، اکنون میتوانیم با خیالی آسوده آن را «مرده» تلقی کنیم. چرا که بیش از دو روز پیش ناتی داگ پستی را منتشر کرد که به صورت رسمی به کنسل شدن پروژه آنلاین این فرنچایز اشاره میکند. در بیانیهای که از طریق پست مذکور به اشتراک گذاشته شده، ناتی داگ اشاره میکند که آنها «تصمیم فوقالعاده دشواری را مبنی بر توقف کامل توسعه بازی» گرفتهاند.
زیادهاندیشی و جاهطلبی بیجا میتوانست اثری منفی را بر روی این فرنچایز بگذارد، در نتیجه با توجه به اینکه این بازی پس از گذشت ده سال همچنان محبوب است و بسیاری از طرفداران همچنان به تجربه آن مینشینند، پس ساخت یک بخش چندنفره نیاز به کیفیت بالا برای راضیکردن طرفداران داشت. پس شاید کنسل شدن این پروژه و تمرکز ناتی داگ برروی عناوین تکنفرهاش تصمیم بهتری برای این استودیوی بازیسازی باشد و باید چشمانتظار برنامههای آینده این استودیو بمانیم.
بیشتر بخوانید:
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
من طرفدار SONY هستم و اکثر سیاست گذاری هایش را از ۱۹۹۴ تا الان قبول داشته ام ولی با این سیاست گذاری جدید (ساخت تعداد زیادی بازی لایو سرویس آنلاین) و بخصوص تغییر ماهیت استودیوهای موفق سونی (مثل ناتی داگ) برای ساخت بازیهای بزرگ آنلاین و لایو سرویس، مخالف هستم. استودیوهای موفق رو باید به حال خودشون بگذارند (ناتی داگ، اینزامنیاک، سانتا مونیکا، ساکر پانچ، گوریلا گیمز و …) و برای بازی های لایو سرویس باید استودیوهای دیگری رو مشغول کنند (مثل بانجی)
ضمنا بازی های لایو سرویس یک ظرفیتی در بازار دارند و نمیشه گیمر رو مجبور کرد که هم WarZone بازی کنه هم فورتنایت هم پابجی هم Faction 2 هم دستینی ۲ هم تایتان فال ۲ هم RainbowSix هم هزار تا بازی دیگه
قبلا بخش آنلاین بازیهای ناتی داگ در نوع خودش عالی بود و عمر معقولی هم داشت (Uncharted 2 & 3 & 4 و the Last of Us نسخه PS3 و PS4) بنابراین لازم نبود وقت و هزینه ناتی داگ رو ۳ الی ۴ سال هدر بدهند و آخرش هم هیچی (تو این مدت ناتی داگ می توانست یک Uncharted عالی بسازد و یک آنلاین معقول و دوست داشتنی استاندارد هم برای The Last Part II بده)
متاسفانه موفقیت مالی فورتنایت و وارزون اینقدر زیاد بوده که سونی اومد راه رفتن کبک رو تقلید کنه ولی راه رفتن کلاغ (خودش) رو فراموش کرد.
فرض کنید فروش بازی فوتبال EA خیلی زیاد باشه و یا GTA VI خیلی موفق بشه. آیا سونی باید سانتا مونیکا رو مجبور کنه که فوتبال بسازه و گوریلا گیمز هم یک چیزی شبیه GTA بسازه ؟!؟!؟
فکر کنم درس خوبی گرفته باشند.
امیدوارم ظرف 3 سال یک Jack & Dexter ، یک آنچارتد و یک Last Part 3 ببینیم به همراه بخش آنلاین استاندارد و دوست داشتنی