معرفی کتاب «ناطور دشت»؛ سفری تنها به نیویورک
با وجود اینکه نویسندهٔ آمریکایی جروم دیوید سلینجر (J. D. Salinger) داستانهای کوتاه زیادی نوشته است اما ناطور دشت (The Catcher in the Rye) تنها رمان و بهترین اثر او محسوب میشود که باعث شد ...
با وجود اینکه نویسندهٔ آمریکایی جروم دیوید سلینجر (J. D. Salinger) داستانهای کوتاه زیادی نوشته است اما ناطور دشت (The Catcher in the Rye) تنها رمان و بهترین اثر او محسوب میشود که باعث شد محبوبیت زیادی، به ویژه در میان نوجوانان پیدا کند. قهرمان داستان؛ هولدن کالفیلد (Holden Caulfield) نوجوانی یاغی است که از مدرسه اخراج شده و در خیابانهای نیویورک سرگردان است و با انواع و اقسام افراد عجیب و غریب روبهرو میشود که از دیدش همه آنها افرادی "تو ویترینی" (Phony) و اَداییطور" هستند.
داستان کتاب با لحنی کاملا متفاوت و غیرادبی، از دهان نوجوانی دبیرستانی روایت شده است که سفری چند روزه به شهر نیویورک را با زوایایی متفاوت توصیف میکند. از نگاه هولدن که پسری از طبقه ثروتمند جامعه محسوب میشود تمام "آدم بزرگها" ادایی و توخالی هستند درحالیکه کودکان "خود واقعیشان" هستند و سعی نمیکنند به نظر "باکلاس" برسند و همین محبت به کودکان و انزجار از بزرگسالان در توصیفهای هولدن از افراد مختلفی که در طول داستان ملاقات میکند، دیده میشود.
لازم به ذکر است هولدن و ویسنت (برادر بزرگتر هولدن که نویسندهای در هالیوود است - Vincent Caulfield) شخصیتهایی هستند که در بسیاری از داستانهای کوتاه سلینجر، مانند این ساندویچ مایونز ندارد (This Sandwich Has No Mayonnaise) و من دیوانهام (I'm Crazy) حضور دارند.
خلاصه داستان ناطور دشت
هولدن کالفیلد نوجوانی یاغی و جسور است که به تازگی از یک دبیرستان بورژوایی (مخصوص قشر ثروتمند) اخراج شده و تصمیم میگیرد که دنیای مصنوعی و "اداییطور" بزرگسالان را ترک کرده و به خیابانهای پر زرق و برق شهر نیویورک فرار کند. خیابانهای نیویورک محل شکل گرفتن داستان ناطور دشت است که هر لحظه اتفاقی پیشبینی نشده برای هولدن در آن اتفاق میافتد و او با افراد مختلف، از راهبههای عجیب و غریب گرفته تا رانندگان تاکسی که با پند و اندرزهای زندگی اعصاب او را خرد میکنند، روبهرو میشود.
هولدن با لحنی تند، بیخیال و طنزآمیز، دنیایی را توصیف میکند که در آن همهچیز به شکل خندهداری مصنوعی به نظر میرسد. این کتاب روایت سفری است که در آن با هولدن همراه میشویم و سوالات اساسی او درباره ماهیت دروغین روابط انسانی ما را به فکر وامیدارد.
- بیخوابی تنها یکی از مشکلات هولدن کالفیلد است.
برای چه افرادی کتاب ناطور دشت جذاب است؟
کتاب ناطور دشت یکی از مهمترین و تاثیرگذارترین آثار ادبیات آمریکایی محسوب میشود که در مدارس به عنوان تکلیف در اختیار دانشآموزان قرار میگیرد تا آن را مطالعه و تحلیل کنند. با اینکه از این اثر مهم ادبیات کلاسیک هیچ اقتباس در سینما تهیه نشده است، ماجرای تنهایی و خارج از اجتماع بود هولدن کالفیلد الهام بخش فیلمها، کتابها و بازیهای ویدیویی مختلفی شده است.
یکی از بهترین آثاری که موفق شدن احساسات نوجوانی یاغی و متفاوت را به تصویر بکشند بازی Life is Strange، از استدیو Dont nod است که در نسخههای مختلف آن، قهرمان داستان نوجوانانی هستند که نسبت به دنیای پیرامون خود احساس بیگانگی و تفاوت میکنند.
چرا داستان ناطور دشت مهم است؟
داستان ناطور دشت با ادبیات و روایت منحصربهفرد خود، به سبکی کاملا جدید به توصیف احساسات و تجربیات نوجوانان در سن بلوغ میپردازد. اصطلاحات استفاده شده در داستان، تماما ساخته سلینجر هستند که با شهرت یافتن این کتاب در فرهنگ عامیانه راه یافته و در ادبیات، فیلم و سینما و حتا موسیقی مورد استفاده واقع شده است و میتوان گفت تکهکلامها و اصطلاحات شخصیتهای مختلف در این داستان به دایره لغات آمریکایی اضافه شده و تاثیری غیرقابل انکار بر فرهنگ این کشور گذاشته است.
به جز تاثیرات فرهنگی، این شاهکار ادبیات کلاسیک به جنبههای مختلف بیماریهای روانی همچون افسردگی، اضطراب و پرخاشگری، اختلالات روانی پس از حادثه (PTSD) و حس بیگانگی با جامعه، در غالب ماجرای سفر یک نوجوان کلهشق در کف خیابانهای نیویورک میپردازد که آن را به اثری ماندگار در تاریخ ادبیات جهان تبدیل میسازد.
نام این کتاب در زبان انگلیسی به کسانی اشاره دارد که در لبه دره یا بلندی میایستند و مراقب هستند تا کودکانی که در بالای دره مشغول بازی یا دویدن هستند به پایین سقوط نکنند (؟) در ترجمه فارسی عنوان کتاب مترجمان فارسیزبان به زیبایی از حکایتی از باب پنجم بوستان سعدی الهام گرفته و نام کتاب را ناطور (یا ناتور - به معنای نگهبان) دشت گذاشتهاند که به مفهوم مشابهی اشاره دارد:
یکی روستایی سقط شد خرش
علم کرد بر تاک بستان سرش
جهاندیده پیری بر او بر گذشت
چنین گفت خندان به ناطور دشت
مپندار جان پدر کاین حمار
کند دفع چشم بد از کشتزار
که این دفع چوب از سر و گوش خویش
نمیکرد تا ناتوان مرد و ریش
چه داند طبیب از کسی رنج برد
که بیچاره خواهد خود از رنج مرد؟
باب پنجم بوستان سعدیدیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
صرفا یه کتاب مناسب برا خوندن هست اونچنان داستان عجیبی نداره و جز اولویت ها اول برا خوندن نمیشه گذاشتش تو ایرانم با ترجمه نجفی باید خوند که بهترین ترجمه از این کتاب هست پارسال از تلگرام خریدمش اسم کانالش ketabbaar بود که رمان هارو ارزونتر از قیمت روز میزاره امیدوارم تایید بشه اسم کانال دوستان بتونن ارزون کتاب بخرن
یکی از حق ترین جمله هایی که تا حالا خوندم تو این کتاب بود که میگفت
"بدی کار همینجاس که شما نمیتونید یه جای خوب و آرامش بخش پیدا کنید، چون اصلا همچین جایی وجود نداره."
انسان خودش انتخاب میکنه که کجا ، چطور یا چرا آرامش داشته باشه
آرامش همیشه همراه ماست ، فقط باید انتخاب کنیم که چه زمانی ، چه جایی و چطوری ازش استفاده کنیم