معرفی کتاب «سالار مگسها»؛ تجربهای هولناک در جزیره ناشناخته
"سالار مگسها" (Lord of Flies) نوشته ویلیام گلدینگ (William Golding) - با خرمگس (Gadfly) اثر اتل لیلیان وُینیچ (Ethel Lilian Voynich) اشتباه گرفته نشود - ماجرای سفری هولناک ولی هیجانانگیز به دل تاریکی را روایت ...
"سالار مگسها" (Lord of Flies) نوشته ویلیام گلدینگ (William Golding) - با خرمگس (Gadfly) اثر اتل لیلیان وُینیچ (Ethel Lilian Voynich) اشتباه گرفته نشود - ماجرای سفری هولناک ولی هیجانانگیز به دل تاریکی را روایت میکند که در آن با گروهی از پسران نوجوان همراه میشویم که در اثر سقوط هواپیمایشان در جزیرهای دورافتاده بیدار شدهاند و وادار میشوند خود نقش والدین را ایفا کرده و از خودشان مراقبت کنند.
در این داستان شاهکار ادبیات با پسرانی به نامهای جک (Jack)، رالف (Ralph) و پیگی (Piggy) همراه میشویم که سایر پسران، که همگی دانشآموزان مدرسهای در انگلستان هستند، را هدایت کنند و در مقیاس کوچکی برای خودشان یک حکومت و جامعه تشکیل دهند و به نوعی کودکانه اما به طرزی خوفناک و واقعی با یکدیگر بر سر قدرت گلاویز میشوند.
خلاصه داستان سالار مگسها
داستان "سالار مگسها" در زمانی نامعلوم که دنیا درگیر جنگی خطرناک در مقیاس جهانی است روایت میشود و موشکی به هواپیمای گروهی از دانشآموزان مدرسهای در میانه راه اصابت کرده و همه دانشآموزان در جزیرهای ناشناخته بیدار میشوند. تمام بزرگسالانی که این دانشآموزان را همراهی میکردند در اثر سقوط هواپیما کشته شده و حالا خود این کودکان و نوجوانان هستند که باید نقش پدر و مادر را بازی کنند.
به زودی آنها درمییابند که در این جزیره کوچک تنهای تنها هستند و باید برای خود غذا و سرپناه تهیه کنند. رفتهرفته قوانینی احمقانه شکل گرفته و دانشآموزانی که به آنها عمل نمیکنند به سختی تنبیه میشوند. در این اوضاع دعوایی بر سر قدرت بین رالف، نماینده بچهها و به نوعی نماد تمدن و قانون در داستان و جک، نماد غریزه ذاتی انسان در بروز خشونت و وحشیگری، بالا گرفته و فضای داستان را از جزیرهای شاد و سرگرمکننده به محیطی هولناک و تاریک تبدیل میکند.
برای چه افرادی کتاب سالار مگسها جذاب است؟
داستان سالار مگسها یکی از قصههایی است که با پیش رفتن داستان رفتهرفته تاریکتر و ترسناکتر میشود و به ما پیچیدگیهای روانی انسانها و تزلزل تمدن و جوامع بشری را در غالب قصه تعدادی پسربچه نمایش میدهد. در روند داستان، مانند بسیاری از بازیهای ویدیویی مانند Detroit: Become Human، میبینیم که تصمیمات هر یک از شخصیتها تغییراتی اساسی و سرنوشتساز در مسیر اصلی داستان ایجاد میکنند. این داستان همچنین منشا الهام خوبی برای بازیهایی که در محیطی آخرالزمانی، به نمایش از همپاشیده شدن تمدن و اخلاق بشری میپردازند، مانند Last of Us میباشد که در شرایط بحرانی حفظ اخلاق انسانی چالشی بزرگ محسوب میشود.
داستان سالار مگسها برای کسانی که دوست دارند با دنیایی پر از ترس، بیگانگی و نبرد برای بقا به دور از هر آنچه که به عنوان قانون یا اخلاق میشناسند سفر کنند، گزینه مناسبی باشد. تجربه گردش و بقا در جزیرهای خطرناک همچنین در بازیهایی همچون Don't Starve و Inside یا Limbo نیز میتواند به خوبی حس بیگانگی و ترسی که در داستان سالار مگسها تجربه میکنیم را به ما نشان دهد.
چرا داستان سالار مگسها مهم است؟
ویلیام گلدینگ، نویسنده اثر شاهکار سالار مگسها، استاد فلسفه بود که در زمان جنگ جهانی دوم به عنوان یکی از فرماندههای نیروی دریایی ارتش انگلستان انتخاب میشود و جنگ چنان تاثیری در او میگذارد که او امیدش به بشریت را به کلی از دست میدهد و پس از پایان جنگ نیز دیری نمیپاید که قدرتهای بزرگ دنیا شروع به تهدید کردن یکدیگر با سلاحهای اتمی خود میکنند. این موضوعات باعث شد که گلدینگ با الهام زیادی از داستان جزیره مرجانی (The Coral Island) اثر رابرت مایکل بالانتین (R. M. Ballantyne) که داستانی شاد و کودکانه از سفر به جزیرهای ناشناخته برای یافتن گنجهایی بزرگ است، داستان خود را با روایتی مشابه (حتا نام شخصیتها یکسان هستند) اما در فضایی هولناک و تاریک در سال 1954 به تحریر درآورد.
این کتاب موفق شد داستانی ساده و کودکانه را به زیرکانهترین شکل ممکن به نوعی تغییر دهد که نسلهای بعدی را از خطراتی آگاه سازد که در انتظار تمدن بشری در اثر جنگهای پیاپی خواهد بود. تبدیل دانشآموزان به هیولاهایی خطرناک در این جزیره دور افتاده و نبرد بر سر قدرت درحالی که در خارج از این جزیره جنگی بزرگ در حال رخ دادن است یکی موضوعات مهمی محسوب میشود که گلدینگ با ترکیب فلسفه و تجربیات شخصی خودش از جنگ به هنرمندانهترین شکل ممکن به نمایش گذاشته است.
جالب است اشاره کنیم که نام کتاب برگرفته از نام یکی از هیولاهای نامبرده شده در میان ارتش شیطان بزرگ در نبردش علیه خداوند، به نام بیِلزِباب (Beelzebub) است که لقبش ارباب یا سالار مگسها و هنرش در ایجاد جنگ، نزاع و خونریزی است.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
سالار مگسها اثر واقعاً برجستهایه. ویلیام گلدینگ به تاثیرگذارترین حالت ممکن تونست وضعیت وحشتناک دنیا و جنگها و استعمارها رو روایت کنه و به زیبایی هم سادهسازیش کرد.
در آخر هم سپاس از خانم احمدی بابت معرفی کتابی که توی ایران خیلی آندر ریتده و توجه زیادی بهش نشده.
و اینکه لطفاً و حتماً بخش معرفی کتاب رو ادامه بدید.
خیلی عالی خسته نباشید
حتما بخش معرفی کتابو ادامه بدید
درود و سپاس
دمتون گرم حتما میخونمش.
این بخش معرفی کتاب هم خیلی خوبه حتما ادامه بدید.
خسته نباشید خانم احمدی
اولین بار دیدن جلد این کتاب مسحورم کرد.
یه مرد کت و شلواری، با سر مگس که دستش رو هم مثل کمونیستا گذاشته توی کتش بین ۲ تا دکمه.
از سال پیش تا الان هنوز نرفتم کامل سراغش ولی بهانهای شد که سر بزنم.
(با رفقا موافقم، بخش معرفی کتاب عالیه، مخصوصا با قلم شما و آقای صفری، لطفا ادامه بدین.)
با سلام
این کتاب شاهکار ادبی و جایزه نوبل ادبیات برده
داستان کتاب فلسفه عجیبی داره و روند جالبی رو طی میکنه تا حرف هاشو بزنه
این بخش مخصوص کتاب ویجیاتو کم کم داره راه میفته و به نظرم اگه به همین شکل ادامه پیدا کنه ازش استقبال خوبی میشه
حتما ادامه بدید هفته ای یه بار یا بیشتر از این
معرفی کتاب ها میخوایم.
ایول
شدیداً منتظر بودم
واقعا آفرین داره👏
شدیدا کنجکاو شدم هرچی زودتر بخونمش چه بخش جذابی معرفی کتاب... عالیه ممنون از این بخش جذاب:)