نگاهی به تحول و تأثیر VFX در سینما
قدرت جلوههای بصری
در سینمای مدرن، بهرهگیری از جلوههای بصری امری ضروری و ناگزیر بوده که به صورت اساسی چهره امروزی سینما را تغییر داده است. VFX، توسط تکنیکهای دیجیتال و تکنولوژیهای متعددی پیادهسازی میشود که استفاده از آن مرزهای داستانگویی و خلاقیت در سینما را از نو تعریف کرده است.
با VFX نمایش عجیبترین جهانهای تخیلی و نفسگیرترین صحنههای اکشن بر روی پرده نقرهای امکانپذیر شده است. در این مقاله به نقش چند وجهی VFX در فیلمسازی مدرن و تاثیرش در هنر داستانگویی میپردازیم.
- 1 تاریخچهای کوتاه از VFX
- 2 تولد جلوههای بصری: از دوران سینمای صامت تا اولین فیلمهای مصوت
- 3 عصر طلایی جلوههای فیزیکی : از دهه 1950 تا دهه 1970
- 4 انقلاب دیجیتال: از 1980 به بعد
- 5 عصر حاضر: سلطه CGI
- 6 تکنیکهای اصلی VFX
- 7 نقش جلوههای تصویری
- 8 تقویت واقعگرایی
- 9 بسط خلاقیت
- 10 راهحلهای مقرون به صرفه
- 11 تحولی در ایفای نقش بازیگران
- 12 جلو بردن ابداعات تکنولوژیک
- 13 امکان تولید محصولات مجازی
- 14 کمک به ابراز احساسات هنری
- 15 آینده VFX
تاریخچهای کوتاه از VFX
تولد جلوههای بصری: از دوران سینمای صامت تا اولین فیلمهای مصوت
تاریخچه جلوههای بصری را میتوان به سفری تشبیه کرد که هم راستا با پیشرفت تکنولوژی، خلاقیت، و داستانسرایی تکامل یافته است. تاریخ شروع این سفر، از انتهای قرن 19 و اوایل قرن 20 بوده، وقتی که فیلمسازان پیشرویی همچون جرج ملیه (George Méliès) و سگوندو د چومون (Segundo de Chomón) ستونهایی را پایهریزی کردند که دنیای جلوههای بصری بر روی آنها بنا شد.
از جرج ملیه، فیلمساز وهمگرای فرانسوی، غالباً به عنوان یکی از اولین ایدهپردازان در استفاده از جلوههای بصری یاد میشود. فیلم A Trip to the Moon مثال خوبی از پیشگامی او در این عرصه است. در این فیلم، ملیه از انیمیشنهای استاپ-موشن، مینیاتور و جلوههای فیزیکی جهت خلق صحنههای فانتزی استفاده کرده است. فیلم شاهکاری از دوران صامت سینماست که صحنه مشهور آن لحظهایست که یک راکت به چشم ماه اصابت میکند. این صحنه یکی از محوریترین لحظات در تاریخ استفاده از افکتهای ویژه است.
عصر طلایی جلوههای فیزیکی : از دهه 1950 تا دهه 1970
با پیشرفت سینما، هنر جلوههای بصری نیز رو به جلو حرکت کرد. دهه 1950، سرآغاز عصر طلایی جلوههای فیزیکی با فیلمهای هیولایی و علمی تخیلی است. از برجستهترین افراد این دوران، میتوان به ری هریهاوزن (Ray Harryhausen) اشاره کرد؛ یک انیماتورِ استاپ-موشن که به دقت و مهارت استادانهاش مشهور است. فیلمهای The 7th Voyage of Sinbad (1958) و Clash of the Titans (1981) از نمونه کارهای او در نشان دادن موجودات افسانهای بر روی پرده سینما به صورت فریم به فریم هستند. تعهد و شوق هریهاوزن به جلوههای فیزیکی، تاثیری ماندگار در صنعت فیلمسازی بجا گذاشت.
در دهه 1960 و 1970، جلوههای فیزیکی به رشد خود ادامه داد. استنلی کوبریک در 2001: ادیسه فضایی از مینیاتورهای به دقت طراحی شده، برای به نمایش کشیدن سکانسهای فضایی، و جرج لوکاس در جنگ ستارگان از مدلهای فیزیکی و تکنیکهای خلاقانه در جهت خلق جنگهای فضایی استفاده بردند. این فیلمسازان، مرزهای جلوههای فیزیکی را تا حد ممکن جلو بردند و نشان دادند که تلفیق هنر و تکنولوژی چگونه میتواند تماشاچیان را حتی به دوردستترین کهکشانها ببرد.
انقلاب دیجیتال: از 1980 به بعد
دهه 1980 نقطه عطف اصلی در تاریخ VFX با ظهور تکنولوژی دیجیتال است. فیلم Tron (1982) از اولین فیلمها در استفاده CGI میباشد که تماشاچیان را به داخل دنیایی تولید شده توسط کامپیوتر میبرد. با این حال، فیلمی که معادلات بازی را به کل تغییر داد ژوراسیک پارک استیون اسپیلبرگ بود. در این فیلم دایناسورها، هر چند که توسط کامپیوتر تولید شده بودند اما به عنوان موجودی واقعی جلوه میکردند. جلوههای تصویری این فیلم، حیرت تماشاچیان را برانگیخت. از این پس، پتانسیل جلوههای دیجیتالی برای خلق موجودات و محیطهایی مشابه واقعیت، انکارناپدیر بود.
فیلم ماتریکس، با خلق صحنه آهستههای تیراندازی و همزادهای دیجیتالی از بازیگران داخل فیلم، مرزها را حتی فراتر برد. فیلمسازان شروع به استفاده همزمان از جلوههای فیزیکی و CGI کردند تا به روایتی پویاتر و درگیرانهتر در داستانسرایی برسند. تقریباً دیگر بین موارد واقعی و دیجیتالی، تفاوت محسوسی نبود.
عصر حاضر: سلطه CGI
در قرن 21، CGI سلطهگر اصلی در دنیای جلوههای بصری است. فیلمی نظیر آواتار جیمز کامرون پتانسیل کامل در استفاده از CGI را به نمایش گذاشت. در فیلم، ما دنیا و موجودات کاملاً خیالی و بیگانه را میبینیم که به شدت حس واقعی بودن را میدهند. مثال دیگر، سهگانهی ارباب حلقهها از پیتر جکسون است که با تلفیق جلوههای فیزیکی و دیجیتال، دنیای سرزمین میانه را در مقیاسی بیسابقه به تصویر کشاند. کریستوفر نولان نیز در فیلم اینسپشن، به گونهای از جلوههای تصویری استفاده کرد که در سکانسهای رویای شخصیتهای فیلم، تمام قوانین فیزیک شکسته و دوباره سرهمبندی میشوند.
تکنولوژی موشن-کپچر، یکی از پیشرفتهای قابل توجه این دوران است. بازیگری همچون اندی سرکیس (Andy Serkis) نمایش خیرهکنندهای را به عنوان شخصیتی دیجیتالی ارائه داد. او در فیلمهایی نظیر سهگانه ارباب حلقهها و سزار در سری سیاره میمونها (Planet of the Apes)، پتانسیل تکنولوژی دیجیتال در به تصویر کشیدن ورژن دیجیتالی از یک موجود با احساسات پیچیده را نشان داد.
تکنیکهای اصلی VFX
در دنیای پویای VFX، هر ابداعی از دل ابداعات گذشته در میآید تا همواره مرزهای فیلمسازی تا جایی که ممکن است، بسط یابد. بیایید نگاهی به تکنولوژیهایی بیاندازیم که فیلمسازان با استفاده از آنها تماشاچیان را به دل دنیاهای جدید میبرند و قویترین احساسات را در آنها برانگیخته میکنند، داستانهایی را به تصویر میکشند که در گذشته نمایش آنها حتی ورای تصور بود.
- تصاویر تولید شده توسط کامپیوتر (CGI)
CGI شاید عظیمترین تحول در تاریخ VFX باشد. در CGI تصاویر دیجیتالی و انیمیشنها توسط کامپیوتر تولید میشوند. CGI امکان خلق موجودات شبیه به واقعیت، صحنههای حماسی و اکشن نفسگیر را به فیلمسازان میدهد. از دایناسورهای ژوراسیک پارک تا دنیای عجیب پاندورا در آواتار، CGI انقلابی در روایت تصویری ایجاد کرده است.
- تکنولوژی موشن کپچر
- موشن کپچر، که اغلب به اختصار موکپ نیز گفته میشود، تکنولوژی ثبت و ضبط حرکات بازیگران و تبدیل آن به انیمیشنهای دیجیتالی است. با استفاده از این تکنولوژی، میتوان شخصیتهایی دیجیتالی خلق کرد که از نظر جزئیات حرکات و نمایش احساسات، با نمونه واقعی خود برابری میکنند
- مدلسازی سهبعدی و انیمیشن
این تکنولوژی امکان خلق مدلها، اشیا، شخصیتها و محیطهای سهبعدی را به هنرمندان VFX میدهد. مدلها میتوانند با دقیقترین و پیچیدهترین جزئیات به نمایش گذاشته شوند. مدلسازی سهبعدی، یکی از هستهای ترین تولیدات VFX است، چون به عنوان مثال با آن میتوان سفینههای فضایی پر جزئیات و یا موجودات فانتزی و خیالی خلق کرد.
- مراکز رندرینگ
رندرینگ به پروسه خروجی گرفتن نهایی از تصاویر یا سکانسهای سهبعدی گفته میشود. پروسه رندرینگ قدرت کامپیوتری زیادی میطلبد، مخصوصا برای صحنههای پر جزئیات با رزولوشن بالا. به همین خاطر، مراکز رندرینگ متشکل از کامپیوترهای قدرتمند ایجاد شدهاند تا کار رندرینگ با مطلوبترین سرعت انجام شود. به علت مهم بودن زمانبندی در عرضه فیلمها، مراکز رندرینگ از حیاتیترین تکنولوژیها برای فیلمها با جلوههای ویژه سنگین تلقی میشوند.
- ترکیب تصاویر دیجیتالی
با استفاده از این تکنولوژی، میتوان المانهای تصویری نظیر صحنههای لایو-اکشن، CGI و نقاشیهای بازنمایانه را به گونهای با یکدیگر ترکیب کرد که در سکانس نهایی، یکپارچه به نظر برسد. نرمافزارهای VFX به هنرمندان این صنعت امکان ترکیب یکدست این المانها را میدهد تا در صحنهها طوری به نظر برسد که همه اینها دارد در یک محیط اتفاق میافتد.
- تکنیکهای تولید مجازی
این تکنیکها در تصویرسازی و تعامل با محیطهای دیجیتال بر روی صحنه به کار میروند. این رویکرد که توسط سریالهایی همچون The Mandalorian محبوبیت یافت، به فیلمسازان امکان تصمیمهای خلاقانه بدون وقفه را در حین تولید میدهد تا به گونهای تماشاچیان را درگیر دنیای قصه خود کنند که تا قبلش دستیابی به آن بسیار سخت مینمود. با استفاده از تکنیکهای تولید مجازی نحوه ساخت فیلمها و سریالها دستخوش تغییرات گستردهای شده است.
- واقعیت افزوده و واقعیت مجازی
با واقعیت افزوده (AR) و واقعیت مجازی (VR) حیطه VFX به ورای صفحه نمایش سنتی رفته است. در واقعیت افزوده، المانهای دیجیتالی در داخل جهان واقعی نشان داده میشود، در صورتی که در واقعیت مجازی، تماشاچیان به صورت کامل به یک دنیای دیجیتالی کشیده میشوند. این تکنیکها مسیرهای جدیدی را برای داستانسرایی و درگیر کردن تماشاچیان عرضه میدارد. بازیسازی، بازاریابی و تجربههای تعاملی دیگر صنعتهایی است که در آنها از این تکنولوژی استفاده میشود.
- هوش مصنوعی و یادگیری ماشین
هوش مصنوعی و یادگیری ماشین در حال شکلدهی به آینده VFX هستند. از آنها میتوان برای انجام اتوماتیک وظایف، نظیر روتوسکوپی و یا تصحیح رنگ استفاده کرد که در نهایت هم زمان و هم منابع زیادی ذخیره میشوند. از هوش مصنوعی میتوان در تولید تکسچرهای واقعی یا انیمیشن شخصیتها بهره برد.
نقش جلوههای تصویری
تکنولوژیهای VFX از اساس شیوه داستان گویی و مرزهای خلاقیت و واقعگرایی را تغییر داده است. در ادامه به برخی از نقشهای کلیدی VFX در فیلمسازی مدرن میپردازیم:
تقویت واقعگرایی
VFX باعث شده دنیاهایی را در سینما ببینیم که با وجود خیالی بودن، به شدت واقعی و درگیرکننده هستند، دنیاهایی که با شیوه فیلمسازی سنتی به تصویر کشیدن آنها غیرممکن بود. همانطور که گفته شد، با VFX میتوان موجودات شبیه به واقعیت، بلایای طبیعی و بازیگران را یکپارچه به داخل دنیای فانتزی آورد. برای مثال، فیلم آواتار از پیشرفتهترین تکنولوژیهای VFX استفاده کرده تا تماشاچیان را راهی سفری به دل دنیای بیگانه و سرسبز پاندورا کند. در نتیجه، فیلمی درگیر کننده و از نظر بصری فوقالعاده به دست آمده است.
بسط خلاقیت
با تکنولوژیهای VFX، دیگر هنرمندان و کارگردانان محدودیتی برای نمایش تصورات و تخیلات خود نمیبینند. VFX میتواند تماشاچیان را به دنیایی کاملاً خیالی ببرد که در آن حتی قوانین فیزیک هم میتواند نقض شود. کارگردانهایی نظیر کریستوفر نولان با فیلم اینسپشن و دنیس ویلنوو با بلید رانر 2049 با استفاده از VFX دنیاهای بسیار پیچیده و روایتهای عمیقی را خلق کردهاند که در طول پروسه تولید آن، تمام مرزهای قصهگویی جابجا شده است.
راهحلهای مقرون به صرفه
با وجود اینکه استفاده از VFX هزینه قابلتوجهی را در بردارد، اما در نهایت میتواند یک راه حل مقرون به صرفه برای فیلمسازان باشد. در عوض ساخت سازههای بزرگ یا تکیه بر جلوههای فیزیکی، که شاید نتیجه دلخواه را هم ندهد، VFX قدرت این را دارد که دنیاهای بصری باکیفیت در یک فضای کنترل شده دیجیتالی خلق کند. این کار نه تنها وقت و هزینه را ذخیره میکند، انعطاف بیشتری نیز به سازندگان در طول پروسه ساخت میدهد.
تحولی در ایفای نقش بازیگران
تکنولوژیهای VFX انقلابی در نقشپردازی بازیگران در فیلمها ایجاد کرده است. برای مثال تکنولوژی موشن کپچر باعث شده تا شخصیتهای دیجیتالی مشابه واقعیت بر روی صحنه آورده شوند. این موضوع راه جدیدی برای داستان گویی باز کرده و امکان خلق شخصیتهای دیجیتالی به یاد ماندنی با بالاترین احساسات و همذاتپنداری توسط تماشاچیان پدید آورده است.
جلو بردن ابداعات تکنولوژیک
نیروی محرکه اصلی پشت ابداعات VFX، صنعت فیلمسازی است. هر چه بیشتر فیلمسازان خواهان خلق دنیای واقعیتر و پیچیده تر از نظر بصری هستند، استودیوهای VFX و توسعه دهندگان نرم افزار همواره باید خود را بروز نگه دارند تا توان پاسخ گویی به این تقاضاها را داشته باشند. از پی این موضوع صنعتهای دیگری همچون بازیسازی و تبلیغات و واقعیت مجازی هم بهره بردهاند.
امکان تولید محصولات مجازی
تکنیکهای تولید مجازی دست کمی از یک انقلاب در صنعت فیلمسازی ندارد. تصویرسازی ریل-تایم محیطهای دیجیتالی بر روی صحنه، به فیلمسازان امکان تصمیمگرفتن در لحظه و بدون وقفه را داده است. این کار به طور کلی باعث ذخیره زمان و کیفیت بالای محصول نهایی میشود.
کمک به ابراز احساسات هنری
VFX یک ابزار صرفاً تکنیکی نیست، بلکه شیوهای برای بیان ابراز احساسات هنرمندانه است. توسط VFX فیلمسازان زیباییهای بصری یکتایی را خلق کرده و ایدهها و احساسات پیچیده را از طریق آن به تصویر میکشند. هنرمندان VFX همکاری نزدیکی را با فیلمسازان برای به صحنه آوردن ایدههای خلاقانه خود دارند.
آینده VFX
با پیشرفت تکنولوژی، نقش VFX در فیلمسازی برجستهتر نیز میشود. تکنیکهای تولید مجازی، یعنی به تصویر کشیدن ریل-تایم دنیای دیجیتال بر روی صحنه تولید، شبیه آنهایی که در The Mandalorian استفاده شد، همین حالا هم نحوه تولید فیلمها و سریالها را دستخوش تغییر کرده است. هوش مصنوعی و یادگیری ماشین هم با اتوماتسازی وظایف معین و بالابردن راندمان کار، انقلاب بعدی در دنیای VFX خواهد بود.
در مجموع، VFX به بخشی جدایی ناپذیر فیلمسازی مدرن تبدیل شده که به فیلمسازان امکان به تصویر کشیدن جاهطلبانهترین ایدهها با بهترین واقعگرایی، خلاقیت و داستانسرایی را میدهد. همینطور که تکنولوژی به تحول خود ادامه میدهد، وسعت چیزهایی که میتوان با VFX به تصویر کشید هم بسط مییابد. این موضوع نوید آیندهای هیجان انگیز و امکانات بیپایان، هم برای کارگردانان و هم برای تماشاچیان میدهد.
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.