چرا نید فور اسپید باید به دوران طلایی بلک باکس باز گردد؟
سری بازی Need for Speed چه در داخل ایران و چه در خارج از کشور به عنوان یکی از محبوبترین فرنچایزهای مسابقهای آرکید محسوب میشود و متاسفانه، چند سالی است که دیگر آن شور سابق ...
سری بازی Need for Speed چه در داخل ایران و چه در خارج از کشور به عنوان یکی از محبوبترین فرنچایزهای مسابقهای آرکید محسوب میشود و متاسفانه، چند سالی است که دیگر آن شور سابق را ندارد. اگرچه که با انتشار نسخههای Heat و خصوصا Unbound حس و حال یک نید فور اسپید درست و حسابی دوباره در ما زنده شد، اما فراموش کردن نسخههایی مثل Payback و یا NFS 2015 واقعا کار سختی است. در گذشته دورانی بود که این سری، به عنوان محبوبترین بازیهای مسابقهای آرکید به فروش میرسید و استودیوی Black Box با ساخت آثاری چون Hot Pursuit، Underground و Most Wanted خاطرات شیرینی را برای ما رقم زد. چه بلایی بر سر این استودیو آمد و چرا دوست داریم تا سری نید فور اسپید به آن عصر باشکوه بازگردد؟ در ادامه با ویجیاتو همراه باشید.
دوران اوج بلک باکس و نید فور اسپید
سری نید فور اسپید از سال ۱۹۹۴ در قفسهی فروشگاهها دیده میشد. جالب است بدانید که این سری بازی برای اولین بار توسط استودیوی Distinctive Software، سازندهی بازیهایی مثل Top Gun در دست ساخت بوده و الکترونیک آرتز این استودیو را با معاملهای ۱۰ میلیون دلاری خرید و نام آن را به EA Canada تغییر داد. (جالب است بدانید که نام Need for Speed هم از یکی از دیالوگهای محبوب Top Gun آمده است.)
با وجود آن که نید فور اسپید از همان ابتدا بازی محبوبی به شمار میرفت، اما آثار بلک باکس، دیگر سازندهی سری و خالق نسخههای Hot Pursuit و Underground بود که این سری بازی را حسابی روی زبانها انداخت و در ادامه با انتشار Need for Speed: Most Wanted در سال ۲۰۰۵، به آن جایگاه ویژهاش در قلب طرفداران رسید. عنوان Hot Pursuit، پلیسها را به بازی اضافه کرد، در ادامه آندرگراند وارد میدان شد که ما را به درون مسابقات خیابانی شبانه میبرد و موست وانتدی که این اجازه را میداد تا در یک داستان به ظاهر ساده اما واقعا دوست داشتنی، شمشیر انتقامتان را تیز کنید و با تیون کردن ماشینها تا سر حد مرگ، به دل جادهها بزنید و چه رقبا و چه پلیسها را از دور خارج کنید.
تا این جای کار همه چیز خوب پیش میرفت و هر یک از بازیها، چیز جدیدی برای ارائه به مخاطب داشتند و حتی اثری مثل Carbon سعی داشت تا تمرکز خود را روی تیونینگ بهتر ماشینها گذاشته و با ارائهی قابلیتی مثل Autosculpt، این اجازه را به شما بدهد تا کیت بدنهی مورد نظر خودتان را طراحی و در ادامه، با تمرکز بیشتر روی مسابقات دریفت و بهبود تعقیب و گریزها، یک تجربهی ناب را تحویل مخاطب دهد. اگرچه که کربن یک تجربهی واقعا سرگرمکننده و دوست داشتنی به شمار میرفت و حتی در بخشهایی یک موست وانتد بزرگتر بود، اما اینجا بود که اولین نگرانیهای طرفداران در رابطه با سری بروز پیدا کرد.
کربن تا حد خیلی زیادی همان موست وانتد بود و اگرچه که المانهای منحصر به فرد خود را داشت، اما این نگرانی به وجود آمد که نکند در آینده شاهد ساخت کلونهای بیشتری از روی Most Wanted باشیم و بازی روی همین نقطه درجا بزند.
دو شکست بزرگ
اگر از ProStreet که اولین تلاش سری نید فور اسپید برای ورود به بازیهای شبیهساز بود عبور کنیم (در کل در این مقاله سعی دارم تا روی نسخههای آرکید بازی تمرکز کنم)، به سال ۲۰۰۸ میرسیم؛ جایی که اولین گلوله به قلب سری Need For Speed شلیک شد. وقتی که تریلرهای Undercover به نمایش درآمد، یک چیز کاملا مشخص بود. قرار است تا یک تجربهی سینماییتر و پلیسیتر از Most Wanted را با کلی کاتسین سینمایی و البته یک داستان جدید، شبیه به اولین قسمت از سری فیلمهای سریع و خشن را تجربه کنیم! اما وقتی که بازی منتشر شد، آرزو میکردیم که ای کاش تنها همان نگرانیهایمان در بخش قبلی به حقیقت میپیوست و حداقل مثل کربن، یک کپی با کیفیت از موست وانتد را تجربه میکردیم!
Undercover فاجعه بود! کاتسینهای پوچ و توخالی متعدد با کاراکترهای کاغذی، نقشههای خالی از ترافیک و باگهای بسیاری که هیچگاه درست نشدند و نهایتا یک بخش آنلاین خیلی بیروح که بازیکن را با یک یا نهایت سه حالت مسابقه به حال خود رها میکرد و آنطور که باید و شاید از آن پشتیبانی نمیشد. فیلتر گرافیکی موست وانتد به سری بازگشته بود، اما واقعا کهنه و قدیمی به نظر میرسید، دوباره قابلیت Autosculpt در دسترس قرار داشت، اما آن کجا و این تیونینگ بیروح کجا؛ نهایتا گیمپلیای خستهکننده که سعی داشت تا صرفا بوی موست وانتد دهد و بازیکنانی که حسابی عصبانی بودند. همین شد که Black Box دومین اشتباه خود را انجام داد.
در اوایل قرن ۲۱، بازیهای MMO حسابی محبوب شده بودند و EA هم سعی داشت تا با ساخت World، افتضاح آندرکاور را فراموش کند و نهایتا با خلق یک جهان آنلاین بر مبنای بازیهای کلاسیک سری، بازیکنان را دور هم جمع کرد تا بتوانند دور هم مسابقه دهند و به مبارزه با پلیسهای بازی بپردازند. World اما سه مشکل خیلی بزرگ داشت. اول این که بازی از همان ابتدا خیلی از قابلیتها مثل ابزارهای مختلف برای ارتباط برقرار کردن بین بازیکنان را نداشت و از کامیونتی و جامعهی بازیکنها خواسته بود تا نظرات خودشان را در این رابطه برای EA ارسال کنند تا سازندهها کمکم روی این بخش کار کنند.
مشکل دوم آن بود که پرداختهای درون برنامهای بازی به شکل دیوانهواری آزاردهنده بود و شما میتوانستید با خرج کمی دلار، ماشینهای سوپر اسپورت مختلفی را خریداری کنید و آنها را تا هر طور که دوست داشتید شخصی سازی و نهایتا وارد مسابقات آنلاین بازی میکردید. همین موضوع حسابی صدای بازیکنان را درآورده بود. در نهایت هم مشکل آخر آن بود که بازی لگ و مشکلات فنی بسیاری داشت و هوش مصنوعی بسیار ضعیف به کار رفته در آن، حس و حال مسابقات بازی را خراب میکرد. در آخر World آن خروجی مناسب را نداشت و بعد ۴ سال، سرورهایش بسته شد.
تعطیلی بلک باکس
بخش زیادی از کارکنان بلک باکس طی این دوران اخراج شدند و با این وجود، استودیو این شانس را پیدا کرد که در سال ۲۰۱۱ وظیفهی ساخت یک نسخهی دیگر از سری NFS را بر عهده بگیرد که نتیجهی کار، اثری سینماتیک به نام Run بود. نظرات ضد و نقیضی در رابطه با Run وجود دارد و برخی از منتقدان از جمله خود من آن را دوست داشتند، اما نهایتا نمیتوان منکر این شد که Run به نسبت بسیاری از نسخههای Need for Speed یک بازی ضعیف بود. در واقع Run سعی داشت تا یک تجربهی سینمایی از سری نید فور اسپید را به تصویر بکشد و برای مثال بازی در بخشهایی به دور از ماشین سواری روایت میشد و بازیکن باید در ایونتهای QTE از دست ماموران و یا طلبکارانش فرار میکرد. حتی در بخشهایی از بازی سکانسهایی وجود داشت که ماشینهای رقیب به سمت شما تیراندازی میکردند و تعقیب و گریزهای جذابی صورت میگرفت.
Run یک تجربهی تماما خطی بود که در طول آن باید از سان فرانسیسکو به نیویورک سفر میکردید و حال و هوای آن را میتوان در فیلم نید فور اسپید سال ۲۰۱۴ پیدا کرد. اما مشکل بازی دقیقا از آن جایی شروع میشد که در همان دقایق ابتدایی، هندلینگ بسیار بد ماشینها، نبود کاتسینهای سینمایی چندان مهم، کاراکترهای نچسب بخش داستانی و البته تعداد بسیار کم ماشینهای لایسنس شده را متوجه میشدید. متاسفانه داستان بازی آنطور که باید و شاید روایت نمیشد.
شاید اگر داستان فیلم سال ۲۰۱۴ به جای یک فیلم سینمایی، به طور تمام و کمال در Run پیادهسازی میشد و در ادامه شاهد مراحل طولانیتر و متنوعتری میبودیم، این بازی به آن حال و روز نمیافتاد. نتیجه آن بود که اثر نهایی، نتوانست مخاطبان را راضی کند. کمی گذشت و اوضاع بد World و Run کمپانی EA را مجبور کرد تا استودیوی بلک باکس را تعطیل کند و تا به امروز وظیفهی ساخت بازی را بر عهدهی Ghost Games و Criterion Games بیندازد.
از این جا به بعد سری نید فور اسپید روی یک ترن هوایی افتاد و شاهد نسخههای صرفا خوبی مثل Rivals یا Heat و بازیهای ضعیفی مثل NFS 2015 و یا Payback بودیم که هیچکدام از این بازیها، نتوانستند تا حال و هوای یک NFS واقعی را برای بازیکن تداعی کند.
چرا دوست داریم تا به دوران اوج بلک باکس برگردیم؟
وقتی که Unbound را برای اولین بار تجربه کردم، تا حدی حس و حال نسخههای قدیمی Need for Speed در آن دیده میشد و این موضوع تا حدی به خاطر داستان بازی است. برخلاف بسیاری، عقیده دارم که اتفاقا نید فور اسپید به داستان احتیاج دارد و خیلی راحت میتواند یک داستان سر راست، اما جذاب و سرگرمکننده را برای جذب مخاطب تا انتهای بازی و پیشرفت در مسابقاتش ارائه دهد. اگر Undercover و Run نتوانستند آنطور که باید و شاید ظاهر شوند، ابدا دلیلش آن نبوده که بلک باکس تصمیم داشته تا یک تجربهی ریسینگ داستانی تحویل مخاطب دهد، بلکه مشکل از آنجایی شروع میشد که خط روایتی وجود داشت تا صرفا بازی بدون داستان نباشد و هیچ کارگردانی و ماجرای سرگرمکنندهای در بطن ماجرا وجود نداشت.
اگر نید فور اسپید بعدی بتواند تا یک داستان درخورد و جذاب را روایت کند، از اکشن اضافی جلوگیری کند و مثل سری سریع و خشن از لحظات تخیلی عجیب و غریب دوری کند و با الهام از داستان آثاری مثل موست وانتد، کربن یا حتی Unbound تلاش کند تا در کنار ارائهی کاراکترهای دوست داشتنی، گروههای زیرزمینی مسابقات خیابانی و کمی چاشنی جنایی بازی را منتشر کند، قطعا خروجی بسیار دوست داشتنی خواهد داشت. کاراکترهای میا، سایمون و پلیس سری یعنی نیتن شاید پرداخت مناسبی نداشتند، اما در قلب ما گیمرها جا باز کردند و حال اگر قسمت جدید با کمک استانداردهای روز و کارگردانی بهتر بتواند تا شخصیتهای بهیادماندنی جدید یا قدیمی را تحویل مخاطب دهد، خروجی نهایی نیز به یاد ماندنی خواهد بود.
یک ماشین به یاد ماندنی مثل M3 سری موست وانتد در کنار بخش تیونینگ پر جزئیاتی مثل کربن یا آندرگراند میتواند برای نسخهی بعدی مناسب باشد. مدتی بود که تیونینگ به شکل عجیبی از سری حذف شده بود و نسخههای اخیر هم با وجود آنکه اجازه میدهند تا بخشهای مختلفی از خودروی خود را طراحی کنید، اما برای هر ماشین صرفا گزینههای بسیار محدودی را در اختیارتان قرار میدهند و جای خالی کیتهای بدنهی قابل شخصیسازی در آنها خالی بود. قبول دارم که ایجاد گزینههای متعدد و در عین حال واقعگرایانه و باورپذیر کار بسیار سختتری در نسل فعلی خواهد بود، اما توجه کافی به این بخش میتواند گیمر را سرگرم کند و زمان گذاشتن روی این بخش، اتلاف وقت نخواهد بود؛ کما اینکه جزئیات به نسبت بالای این قسمت در Unbound به شکل بسیار خوبی پیادهسازی شده بود.
در نهایت میرسیم به گیمپلی که این بخش واقعا باید دچار یک تحول اساسی شود. چند نسخهی اخیر سری بیش از حد آرکید شدهاند و تفاوت خاصی میان ماشینهای مختلف احساس نمیشود و هندلینگ تقریبا مشابهی میان خودروهای متفاوت شاهد هستیم. از طرفی فیزیک بازی و در کل عمق مسابقات دیگر با استانداردهای روز فاصله گرفته و Need for Speed بعدی باید بتواند تا پا به پای رقبای خود پیشرفت داشته باشد و دنبال کردن ردِ پای بازیهای قدیمی در این بخش کارساز نخواهد بود.
یکی از نقاط قوت بازیهای قدیمی سری، حضور پلیسها و تعقیب و گریزهای واقعا سرگرمکنندهی سری بود. این تعقیب و گریزهای جذاب حتی تا نسخهی Most Wanted 2012 حضور داشتند. نیروهای عصبانی پلیسی که در انواع و اقسام مختلف به سمت شما حملهور میشدند و هر چقدر که بیشتر در شهر خرابکاری میکردید، ارتقا پیدا میکردند و با ماشینهای شخصیسازی شده و البته ابزارهای مختلف راه شما را میبستند.
متاسفانه نسخههای اخیر NFS و خصوصا Unbound ابدا نتوانستند تا آنطور که باید و شاید تعقیب و گریزهای پلیس را به تصویر بکشند و هوش مصنوعی بسیار ضعیف و تنوع بسیار کم ماشینهای پلیس یکی از دلایل این امر بوده است. از طرفی نقش محیط در تعقیب و گریزها کاهش یافته و برای مثال در نسخههای کربن و MW شاهد سازههای از جمله پمپ بنزینها و تیرهای برق بودیم که بازیکن با تخریب آنها میتوانست تعداد زیادی از ماشینهای پلیس را نابود کند و جای خالی این بخش در بازی حسابی احساس میشود.
نتیجه آن که...
تقریبا دو سالی از انتشار Unbound میگذرد و با توجه به فاصلهی سه سالهی میان Payback و Heat و در ادامه Unbound بعید نیست که در سال آینده شاهد یک نسخهی جدید از این سری بازی باشیم. در آنباند اشاراتی به بازگشت موست وانتد وجود دارد و حتی میتوانیم BMW M3 محبوب سری را در یکی از مراحلش پیدا کنیم. بعید نیست که EA پس از مدتها به ساخت یک بازی از ریشههای سری بازگردد و امیدواریم که رگههایی از نسخههای قدیمی Black Box در سری دیده شود.
اما نظر شما در رابطه با این سری بازی چیست؟ دوست دارید تا Need for Speed بعدی به سمتی سوق پیدا کند و از بازی بعدی سری چه انتظاری دارید؟
بیشتر بخوانید:
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
مقالبه جالبی بود
من خودم رو یه ماشینباز میدونم تا یه گیمر و به همین خاطر همیشه برام فیزیک رانندگی تو اولویت بوده به نسبت هر چیز دیگه ای تو بازیای ماشینی (قابلیت شخصی سازی با فاصله کمی تو اولویت بعدیه). به همین خاطر کلا فورتزا رو به سری nfs ترجیح میدم. ولی از اون گذشته به نظر من جذاب ترین عنوان سری nfs قطعا underground 2 بود و هست. هم فیزیک رانندگی واقعا جذابی داشت به نسبت دوره خودش و هم قابلیت شخصی سازیش عالی بود طوری که هنوزم بازی ای ندیدم که چراغای ماشین رو بشه اونجوری تغییر داد. و اتفاقا undercover هم به نظرم واقعا جذاب بود و با این که شاید داستان چندان قوی ای نداشت ولی هم فیزیک رانندگیش به نسبت بقیه خوب بود و هم تنوع ماشیناش واقعا زیاد و قابلیت شخصی سازی خوبی هم داشت. یک نظریه نه چندان محبوب هم دارم که مربوط به خودمه و اونم اینه که most wanted واقعا اوور ریتده. اره داستان واقعا جذابی داشت ولی فیزیک رانندگیش به نظر من افتضاح بود(حمله نکنید لطفا(-: ) یکی دیگه از جذابا hot pursuit 2010 بود که واقعا خوب بود بخصوص قابلیت پلیس شدنش ، و به شخصه خیلی بیشتر از rivals دوسش داشتم
باید قابلیت اونی بود که زمان رو کند میکرد رو حذف نمیکردند. من هم undercover و most wanted رو بازی کردم خیلی شباهت ندارند، نه از نظر مراحل نه نقشه اندرکاور داستانش رو تو ویدئو های کوتاه روایت میکرد و most wanted با نوشتن جملات و عکس های شخصیت ها کاش این دو با گرافیک جدید معرفی شن بدون تغییری بازی ها همیشه نسخه اورجینالشون بهتره تا ریمیک،اینکه آقای نوروزی شما و دوستان چرا به ما در گپ تایم نمی پیوندید این جوری بهتر هم میشود که در کنار گروه ویجیاتو کامنت بگذاریم و صحبت کنیم. لطفاً مقاله های بیشتری را پوشش دهید. چون از پاییز تا آخر زمستان خیلی مقاله ها سریع نوشته میشد و تعداد زیادی داشت.
اتفاقا برعکس منی که اکثر نسخه های نیدفوراسپید رو بازی کردم آندرکاور یکی از بهترین تجربه های من بود. از همه نسخه هاش بیشتر دوستش داشتم
اینم نظریه. بدم نمیاد بعدا یه فرصت دیگه بهش بدم.
واقعاً مقاله کامل و قشنگی لود
من خودم بیشتر با نسل ۷ این فرنچایز زندگی کردم
اولین تجربه ـم آندرکاور بود که طبیعتاً مثل هر تجربه اول دیگری حس خوب و ماندگاری رو به جا میذاره، البته خب نمیدونستم که بیشتر مکانیزم هاشو از ماست وانتد ۲۰۰۵ به ارث برده ولی بازم ماشین ها، تیونینگ، ایونت ها و گرافیک بازیو دوست داشتم
بقیه اثاری که اون دوران تحربه کردم یعنی هات پرسیوت، موست وانتد ۲۰۱۲ و رایولز هرسه عالی و متفاوت.
مخصوصاً موست وانتد و رایولز که موتور گرافیکیشون فراستبایت و خیلی از مکانیزم هاشون شبیه هم بودن.
خیلی ممنون که مقاله رو خوندی!
منم Rivals رو خیلی دوست داشتم و به نظرم پلیس شدن توش واقعا لذت بخش بود!
واقعاً بخش پلیسیش مزیت بزرگی بود که متاسفانه تو نسخه های بعدی سری دست کم گرفته شد.
شخصاً قبل از این که بخش ریسرشو برم پلیسشو تموم کردم مخصوصاً عاشق پلیس مخفی هاش(undercover)ـشون بودم.
جدا از این با این که خودم به برتری فورزا به نیدفوراسپید معترفم ولی اون حس آدرنالینی و چالش هایی که نیدفوراسپید داشت در یه سطح دیگه بود کلا.