فیلم John Q | ضدقهرمانی به نام پدر

امروز و در این مقاله از ویجیاتو می‌خواهیم تماشای یک اثر درام و هیجان‌انگیز را به شما پیشنهاد کنیم که دیدن آن برای هر مخاطبی جذاب خواهد بود. در فیلم John Q (جان کیو) به کارگردانی نیک کاساوتس، ناامیدی خام دنزل واشنگتن به عنوان پدری که برای جان پسرش با همه چیز می‌جنگد نقطه جوش یک داستان دیدنی است.

همه آدم‌های رنج دیده اما سخت‌کوش را دوست دارند. این فقط یک واقعیت نیست؛ طبیعت انسان حکم می‌کند که وقتی فردی را می‌بینیم که همه مشکلات در برابر او انباشته شده است، از او می‌خواهیم که بر همه موانع غلبه کند، از همه شانس‌ها سرپیچی کند و در جای مناسب به سمت یک هدف درست برود. خب در یک سناریو مشابه وقتی دنزل واشنگتن نقش شخصیتی را بازی می کند که دقیق در مکانی ایستاده که باید جلوی آن مشکلات قرار بگیرد، تماشاگران نمی‌توانند او را تشویق نکنند. کاریزمای بی بدیل و مغناطیس غیرقابل انکار او دلیلی است که ما هر از چند گاهی به دیدن او در آثار سینمای می‌رویم.

چه دنزل در نقش مرد شروری مانند آلونزو هریس در فیلم برنده جایزه اسکار در Training Day بازی کند و چه مرد خوبی مانند رابرت مک کال در فیلم های The Equalizer، این بازیگر چیره دست کسی است که همیشه شما را به سمت قوس شخصیتی خود می‌کشاند. در جان کیو، واشنگتن شاید یکی از دوست‌داشتنی ترین نقش‌های خود را به عنوان پدری ایفا می‌کند که برای نجات جان پسرش تمام تلاش خود را می‌کند. حتی لازم نیست پدر و مادر باشید تا با استیصال او در فیلم هیجان‌انگیز نیک کاساوتس در سال ۲۰۰۲ ارتباط برقرار کنید.

• عنوان فیلم: John Q
• خلاصه داستان: جان کوئینسی آرچیبالد در یک زمان بحرانی گروه خدمات اورژانس یک بیمارستان را گروگان می‌گیرد در حالی که بیمه او پیوند قلب پسرش را پوشش نمی‌دهد.
• بازیگران: دنزل واشنگتن، کیمبرلی الیز، دنیل ای اسمیت، رابرت دووال، جیمز وودز، ری لیوتا
• تاریخ انتشار: ۲۰۰۲
• زمان اجرا: ۱۱۶ دقیقه
• کارگردان: نیک کاساوتس

تلاش پدر برای نجات پسر

«جان کیو» درباره پدری است که عاجزانه در تلاش برای نجات جان پسرش است؛ جان کوئینسی آرچیبالد (یا جان کیو) خانواده فوق العاده‌ای دارد. او و همسرش دنیس (کیمبرلی الیز) والدین پسر جوانی به نام مایک (دانیل ای. اسمیت) هستند. او یک کارگر و یک انسان از طبقه رو به پایین جامعه است که روزی حدود بیست ساعت در یک کارخانه تولید قطعات خودرو کار می‌کند. همسر او دنیس نیز به عنوان صندوقدار در یک سوپرمارکت محلی کار می‌کند. با این وجود، متأسفانه آنها بازهم برای گذران زندگی خود با مشکل مواجه هستند. در سکانس آغازین فیلم، ماشین جان از سوی بانک گرفته می‌شود و او به دنبال شغل دوم می‌گردد. این یعنی زندگی آنها عالی نیست، اما همه چیز در شرف تبدیل شدن از ناراحتی به ناامیدی است.

در این بین یک روز پسر بامزه آن‌ها مایک که در لیگ محلی بیسبال حضور دارد، در حال انجام بازی در حضور والدین خود به طور غیرمنتظره‌ای در زمین بازی با صورت به روی خاک سقوط می‌کند. جان پسر بیهوش خود را بلند می‌کند و سریع او را به نزدیکترین اورژانس بیمارستان می‌برد. خیلی زود تشخیص داده می‌شود که مایک به یک اختلال نادر بزرگ قلبی مبتلا است که نیاز به پیوند دارد.

صحنه‌ای که در آن مدیر بیمارستان ربکا پین (آن هچه) و جراح قلب دکتر ریموند ترنر (جیمز وودز) به والدین اطلاع می‌دهند که پسرشان چند روز دیگر بیشتر زنده نیست، لحظات بی‌رحمانه و دردناکی برای مخاطب است. اما اوضاع زمانی از کنترل خارج می‌شود که همه متوجه می‌شوند که بیمه نامه جان هزینه عمل را پوشش نمی‌دهد. این یعنی پس از اینکه یک مدیر منابع انسانی در محل کارش به او اطلاع می‌دهد که کمکی نخواهند کرد، جان تصمیم می‌گیرد اقدامات خطرناکی انجام دهد تا به پسرش فرصتی برای زنده ماندن بدهد.

به نظر من یأس شخصیت دنزل واشنگتن هسته مرکزی حوادث فیلم John Q است. اما چرا؟ چون جان و دنیس تمام تلاش خود را می‌کنند تا پول نقد را به صورت قانونی جمع آوری کنند. آن‌ها تمام وسایل خود را می‌فروشند، کمک‌های مالی خود را در کلیسا می‌گیرند، و حتی برای راه‌اندازی یک کمپین کمک مردمی به رسانه‌های خبری محلی می‌روند، اما این کافی نیست، زیرا زمان زنده ماندن مایک در حال اتمام است.

بنابراین وقتی جان تصمیم می‌گیرد تنها گزینه‌اش این است که گاو را از شاخ‌ها بگیرد و بیمارستان را مجبور کند به انجام عمل کند، استیصال و احساس فوریت در بازی دنزل قابل لمس است. در واقع وقتی بیمارستان قرار است مایک را رها کند و بگذارد بمیرد، جان دیگر برای نجات پسرش بدل به یک ضدقهرمان شده است. وقتی جان اسلحه را به روی دکتر ترنر می‌کشد، به طرز باورنکردنی عصبانی و غیر قابل کنترل است و مجموعه‌ای از اتفاقات شروع می‌شود که بهترین‌های این بازیگر را به نمایش می‌گذارد و تماشاگر را روی صندلی خود میخکوب می‌نشاند.

از ابتدا، این حس وجود دارد که کاری که جان انجام می‌دهد ممکن است ناامید کننده باشد، اما لزوماً ظالمانه یا دیوانه‌کننده نیست. هر پدر و مادری در آن موقعیت ممکن است کارهای غیرقابل تصوری را انجام دهد و هر کاری که ممکن است انجام دهد تا بهترین شانس بقا را به فرزندش بدهد. بنابراین این سوال پیش می‌آید که شما به عنوان مخاطب چگونه می‌توانید علیه او باشید؟!

«جان کیو» یادآور آل پاچینو در «بعدازظهر سگی» است

در فیلم مهیجِ سرقتی سیدنی لومت در سال 1975، یعنی «بعداز‌ظهر سگی» با بازی آل پاچینو، جامعه انسانی اطراف او جمع می‌شوند و او را به عنوان نمادی از نبرد یک مرد علیه یک سیستم زورگو در آغوش می‌گیرند. حتی با وجود اینکه آن شخصیت در تلاش است تا از یک بانک سرقت کند، جمعیت اطراف صحنه یک ذهنیت رنج دیده را پذیرفته‌اند. در جان کیو، دنزل واشنگتن حمله به صنعت بیمه همیشه در سایه را به عهده می‌گیرد. در حالی که هیچ یک از شما به عنوان مخاطب گروگان گرفتن افراد و استفاده از اسلحه را تایید نمی‌کنید، اما می‌توانید استدلال کنید که هدف او عادلانه و شریف است. این پدری است که همه چیز را درست انجام داده است.

او حق بیمه خود را هر ماه پرداخت کرده، و این که در زمانی که پسرش در حال مرگ است، انتظار یاری شدن از سمت سیستم را دارد. اما وقتی این موقعیت را نمی‌بیند، علیه آن شورش می‌کند. و این دقیقا چیزی است که باعث می‌شود مخاطب با ریشه‌یابی شخصیت دنزل واشنگتن یا همان جان کیو با او احساس همراهی کند. اما همانطور که فیلم پیش می‌رود و اخبار داستان جان را مشخص می‌کند، موقعیت جان جمعیتی را بیرون می‌آورد که همه او را تشویق می‌کنند. و این یعنی همراهی مردم با تصمیم جان!

نکته دیگر آن است که حتی گروه گروگان‌های او نیز تا پایان فیلم با جان کار می‌کنند تا مطمئن شوند که مایک کوچک پیوند قلب مورد نیاز خود را دریافت می‌کند. اگر آل پاچینو را در فیلم Dog Day Afternoon دوست داشتید، پس واشنگتن را نیز در فیلم John Q دوست خواهید داشت؛ زیرا او در حال مبارزه در جهت خوبی است. در این نقش دنزل واشنگتن نشان داد که می‌تواند یک ضدقهرمان عالی باشد.

در طول داستان این فیلم جان هرگز به هیچ یک از گروگان‌ها آسیب نمی‌رساند. او فقط از آنها برای اهرمی علیه فشار به سیستم ​​استفاده می‌کند تا نام پسرش مایک را در صدر فهرست پیوند قرار دهد. اابته بدون شک برخی استدلال خواهند کرد که پسر جان کیو مهمتر از سایر افراد در حال مرگ در آن لیست نیست. با این حال، وقتی دنزل واشنگتن خود را در نقش پدری غوطه‌ور می‌کند که مایل است هر کاری که لازم است انجام دهد، فیلم لحظاتی به شدت سرگرم‌کننده می‌سازد. وقتی به نظر می رسد که جان باید بهای نهایی را بپردازد و دست به اقدامی عجیب در پرده پایانی بزند تا یک قلب به مایک پیوند زده شود، او آماده است و می‌خواهد این کار را با نزدیک شدن مجریان قانون (رابرت دووال، ری لیوتا) انجام دهد.

در پایان باید گفت: اکثر والدین برای نجات فرزند خود همین کار را انجام می‌دهند، اما جان کیو و دنزل واشنگتن این سوال را در صورت شما می‌چسبانند و از شما می‌خواهند که تا کجا پیش بروید. با تماشای این فیلم حتی افرادی که بچه‌دار نمی‌شوند مجبورند ارزش زندگی انسان را از نزدیک ببینند. دنزل هرگز آدم بدی در جان کیو نیست. او صدای عقل سلیم در دنیایی است که اغلب برای سود بیش از زندگی انسان ارزش قائل است. پس پیشنهاد ما این است که فیلم جذاب را حتما در جمع خانوادگی خود تماشا کنید.