نقد فیلم Trigger Warning | اکشن آبدوغ خیاری
داستان تکراری اکشنهای دم دستی نتفلیکس و یک فرصت از دست رفته برای کارگردان اندونزیایی!
فیلم Trigger Warning (هشدار شلیک) محصول 2024 تلاش دیگری از نتفلیکس برای جذب طرفداران فیلمهای اکشن است. این فیلم به کارگردانی مولی سوریا اندونزیایی و با بازی جسیکا آلبا، نوید یک تریلر پرتنش با تاکید شدید بر خطوط داستانی دراماتیک و سکانسهای اکشن پویا را در تبلیغات خود داده بود؛ در واقع این فیلم سعی میکند یک اثر سینمایی هیجانانگیز، جدی و تاریک باشد. اما فیلم ثبات لازم برای رسیدن به سطح مورد نظر از تنش ویژه چنین آثاری را ندارد. فیلمنامه ناهموار است و بازیگران نیز نامتعادل، بنابراین شخصیتهایی که خلق میکنند نیز معنایی ندارند. پس آیا این فیلم واقعا ارزش دیدن دارد؟ بیایید در این بررسی ویجیاتو نگاهی دقیقتر به این پرسش بیندازیم.
ما تماشای این فیلم را با یک سکانس تعقیب و گریز ناشیانه شروع میکنیم که نمیتواند هیچ تعلیقی ایجاد کند. شرح صحنه این است که در صحرای بدیع الشام سوریه، نیروهای زبده آمریکایی به رهبری پارکر (جسیکا آلبا) تروریستها را در یک بیابان با CGI ضعیف تعقیب میکنند. این یک سکانس کوتاه است که با یک کات ناگهانی پایان مییابد، کاتی که در میان اعدام تروریستهای ادعایی خاورمیانه انجام میشود. و درست زمانی که به نظر میرسد همه چیز تحت کنترل است، پارکر یک تماس فوری از جسی (مارک وبر)، کلانتر شهرشان در آمریکا دریافت میکند که او را از مرگ ناگهانی پدرش در معدن مطلع میکند.
در ادامه پارکر به خانه برمیگردد، جایی که یک یادداشت احتمالی خودکشی پیدا میکند و میخانهای را که سالها پیش پشت سر گذاشته بود تصاحب میکند. با این حال، در این میان یک جای کار میلنگد و این کنجکاوی دختر سرباز را به دنبال دارد. بنابراین نتیجه این کنجکاوی یافتن سلاحهای مرموز در منطقه شامل مسلسل، نارنجک انداز، RPG و سایر سلاحهای سنگین است. پارکر تحقیقات خود را ادامه میدهد و متوجه میشود که مرگ پدرش یک تصادف نبوده است. از این لحظه به بعد، فیلمنامه به سرعت در الگوهای قابل پیش بینی قرار میگیرد.
قابل پیش بینی در هر مرحله
روایت این داستان به شدت خطی و عاری از شگفتیهای عمده آثار اکشن معمولی است. این یعنی به جای ایجاد تنش و عمق عاطفی، طرح داستان اغلب از کلیشههایی استفاده میکند که به جای جذابیت، خستهکننده هستند. رویدادها به گونه ای رخ میدهند که بینندگان به راحتی میتوانند هر اتفاقی را پیش بینی کنند، که این خود فیلم را از برخی پویاییها و تأثیر شگفتی بر روی مخاطب محروم میکند. اما آیا تیم بازیگری کمک خاصی کردهاند؟ به نظر من در این بخش هم انتظارات برآورده نشده است.
جسیکا آلبا که نقش اصلی شخصیت قهرمان داستان یعنی پارکر را بازی میکند سعی دارد به شخصیت خود عمق و واقع گرایی بدهد. با این حال، علیرغم تعهدش به اجرای نقش، موادی که باید با آنها کار می کرد، فضای کافی برای باز کردن کامل بالهایش را به او نمیدهد. شخصیت او اگرچه دلسوز و یک آدمکش حرفهای است، اما تک بعدی است و هیچ بینش واقعی از تجربیات درونی خود را به بیننده ارائه نمیدهد.
بازیگران نقش مکمل نیز قابل توجه نیستند. بازیگرانی مانند جیک ویری و مارک وبر در نقشهای خود معمولی هستند و چیزی برای برجسته کردن شخصیت هایشان به فیلم نمیآورند. در این بین تمام دیالوگها اغلب چوبی و مصنوعی هستند که درک شخصیتها، انگیزهها و غوطهور شدن مخاطب به کل داستان را دشوارتر میکند.
جلوههای ویژه فیلم یک شوخی است
هشدار شلیک یا همان Trigger Warning به عنوان یک فیلم اکشن باید سکانسهای مبارزهای پویا و نفس گیر ارائه دهد. اما متأسفانه، در حالی که برخی از صحنهها در حد قابل قبول اجرا میشوند، اما اکثر آنها از هم گسیخته و به سختی قابل پیگیری و دنبال کردن هستند. طراحی فرم مبارزه، اگرچه گاهی اوقات بد نیست، اما اغلب به نظر بد و خارج از دایره یک اکشن خوب تصور میشود و به نحوی سازماندهی نشده است که مخاطب را به هیجان بیاورد، اما حداقل میتوانم بخشی از اکشن آن را به عنوان یک امتیاز کوچک به حساب بیاورم.
اما جلوههای ویژه، استفاده بیجا از جلوههای بصری کامپیوتری تأثیر زیادی بر جای نمیگذارد. مخصوصا CGI که در ابتدای فیلم در حین «تعقیب و گریز» باعث ترحم و حتی خجالت من مخاطب میشود. علاوه بر این، هر از چند گاهی میتوانید متوجه شوید که فیلم سعی میکند کمبودهای بودجه خود را از طریق صحنههای تاریک و تار و سرعت تدوین پنهان کند. در نتیجه سکانسهای اکشنی که قرار بود نقطه قوت فیلم باشند به نقطه ضعف آن تبدیل میشوند.
فقدان نگرش درست کارگردان و نبود قوام لازم
مولی سوریا اندونزیایی در مقام کارگردان که واقعاً چیز زیادی برای گفتن در کارنامه خود ندارد، در «Trigger Warning» هم نمیدرخشد. او حتی نمیتواند یک دید منسجم را در این فیلم حفظ کند. در نتیجه این اثر او ناهموار و پر از ناهماهنگی است. کارگردانی آشفته و فیلمنامه پر از حفرههای غیرمنطقی و رشتههای غیر ضروری است. با نگاهی به کارنامه این فیلمساز مشخص میشود که مولی سوریا هرگز چنین فیلمهای اکشن خالصی مانند جانویک را نساخته است. این فیلمساز بیشتر درگیر فیلمهایی است که به سمت جشنوارهها میروند، که یکی از آنها توجه بینالمللی را به خود جلب کرد، «مارلینای قاتل در چهار پرده» (2017).
این کارگردان یک زن است و فیلمهای او نیز بر پایه بانوان شکل میگیرند؛ بنابراین موضوع زنان میتواند چیزی باشد که توجه تهیه کنندگان از جمله آلبا را برای تولید Trigger Warning به او جلب کرد. با این حال، ساختن فیلمهای اکشن «پاپکورنی» مانند این اثر به «مهارتها و تجربههای خاصی» نیاز دارد که به نظر میرسد مولی سوریا هنوز به اندازه کافی از آن برخوردار نیست. به همین دلیل است که تمپو و ریتم اکشن نمیتواند تنش کافی برای درگیر کردن مخاطب در داستان ایجاد کند، اما در عوض روحیه مخاطب برای دیدن یک اکشن را از بین میبرد.
در نتیجه این انتخاب اشتباه، ما شاهد فیلمی هستیم که در آن دیالوگها تصنعی هستند و اغلب با موقعیتهایی که شخصیتها در آن قرار میگیرند تناسب ندارند. به نظر میرسد که فیلمنامه به سرعت و بدون فکر زیاد نوشته شده است. همچنین هیچ لحظهای از سکوت و تأمل وجود ندارد که بتواند به فیلم عمق بخشد و به تماشاگر لحظهای استراحت بدهد. و این یعنی مخاطب به معنای واقعی کلمه با یک اکشن آبدوغ خیاری روبرو است.
برای مثال، موسیقی که باید تنش و احساسات ایجاد کند، تنها پس زمینهای است که بدون هدف نواخته میشود. هیچ موتیف موسیقایی مشخصی وجود ندارد که بتواند لحظات کلیدی فیلم را برجسته کند. در عوض، موسیقی متن کلی و بدون فایده است. حتی جلوههای صوتی که باید تجربه را در صحنههای اکشن افزایش دهند، ضعیف اجرا میشوند. در بسیاری از نقاط، صدا خفه میشود یا تعادل نامناسبی ندارد که باعث میشود صحنهها شدت خود را از دست بدهند و قادر به برانگیختن احساسات دلخواه نباشند.
بیایید به نتیجه نهایی برسیم
فیلم Trigger Warning (هشدار شلیک) این شانس را داشت که دنیایی تاریک و جذاب خلق کند، اما عدم ثبات در فضاسازی، فیلم را جذاب نمیکند. صحنههایی که قرار است پر از تنش و رمز و راز باشند، اغلب به نظر مسطح و فاقد عمق هستند. اگرچه لوکیشنها و لباسها از استاندارد مناسبی برخوردارند، اما فاقد اصالت و شخصیتی هستند که میتواند فیلم را از سایر تولیدات متمایز کند.
«هشدار شلیک» فیلمی است که نتفلیکس در ماههای اخیر با آن وعدههای زیادی به مخاطبان اکشن دوست داد اما دروغ گفت و به آن عمل نکرد. طرح از هم گسیخته، شخصیتهای کم عمق، بازیهای متوسط و عدم ثبات در کارگردانی، توصیه این فیلم را به طرفداران این ژانر دشوار میکند. در حالی که برخی از صحنههای اکشن ممکن است سرگرمی لحظهای ایجاد کنند، ولی در کل فیلم نمیتواند توجه بیننده را به خود جلب کند.
اگر به دنبال یک فیلم اکشن واقعا هیجان انگیز هستید، به دنبال یک فیلم دیگر باشید! Trigger Warning اولین فیلم سینمایی «هالیوودی» در این سال است که تقریباً در همه عناصرش ضعف دارد.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
آقای امیر پریمی همیشه فیلم های بد را برامون نقد میکنید و منتظر امتیاز 10 هستیم که ببینیم و بریم؛ من این اثر دیدم و حقیقتا از بس کسل کننده بود در تمام فیلم پوکر بودم و حقیقتا اصلا خوشم نیومد ، نمیدونم شاید محوریت و تمرکز این فیلم بر سکانس هاش اینقدر افراطی بود که ضعف پیدا کرده یا اینقدر روش کار نشده که تو سبک خودش ضعف داره به هرحال اثر خوبی نبود.
این فیلمهای بدی میگی اجماع آثار هالیوود توی چند وقت اخیر بوده! هر اثری میاد همین وضعیت رو داره، نتیجش اینه که حال سینما خوب نیست!