ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از ویجیاتو انتخاب کنید.

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
اصلا راضی نیستم
واقعا راضی‌ام
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر ویجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

۱۰ بازی که شما را برای خریدنشان مجازات می‌کنند

آثاری که حتی یک ریال هم نباید برایشان پرداخت

محمد علی دهقانی آراسته
نوشته شده توسط محمد علی دهقانی آراسته | ۲۸ تیر ۱۴۰۳ | ۱۴:۰۰

بازی‌های ویدیویی برای تفریح و سرگرم کردن بازیکنان ساخته شده‌اند و می‌خواهند سطح دوپامین شما را تا حد خیلی زیادی بالا ببرند و تا مدت زیادی انتخاب شماره یک مخاطب باشند. اما قرار نیست همه بازی‌ها این کار را برای پلیرها انجام دهند و سرگرمشان کنند. خیلی از اوقات توسعه‌دهندگان قصد دارند که مخاطب را به خاطر پولی که برای اثرشان خرج کرده‌ عذاب بدهند. این عناوین کاری می‌کنند شما مدام از لحاظ جسمی، روحی و روانی در عذاب باشید و لزوما هم به این دلیل نیست که بازی مقابلتان بد است، بلکه دلیلش می‌تواند بیش از حد سخت بودن یا حتی آزاردهنده بودن محتوای آنان باشد. در این متن از ویجیاتو قصد داریم ۱۰ بازی را معرفی کنیم که شما را به خاطر پولی برایشان پرداخت کرده‌اید مجازات می‌کنند و لحظات سخت و طاقت فرسایی برایتان رقم می‌زنند پس با ما همراه باشید.

Meme Run

لیست را با یک بازی انحصاری از کنسول Wii U شروع می‌کنیم که یک ترول ناتمام برای بازیکنان محسوب می‌شود. درست مانند اسم این بازی، بازیکنان یک سری مراحل رانر طراحی شده با میم را طی می‌کنند که پروتاگونیست آن یک آدمک خطی با صورت Trollface است. قبل از انتشار بازی، منتقدان به شدت این عنوان را کوبیدند، کاری که باعث شد سازنده‌اش Jordan Schuet بگوید قصد ساختن یک ترول واقعی را برای بازیکنان داشته، البته که بعد از آن اثر خودش را بهترین بازی سال ۲۰۱۴ خواند.

در اصل جوردن بازی خود را عمدا بد ساخته بود و بعد از نقدهای سراسر منفی‌ای که دریافت کرد، باعث شد تا بازیکنان خودشان را زیر سوال ببرند که چرا ۵ دلار برای چنین اثر وحشتناکی دادند. بعد از این اتفاقات و گذشتن ۳ ماه از عرضه‌اش، میم ران از فروشگاه eShop نینتندو حذف شد. در نهایت هم سازنده میم Trollface آقای کارلوس رامیرز روی اثرش برچسب کپی‌رایت زد.

Don’t Buy This

وقتی اسم یک بازی به شما می‌گوید که آن را نخرید، بهانه‌ی دیگری نیست که پول خود را برای یک اثر واقعا بی‌ارزش دور بریزید. در اصل این عنوان یک کلکسیون از یک باکس آرت قدیمی به نام پنج مورد از بدترین بازی‌های تاریخ است. ناشر کلکسیون یعنی Firebird بدترین عناوینی که به آنان ثابت شده بود را انتخاب و تبدیل به یک گلچین برای کامپیوتر ZX Spectrum با قیمت ۲.۵ پوند کرد (الان چیزی حدود ۱۰ پوند می‌شود).

خب مشخصا هر کسی این کلکسیون را خریداری کرد چیزی به جز چند بازی واقعا بد دریافت نکرد که شاید از آن‌ها بی‌کیفیت‌تر وجود نداشته باشد. اما فایربرد از این قضیه نه تنها ضرر نکرد، بلکه با ساختن چیزی که خودش می‌گوید نباید آن را بخرید، خیلی‌ها را ترغیب به خریداری آنان کرد. Don’t Buy This به شکل یک روانشناسی معکوس عمل کرد که باعث تبدیل شدن آن به یک موفقیت تجاری شد و ۳ دنباله هم دریافت کرد که اسم آنان نیز یکی پس از دیگری ترغیب‌کننده بود.

Getting Over It With Bennett Foddy

بنت فادی بعد از ساختن عناوین فوق‌العاده سختی مثل QWOP و GRIP که با کنترل‌های غیرمنطقی‌‌ای که داشتند، به شهرت رسید. اما اوج شهرت فادی زمانی فرا رسید که بازی Getting Over It With Bennett Foddy را ساخت. گتینک اوور ایت بازیکنان را جای یک مرد که درون دیگی فلزی گیر افتاده می‌گذارد که باید با استفاده از یک چکش بلند خود را به بالاترین نقطه کوهی آزاردهنده برساند.

اوایل کار کنترل‌ها به شکلی عمدی سخت و ریزه‌کارانه هستند، به شکلی که خیلی راحت می‌شود حرکت بعدی را اشتباه انجام داد و پایین افتاد. چیزی که قضیه را بدتر هم می‌کند وجود نداشتن چک‌پوینت است و باید هر بار که شکست می‌خورید از اول شروع کنید. داستان اما جایی جالب‌تر هم می‌شود که وقتی مدام شکست می‌خورید فادی صحبت‌های فلسفی در مورد فرصت‌ها و ناامیدی می‌کند و همین به شما روحیه بیشتری برای بقیه ادامه بازی می‌دهد. قطعا گتینگ اوور ایت یک تجربه خیلی فان محسوب می‌شود و طرفداران زیادی هم دارد، اما اگر فرد صبوری و باحوصله‌ای نباشید، پولتان را کاملا برای این بازی هدر داده‌اید.

Airplane Mode

اگر شما از سفرهای هوایی طولانی و طاقت فرسا که خیلی از اوقات شدیدا آزاردهنده هستند خسته نشده‌اید، بازی حالت هواپیما گزینه‌ای مناسب برای تکرار تجربه این سبک سفر در دنیای ویدیوگیم است. بخش دیسکریپشن صفحه استیم بازی به شکلی کاملا طعنه آمیز نوشته است: «بازی تجربه یک سفر هوایی ۶ ساعته بسیار جذاب را به شما ارائه می‌دهد»، چیزی که به خوبی کل هویت این اثر را مشخص می‌کند.

کلمه جذابیت نقطه مقابل این بازی به شمار می‌رود. حالت هواپیما یک بازی شبیه ساز پرواز است که سفرهای هوایی طولانی همراه با رویدادهایی که ممکن است در یک پرواز رخ دهد را به شما نشان می‌دهد. از اتفاقات این بازی می‌شود به دست‌اندازهای هوایی، وای‌فای کند و آزاردهنده، جیغ و گریه کودکان کوچک و تاخیرهای متعدد اشاره کرد. حتی اگر شما طرفدار سفرهای هوایی باشید مطمئنا تجربه این بازی عذابتان می‌دهد و هزینه کردن برای آن چیزی جز دور ریختن پول نخواهد بود.

The Stroke The Animal Franchise

فرانچایز The Stroke The Animal که توسط Game Achievements Ltd توسعه یافته، کلکسیونی از بازی‌های بدون منطق هستند که شما چند دلار خرج می‌کنید تا به یک حیوان مدام ضربه بزنید (از همستر و سگ گرفته تا جوجه تیغی و مار و حتی طوطی) آن هم با فقط با پشت سر هم زدن دکمه X. درست مانند اسم سازندگان، کل کاری که بازی‌ها می‌کنند دادن اچیومنت پلاتینیوم به شما است، تروفی‌هایی که فقط با زدن یک دکمه باز می‌شوند. شما تا زمانی که به ۲۰۰۰ ضربه برسید تروفی عادی دریافت می‌کنید و بعد از آن پلاتینیوم باز می‌شود.

چون این کار ده دقیقه هم زمان نمی‌برد، فرانچایز The Stroke The Animal یکی از بالاترین رده‌ها را در اکوسیستم پلی‌استیشن بین عناوینی دارد که همه تروفی‌های آنان باز شده‌اند. خیلی از افراد هم به دلیل این که مجموعه مذکور از شما پول می‌گیرد تا فقط تروفی باز کند، از سونی ناراحت هستند که چرا آن را از فروشگاه خود حذف نکرده. این بازی‌ها به شکلی واضح پلیرها را مسخره می‌کنند و با گرفتن کمی پول از آن‌ها، اجازه می‌دهند آمار خود را به شکلی غیرعادی بالا ببرند.

Rock Simulator

بازی شبیه‌ساز سنگ یکی از بی‌هدف‌ترین عناوین ساخته شده تا به امروز است و حتی اوایل عرضه‌اش به آن اتهام زده بودند که یک ماینر کریپتوی مخفی است. این بازی دقیقا همان چیزی است که اسمش بیان می‌کند، اثری که شما را به جای یک سنگ داخل لوکیشن‌های مختلف می‌گذارد، فقط همین! پیشرفت در راک سیمولیتر فقط با نشستن و خیره شدن به افق انجام می‌شود، فقط باید به اندازه کافی یک جا بنشینید تا به مرحله بعدی رفته و پول کافی کسب کنید تا اسکین جدید بخرید.

کل گیم‌پلی بازی همین است، چون شما یک سنگ هستید و هیچ مفهومی در حرکت کردن شما وجود ندارد. حتی قبول کردن وجود چنین اثری خودش هزینه‌بر است، چون شما پول خود را صرف یک ضد بازی می‌کنید که تمامی زحمات شما برای درآوردن خرج زندگی و البته تجربه یک گیم جدید را هیچ و پوچ می‌کند. حال اگر شما خیلی به داشتن اچیومنت بازی‌ها علاقه دارید باید تا مرحله ۵۰۰۰ فقط منتظر بمانید و به منظره‌های بی‌هدف خیره شوید.

Manual Samuel

با اینکه این بازی نسبت به بیشتر عناوین لیست کیفیت بالاتری دارد، اما دلیل نمی‌شود عذاب‌آور و دردناک نباشد. بازیکنان کنترل ساموئل را در اختیار دارند، کسی که با مرگ قرار می‌گذارد که اگر بتواند ۲۴ ساعت خودش بدنش را کنترل کند، مرگش به تعویق بیوفتد. بعد از این کار پلیرها مجبورند هر کاری را خودشان انجام دهند، از پلک زدن گرفته تا نفس کشیدن. البته که چیزی نمی‌گذرد که واقعا بعد از انجام تک تک این اعمال خسته و خشمگین می‌شوید.

اگر واضح نیست این گونه بگویم که بازی یک شوخی خیلی آزاردهنده محسوب می‌شود، اما فرقی که با بقیه آثار لیست دارد این است که حداقل با علاقه و هنرمندانه ساخته شده. اما سختی غیرقابل تحمل برخی کنترل‌های بازی دود از سر شما بلند می‌کند حتی با وجود این که در کل ۲ ساعت طول می‌کشد تا تمام شود.

My Summer Car

مای سامر کار عنوانی‌ست که شما را امتحان می‌کند تا ببیند چقدر عاشق ماشین‌ها هستید. اگر فکر می‌کنید خیلی ماشین دوست هستید باید این بازی را تجربه کنید، اثری که اعصابتان را به چالش می‌کشد. هدف اصلی ما ساخت ماشین از اول تا آخر است، اما بازی هیچ کمکی به ما نمی‌دهد و باید خودمان همه چیز را متوجه بشویم یا از یک راهنما مدد بگیریم. حالا این‌ها قبل از طراحی و عملکرد ماشین‌ها هستند و وقتش که برسد سر درد شدیدی سراغتان خواهد آمد.

از این هم نباید گذشت که توجه باورنکردنی‌ای که به جزئیات می‌شود بسیار ستودنی است، اما در این بین پلیرها به یک جنبه هم باید توجه کنند که شخصیت ما در بازی نیز نیازهای انسانی دارد و باید به او آب و غذا داده شود. اگر کسی با شنیدن اسم بازی مای سامر کار توقع اثری نوستالژیک و شبیه‌ساز راحت را دارند، دقیقا چیزی برعکسش به دست می‌آورند پس باید حسابی مراقب باشند.

The Day Before

شاید بازی The Day Before مثل خیلی از آثار لیست به ما علامت نمی‌دهد که نباید بخریدش، اما حداقل باعث شد نشانه‌های متعددی پدیدار شوند که بازی‌های جهان‌باز اکسترکشن شوتر انتظارات را نمی‌توانند برآورده کنند. اوایل سال ۲۰۲۱ و کمی بعد از معرفی بازی سر و صدای زیادی حول آن شکل گرفت، اما مشخص بود که هم منتقدان و هم بازیکنان شک و تردید بسیاری دارند که تیم توسعه کوچک The Day Before بتواند ادعاهایشان را در مورد اثرشان به خوبی ثابت کنند. به خاطر تاخیرهای متعدد و حتی ابهام خود تیم سازنده درباره هویت بازی، خیلی‌ها حتی حدس زدند که اثر مقابلشان یک کلاهبرداری واضح است.

خوب بعد از این اتفاقات زمان عرضه یعنی دسامبر گذشته با یک بازی واقعی طرف بودیم، اثری با گیم‌پلی خیلی سطحی و البته باگ‌های تمام نشدنی. مشخصا سازندگان لقمه گنده‌تر از دهانشان برداشته بودند و فقط چهار روز بعد از انتشار، The Day Before از فروشگاه‌های مختلف برداشته شد. خوشبختانه، پول همه کسانی که از استیم بازی را خریداری کرده بودند ریفاند شد و درس بزرگی به افرادی داد که پافشاری نادرستی روی پیش خرید کردن عناوین می‌کنند.

Surgeon Simulator

شبیه‌ساز جراحی شاید روی کاغد ایده جذابی به نظر برسد، اما فشار خون کسانی که جرئت خریداری آن را داشته‌اند را تا حد وحشتناکی بالا می‌برد. این اثر خیلی با یک عنوان شبیه‌ساز سختگیرانه و علمی که برای تمرین پزشکی ساخته شده فاصله دارد. در عوض ما با اثری فوق‌العاده وحشتناک طرف هستیم که با کنترل‌های حال به هم زن و البته ترسناک کابوس شب ما می‌شود.

این بازی در ابتدا حکم یک شوخی را داشت که فقط در ۴۸ ساعت ساخته شده بود، اما شروع هیجان‌انگیزی که داشت باعث شد استودیو Bossa آن را به اثری کامل تبدیل کند. جدای از جنبه کمدی عجیبی که در بازی مشاهده می‌کنیم، برای هر کسی که پولش را خرج آن کرده بود تا اثری جدی، علمی و دقیق ببیند، چیزی جز ناامیدی محض نصیبشان نشد. بدتر از همه این‌ها بحث ریفاند کردن پول پلیرها دو سال بعد از خرید این بازی توسط استیم معرفی شد و بازیکنان نمی‌توانستند دارایی خود را بعد از چنین شوکی پس بگیرند.

خب دوستان نظر شما چیست؟ دیگر چه اثری هست که اگر برایش پول خرج کنید ضرر بزرگی می‌بینید؟ نظرات خود را با ما به اشتراک بگذارید.

بیشتر بخوانید:

دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید

مطالب پیشنهادی