نقد انیمیشن The Wild Robot (ربات وحشی)
بهترین انیمیشن سال؟
امسال یکی از پرفروشترین کتابهای نیویورک تایمز نوشته پیتر براون در قالب یک پویانمایی تماشایی اقتباس شده است؛ انیمیشن به شدت دوستداشتنی «ربات وحشی» که این روزها هم بر پرده سینماست و هم نسخه نمایش خانگی آن موجود است، به طور قطع قلب بسیاری از کودکان جهان را تسخیر خواهد کرد. اما میتوانیم با اطمینان بگوییم که حتی بزرگسالان هم چیزی برای خود در اینجا پیدا خواهند کرد. پس برای واکاوی این اثر زیبا، در ادامه شما را به خواندن نقد انیمیشن The Wild Robot در ویجیاتو دعوت میکنم.
همین ابتدا باید گفت که یکی از موفقیتهای اصلی پاییز، قسمت دوم جوکر تاد فیلیپس نبود که امیدهای زیادی به آن بسته شده بود، بلکه انیمیشن دریمورکس با عنوان ربات وحشی بود که توانست نه تنها باکس آفیس سینماها، بلکه قلبها را نیز تسخیر کند. بنابراین، ما در این بررسی به شما میگوییم که چگونه یک انیمیشن رنگارنگ درباره سختیهای مادری در دنیای پسا آخرالزمانی به یکی از فیلمهای اصلی سال تبدیل شد.
وقتی فناوری با لطافت روح مادری روبرو میشود!
رمان پرطرفدار پیتر براون، یعنی ربات وحشی، خوانندگان را به سفری عاطفی برای کشف خود، بقا و ارتباط با جهان اطرافشان دعوت میکند. کتاب براون برای اولین بار در سال 2016 منتشر شد و در نهایت به سه گانهای تبدیل شد که خوانندگان را در هر سنی مجذوب خود کرد. لازم به ذکر است که این کتاب موفق در ایران نیز با عنوان ربات جنگلی از انتشارات پرتقال منتشر شده است.
اکنون، DreamWorks Animation این داستان دوست داشتنی را در یک اقتباس جدید و خیرهکننده زنده کرده است. با ربات وحشی، آنها قصد دارند جادوی درون کتاب را به تصویر بکشند و در عین حال روایتی تکان دهنده را ارائه دهند که هم برای کودکان و هم برای بزرگسالان جذاب است. و من به روشنی میتوانم بگویم که تیم تولید به این مهم دست یافتهاند.
کریس سندرز که فیلمهای موفقی چون «لیلو و استیچ»، «چگونه اژدهای خود را تربیت کنیم» و «کرودز» را در کارنامه دارد، روی «The Wild Robot» کار کرد و با این پروژه جدید کارگردان و فیلمنامهنویس بار دیگر شهرت خود را به عنوان یک نویسنده فوقالعاده با استعداد و برجسته فیلمهای انیمیشن تایید کرد. بنابراین، تماشای پویانمایی جدید او نه تنها برای بینندگان در هر سنی لذت خالص است، بلکه منبعی از احساسات بسیار گرم و مثبت است که امروز همه ما بسیار دلتنگ آن هستیم.
حتی من میخواهم فراتر بروم و بگویم این اثر بهترین دستاورد سینمایی سال ۲۰۲۴ تاکنون است. به طور کلی، پروژههایی مانند The Wild Robot اکنون ارزش طلا را دارند. آنها میتوانند به معنای واقعی کلمه ما را با انرژی مثبت شارژ کنند و احساسات مورد نیاز را به ما بدهند. این در حالی است که سینمای روز جهان مملو از فیلمهای ترسناک کمهزینه و اکشنهای درجه دو و دیگر زبالههای سینمایی است، پس چنین آثاری به معنای واقعی کلمه روح انسان را التیام میبخشند. با توجه به واقعیتهای کنونی دنیای ما، شاید این عامل از نظر کارکردهایی که سینما انجام میدهد، مهم ترین باشد.
پس خیلی ساده میگویم که ربات وحشی مصداق یافتن آن جزیره فراموش نشدنی شادی، مهربانی و فرار از واقعیتهای زشت دنیای امروزی است که رفتن به آن، ترجیحاً با تمام خانواده، نه تنها ارزش دارد، بلکه حیاتی است. شاید کسی حتی در طول تماشای این سفر احساسی به دستمال نیاز داشته باشد، زیرا طغیان عاطفی هنگام تماشای این فیلم تضمین شده است.
تقابل تکنولوژی و طبیعت
انیمشن The Wild Robot داستان شخصیتی به نام راز را دنبال میکند، یک ربات کمکی که پس از سقوط یا به گل نشستن در در جزیرهای دورافتاده، باید در دنیایی که هرگز برای آن طراحی نشده بود، زندگی کند. یکی از قابل توجه ترین جنبههای ربات وحشی این است که چگونه تمام مضامین احساسی پیچیده درون فیلم را به شکلی تماشایی متعادل میکند. بنابراین فیلم چیزی فراتر از یک ماجراجویی ساده است.
این یعنی در طول سفر متحول کننده خود، قهرمان داستان که یک ربات است، یاد میگیرد که با محیط وحشی خود سازگار شود و در عین حال ارتباط عمیقی با حیوانات یک جزیره برقرار کند. به نظر من این فیلم به ما میآموزد که مراقبت، رشد، و بازتعریف هدف در دنیایی اغلب خشن و نابخشودنی به چه معناست.
همانطور که گفتم خلاصه داستان فیلم حول محور رباتی است که در جزیرهای جنگلی از خواب بیدار میشود. و این درحالی است که جانوران و گیاهان سازگاری او با محیط جدید را سخت میکند. حیواناتی با رویکرد غیر دوستانه، تغییر شرایط آب و هوایی و تلاش برای زنده ماندن در زندگی روزمره تجربیاتی هستند که بخشی از برنامههای قهرمان داستان نبودند. با این حال، این ربات هوشمند برای انجام وظایف خاصی که به آن محول شده برنامه ریزی شده است.
نقطه عطف این سناریو آن است که روزی سرنوشت بر اثر یک حادثه ناگوار وظایف مادرانهای را به ربات داستان محول میکند؛ آن هم در قبال غاز کوچکی که لانه او ناخواسته توسط این ربات نابود شده است. اکنون پرسش اصلی پیرامون داستان این است که یک ربات بسیار باهوش چگونه با طبیعت وحشی یک جنگل کنار میآید؟ آیا آگاهی و لطافت حس مادر بودن بر نرم افزار پیروز خواهد شد؟!
خب در ادامه این داستان زیبا، اولین چیزی که یک حیوان یتیم در دنیا میبیند مادر رباتیکش است. در این لحظه است که عشق یک طرفه متولد میشود که ممکن است به مرور زمان متقابل شود. اما ابتدا احساسات برای راز کاملاً بیگانه است، ولی برای رام کردن این جوجه غاز، ربات تنها به حمایت دیگران نیاز دارد.
به همین دلیل، ناگهان روباهی به طور غیرمنتظره به دو قهرمان داستان ملحق میشود، ولی در ابتدا این روباه با نیات پلید وارد داستات میشود؛ اما به مرور زمان همین روباه شکارچی به یکی از ستونهای این تیم سهنفره تبدیل میشود. در نتیجه این پیوند، ماجراهای شگفت انگیزی در انتظار هر سه آنهاست که هسته اصلی فیلم را شکل میدهد.
به طور کلی، «ربات وحشی» را میتوان یک اثر نسبتاً جسورانه برای سینمای عامه پسند مدرن نامید که واقعاً موضوعات پیچیده را هدف روایت داستان خود نکرده است. نویسندگان این انیمیشن نمیخواهند به کودکان افسانههای حیوانات زیبای پیرامون سفید برفی که دائماً از درختی به درخت دیگر بال میزنند و در مزارع سبز پر از گل میپرند را تعریف کنند. در مقابل جزیرهای که راز در آن حضور دارد بسیار بیشتر از آنچه که برخی از والدین دوست دارند شبیه دنیای بزرگسالان است.
این یعنی محیط نمایش داده شده در فیلم یک محیط بی رحمانه وحشی است که قوی ترینها در آن زنده میمانند. در واقع در متن این اثر شخص سندرز از شوخی با مرگ نمیترسد و برخی از ساکنان پشمالو جزیره بدون هیچ پشیمانی یکدیگر را میخورند. از یک سو، میتوان گفت که چنین رویکردی در یک پویانمایی احساسی نامناسب است، از سوی دیگر، به طور فعال از ایده اصلی فیلم حمایت میکند؛ اما چرا؟ چون مهم نیست ما چقدر فرزندانمان را دوست داریم، آنها مجبورند در این دنیا زندگی کنند. دنیایی بسیار ترسناک که گاهی به هیچ شکل باب میل ما نیست، پس بهتر است زودتر از این که هنوز دیر نشده، درباره آن به آنها بگویید. و این دقیقا چیزی است که انیمیشن ربات وحشی میگوید.
عشق حد و مرز نمیشناسد
یک نکته مهم در طول تماشای این انیمیشن آن است که شما احساسات مختلفی را تجربه خواهید کرد، از خنده گرفته تا گریه و اشک؛ مدت زیادی است که استودیو DreamWorks چنین انیمیشنی نداشته که قلبها و ذهنها را به سمت یک آشوب احساسی بکشاند. و اگرچه شخصیت اصلی این انیمیشن فاقد هر دو است، اما نشان میدهد که عشق والدین بزرگترین قدرت در جهان است.
برای این که بار احساسی دلنشین این اثر را به شما بچشانم، باید بگویم که خود من هنگام تماشای این پویانمایی چندین بار اشک در گوشه چشمانم جمع شد و فکر میکنم هیچ کدام از شما نمیتوانید برخی از صحنهها را نادیده بگیرید، به خصوص اگر رابطه مشکلداری با پدر و مادرتان داشتهاید. اما باید بدانید که نیمه اول The Wild Robot پر از طنز است و بیشتر شوخیها در جای خود نشسته است.
بنابراین اگر فیلم را به همراه کودکان تماشا کنید، زیباترین صدا در جهان تقریباً تمام یک ساعت اول فیلم طنین انداز خواهد بود؛ من در مورد خنده کودکان صحبت میکنم. با این حال، با گذشت زمان، فیلم بسیار تیرهتر میشود، حتی به موضوعات سنگین زندگی و مرگ نیز میپردازد. همانطور که طبیعت خشن و بی رحم است، روبات وحشی نیز آن را تکرار میکند. اینجاست که سوال در مورد معنای برخی کلمات و تصاویر جایگزین خنده میشود.
انطباق با دنیایی که نسبت به شما منفی است آسان نیست و این چیزی است که این فیلم درباره آن حرف میزند. ما نمیتوانیم دیگران را تغییر دهیم، بنابراین تنها کاری که میتوانیم انجام دهیم این است که شکلی را بپذیریم که با کل مطابقت داشته باشد. و در عین حال شاید بتوانیم محیط را کمی بهتر کنیم. اینکه چگونه فرزندان خود را تربیت میکنیم و چه الگوهایی به آنها نشان میدهیم، تأثیر زیادی بر نوع موجودیت آنها دارد. این یعنی پدر و مادر هنرمند هستند و فرزند بهترین نتیجه کار آنهاست.
ربات وحشی یک رهبر غیرمنتظره در مسابقه اسکار؟
باید بدانید انیمیشن The Wild Robot از نظر اجرا شاهکار واقعی است، و در آن شکی نیست. انیمیشن به بهترین شکل ممکن کامل شده است، آن هم با طراحی شخصیتهای به یاد ماندنی. از سوی دیگر طیف گسترده رنگها، بازی با نور و توجه به جزئیات هم در صورت حیوانات و هم در چشمهای ربات قهرمان شایسته شناسایی و توجه بیشتر مخاطب هستند.
واقعاً اینجا چیزی برای شکایت وجود ندارد، فقط باید آن را تجربه کنید. من از تکنیک استفاده شده توسط سازندگان خوشم آمد که بیننده را در نقش یک شرکت کننده قرار میدهند که با دوربین دوچشمی به این داستان نگاه میکند، آنهم از راه دور و با زوم لحظهای. مدل بصری ربات وحشی بهگونهای است که این تصور را به وجود میآورد که در دنیای پسا آخرالزمانی، انسان از روی شانه خدا به این بوم زیبا مینگرد.
اما در سمت دیگر موسیقی متن درخشان کریس باورز سزاوار یک پاراگراف تمجید جداگانه است. برای مثال صحنه اسکرین شات زیر به نظر من یکی از بهترین لحظات انیمیشن از نظر موسیقی در مدت زمان طولانی اخیر در سینمای جریان اصلی هالیوود است. شاید فکر کنید که کل موسیقی متن کار بیش از حد شکوهمند نباشد، اما برعکس، در بسیاری از لحظات احساسات ما را کاملاً تقویت میکند. به نظر من از نگاه ترکیب موسیقی با تصاویر چیزهای زیادی برای فرو رفتن مخاطب در کار وجود دارد. و این شایستگی تیم تولید را میرساند.
من باید چیزی را به شما اعتراف کنم. خوب یا بد من عاشق سینما و البته عاشق انیمیشن هستم؛ در واقع، من حتی با تمسخر زندگی را با این باور میگذرانم که توسط پویانماییهای کلاسیک بزرگ شدهام. بیشتر رویکرد من به زندگی و مردم توسط تصاویر سینمایی و همین انیمیشنها شکل گرفته است. در واقع به لطف آنهاست که مسیر تعیین شده را طی میکنم تا در این سفر پیچیده به نام زندگی، شخصیت خوبی باشم. گاهی اوقات بهتر عمل می کند، گاهی بدتر، اما جایی در ورطه روح همیشه امید به فردایی بهتر است.
بدون شک این اثر سینمایی محصولی است که میتواند برنده تندیس اسکار امسال شود. و من با تمام وجود از ربات وحشی در این امر حمایت خواهم کرد. «The Wild Robot» درس زیبای همدلی و فداکاری است. زمانی برای خندیدن وجود دارد، اما همچنین برای تأمل در زندگی خود. من این تصور را دارم که والدین به اندازه فرزندانشان از این فیلم بهره اخلاقی و احساسی خواهند برد، شاید حتی بیشتر.
انیمیشن The Wild Robot را تماشا کنید!
سندرز با ساختن آثار هیجانانگیز مطلق در زمینه انیمیشن بیگانه نیست، زیرا او پیش از این کارگردانی مشترک آثار ماندگاری را بر عهده داشته است. او اولین حضور انفرادی خود به عنوان کارگردان را با اقتباس لایو اکشن سینمایی از کتاب The Call of the Wild در سال 2020 با بازی هریسون فورد انجام داد، فیلمی که کاملاً تفرقهانگیز است، اما من شخصاً از آن لذت بردم.
سندرز به حرفهای قوی ادامه میدهد و من مشتاقانه منتظر کارهای بعدی او هستم. اما ربات وحشی در بسیاری از زمینههای سینمایی و بصری به معنای واقعی کلمه برتر است و زمان خیره کنندهای را گرد هم میآورد که مطمئنا برای کل خانواده سرگرم کننده خواهد بود. این فیلمی است که مطمئناً میتوانم ببینم که برای خیلیها تبدیل به یک کلاسیک فوری میشود و برای من یکی از بهترین فیلمهای DreamWorks تا به امروز است.
به طور کلی، ربات وحشی احساس، طنز، و انیمیشنهای بصری خیره کننده را در هم میآمیزد تا یک فیلم پویانمایی تامل برانگیز ارائه دهد. در حالی که ممکن است داستان در میانه اثر کمی با سرعت حرکت کند، اما عمق احساسی و غنای موضوعی آن به گونهای است که مخاطب را محو تماشای این اثر میکند. کریس سندرز فیلمی ساخته است که با همه مخاطبان صحبت میکند و قدرت ارتباط و اهمیت پذیرش تغییر را به ما یادآوری میکند. ربات وحشی گواهی بر توانایی «دریمورکس انیمیشن» در ترکیب هنر با داستان سرایی است، ایجاد تجربهای که مخاطبان را با قلبهای پر از احساسات فراوان و لبخندی فراخ ترک میکند.
یک درس زیبا در همدلی و فداکاری. DreamWorks دوباره در مسیر ایجاد انیمیشنهایی است که مستقیماً به قلب مخاطب حمله میکند. داستانی درباره اینکه چگونه پدر و مادر دو هنرمندی هستند که کودک و تربیت و پرورش او بهترین اثر آنهاست.
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.