ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از ویجیاتو انتخاب کنید.

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
اصلا راضی نیستم
واقعا راضی‌ام
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر ویجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

نقد فیلم We Live in Time - لحظه را زندگی کردن
فیلم سینمایی

نقد فیلم We Live in Time – لحظه را زندگی کردن

زندگی همیشه قشنگ می‌مونه حتی اگه من نباشم!

مهسا فرهادي
نوشته شده توسط مهسا فرهادي | ۱۴ آذر ۱۴۰۳ | ۱۳:۰۰

فیلم We Live in Time یک درام عاشقانه به کارگردانی جان کراولی (John Crowley) و نویسندگی نیک پین (Nick Payne)، محصول سال 2024 آمریکا می‌باشد. در این فیلم اندرو گارفیلد (Andrew Garfield) و فلورنس پیو (Florence Pugh) به عنوان توبیاس و آلموت، یک زوج عاشق به هنرنمایی می‌پردازند. فیلم داستان رابطه عاشقانه و خانوادگی توبیاس و آلموت را روایت می‌کند. این دو پس از یک تصادف جاده‌ای به طور غیرمنتظره‌ای با هم آشنا می‌شوند و یک زندگی مشترک را آغاز می‌کنند.

داستان فیلم در قالب لحظات کلیدی از یک دهه زندگی این دو شخصیت روایت می‌شود. آن‌ها با عشق و تشکیل خانواده زندگی را می‌سازند، اما با حقیقتی تلخ مواجه می‌شوند که بنیان زندگی‌شان را متزلزل می‌کند. این حقیقت، مربوط به بیماری آلموت (سرطان) است؛ که در جریان فیلم دیده می‌شود چگونه او با این شرایط مقابله می‌کند و می‌کوشد لحظات باقی‌مانده‌اش را با معنا سازد. پایان فیلم غم‌انگیز است؛ آلموت فوت می‌کند و فیلم نشان می‌دهد چگونه یاد و خاطرات او در کوچک‌ترین و روزمره‌ترین لحظات زندگی توبیاس و دخترشان ادامه می‌یابد.

یک عاشقانه آرام

 We Live in Time

فیلم We Live in Time ویژگی‌های منحصر به فردی در پرداخت به مفهوم عشق دارد که آن را از بسیاری از آثار عاشقانه متمایز می‌کند. در این فیلم، عشق به‌جای اوج‌های پرهیجان و صحنه‌های نمایشی اغراق‌آمیز، به‌صورت آرام، طبیعی و تدریجی به تصویر کشیده می‌شود. رابطه میان توبیاس و آلموت، به‌عنوان دو شخصیت اصلی، به جای آن‌که در لحظاتی کوتاه و پرهیجان به اوج برسد، در طی روزمرگی‌ها و تعاملات صمیمی‌شان عمیق‌تر می‌شود. این روایت، به‌ویژه در آثار عاشقانه کمتر دیده می‌شود و به تجربه‌ای واقعی‌تر و قابل‌لمس‌تر برای مخاطب منجر می‌شود. ریشه‌های محکم و تدریجی عشق تم اصلی این روایت می‌باشد. فیلم از طریق لحظات کوچک و روزمره، مثل یادگیری شکستن تخم‌مرغ یا صحبت‌های ساده بین شخصیت‌ها، عشق را به عنوان فرایندی تدریجی و پایدار به تصویر می‌کشد.

این نوع روایت به مخاطب نشان می‌دهد که عشق واقعی نیازی به رویدادهای بزرگ و دراماتیک ندارد و می‌تواند از تعاملات ساده اما معنادار سرچشمه بگیرد. فیلم در کنار نمایش لحظات خوشایند زندگی مشترک، به‌خوبی نشان می‌دهد که چگونه این زوج در برابر چالش‌ها و سختی‌ها به یکدیگر تکیه می‌کنند. این صمیمیت و همدلی، عشق آن‌ها را عمیق‌تر و انسانی‌تر می‌کند. برخلاف بسیاری از فیلم‌های عاشقانه که بر فراز و فرودهای غیرواقعی و دراماتیک تمرکز دارند، We Live in Time با ایجاد یک روایت آرام و ملایم از عشق، به دور از کلیشه‌های پرهیجان، تجربه‌ای منحصر به فرد برای بیننده خلق می‌کند. این امر باعث می‌شود مخاطب با شخصیت‌ها و رابطه آن‌ها احساس نزدیکی بیشتری داشته باشد.

در عین حال، چنین رویکرد آرامی برای برخی از مخاطبان کُند یا فاقد جذابیت‌های بصری و دراماتیک به نظر می‌رسد. در نتیجه، این فیلم شاید برای کسانی که به دنبال داستان‌های پرهیجان و با اوج‌های زیاد هستند، چندان جذاب نباشد. با این حال، تاکید فیلم بر لطافت و عمق رابطه عاشقانه، آن را به یک تجربه احساسی و تاثیرگذار تبدیل می‌کند که قدرت عشق را در مواجهه با گذر زمان و دشواری‌های زندگی نشان می‌دهد. این ویژگی‌ها، به‌ویژه برای مخاطبانی که از داستان‌های عاشقانه‌ واقعی و صمیمی لذت می‌برند، نقطه قوتی بزرگ به شمار می‌رود.

زندگی دو جنبه داره!

 We Live in Time

فیلم We Live in Time مفهوم زندگی را به‌عنوان مجموعه‌ای از تجربیات متنوع و متناقض، شامل لحظات خوب و بد، به تصویر می‌کشد. این رویکرد، دیدگاه فیلم را نسبت به زندگی و عشق به‌شکلی واقعی و عمیق تعریف می‌کند. فیلم نشان می‌دهد که زندگی از ترکیب شادی‌های کوچک و چالش‌های بزرگ ساخته شده است. لحظاتی مانند بارداری، آشپزی، یا عشق ساده بین شخصیت‌ها نماینده خوشی‌های معمول زندگی هستند، درحالی‌که موضوعاتی چون بیماری و مرگ آلموت نشان‌ دهنده سختی‌ها و چالش‌های اجتناب‌ ناپذیر زندگی‌اند. این ترکیب، تجربه زندگی را چندوجهی و واقعی‌تر جلوه می‌دهد.

فیلم تاکید دارد که ارزش زندگی نه در یک پایان خوش یا تراژیک، بلکه در تجربیاتی است که در مسیر به دست می‌آیند. صحنه‌های روزمره‌ای مانند تعاملات شخصیت‌ها یا تربیت فرزند، اهمیت لحظات کوچک در ساختن معنای زندگی را برجسته می‌کنند. بنابراین فیلم We Live in Time نشان می‌دهد که مسیر مهم‌تر از نتیجه است. یکی از نقاط قوت فیلم، نمایش پذیرفتن غیرقابل پیش‌بینی بودن زندگی است. بیماری آلموت و چالش‌های مرتبط با آن به‌عنوان واقعیت‌هایی اجتناب‌ ناپذیر پذیرفته می‌شوند و شخصیت‌ها یاد می‌گیرند که با این مشکلات زندگی کنند و معنای جدیدی برای عشق و ارتباط پیدا کنند. با این وجود، همان‌طور که گفته شد، تمرکز بر روزمرگی‌ها و عدم تکیه بر درام‌های پرهیجان برای برخی مخاطبان کُند یا فاقد جذابیت‌های سینمایی به نظر می‌رسد. این رویکرد هرچند عمیق است، اما ممکن است تأثیر احساسی آن برای همه مخاطبان یکسان نباشد.

در حالی که پرداختن به موضوعات عادی زندگی نقطه قوت فیلم است، اما برخی لحظات از نظر مضمون تکراری به نظر می‌رسند و باعث می‌شوند فیلم در حفظ تعلیق و جذابیت در بخش‌هایی از روایت دچار چالش شود. فیلم با رویکردی واقع‌گرایانه، زندگی را به‌عنوان مسیری پُر از لحظات تلخ و شیرین به تصویر می‌کشد. این نگاه، مخاطب را به تفکر درباره ارزش لحظات کوچک زندگی دعوت می‌کند. اما در عین حال، نیازمند صبر مخاطب است تا از لایه‌های عمیق‌تر معنایی فیلم بهره‌مند شود. این ویژگی فیلم را به اثری الهام‌بخش برای کسانی که به دنبال تأمل در مفاهیم زندگی و عشق هستند تبدیل می‌کند، هرچند ممکن است برای مخاطبان عادی‌تر کم‌جاذبه به نظر برسد.

زوج باور‌پذیر

 We Live in Time

بازی اندرو گارفیلد و فلورنس پیو در فیلم We Live in Time یکی از مهم‌ترین نقاط قوت فیلم است که باورپذیری و عمق داستان را به‌شدت تقویت می‌کند. این دو بازیگر با مهارت‌های قابل‌ توجه خود توانسته‌اند رابطه‌ای صمیمی و طبیعی را به تصویر بکشند که به‌عنوان یک زوج عاشق، مکمل و متوازن عمل می‌کنند. یکی از ویژگی‌های برجسته فیلم، هماهنگی و شیمی باورپذیر بین گارفیلد و پیو است. آن‌ها توانسته‌اند احساسات پیچیده شخصیت‌های خود را در موقعیت‌های مختلف (از لحظات عاشقانه گرفته تا چالش‌های سخت زندگی) به‌خوبی منتقل کنند. این شیمی طبیعی، مخاطب را با داستان و شخصیت‌ها همراه می‌کند و رابطه آن‌ها را ملموس‌تر جلوه می‌دهد.

هر دو بازیگر نقش خود را به‌گونه‌ای ایفا کرده‌اند که نه یکی بر دیگری غالب می‌شود و نه نقش‌ها نامتوازن به نظر می‌رسند. گارفیلد در نقش توبیاس، شخصیتی آرام و حمایت‌گر را ارائه می‌دهد که در لحظات سخت و آسیب‌پذیر، عمق عاطفی شخصیت خود را نشان می‌دهد. در مقابل، پیو با اجرای قوی خود به شخصیت آلموت، روح و نیروی احساسی فیلم را اضافه می‌کند، به‌ویژه در صحنه‌های مربوط به بیماری و چالش‌های شخصی. فیلم به لطف بازی این زوج، احساسات گسترده‌ای را به تصویر می‌کشد؛ از شادی‌های ساده زندگی مشترک گرفته تا درد جدایی و غم از دست دادن. این گستره احساسی بدون اغراق، کاملاً طبیعی و باورپذیر منتقل می‌شود و تأثیری عمیق بر مخاطب می‌گذارد.

بازی این دو نه‌تنها شخصیت‌های جداگانه را به تصویر می‌کشد، بلکه رابطه میان آن‌ها را به‌عنوان قلب داستان نمایان می‌کند. این رویکرد، باعث می‌شود فیلم به‌جای تکیه بر حوادث بزرگ، بر رشد و پویایی رابطه متمرکز شود. در برخی لحظات، تمرکز فیلم بیشتر بر شخصیت آلموت و بیماری او است و نقش توبیاس کمی کمرنگ‌تر به نظر می‌رسد. این موضوع می‌توانست با توزیع بهتر بار احساسی میان دو شخصیت، متعادل‌تر شود. در نهایت باید گفت که، اندرو گارفیلد و فلورنس پیو با اجرای طبیعی خود موفق شدند رابطه‌ای واقعی، احساسی و قابل لمس را خلق کنند که محور اصلی فیلم را تشکیل می‌دهد. بازی آن‌ها نه‌تنها داستان فیلم را تقویت می‌کند، بلکه به مخاطب اجازه می‌دهد با چالش‌ها و خوشی‌های شخصیت‌ها هم‌ذات‌پنداری عمیق برقرار کنند.

هدف، تصویر کردن روزمره

 We Live in Time

فیلم تلاش می‌کند زندگی این خانواده را قبل از مواجهه با سرطان، ساده و ایده‌آل نشان دهد. لحظات آرام، عاشقانه و عادی آن‌ها به‌خوبی تأثیر غافلگیری بحران را افزایش می‌دهد. اما این ایده‌آل‌گرایی در عین باورپذیری، گاها بیش از حد شسته‌رفته و کمی دور از واقعیت به نظر می‌رسد. گرچه بحران سرطان به فیلم عمق احساسی می‌بخشد، اما تمرکز اصلی بر این بیماری ممکن است پیام گسترده‌تری درباره زیست یک خانواده در مسیر زندگی را محدود کند. در نتیجه، فیلم گاهی بیشتر به یک درام تراژیک درباره بیماری تبدیل می‌شود تا اثری که طیف کامل خوشی‌ها و سختی‌های زندگی را نمایش دهد.

از آنجا که بیماری‌هایی مثل سرطان اغلب موضوع اصلی درام‌های خانوادگی هستند، بنابراین داستان را تا حدی می‌توان از قبل حدس زد. این پیش‌بینی‌پذیری می‌تواند از تأثیرگذاری احساسی داستان بکاهد، هرچند بازی‌ها و جزئیات داستان این ضعف را تا حد زیادی جبران می‌کنند. با این وجود، فیلم توانسته است به شکلی صمیمی، نحوه تأثیر بیماری بر خانواده را نشان دهد. رفتار شخصیت‌ها واقعی و طبیعی است و مخاطب می‌تواند با احساسات آن‌ها ارتباط برقرار کند. حتی در مواجهه با بحران، فیلم همچنان بر لحظات کوچک و روزمره زندگی تأکید دارد که این امر به پیام کلی آن درباره ارزش زیستن در لحظه اشاره می‌کند.

به طور کل، فیلم می‌توانست موضوعاتی فراتر از سرطان و تأثیر آن بر خانواده را بررسی کند، مانند روابط اجتماعی یا دغدغه‌های شخصی هر یک از اعضای خانواده، تا داستان غنی‌تر و متنوع‌تر شود. همچنین، اگرچه زندگی این خانواده ایده‌آل نشان داده شده، افزودن تضادهای طبیعی (مانند مشکلات ارتباطی یا مالی) می‌توانست روایت را واقعی‌تر و تأثیرگذارتر کند. در نتیجه فیلم We Live in Time با پرداختن به مفهوم بیماری و چالش‌های ناشی از آن در خانواده، موفق می‌شود اثری احساسی و تأثیرگذار خلق کند. اما تمرکز بیش از حد بر این بحران خاص، می‌تواند مانع از نمایش طیف گسترده‌تری از تجربه زیستن در مسیر خوب و بد زندگی شود. پس، پیام فیلم به جای گستردگی بیشتر، کمی محدود و ساده‌سازی شده به نظر می‌رسد.

احساسات الویت داستان!

 We Live in Time

کارگردان در We Live in Time به‌ خوبی توانسته احساسات انسانی را در بستر یک زندگی عادی به نمایش بگذارد و مخاطب را عمیقاً تحت تأثیر قرار دهد. این ویژگی در دو بخش مهم از فیلم به چشم می‌خورد؛ اول نمایش صمیمیت لحظات روزمره و دوم مواجهه با بحران‌های زندگی. کارگردان از صحنه‌های ساده‌ای مانند آشپزی، گفت‌وگوهای روزمره، یا تعاملات خانوادگی استفاده کرده تا عواطف انسانی را به تصویر بکشد. این لحظات، که ممکن است در زندگی واقعی کمتر به چشم بیایند، در فیلم تبدیل به عناصر احساسی قوی می‌شوند. این نگاه باعث می‌شود مخاطب بتواند خود را در جایگاه شخصیت‌ها تصور کرده و با آن‌ها همذات‌پنداری کند.

یکی از نقاط قوت فیلم، نمایش طبیعی و بدون اغراق احساسات است. شخصیت‌ها نه به شکلی نمایشی، بلکه با رفتارها و واکنش‌های قابل لمس به شرایط مختلف پاسخ می‌دهند. به‌ویژه در لحظات بحرانی مانند مواجهه با بیماری، کارگردان موفق شده احساسات پیچیده‌ای مانند ترس، امید و ناامیدی را با دقت و جزئیات به تصویر بکشد. فیلم با استفاده از لحظات روزمره و بحران‌های واقعی زندگی، مخاطب را وادار می‌کند تا درباره روابط و چالش‌های شخصی خود فکر کند. این تأثیرگذاری باعث می‌شود مخاطب به عمق فیلم کشیده شود و تجربه عاطفی شدیدی داشته باشد.

سازنده با ایجاد تعادل بین لحظات شاد و تلخ، احساسات مخاطب را به شکلی تدریجی جریحه‌دار می‌کند. این موضوع، به‌خصوص در سکانس‌های پایانی، که یاد و خاطره شخصیت از دست رفته همچنان در زندگی جاری است، به اوج خود می‌رسد. علاوه بر این، استفاده از نورپردازی، موسیقی ملایم و کادربندی دقیق به تشدید احساسات کمک کرده است.
بازیگران نیز در این فیلم باعث شدند تا کارگردانی در انتقال احساسات بسیار موفق عمل کند. بنابراین، باید گفت، کارگردان با تسلط بر نمایش احساسات انسانی در بستر یک زندگی معمول، اثری خلق کرده که هم مخاطب را با زیبایی لحظات کوچک زندگی آشنا می‌کند و هم او را با واقعیت‌های تلخ زندگی روبه‌رو می‌سازد. این توانایی در متعادل‌سازی شادی و غم، نقطه قوت اصلی فیلم است و یکی از دلایل ماندگاری آن در ذهن مخاطب خواهد بود.

70
امتیاز ویجیاتو

دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید

مطالب پیشنهادی