نقد فیلم Lady and the Tramp – سگها به بهشت میروند
والت دیزنی سردمدار و غول خیلی از زیرشاخههای مدیای تصویری در دنیاست ولی واقعیت اینجاست در سالهای اخیر از دنیای شبکههای اینترنتی تصویری نظیر نتفلیکس عقب مانده بود. دیزنی بعد از مدتها برنامهریزی و تلاش ...
والت دیزنی سردمدار و غول خیلی از زیرشاخههای مدیای تصویری در دنیاست ولی واقعیت اینجاست در سالهای اخیر از دنیای شبکههای اینترنتی تصویری نظیر نتفلیکس عقب مانده بود. دیزنی بعد از مدتها برنامهریزی و تلاش شبکه دیزنی پلاس را برای رقابت با نتفلیکس و آمازون راهاندازی کرد و برای اینکه این شبکه را تبدیل به یک عنوان خیلی مهم در حوزه خود کند برنامههای متعددی برایش در نظر گرفت؛ از جمله ساخت یک سری پروژه اختصاصی شبکه دیزنی پلاس که بازسازی انیمیشن «بانو و سگ ولگرد» یکی از اولین پروژهها بود.
احتمالا در عالم سینما با فیلمهای بازسازی انیمیشنهای کلاسیک دیزنی چندین بار رو به رو شدهاید، بعید است که فیلمهای شیرشاه، دیو و دلبر، علاعِدین و... را ندیده باشید و یا لااقل اسم آنها به گوشتان نخورده باشد. والت دیزنی چند سالی است که رو به بازسازی انیمیشنهای کلاسیک خود آورده و این سلسله آثار با وجود برخی انتقاداتی که نسبت به آن میشود، معمولا در گیشه فروش عالی عمل میکنند. بازسازی انیمیشنهای کلاسیک والتدیزنی تبدیل به یک فرمول عموما موفق در رویه اخیر این کمپانی قصهگوی آمریکایی شده و دیزنی بازسازی بانو و سگ ولگرد را به شبکه دیزنی پلاس خود سپرده تا بتواند مخاطبینی را در همین شروع کار شبکه، به سمت خود جذب کند.
انیمیشن بانو و سگ ولگرد در سال ۱۹۵۵ ساخته شد و جزو اولین آثار این کمپانی بود که بر اساس یک قصه فولکلوریک معروف و یا یک کتاب کودکان ساخته نشده بود، بانو و سگ ولگرد بر اساس داستان کوتاهی از یک روزنامه نگار به اسم وارد گرین ساخته شد؛ فردی که کارنامه چندان درخشانی در آثارش ندارد و قصه Happy Dan, the Cynical Dog او شانس این را آورد که توسط دیزنی به انیمیشنی جاودان تبدیل شود. محبوبیت این انیمیشن و فروش خوب آن باعث شد که وارد گرین در طی سالهای آينده یک سری کمیک استریپ به اسم Scamp هم خلق کند که داستان فرزند بانو و سگ ولگرد را روایت کند؛ کمیک استریپهایی که چند ده سال بعد از انتشار دستمایه ساخت یک دنباله ویدئویی انیمیشنی به نام Lady and the Tramp II: Scamp's Adventure شدند.
حال که نگاهی کوتاه به تاریخچه این انیمیشن داشتیم باید به نسخه بازسازی شده ۲۰۱۹ هم بپردازیم؛ نسخهای که چندی پیش در شبکه دیزنی پلاس پخش شد و تقریبا همان فرمول موفق بازسازیهای دیزنی را تکرار کرده است. در واقع والت دیزنی در بازسازی آثار انیمیشن کلاسیک خود چندین مسیر مختلف را طی کرد تا به این فرمول واحد برسد و با توجه به رگ مخاطبین خود، به نظر میرسد که تصمیم گرفته در همین مسیر باقی بماند؛ اما منظورمان دقیقا کدام مسیر است؟
آثار بازسازی شدهای که تغییرات عمدهای نسبت به اثر اصلی و کلاسیک خود داشتند (مانند دامبو یا اژدهای پیت) بخت و اقبال کمتری در برابر گیشه داشتند و به نوعی تبدیل به شکست شدند؛ از آنسو آثاری که تقریبا مو به مو و واو به واو آثار کلاسیک ساخته شده، توانستند در گیشه بترکانند و در نتیجه مدیران دیزنی عطای خلاقیت را به لقای خود بخشیدند و آثار بازسازی شده را تقریبا یک فیلم کپی پیست پیادهسازی میکنند.
فیلم بانو و سگ ولگرد نیز از این قاعده مستثنی نیست و صرفا تغییرات ریزی در آن به چشم میخورد که کمی تا قسمتی فیلم را امروزیتر میکند و مدت زمان کوتاه انیمیشن را نیز طولانیتر و مناسب یک اثر سینمایی میسازد. بانو و سگ ولگرد داستان یک سگ ماده اشرافی به نام «بانو» است که در نازپروردگی بزرگ میشود تا زمانی که خانواده مالک او یک بچه به دنیا میآورند و توجهشان معطوف به نوزاد تازه به دنیا آمده میشود. «بانو» در این میان با سگی ولگرد و بدون نام آشنا میشود و پس از اینکه رفتار بیتوجهی خانواده مالکش را میبیند، با سگ ولگرد راهی خیابانها میشود تا به قول ولگرد؛ بتواند آزاد و رها زندگی کند.
درسهایی که هر دوی این سگها به یکدیگر میدهند داستان فیلم را پیش میبرد، ولگرد هیچ اعتقادی به داشتن یک صاحب ندارد و از آنسو بانو تاکنون با هیچ چالشی روبرو نشده است. فیلم روایتگر داستان سگهای خانگی است و نه حیوانات حیات وحش و طبیعتا نظریه آزادی و آزادگی ولگرد در اینجا چندان محلی از اعراب ندارد؛ اما این موضوع باعث نشده که ولگرد نتواند درسهای خوبی را به بانو بدهد و او را با یک دنیای جدید و تازه آشنا میکند.
بانو و سگ ولگرد مانند فیلم شیرشاه اثری با محوریت حیوانات است اما سازندگان بانو و سگ ولگرد تصمیم گرفتهاند به جای استفاده از حیوانات تماما ساخته شده با تکنیک CGI، از سگهای واقعی در فیلم خود استفاده کنند و صرفا روی صورت آنها انیمیشنهایی برای صحبت کردنشان پیادهسازی کنند. این تصمیم یک تصمیم درست و بجا بوده و سگهای داستان آنها با اینکه لب به سخن میگشایند اما به شدت واقعی به نظر میآیند. البته ناگفته نماند انیمیشن صورت سگها در برخی موارد مصنوعی است و این موضوع در اوایل فیلم بیشتر به چشم میخورد اما رفته رفته بهتر میشود، شاید هم چشمان بیننده به آن عادت میکند!
صداپیشگان سگها نیز در این دوست داشتنیشدن سگها نقش مهمی را ایفا کردند و همگی از پس ماموریت خود به خوبی برآمدهاند. تک و توک آوازهایی که در فیلم خوانده میشود نیز محیط فانتزی و شاد اثر را مضاعف میکند و فیلم بانو و سگ ولگرد را یک اثر دیزنیوار به تمام معنا میکند.
همانطور که گفته شد، تغییرات ریز و درشتی در فیلم جدید والت دیزنی نسبت به انیمیشن سال ۱۹۵۵ انجام شده، از جمله این تغییرات میتوان به نشان دادن صورت تمام آدمهای داستان اشاره کرد و پررنگتر کردن نقش آنها. صاحبین بانو و پرستار بانو (که در اینجا تبدیل به خاله خانم شده) نقش مهمی در فیلم ایفا میکنند و رنگین پوست کردن مادر خانواده و نمایش یک دکتر آسیایی و... نیز از جمله تغییرات دیزنی در دنیای امروزی بوده تا برابری نژادی را نشان دهد.
از آنسو سگهای داستان نیز تغییراتی داشتهاند، برخی از آنها نسبت به انیمیشن کلاسیک تغییر جنسیت داشتهاند و تبدیل به زن شدهاند! برخی آوازها تغییرات ریز و درشتی داشته و مهمترین تغییری که در دنیای سگهای فیلم به چشم میخورد، داستان پسزمینه «ولگرد» است که بار احساسی فیلم و پردازش این شخصیت را دوچندان بهبود بخشیده است.
بازسازی صحنههای مهم فیلم نظیر شام خوردن بانو و سگ ولگرد اما بدون هیچ تغییری صورت گرفته و بسیار حساس انجام شده است. پایانبندی فیلم نیز کمی تا قسمتی متفاوت است و در کل میزان تغییرات حاکم بر اثر قرن بیستویکمی بانو و سگ ولگرد مواردی نیستند که داستان کلاسیک را دگرگون سازند. در واقع یکی از بزرگترین ضعفهای فیلم مانند سایر آثار بازسازی شده دیزنی همین است که مخاطب دلیلی برای دیدن این فیلم جدید نسبت به اثر کلاسیک ندارد مگر آنکه بخواهد با دنیای انیمیشن دو بعدی خداحافظی کند و یک تماشاگر مدرن با دیدن یک فیلم با CGI با کیفیت مدرن شود.
فیلم بانو و سگ ولگرد مخاطبین خود را میشناسد و برای همین مخاطبین هم ساخته شده؛ اینکه بخواهیم از تکراری بودن آن و عدم وجود عنصر خلاقیت به مقدار لازم دم بزنیم، یک ایراد منطقی است اما ایرادی نیست که بتواند مخاطبین این اثر را از آن دور کند. در هر حال فیلم بانو و سگ ولگرد ۲۰۱۹ هم مانند اثر کلاسیک خود یک فیلم دوست داشتنی از جنس والت دیزنی است که البته نمیتواند آن حکم جاویدانی را داشته باشد چرا که صرفا یک بازسازی مناسب است و بس.
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.