نگاهی به فیلمی که سردار قاسم سلیمانی فیلمبرداری آن را کلید زد: نقد فیلم ۲۳ نفر
خوشبختانه سینمای دفاع مقدس ما از آن حالت رمبو مانند خود در آمده و مدتهاست دیگر خبری از افعی (رمبوی بومی با بازی جمشید هاشمپور) و دیگر شبه افعیها نیست. قهرمان پروری در سینمای دفاع ...
خوشبختانه سینمای دفاع مقدس ما از آن حالت رمبو مانند خود در آمده و مدتهاست دیگر خبری از افعی (رمبوی بومی با بازی جمشید هاشمپور) و دیگر شبه افعیها نیست. قهرمان پروری در سینمای دفاع مقدس سر و شکل تازهای به خود گرفته و این فیلمها بیشتر روی درام ماجرا تمرکز کردهاند تا صحنههای اکشن نفسگیری که البته با توجه به امکانات سینمای ایران، عموما خوب از آب در نمیآمدند (در این میان استثناهایی مثل تنگه ابوقریب وجود دارند که با هزینههای چندین میلیاردی تولید شدهاند و با وجود فروش بالا نتوانستند به سوددهی برسند.) فیلمهای جنگی که در آن خبری از جنگ نیست و درباره جنگ است، تاثیرات به مراتب بیشتری دارد و فیلم ۲۳ نفر یکی از این دست فیلمها است.
سازمان هنری اوج از دل سپاه پاسداران بیرون آمده و وظیفه اشاعه فرهنگ و هنر بر اساس رهنمودهای این سازمان حاکمیتی را بر دوش گرفته. اوج با توجه به وضعیت تامین مالی خوبی که دارد توانسته با اعطای بودجههای خوب به فیلمسازان، از آنها آثار جالب توجهی خروجی بگیرد. با اینکه اوج نزدیک به ۸ سال است که تاسیس شده ولی نزدیک به سه چهار سالی میشود که تغییر رویه داده و به سمت هنرمندان حاذق آمده و به جای فریاد زدن شعارهای خود، محتوای مورد علاقه خود را به صورت زیرپوستی در آثارش به جای میگذارد. در واقع اوج یاد گرفته که باید دست روی نقاطی بگذارد که از سیاست جدا باشند و مردم نسبت به آن اقبال خوبی نشان دهند، کافیست به ورود اوج به فصل پنجم سریال پایتخت و یا تاکید روی آرمانهای ملیگرایی در فیلم تنگه ابوقریب نگاهی بیندازید تا بیشتر متوجه عرایضم بشوید.
سیاستهای جدید و خاص سازمان اوج وارد بدنه سینمای کشور شده و این موسسه تاکنون توانسته فیلمهایی چون تنگه ابوقریب، ایستاده در غبار، به وقت شام، بادیگارد و یا انیمیشن فهرست مقدس را تولید کند که جملگی آنان فیلمهایی نسبتا پرهزینه بودند و البته با بخت و اقبال خوبی هم در میان مردان حکومتی و بخشی از مردم مواجه شدهاند. حواشی این سازمان تمامی ندارد و از زمانی که حاتمی کیا کارکنان این موسسه را سربازان گمنام امام زمان معرفی نمود، این حواشی داغتر شده است.
خارج از این حواشی اما باید به فیلم ایرانی جنگی ۲۳ نفر، آخرین ساخته این موسسه بپردازیم که سال گذشته در جشنواره فجر به نمایش در آمد و مجتبی فرآورده تهیه کنندگی این فیلم سینمایی را برعهده دارد؛ فردی که پیشتر در در دهه هفتاد شمسی آثاری بسی تکراری را در ژانر دفاع مقدس ساخته و حالا با توجه به همان مساله تغییر نگرش، تصمیم به تهیهکنندگی این فیلم متفاوت با دیگر آثار دفاع مقدس گرفته است. «مهدی جعفری» کارگردان فیلم بوده که با حال و هوای فیلم بسیار آشنایی دارد چرا که پیشتر مستندی درباره وقایع و کاراکترهای فیلم جدیدش ساخته بود و حالا با اطلاعاتی که در مستند جمع کرده،آن را تبدیل به یک اثر داستانی کرده است. اما ماجرا چیست؟
۲۳ نفر بر اساس یک کتاب که بر مبنای حوادث واقعی به نگارش در آمده ساخته شده،کتابی که شرح وقایع ۲۳ سرباز نوجوان (۱۵ تا ۱۸ ساله) را به رشته تحریر درآورده و توسط یکی از همین ۲۳ نفر نوشته شده است. این گروه نوجوان داوطلب در ارتش ایران، در زمان جنگ ایران و عراق به اسارت عراقیها درآمده و به جای آنکه به کمپها و اردوگاهها اعزام شوند، در زندان عراقیها ماندند. نقشهای که عراق و صدام برای این نوجوانان ایرانی کشیده بود یک پروپاگاندای عظیم بود؛ آنها قصد داشتند با فیلمبرداری از این کودکان و نشان دادن آن به جهانیان اعلام کنند که اولا ایران کودکان را وارد جنگ ساخته و درثانی این کودکان که حالا در دست عراقیها هستند، از خدمات رفاهی خوبی برخوردار هستند. در واقع عراقیها به طور مصنوعی با نوجوانان ایرانی جلوی دوربین مهربان بودند و یک شو تبلیغاتی راهاندازی کرده بودند. شاید همینجا بد نباشد بگویم که تمامی این ۲۳ نفر به جز یک نفر آنها (سید عباس سعادت) همچنان زنده هستند و احمد یوسف زاده که نویسنده کتاب نیز به شمار میرود در روند ساخت فیلم حضور داشته است.
۲۳ نفر یک اثر اقتباسی به شمار میرود و همگی میدانیم که فیلمهای اقتباس از ادبیات در سینمای ایران به ندرت دیده میشوند. فیلم نسبت به کتاب تغییرات ریز و درشتی داشته تا حالتی سینماتیک پیدا کند و کارگردان سعی کرده که پیام خود را زیرپوستیتر به مخاطب برساند. ۲۳ نفر سوژه جالب توجهی دارد که میتواند سینمادوستان تمام جهان را کنجکاو کند؛ داستان مبارزه ۲۳ سرباز نوجوان با دشمن خارج از خاکریزهای میدان جنگ به خودی خود یک سوژه ناب به شمار میرود و کارگردان نیز با پرداخت مناسب شخصیتها،تک تک آنها را دوست داشتنی خلق کرده است. البته ناگفته نماند که بر خلاف کتاب، فیلم بیشتر روی سه چهار شخصیت تمرکز دارد و بیشتر از آنکه داستان ۲۳ نفر باشد، داستان همین سه چهار نفر است. با این وجود میتوان پذیرفت که یک فیلم سینمایی کمتر از دو ساعت نمیتواند هر ۲۳ کاراکتر خود را عمیق بیافریند و باید گفت کارگردان دست روی قهرمانان بجایی گذاشته و شخصیتهایی را برای قهرمان پروری برگزیده که حال و هوای فیلم را در یک تعادل نگهدارند. همچنین همگی میدانیم سر و کله زدن با ۲۳ نوجوان که اکثرا نابازیگر هستند چقدر کار طاقت فرسایی بوده که خوشبختانه جعفری تا حد زیادی از این مهم برآمده است اما از آنسو اینکه شخصیت ملا صالح قاری (تنها فرد بزرگسال کنار این ۲۳ نفر) در کنار این قهرمانان، کاراکتری ناپخته از آب در آمده دیگر قابل گذشتن نیست. شاید بد نبود از روی این کتاب ۴۰۰ صفحهای پر شخصیت، یک سریال ساخته میشد و یقینا تاثیر بیشتری روی تماشاگر میگذاشت. اوج که روی ترندهای روز خوب موج سواری میکند میتوانست این اثر را به شبکه نمایش خانگی بیاورد و یک سریال خوب از دل آن بیرون بیاورد.
فیلم اسیر پیامهای مذهبی و سیاسی خود نمیشود و البته در برخی مواقع نمیتواند این بالانس را رعایت کند و شعارزدگی در معدود سکانسهایی احساس میشود. شعاردادنهای نابجا در طول فیلم باعث شده که ۲۳ نفر بیشتر و بیشتر شبیه به یک اثر سفارشی بشود و حواشی تولید فیلم نیز به این موضوع دامن میزند (کدام فیلم را میشناسید که سردار قاسم سلیمانی به پشت صحنه آن سر بزند؟)
فیلم دیالوگهایی دارد که اصلا با حال و هوای فیلم جور در نمیآید و برخی صحنهها مانند شادی کردن بچهها بعد از آزاد شدن خرمشهر یا لحظه تیمم آنها تصنعی از آب در آمده و شبیه به کلیپهای تبلیغاتی برنامههای مذهبی صدا و سیما شده است. در واقع باید گفت فیلمساز تا نیمه اول فیلم کار خود را به درستی انجام داده و به نظر میرسد یادش افتاده که باید پیامها و شعارها را نیز در فیلم بگنجاند و تصمیم گرفته که نیمه دوم را با گنجاندن این موارد پر کند.
موسیقی فیلم ۲۳ نفر توسط آریا عظیمی نژاد ساخته شده و او سهم خود را در این بخش فنی از فیلم به خوبی ادا کرده است. کارگردان نیز با توجه به بودجه و امکاناتی که موسسه اوج در اختیار آنها گذاشته، توانسته صحنههای زیبا و بدیعی خلق کند و چند دقیقه ابتدایی اکشن اول فیلم را نیز به زیبایی از آب در بیاورد. بازسازی صحنههای دیدار نوجوانان سرباز با صدام و بازسازی لوکیشنها و بسیاری از موقعیتهای دیگر پیش آمده برای این رزمندگان نیز دقیق و حساب شده بوده و از حیث طراحی صحنه و این موضوعات زیاد نمیتوان به فیلم خرده گرفت. با این وجود باید بدانیم که در نهایت یک مستندساز پشت دوربین این اثر سینمایی قرار گرفته و به همین روی ما درام قوی از دل این داستان دراماتیک نمیبینیم مگر صحنههایی که تصنعی بودن از آن میبارد. باید بدانیم که داشتن یک بودجه خوب برای طراحی صحنه قوی و ذوق هنری در انتخاب قاب تصویر و البته بازسازی فیلمهای تاریخی، صرفا کافی نیست و شاید اگر جعفری به عنوان دستیار کارگردان در فیلم حضور داشت نتیجه بهتری را میدیدیم. ناگفته نماند مبحث گریم در فیلم به شدت ضعف دارد و اوج این ضعفها در سکانسهایی که پیکر شهدا را به نمایش میگذارد قابل مشاهده است.
فیلم ۲۳ نفر داستان جالب توجهی دارد و درگیر کردن موضوع کودکان و نوجوانان با جنگ، دل هرکسی را به رحم میآورد تا از ایرادات فیلم بگذرد ۲۳ نفر یک فیلم دلی از آب در آمده که باید با دل و بدون بینشهای سیاسی آن را نظارهگر بود ولی با این وجود، حضور موسسه اوج در پشت فیلم و جاری کردن پیامهای متعدد سیاسی در فیلم کاری کرده که ۲۳ نفر بیشتر از آنکه وجهه سینمایی خوبش به نظر بیاید، پشت پردهاش به چشم بیاید.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
امثال آقای فرهادی با بودجه عظیم هالیوودی و فرانسوی علیه ایران فیلم میسازد و شما عین خیالتان نیست.
ولی خدا نکند که سازمان اوج قهرمان های ایرانی را به جهان معرفی کند...
خدا آخر عاقبتمونو بخیر کنه
اینا که صد درصد یه پایگاه امریکارو تو عراق میزنن که حداقل صد صدو پنجاه تا امریکایی به فنا برن
بعد اونا میزنن
بعد دوباره اونا
اصلا یه وضعی میشه
خداااا
خسته نباشی بابت نقد میبینمش
نمی دونم چرا خیلی روی این جمله((بودجه و امکاناتی که موسسه اوج در اختیار آنها گذاشته)) زوم کرده بودید،شما برای نقد تمام فیلم ها منابع مالی رو بررسی می کنید
وقتی فیلم واضحا بر موج ایدئولوژی های اوج حرکت کرده مشخصا باید روی این موضوع تاکید کنیم. فیلم یک اثر سفارشیه... چطور به این مساله نگاه نکنیم؟
به فیلم «فروشنده» فرهادی هم میگی سفارشی و چندین بار منابع مالیش رو اعلام می کنی؟
نه چون محتوای فیلم بر اساس سفارش دهنده ساخته نشده و شعاری نیست (اگر فرض بگیریم که سفارش دهندهای وجود داشته)
شعارش فلاکت و بدبخت نشون دادن ایرانی هاست یه جور توهین به ایرانی ها
پیشنهاد میکنم همون فیلم های ضد ایرانی وقتی یه ایرانی رو میکشن رو نقد کنی سنگین تره