۱۱ اثر به‌یادماندنی جک کربی در انتشارات مارول

هنرمندانی کمی هستند که تأثیری به مانند جک کربی در جهان مارول گذاشته باشند. کربی از کاپیتان آمریکا گرفته تا فنتستیک فور و اونجرز را به این دنیا معرفی کرد. او با استایل دینامیک ویژه خود می‌توانست قهرمانان را به وسیله داستان‌های به‌یادماندنی و هیجان‌انگیز تبدیل به نماد کند. تفاوتی ندارد که جک کربی با قهرمانان افسانه‌ای سر و کار داشته باشد، مبارزان نوجوان با جرم و جنایت را به میان بکشد یا به خدایان کیهانی بپردازد، این هنرمند به اندازه‌ای در کار خود ماهر بود که از عهده همه آن‌ها برآید و لقب «شاه کمیک‌ها» را به خود بگیرد. با این پیشگفتار، می‌خواهیم در این نوشتار به سراغ ۱۱ اثر از جک کربی برویم که جهان مارول را شکل دادند و پس از گذر این همه سال هنوز هم در یادها مانده‌اند.

رونمایی از کاپیتان آمریکا

هنگامی که سایه جنگ جهانی دوم روی دنیا سنگینی می‌کرد، جک کربی با کمک جو سیمون به خلق استیو راجرز دست زد و او را با هویت کاپیتان آمریکا به جبهه جنگ فرستاد. در سال ۱۹۴۱ و شماره ۱ کمیک Captain America Comics، می‌بینیم که استیو با کمک سرم ابرسرباز تبدیل به یک قهرمان می‌شود. وقتی که یک جاسوس به پراجکت: ریبرث یورش می‌آورد و پدیدآورنده سرم را می‌کشد، کاپیتان آمریکا برای نخستین بار پا به میدان می‌گذارد تا انتقام دانشمندی را بگیرد که به او توانایی‌هایش را هدیه کرد. در طی ماجراهای آتی، استیو راجرز تبدیل به یک کاراکتر کامل شد که سایدکیک جوانش، باکی بارنز، در کنار او و دشمن خونینش، رد اسکال، در برابر او قرار گرفتند.

هر چند که کاپیتان آمریکا یک قهرمان مربوط به دوره جنگ جهانی به شمار می‌آید ولی جک کربی اجازه نداد که این شخصیت فراموش شود. با گذشت دو دهه از پایان جنگ جهانی دوم، کربی و استن لی با معرفی استیو راجرز در دنیای مدرن و ملحق کردنش به اونجرز، زندگی تازه‌ای به این قهرمان اهدا کردند.

نخستین گام‌های فنتستیک فور

در دوره پسا-جنگ، جک تمرکز خود را از روایت‌های سنتی قهرمانی به آثار ملودارم، هیولایی و ماجراجویی‌های علمی-تخیلی تغییر داد. کربی و استن لی المان‌هایی از این ژانرها را برای رونمایی از یک نسل تازه از قهرمانان در سال ۱۹۶۱ و در شماره ۱ کمیک Fantastic Four به کار بردند.

مستر فنتستیک، اینویزیبل وومن، هیومن تورچ و ثینگ در اولین ماجرای خود بعد از یک سفر به فضا و در معرض پرتوهای کیهانی قرار گرفتن، توانایی‌های عجیبی به دست آوردند. در حالی که این چهار نفر هنوز سعی می‌کردند تا با قابلیت‌های تازه خود سازگاری پیدا کنند، در کنار یکدیگر قرار گرفتند تا پاسداری از نیویورک را در برابر مول من به دوش بگیرند.

چهار شگفت‌انگیز کربی و لی با آمیزش احساسات انسانی، ماجراجویی‌های اکشن و نمایش‌های علمی-تخیلی، پایه‌گذار دوره‌ای جدید از روایت‌های ابرقهرمانی شدند. این کمیک آغازگر جهان مدرن مارول بود که با چشم‌انداز جک کربی و استن لی پیش رفت.

خلق هالک

به دنبال موفقیت چهار شگفت‌انگیز، جک کربی و استن لی در سال ۱۹۶۲ و شماره ۱ کمیک Incredible Hulk دست به آفرینش هالک زدند. زمانی که بروس بنر دانشمند خودش را در برابر موج انفجار یک بمب گاما قرار می‌دهد تا ریک جونز نوجوان را نجات دهد، تبدیل به هالک وحشی و فراانسانی می‌شود. بنر در کنترل کردن موجود اتمی درونش به چالش برخورد تا خط بین یک هیولا و یک قهرمان رو به تاری برود. با ترکیب علوم هسته‌ای و تئوری‌های توطئه دوران جنگ سرد، کربی و لی توانستند نگرانی‌های عصر هسته‌ای را در روایت‌های ابتدایی هالک نمود دهند.

هر از چند نخستین سری کمیک مربوط به بروس بنر تنها چند شماره منتشر شد اما این داستان‌ها زمینه‌ساز این بودند تا هالک تبدیل به یک نماد فراگیر شود و نشانه‌ای از پیچیدگی روان‌شناسانه داستان‌گویی مارول باشد.

گردهمایی اونجرز

همکاری‌های جک کربی با دیگر پدیدآورندگان مارول باعث شد تا این فرانچایز با کاراکترهایی همچون ثور، آیرون من، انت-من و واسپ پر شود. وقتی که لوکی برای هالک پاپوش می‌سازد، ریک جونز درخواست کمکی می‌کند که ناخواسته تواناترین قهرمانان زمین را در سال ۱۹۶۳ و شماره ۱ کمیک Avengers دور هم گرد می‌آورد. در این کمیک خلق‌شده به دست استن لی و جک کربی، قهرمانان موفق به شکست لوکی می‌شوند و می‌پذیرند تا گروهی به نام اونجرز را تشکیل دهند.

در حالی که هر کدام از اعضای پایه‌گذار انتقام‌جویان دوباره به سراغ ماجراهای تکی خود بازگشتند، این گردهمایی اولیه نمادی از به هم پیوستگی جهان مارول بود. این تیم دور از انتظار نشان داد که این قهرمانان توانا در هنگام همکاری با یکدیگر چه پتانسیلی دارند.

اولین کلاس ایکس-من

ایکس-من که در ابتدا با عنوان «عجیب‌ترینِ ابرقهرمانان» معرفی می‌شدند، قرار بود افرادی رانده‌شده باشند. در سال ۱۹۶۳ و شماره ۱ کمیک The X-Men، استن لی و جک کربی کاراکترهای پروفسور ایکس، مگنیتو و ایکس-من را به جهان مارول معرفی کردند. وارون ابرقهرمانان دیگر، جهش‌یافتگان با قابلیت‌های فراانسانی خود به دنیا می‌آمدند تا توسط دنیایی که از آن‌ها بیذار بود و می‌ترسید طرد شوند.

در حالی که پروفسور ایکس و مگنیتو با ایدئولوژی‌های متفاوت خود در برابر یکدیگر قرار می‌گرفتند، شخصیت‌هایی مثل سایکلاپس، بیست، آیسمن، انجل و جین گری آموزش می‌دیدند تا از توانایی‌های خود برای خواسته‌های نیک بهره ببرند. این کمیک همچنین از درام‌های میان‌فردی و تنش‌های رمانتیک بین اعضای ایکس-من رونمایی کرد که در نهایت بخشی اساسی از هویت آن‌ها در بیرون از میادین نبرد می‌شود.

با پرده‌برداری از چندین نماد جهش‌یافتگان و بحث‌های ایدئولوژیک، کربی و لی پایه‌ریز این شدند تا ایکس-من در جایگاه قهرمانانی اثرگذار در دهه‌های آتی دنیای مارول قرار بگیرند.

سر رسیدن گالاکتوس

در هر گوشه از جهان مارول شخصیت‌هایی وجود دارد که به دست جک کربی خلق شدند ولی بسیاری از آن‌ها سر از سری Fantastic Four بیرون آوردند. در شماره ۴۸ کمیک Fantastic Four، کربی و لی دو نماد دیگر از مارول را در حماسه The Coming of Galactus معرفی کردند؛ سیلور سرفر و گالاکتوس. در حالی که سیلور سرفر به دنبال سیاره‌هایی بود که منبع تغذیه گالاکتوس باشند، به زمین برخورد کرد و آن را برگزید تا یکی از بزرگ‌ترین چالش‌های زندگی فنتستیک فور در مقابل آن‌ها قرار بگیرد.

زمین در برابر نابودی حتمی قرار گرفته بود تا چهار شگفت‌انگیز با یک نقشه دست به یک قمار پرریسک بزنند. این داستان حماسی سه بخشی نشان داد که چگونه جک کربی و استن لی با به میان کشیدن تهدیدات کیهانی، سطح خطر در جهان مارول را افزایش می‌دهند.

این مرد، این هیولا

ثینگ در روزهای آغازین پرده‌برداری تبدیل به ستاره چهار شگفت‌انگیز شد که شباهت‌هایی با خود جک کربی داشت. با نظارت کربی، بن گریم از زندگی خاکی خود در ینسی استریت به بلندای کیهان رسید. در یکی از اثرگذارترین و تراژیک‌ترین ماجراهای روایت‌شده توسط جک و استن، ثینگ در شماره ۵۱ کمیک Fantastic Four به شکلی گذرا پوسته سنگی خود را از دست داد و به کمک یک ویلن بدن انسانی‌اش را پس گرفت.

این شماره نمایشی از احساسات نهفته در نگارگری‌های کربی‌ست که مالیخولیای ثینگ را با تصویرسازی خود نشان می‌دهد. کربی با هنر خودش به بخش انسانی ثینگ تأکید می‌ورزد تا به عنوان یکی از قانع‌کننده‌ترین شخصیت‌های خلق‌شده توسط او شناخته شود.

بلک پنتر ضربه می‌زند

در میانه هیاهوی جنبش حقوق مدنی سیاه‌پوستان آمریکا، جک کربی و استن لی کاراکتر بلک پنتر را آفریدند که یکی از اولین قهرمانان سیاه‌پوست کمیک‌ها به شمار می‌آید. با رونمایی در شماره ۵۲ کمیک Fantastic Four، شاه ت‌چالا تیم چهار شگفت‌انگیز را به واکاندا دعوت کرد تا از راز تکنولوژی‌های پیشرفته این پادشاهی پنهان پرده بردارد. در حالی که او این قهرمانان را زیر نظر داشت، هر کدام از آن‌ها را تکی شکست داد تا ببیند آیا آن‌ها آماده رویارویی با دشمنش، اولیسس کلا، هستند یا نه.

در این رونمایی خاطره‌انگیز، بلک پنتر نشان داد که یکی از زبردست‌ترین مبارزان جهان مارول است. شماره ۵۲ کمیک Fantastic Four بخشی کلیدی از دنیای مارول را معرفی کرد تا زمینه‌ساز گشت و گذار در شگفتی‌های واکاندا در آینده باشد. خود کربی کسی بود که ماجراهای تکی آغازین بلک پنتر را به نمایش کشید.

روز نابودی

کربی و لی از دکتر دووم در ماجراهای ابتدایی فنتستیک فور رونمایی کردند و خیلی زود فرمانروای لاتوریا را در جایگاه یکی از خطرناک‌ترین افراد در دنیای مارول قرار دادند. در یک حماسه چهار شماره‌ای که در شماره ۵۷ سری کمیک Fantastic Four شروع شد، دووم نیروی کیهانی سیلور سرفر را دزدید و تلاش کرد تا دنیا را به چنگ آورد.

در این شرایط بود که دکتر دووم نه تنها در برابر چهار شگفت‌انگیز بلکه مقابل خاندان سلطنتی این‌هیومن (یک دسته از شخصیت‌های دیگر مارول که توسط جک کربی جان گرفتند) نیز قرار گرفت. این داستان هنگامی اوج می‌گیرد که شماری از نمادین‌ترین شخصیت‌های خلق‌شده به دست کربی دور هم جمع می‌شوند تا دووم نیرومندی را متوقف کنند که نزدیک است جهان را به دست آورد.

ثور: رگناروک منگوگ

بعد از قرار دادن ثور در کمیک‌ها مارول، جک کربی و استن لی مدت زیادی را صرف روایت‌های ازگارد کردند تا اساطیر نورس را با ابرقهرمانان مدرن در هم آمیزند. با گسترش روایت‌های ثور و استفاده از دیگر پانتئون‌ها و المان‌های کیهانی بیش‌تر، خطر رگناروک، خدای تندر را در شماره ۱۵۴ کمیک Thor تهدید کرد. وقتی که اودین به خواب رفت و لوکی تاج و تخت را به دست آورد، نمود کشورگشایی‌های آل-فادر به شکل منگوگ سر رسید که تهدیدی برای پایان دنیا بود.

ثور و همراهان ازگاردی‌اش در یک روایت حماسی در برابر نیرویی از «میلیاردها، میلیارد موجود» ایستادگی دلاورانه کردند که افسانه‌ها را با اکشن هیجان‌انگیز ترکیب می‌کرد و در هر جایش استایل دینامیک کربی دیده می‌شود.

کاپیتان آمریکا: مدبامب

در دهه ۷۰ تقویم گریگوری، جک کربی چندین کمیک پرپیچش و مرزشکن را با حضور خدایان کیهانیِ باستانی، دایناسورها و البته شخصیت‌های کلاسیک خود پدید آورد. در یکی از این آثار، کربی دوباره به سراغ کاپیتان آمریکا آمد تا یکی از خاطره‌انگیزترین حماسه‌های این کاراکتر را بیافریند. در شماره ۱۹۳ کمیک Captain America، استیو راجرز در کنار فالکون قرار گرفت تا با مدبامب مقابله کند.

مدبامب جنگ‌افزاری بود که هنگام فعال شدن باعث می‌شد هر که در پیرامونش است، حتی قهرمانان، دچار خشم دیوانه‌واری شوند. بعد از این که کاپیتان آمریکا و فالکون از تأثیر این وسیله خلاص شدند، با همکاری یکدیگر به توقف ویلیام تاوری و همکارانش پرداختند تا جلوی نابودی ایالات متحده را بگیرند. در این داستان، کربی با یکی از شخصیت‌های نمادین که به دنیا شناساند روایتی از تئوری‌های توطئه را خلق کرد که سال‌ها در ذهن‌ها باقی ماند.