ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از ویجیاتو انتخاب کنید.

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
اصلا راضی نیستم
واقعا راضی‌ام
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر ویجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

فیلم سینمایی

نقد فیلم The Conjuring: Last Rites | آخرین احضار!

وداعی نالایق با خانواده وارن!

ایمان اکرمی
نوشته شده توسط ایمان اکرمی تاریخ انتشار: ۱۷ مهر ۱۴۰۴

جدیدترین فیلم مجموعه ترسناک کانجورینگ با عنوان Last Rites به تازگی در اینترنت منتشر شده و شما می‌توانید کیفیت خوب این فیلم را همین الان دانلود و تماشا کنید. اکران این فیلم در هفته‌های اول فروش خوبی را سپری کرد و توانست به سود دهی تجاری برسد. حاشیه‌های تبلیغاتی این فیلم آنقدر زیاد بود که در زمان اکران فیلم، تقریبا کل اینترنت از عنوان کانجورینگ پر شده و بود و در نتیجه فروش کلی این فیلم بسیار زیاد شد.

حال با توجه به فروش بالا و سوددهی تجاری این فیلم در سینما، و حاشیه‌های گوناگونی که برای بازیگران و تماشاگران ایجاد شده بود، آیا این فیلم به عنوان آخرین قسمت از سری محبوب کانجورینگ، ارزش این همه توجه را داشت؟ آیا توانست با یک داستان درخور و ساختاری لایق، بتواند پرونده این سری از فیلم‌های ترسناک را ببندد؟ طوری که پایان آن، لیاقت آن شروع بی نظیر را داشته باشد. در ادامه با نقد فیلم نقد فیلم The Conjuring: Last Rites همراه ویجیاتو بمانید.

پیش از ادامه پیشنهاد می‌کنیم نگاهی به رتبه‌بندی فیلم‌های دنیای سینمایی احضار داشته باشید!

میراث جیمز وان

آغاز فرانچایز احضار، با کارگردانی جیمز وان بود. کارگردانی که تا پیش از آن، آثار برجسته‌ای از سینمای ترسناک را ساخته بود و توانست سبکی نوین را پایه‌گذاری کند. جیمز وان تا پیش از احضار، فیلم‌هایی مثل Saw، Insidious و Dead Silence را ساخته بود که هر کدام به نوبه خود در ژانر ترسناک موفق بودند و دو تا از آن‌ها پایه گذار یک فرانچایز شدند.

جیمز وان با کارگردانی فیلم احضار، در ژانر خانه جن زده سبک جدیدی را رونمایی کرد که مخاطبان را حسابی شوکه کرد. او سراغ یک پرونده واقعی رفت و تلاش کرد تا اینبار مخاطبان را از طریق مونولوگ‌های واقعی و تصاویر موجود در آرشیو بترساند. در واقع وان از تمام قابلیت‌های خود برای ترساندن مخاطبانش استفاده کرده بود.

دو نسخه پایانی این مجموعه توسط مایکل چاوز کارگردانی شده است. کسی که پیش از این، از دنیای سینمایی کانجورینگ، به‌طور متوالی کارگردانی The Curse of La Llorona، The Conjuring: The Devil Made Me Do It و The Nun II را انجام داده بود. چاوز تلاش کرد تا آن میراث وان را باری دیگر بازنمایی کند و حتی آن را بهتر نشان دهد. وان توانسته بود بین عناصر ترس، هیجان و لحظات مفرح یک تعادل عادی برقرار کند؛ اما او در برقراری این تعادل شکست خورد.

چاوز در این فیلم‌ها بیشتر تمرکزش را روی خلق تعلیق، تنش و دلهره گذاشته بود؛ اما همچنان عناصری کم بود. شاید تنش موفق می‌شد شکل بگیرد اما هرگز تبدیل به یک ریتم ثابت نمی‌شد. با اینکه او موفق بود از نظر بصری، سکانس‌های ترسناک را خلق کند و واقعا هم در اینکار خوب بود، اما به دلیل سطحی بودن بطن داستان، آنچنان تاثیر نمی‌گذاشت.

شخصیت‌ها اوج می‌گیرند

سری فیلم The Conjuring چند عنصر اصلی دارد که تا اینجای کار در هر شماره از فیلم آن را همراه خود نگه داشتند. این عناصر، از ویژگی‌هایی هستند که مخاطبان آن‌ها را دوست دارند و حداقل برای آن‌ها هم که شده این فیلم را تماشا می‌کنند. اد و لورن وارن، یکی از این عناصر ثابت و دوست داشتنی سری فیلم‌های کانجورینگ هستند.

این دو شخصیت، از اولین نسخه تا آخرین نسخه، تلاش کردند همان مسیری را که جواب داده را طی کنند. وقتی در فیلم اول، شخصیت‌های یک فیلم ترسناک آنقدر محبوب واقع شدند، دیگر دلیلی نبود که بخواهند شخصیت‌ها را تغییر دهند یا فرمولی را که طی کردند عوض کنند. یکی از بزرگ‌ترین اشتباهات هر کارگردانی این است که بخواهد فرمولی که یکبار جواب داده به طرز عجیبی عوض کند. در فیلم‌های کانجورینگ این فرمول بارها عوض شده اما تنها چیزی که ثابت مانده، شخصیت‌های اد و لورن وارن هستند.

شیمی بین اد و لورن، یک عنصری از جنس لطافت و عشق است. در بین سکانس‌های ترسناک و هیجان انگیزی که به واسطه نیرو‌های شیطانی ایجاد شدند، نیروی عشق و روابط خانوادگی، المانی است که به مخاطب جای نفس کشیدن می‌دهد؛ همانطور که فیلم می‌گذارد مخاطب اسیر سکانس‌های ترسناک شود، همچنان می‌گذارد از عناصری مثل عشق و خانواده برای دور شدن از ترس استفاده کند.

نکته مهمی که باعث محبوبیت این زوج دوست داشتنی در سینما شده است، شغل آن‌ها است که تناقض زیادی با روابط عاشقانه آن‌ها دارد. پیش فرض این سری فیلم از ابتدای شکل گیری، چیز جدید و متناقضی بود:«یک زوج عاشق و مهربان که در عین حال جن‌گیر هستند» این پیش فرض آنقدر قوی بود که توانست تا چهار شماره دوام بیاورد. چه بسا اگر عناصر دیگر هم می‌توانست مانند نسخه اول تکرار شود و چیز زیادی تغییر نکند، تا شماره‌های بیشتر هم دوام میاورد.

در فیلم The Conjuring: Last Rites این زوج بازهم مثل همیشه ظاهر می‌شوند و همان شخصیتی که مخاطبان عاشق آن هستند را ارائه دادند. با اینکه حضور آن‌ها در بطن اصلی داستان کمتر شده، اما همچنان چیز‌های زیادی برای گفتن دارند. آن‌ها مثل همیشه اولویت اولشان خانواده است. بیش از هر چیز دیگری به خانواده اهمیت می‌دهند. حال که دختر آن‌ها جودی بزرگ شده، مسئولیت اد و لورن بیش از قبل می‌شود؛ چراکه ظاهرا نیرو‌های شیطانی دنبال این دختر هستند و اد و لورن باید مانع این اتفاق شوند. به طور کلی، همچنان پاتریک ویلسون و ورا فارمیگا همچنان در نقش اد و لورن، جذاب و به‌راحتی دوست‌داشتنی واقع شدند.

مهم نیست که این شخصیت‌ها واقعا وجود داشتند و با چنین موقعیت‌هایی روبه روی شدند یا خیر. صرف نظر از برچسب (بر اساس داستان واقعی) نسخه سینمایی اد و لورن که در دنیای سینمای احضار به تصویر کشیده شدند، همچنان جذاب هستند. نکته‌ای درباره ویلسون و فارمیگا در کنار هم وجود دارد؛ آن‌ها توانستند به درستی هرچه تمام‌تر تعهد اد و لورن نسبت به یکدیگر را به تصویر بکشند. آن‌ها همچنان دوست داشتنی هستند؛ به شکلی منحصر به فرد و غیر قابل جایگزینی. این شیمی بین آن‌ها، به قدری قدرتمند است که تماشای وارد شدن آن‌ها به پرونده‌های ترسناک، بسیار لذت بخش است.

بخوانید: آیا فیلم The Conjuring از لحاظ واقعیت تاریخی صحت دارد؟

تمام این ویژگی‌ها که اد و لورن وارن گفتیم، در جدیدترین فیلم مجموعه کانجورینگ یعنی The Conjuring: Last Rites نیز صادق است، که همین موضوع باعث تاسف است که این فیلم یک پایان‌بندی بهتری برای آن‌ها ارائه نداده است.

ترس در محوریت اصلی نیست

این بزرگ‌ترین ضعف یک فیلم ترسناک است. گاهی آنقدر عناصر مختلف درگیر داستان می‌شوند که نویسنده و کارگردان یادشان می‌رود که باید بیش از هر چیزی به ترسناک بودن سکانس‌ها بها دهند. فیلم The Conjuring: Last Rites عملا یک سکانس ترسناک دارد که در یاد من مانده است. باقی یا جامپ اسکیر‌های بی معنا بودند که دیگر منسوخ شدند و یا تعلیقی که کار نمی‌کرد و انگار از قبل مشخص بود قرار است چه اتفاقی رخ دهد.

هنگام تماشای فیلم The Conjuring: Last Rites انگار متوجه شدم قرار است اتفاقی غیر از ترسناک بودن رخ دهد. چراکه تقریبا نیمی از فیلم هیچ خبری از درگیر شدن خانواده وارن به پرونده جن‌گیری نبود و صرفا فیلم داشت این خانواده را بسط و گسترش می‌داد. شاید هدف اصلی کارگردان، یک خداحافظی در خور با این دو شخصیت دوست داشتنی بود نه ساخت یک فیلم ترسناک که قلب‌ها را تسخیر کند.

این مشکل در نسخه قبلی فیلم کانجورینگ یعنی «شیطان مرا وادار کرد» نیز وجود داشت. انگار داستان و شخصیت‌ها به جای اینکه در راستای ایجاد ترس خدمت کنند، در واقع تلاش می‌کردند به شکلی مستند گونه، رخداد واقعی را بازگو کنند. شاید این برچسب (بر اساس داستان واقعی) آنقدر در نسخه اول و دوم مورد تمسخر قرار گرفته که سازندگان تصمیم گرفتند در دو نسخه بعدی، بیشتر حول محور واقعیات پیش بروند تا تخیل. اما بازهم فرقی نکرد؛ همچنان بار تخیل آنقدر زیاد بود که بر اساس داستان واقعی همچنان مسخره به نظر می‌رسید و نیازی نبود ترس کمتر شود.

البته، اگر از حق نگذریم، فیلم Last Rites حاوی چند صحنه ترسناک قوی است؛ به ویژه در نیمه ابتدایی فیلم. از جمله سکانس‌هایی مانند تلویزیون که پیش از این اشاره کردیم، یا سکانسی که مادر خانواده، مشغول انجام کارهای روزمره خانه است که اتفاقات نگران کننده‌ای می‌افتد. یا حتی سکانس زیرزمین خانه که شامل حضور یک موجود در تاریکی است. این سکانس‌ها با وجود کم بودنشان، تا حدودی جواب داده و خلاقیت بصری چاوز را به نمایش گذاشته است. او در استفاده از سایه‌ها استاد است.

خارج از بحث شیوه کارگردانی چاوز، روایت و تاثیرگذاری عناصر نیز بسیار ضعیف عمل کردند. فیلم حتی به وعده‌های خودش هم عمل نمی‌کند. متن آغازین فیلم که روی پرده ظاهر می‌شود، درست مانند تریلرهای فیلم، به طرز استواری بر این نکته تاکید دارد که ما در آستانه تماشای آخرین پرونده وارن‌ها هستیم و اتفاقی بسیار شوم رخ داده که درک کنیم چرا این آخرین پرونده آن‌ها بوده است. اما آنچه در ادامه رخ می‌دهد، آنقدرها که وعده داده شده، تاثیرگذار نیست، به‌خصوص به این دلیل که وارن‌ها را خیلی دیر وارد خود پرونده اصلی می‌کند.

علاوه بر آن، دیالوگ‌های هشداردهنده‌ای درباره اینکه واقعا چه چیزی در اینجا در جریان است و چه چیزی پشت پرده آن قرار دارد، وجود دارد که کنجکاوی‌برانگیز است و حس اینکه قرار است اهمیت فوق‌العاده‌ای داشته باشد را القا می‌کند، اما در نهایت هیچ نتیجه‌گیری واقعی از آن حاصل نمی‌شود.

ساختار خانواده، خانه جن زده و جنگیر

در سال 2013 با انتشار نخستین قسمت از سری کانجورینگ، ژانر ترسناک جان تازه‌ای به خودش گرفت و آغاز دوران جدیدی را تجربه کرد. این فیلم یک ساختار کلیشه‌ای را طوری به نمایش گذاشت که انگار چیز جدیدی بود و پیش از این ندیده بودیم. خانواده، خانه جن زده و جنگیر. همان ساختاری که فیلم به شدت موفق The Exorcist معرفی کرده بود. اما اینبار تفاوت‌هایی وجود داشت.

تک تک اعضای خانواده در فیلم The Conjuring 2013 شخصیت پردازی شده بودند. این یعنی اگر قرار بود اتفاقی برای این خانواده بی‌افتد ما نیز احساس همدردی می‌کردیم. این هنر بسیار بزرگی است که طوری فیلم را بسازی که مخاطب بارها در طول فیلم خودش را جای شخصیت بگذارد. حتی اگر آن بحران تخیلی باشد، بازهم خودمان را جای خانواده‌ای که با چنین بحرانی روبه رو شده قرار دادیم.

خانه جن زده نیز در این فیلم داستان خودش را داشت. این یعنی سازندگان به خوبی در مورد ساختن یک پیش زمینه دراماتیک فکر کردند و یک پیش داستان قدرتمند برای آن نوشتند. اینکه چقدر دسترسی به پرونده‌های واقعی داشتند یا خیر هنوز مشخص نیست. اما در نهایت اگر هم چنین چیزی واقعی بوده باشد، نوع ساختار بندی نویسنده از این پرونده طوری بود که بیننده درگیر آن شود. متاسفانه نیروی شیطانی پشت فیلم The Conjuring: Last Rites چنین موهبتی ندارد.

در واقع در این نسخه از فیلم، نیرو‌های شیطانی بک گراند شوکه کننده یا دغدغه‌مندی ندارد؛ برای همین ترس‌ها به خوبی نمی‌شینند. حتی اگر سکانس ترسناک از نظر بصری نیز به خوبی کارگردانی شده باشند، اما وقتی ما به عنوان بیننده از منشا این نیرو نترسیده باشیم، قرار نیست با آن سکانس نیز آنچنان بترسیم. به عنوان مثال، ما در طول نسخه اول فیلم کانجورینگ مشاهده کردیم که نیروی شیطانی حاضر در خانه، به ندرت خودنمایی می‌کردند. کمی جلوتر مشخص شد که یک داستان ترسناک و بسیار تاریک پشت این ارواح وجود دارد که به خودی خود ترسناک است؛ حال تصور کنید که آن شخصیت‌ها اکنون تبدیل به روح شدند.

اما در نسخه جدید فیلم کانجورینگ، داستان پشت ارواح خیلی دیر مشخص می‌شود و برای همین ترس‌های قبلی آنچان نمی‌نشست. جز سکانس تلویزیون که واقعا به خوبی کارگردانی شده بود و می‌توانست ترس ایجاد کند؛ اما بازهم به دلیل کم عمق بودن پیش داستان ارواح، زیاد قرار نیست در ذهن بماند.

در مورد عنصر جنگیر، باید بگویم که این نسخه از فیلم کانجورینگ عملا اد و لورن را ندارد جز در نیم ساعت پایانی فیلم. ما وقتی صحبت از بازگشت به ریشه‌ها می‌شود، ناخودآگاه تصور می‌کنیم که قرار است باری دیگر یک خانه جن زده را ببینیم با پیش داستان قوی که از همان دقایق ابتدایی اد و لورن درگیر پرونده شوند. اما متاسفانه نیم بیشتری از فیلم، صرفا داشت خانواده وارن را از دور بسط و گسترش می‌داد و آن را وارد موقعیت نمی‌کرد.

مدام در طول تماشای فیلم این سوال را از خودم می‌پرسیدم که پس در تمام این مدت خانواده وارن کجا هستند؟ در کمال تعجب و به شکلی آزاردهنده، آن‌ها برای مدت طولانی از فیلم در خانه خودشان به سر می‌برند. یک مقدمه به ما نشان می‌دهد که سابقه و ارتباطی بین وارن‌ها و آن ارواح داخل خانه خانواده وجود دارد، اما پس از آن، برای بیش از یک ساعت، آن‌ها کاملا از خانواده اسمورل و مصیبت آن‌ها بی‌خبرند. فیلم با کنار کشیدن وارن‌ها از پذیرش پرونده‌ها به دلیل مشکلات قلبی مداوم اد آغاز می‌شود، اما حتی زمانی صرف نمی‌شود تا نشان دهد آن‌ها از دور در مورد اسمورل‌ها می‌شنوند و در مورد ورود به این پرونده بحث می‌کنند؛ این موضوع اصلا مطرح نمی‌شود تا زمانی که بالاخره در یک سوم پایانی فیلم مطرح می‌شود.

وارن‌ها دور از موقعیت!

در کمال تعجب خانواده وارن خط داستانی مخصوص به خود را دارند که عمدتا بر دخترشان جودی متمرکز است. او توانایی مادرش برای برقراری ارتباط با ماورا الطبیعه را به ارث برده و اکنون این توانایی برایش به شکل آزار دهنده‌ای طاقت‌فرسا شده است. در این بخش از فیلم، چند لحظه شامل چیز‌های آزار دهنده‌ای که جودی مشاهده می‌کند، تاثیر کافی را می‌گذارند. مانند صحنه‌ای در اتاق پرو که از آینه‌های اطرافش به خوبی استفاده می‌کند.

اما با وجود اینکه گذراندن وقت با این خانواده عجیب و زیرزمین پر از اشیا شیطانی‌شان لذت‌بخش است، ما همچنین می‌خواهیم آن‌ها را در حال پیگیری یک پرونده (به خصوص پرونده یک خانواده) را ببینیم؛ نه اینکه اد در حال بازی پینگ‌پنگ با تونی باشد. به طور کلی در طول تماشای فیلم Last Rites برای مدت زیادی حس تماشای دو فیلم مجزا می‌کنید، چرا که زمان بسیار زیادی طول می‌کشد تا خانواده اسمورل و وارن‌ها در نهایت با هم روبرو شوند.

زمانی که چاوز بالاخره این دو خط داستانی را به هم می‌رساند، آن انرژی و ذوق اولیه فیلم از بین رفته و حال داستان شروع به کش آمدن می‌کند. با این حال، هنوز هم نکات مثبت و درخشانی در فیلم دیده می‌شود؛ این فیلم یکی از بهترین حضورهای «آنابل» را در میان تمام فیلم‌های مجموعه «احضار» دارد؛ اما بازهم این موارد برای رضایت‌بخش بودن کلی فیلم کافی نیستند.

ساختار فیلم به گونه‌ای است که باعث می‌شود به شکلی آن به هم ریخته به نظر برسد؛ زیرا وقتی شخصیت‌ها با هم متحد می‌شوند، وارن‌ها به طور کامل صحنه را در اختیار می‌گیرند. این اتفاق باعث می‌شود بسیاری از صحنه‌های اولیه مربوط به خانواده اسمورل، شبیه یک مقدمه‌چینی بیهوده و تلف‌شده به نظر برسند. به ویژه شخصیت هدر، که در صحنه‌های ابتدایی حس می‌شد یکی از نقش‌های اصلی فیلم است؛ اما به طرز خنده‌داری در پرده سوم عملا به یک شخصیت حاشیه‌ای و کم‌اهمیت تبدیل می‌شود.

در نهایت...

ظاهرا سری فیلم‌های The Conjuring با این نسخه به پایان رسیده است، اما هنوز دنیای سینمایی احضار در جریان است. بنابراین شاید بتوان امیدوار بود که در عنوانی دیگر با داستانی جدید بازهم یک روایت ترسناک را ببینم. چه بسا خود خانواده وارن در آن نسخه حضور داشته باشند. از این گذشته، فیلم Last Rites چهارمین ماجراجویی اد و لورن است، اما نهمین یا دهمین فیلم در کل فرنچایز محسوب می‌شود. بنابراین بعید است که تهیه کنندگان از این تلاش برای رسیدن به موفقیت‌های تجاری در این دنیای سینمایی دست بکشند.

اما در مورد فیلم The Conjuring: Last Rites باید بگویم که این نسخه بعد از نسخه سوم، ضعیف‌ترین نسخه از فرانچایز احضار بود. با اینکه خانواده وارن مانند همیشه عالی ظاهر شدند، اما هیچ وقت درگیر موقعیت نمی‌شدند. یک ساعت دقیق طول کشید تا وارن‌ها با خانواده‌ اسمورل‌ها روبه رو شوند. ترس‌های فیلم با اینکه به خوبی کارگردانی شدند، اما اکثرا فاقد پیش داستان کافی هستند.

58
امتیاز ویجیاتو

فیلم The Conjuring: Last Rites به عنوان آخرین نسخه از مجموعه احضار، هیچ ادای احترامی به میراث مجموعه نمی‌کند. ساختار کلی فیلم نامنظم است و سکانس‌های ترسناک کلیشه‌ای و بدون پیش داستان هستند. تماشای آن برای کسانی که طرفدار این مجموعه هستند خالی از لطف نیست؛ چراکه باری دیگر خانواده دوست داشتنی وارن را تماشا می‌کنید؛ اما دور از موقعیت ترسناک!

دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید

مطالب پیشنهادی