ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از ویجیاتو انتخاب کنید.

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
اصلا راضی نیستم
واقعا راضی‌ام
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر ویجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

فیلم و سریال

نقد فیلم سه کام حبس – شریف اما ناقص

چه چیزی ارزش یک درام اجتماعی را نشان می‌دهد؟ شما می‌توانید فیلمی بسازید که فیلم‌نامه بی‌نظیری داشته باشد اما در کارگردانی به بن بست بخورد. برعکس آن هم ممکن است. گاهی با فیلم‌نامه‌های ناامیدکننده‌ای مواجه ...

امیرمحمد سلیمانی
نوشته شده توسط امیرمحمد سلیمانی | ۱۳ بهمن ۱۳۹۸ | ۰۸:۰۱

چه چیزی ارزش یک درام اجتماعی را نشان می‌دهد؟ شما می‌توانید فیلمی بسازید که فیلم‌نامه بی‌نظیری داشته باشد اما در کارگردانی به بن بست بخورد. برعکس آن هم ممکن است. گاهی با فیلم‌نامه‌های ناامیدکننده‌ای مواجه هستیم که کارگردانی ارزشمندی دارند. فیلم «سه کام حبس» دقیقا بر روی طنابی میان این دو برج بلند قدم برمی‌دارد.

ساخته متفاوت سامان سالور که شاید ارزشمندترین فیلم کارنامه کارگردانی او هم باشد، هم کارگردانی قابل قبولی دارد و هم بازیگران بی‌نظیری را گرد یکدیگر جمع کرده اما در فیلم‌نامه‌اش سرشار از مشکلات ریز و درشتی است که درنهایت فیلم را از مطرح‌کردن کامل دغدغه‌ اصلی‌اش ناکام می‌گذارد. با ویجیاتو همراه باشید.

درام‌‎‌های اجتماعی بخش مهمی از سینمای ایران هستند. نه تنها مخاطب از تماشای آن‌ها استقبال می‌کند بلکه شرایط برای ساخت و توسعه آن‌ها فراهم‌تر از هر ژانر دیگری است. با این حال درام‌های اجتماعی ایرانی دو گروه کامل متفاوت دارد. گروه نخست تلاش می‌کند با به‌کارگیری ابزارهای سینمایی، فیلمش را برای مخاطب عامه‌پسند هم دیدنی‌تر کند اما گروه دوم، نیازی به این تغییرات نمی‌بیند. بنابراین کارگردان دغدغه اصلی‌اش را بر روی فیلم قرار می‌دهد تا با هر زحمتی که شده، حرف‌هایش را بازگو کند. برای عوامل فیلم‌های گروه دوم، بیشتر از آن که موفقیت فیلم در گیشه اهمیت داشته باشد، رضایت شخصی آن‌ها از اثری که ساخته‌اند، مهم است.

انتخابی سخت و دشوار که سامان سالور در سه کام حبس به سراغ آن رفته، بخشی از دلیل ناکامی فیلم اوست. اما این که او نمی‌داند ساخته‌اش قرار است یک درام اجتماعی اقلیت باشد یا یکی از آن فیلم‌هایی که موضوعات اجتماعی را صرفا بخشی از جذابیت داستان می‌کنند، بزرگترین ایراد فیلم او نیست. مشکل اصلی سه کام حبس این است که فیلم‌نامه‌اش را جدی نمی‌گیرد.

داستان بی‌نظیری که زیر بار شخصیت‌پردازی ضعیف نابود می‌شود

البته فیلم سامان سالور، فیلمی شریف و زحمت‌کشیده است. آن‌چه او ساخته، تقریبا یکی از متفاوت‌ترین فیلم‌هایی است که درباره ویرانی غیرقابل انکار مواد مخدر در سینمای ایران ساخته شده و هرگز درگیر کلیشه‌های این زیرژانر کسل‌کننده نمی‌شود. نگارش فیلم‌نامه سه کام حبس هم برعهده سالور بوده و این فرصت را به او داده تا هماهنگی بیشتری در داستانش ایجاد کند. اما مشکل اساسی فیلم از جایی آغاز می‌شود که شخصیت‌پردازی‌اش را فراموش می‌کند و تصمیم می‌گیرد با سرعتی باورنکردنی به سمت سوژه اصلی‌اش حمله کند.

سالور در سه کام حبس داستان خانواده‌ای سه نفره را روایت می‌کند که در ظاهر، زندگی پرتلاشی برای رسیدن به آرامشی واقعی دارند. زوجی که هر کدام در شغل و حرفه خودشان شبانه روزی تلاش می‌کنند تا تنها فرزندشان فردای روشن‌تری داشته باشد. آن‌ها خانه قدیمی و پوسیده‌ای دارند که هر سویش ویران شده اما رویای تحویل‌گرفتن خانه‌ی در حال ساختشان آن‌ها را زنده نگه می‌دارد. اما شناخت دقیقی از زندگی آن‌ها نداریم و فیلم هم تلاشی برای نشان‌دادن آن به ما نمی‌کند. در برابر آن، به سرعت به سراغ نمادگرایی می‌رود. سه کام حبس حرف‌های بسیاری دارد که از همان ابتدای فیلم آن‌ها را مطرح می‌کند.

همه سکانس‌های فیلم با رنگ و لعابی خاکستری و چرک فیلم‌برداری شده‌ است. حقیقتی که سالور هم آن را تایید کرده است. کارگردان تلاش کرده با نشان‌دادن خانه قدیمی شخصیت‌های اصلی، ساختار ویران زندگی آن‌ها را نجات دهد. تلاش ناامیدکننده آن‌ها در مسیر بزرگ‌کردن فرزندشان هم بخشی از این نمادگرایی است. این که زن از ترس همسرش مخفیانه سیگار می‌کشد اما نمی‌داند مرد چه رازهایی برای پنهان‌کردن دارد. سالور مخفی‌گرایی ظالمانه اعضای اجتماع در برابر مشکلات جامعه‌شان را به زیبایی به تماشاگرش نشان می‌دهد. در صحنه‌هایی که چاه خانه قدیمی بالا می‌آید، کارگردان همه تلاشش را کرده تا هم‌گامی آن با نمایان‌شدن مشکلات پنهان‌شده شخصیت‌هایش را نمایش دهد. اتفاقی که یکی از نمادگرایی‌های ارزشمند فیلم را به یادگار می‌گذارد.

محسن تنابنده بدون شک یکی از متفاوت‌ترین هنرنمایی‌هایش را در سه کام حبس عرضه می‌کند. اما این هنرنمایی متفاوت، تقریبا هیچ ریشه‌ای ندارد. ما به عنوان تماشاگر تقریبا هیچ دریافتی از زندگی این زوج تلاشگر نداریم و فیلم ناگهان ما را از دنیای آرام و آسوده آن‌ها وارد یک تنش تمام‌نشدنی می‌کند. تنشی که شاید در نگاه نخست نیازی به پردازش داستانش ندارد اما حقیقت این است که مشکلات فیلم‌نامه‌ای که معضل‌هایش را به زیبایی مطرح نمی‌کند، در روایت تنش‌ها هم پابرجا می‌ماند. او در ابتدا مردی تلاشگر است که رابطه خوبی با همسرش دارد و ناگهان به قاچاقچی مواد مخدری تبدیل می‌شود که نه تنها بیماری وحشتناکی دارد بلکه معتاد است.

مشکل اساسی فیلم‌نامه این است که حتی در به تصویرکشیدن مشکلات شخصیت‌هایش هم ضعف‌های بسیاری دارد. پریناز ایزدیار در نقش نسیم که شباهت‌های بسیاری با حضور او در فیلم «متری شیش و نیم» دارد، مادری جوان است که از دردهای روی دوشش خسته شده اما فیلم تقریبا هیچ پردازش دقیقی از مشکلات او ندارد. در بیشتر صحنه‌ها او را در تلاش برای حل مشکلات بی‌پایانش می‌بینیم در حالی که فیلم‌نامه می‌توانست با هوشمندی این درگیری‌ها را به احساسات و فرزند او ارتباط دهد. اتفاقی که فیلم خیلی سطحی از آن عبور می‌کند.

چرا فیلم‌نامه عجله دارد؟

سه کام حبس آن‌قدر برای روایت‌کردن داستان اصلی‌اش عجله دارد که فراموش می‌کند داستانش را توسعه دهد. متین ستوده در نقش «دکتر سماوات» قرار است یک سرپرستار قانون‌مدار و جدی باشد. اگرچه ستوده همه تلاشش را می‌کند تا این حقیقت را نشان دهد اما ضعف‌های فیلم‌نامه در توصیف کامل او درنهایت شخصیت سماوات را ناقص رها می‌کند. یکی از معدود شخصیت‌هایی که در فیلم به درستی پردازش می‌شود، فریبا است. سمیرا حسن‌پور (که همسر سامان سالور است) در فیلم نقش دکتری را برعهده گرفته که آهسته آهسته با تماشاگر رودررو می‌شود و داستان خودش را روایت می‌کند. با این حال فیلم در توصیف دقیق‌تر احساسات او هم کم‌کاری می‌کند.

اما فیلم دغدغه‌های ارزشمندی دارد. در یکی از صحنه‌ها که نسیم و فریبا درگیری شدیدی بایکدیگر دارند، فیلم سرطان شخصیت فریبا را با هوشمندی بی‌نظیری برملا می‌کند که شاید یکی از جالب‌ترین سکانس‌های سینمای ایران باشد. سه کام حبس رابطه خوبی هم با طبقات مختلف جامعه دارد و در استفاده از صحنه‌های فقیرانه، خساست به خرج نمی‌دهد. اما علاقه‌ای هم به واکاوی آن‌ها ندارد.

سامان سالور گفته فیلم سه کام حبس موانع بسیاری داشته تا به مرحله اکران برسد. نمی‌دانیم آن چه در جشنواره فجر اکران شده حاصل سانسور است یا ساخته واقعی سالور بوده اما هر چه که هست، حرف‌های ارزشمندی برای مطرح‌کردن دارد. حقایق ریز و درشتی که فیلم‌نامه در مطرح‌کردن آن‌ها ترسی ندارد اما متاسفانه نمی‌تواند به درستی آن‌ها را مطرح کند. فارغ از شخصیت‌پردازی ضعیف و داستانی که جزییات را فراموش می‌کند، با عنوانی دغدغه‌مند و فاخر مواجه هستیم که در تحت تاثیر قراردادن تماشاگرش موفق است.

بیشتر بخوانید:

نقد فیلم آتابای – گمگشته در غروب

دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید
مجموع نظرات ثبت شده (1 مورد)
  • shide
    shide | ۱۵ بهمن ۱۳۹۸

    همه فیلم که اسپویل شد :(

مطالب پیشنهادی