ویروس تی چطور در دنیای Resident Evil شیوع پیدا کرد؟
[vc_row][vc_column width="2/3" offset="vc_col-lg-offset-2"][vc_column_text]ویروس کرونا، تیتر یک اخبار روز دنیاست. جهان تا اندازه زیادی در وحشت فرو رفته و تقریبا همه نگران این هستیم که آیا ویروس به نزدیکی منطقه سکونت ما هم میرسد یا نه. ...
[vc_row][vc_column width="2/3" offset="vc_col-lg-offset-2"][vc_column_text]ویروس کرونا، تیتر یک اخبار روز دنیاست. جهان تا اندازه زیادی در وحشت فرو رفته و تقریبا همه نگران این هستیم که آیا ویروس به نزدیکی منطقه سکونت ما هم میرسد یا نه. ترس از شیوع یک بیماری خطرناک، ترسی کاملا منطقی است. ترسی که بیست و چهار سال پیش کپکام هم از آن استفاده کرد تا یکی از ترسناکترین بازیهای تاریخ ویدیو گیم را خلق کند. جالب اینکه اگر تئوریهای مربوط به شیوع ویروس کرونا را دنبال کرده باشید، متوجه شباهتهایی هر چند اندک میان این ویروس و ویروس تی خواهید شد.
عقیده کلی جامعه جهانی بر این است که ویروس کرونا از طریق حیواناتی چون مار و خفاش به انسان سرایت کرده اما در سوی دیگر عدهای بر این باورند که کرونا مثل ویروس تی، منبع شیوعی آزمایشگاهی دارد. اگر این تئوری درست از آب درآید و دولت چین روی موضوع خارج شدن ویروس از محیط آزمایشگاه سرپوش گذاشته باشد، شباهت اتفاقات راکون سیتی با ووهان چین بیشتر هم میشود. به همین خاطر، در این مقاله به سراغ ویروس تی رفتهایم، از تاریخچه آن برایتان گفتیم، از منظر ویروسشناسی بررسیاش کردیم و به صورت مختصر داستان شیوع آن را شرح دادهایم.[/vc_column_text][vc_text_separator title="تاریخچه" color="custom" style="shadow" accent_color="#dd0000"][/vc_column][/vc_row][vc_row][vc_column width="2/3" offset="vc_col-lg-offset-2"][vc_column_text]تاریخچه ویروس T به قرنها پیش برمیگردد. قبیلهای به نام اندیپایا در منطقه کیجوجو واقع در غرب آفریقا، غار عجیبی را کشف کردند که در آن یک گل به خصوص به نام Stairway of the Sun رشد میکرد. از آنجایی که اهالی اندیپایا در مورد سمی بودن این گل چیزی نمیدانستند، شروع به تغذیه از آن کردند. Stairway of the Sun حاوی ویروسی بود به نام پروجنریتور. یک ویروس RNA دو رشتهای قدرتمند که عاری از کارسینوژن (ماده سرطانزا) بود و در انتخاب میزبان (از گیاهان و حشرات گرفته تا حیوان و انسان) هیچ محدودیتی نداشت.
ویروس با ورود به بدن اعضای قبیله بیش از نیمی از آنها را بر اثر عفونت بیش از حد کشت اما نیمی دیگر که نسبت به ویروس مصونیت داشتند، قدرت جسمانی و هوش فرابشری پیدا کردند. یا به عبارت دیگر، تبدیل به انسانهایی جهش یافته شدند. همین اتفاق باعث شد که آرام آرام رد پای Stairway of the Sun در فرهنگ و مراسم آیینی مردم اندیپایا دیده شود. آنها برای ساخت جوامعی قدرتمندتر و باهوشتر به مصرف این گل میپرداختند و رئیس جامعه اندیپایا به آنهایی که جان سالم به در میبردند، وظیفه توسعه قبیله را میسپرد.[/vc_column_text][/vc_column][/vc_row][vc_row][vc_column width="5/6" offset="vc_col-lg-offset-1"][vc_single_image image="71061" img_size="large" alignment="center"][/vc_column][/vc_row][vc_row][vc_column width="2/3" offset="vc_col-lg-offset-2"][vc_column_text]به لطف هوش و قدرت جسمانی فرابشری اهالی قبیله اندیپایا، شهرهایی ساخته شد که نسبت به زمان خودشان جلوتر بودند اما طبیعتا با بزرگتر شدن هر جامعهای، خطرات و تهدیدات داخلی و خارجی هم بیشتر میشوند. همانطور که گفتم ویروس پروجنریتور در انتخاب میزبان محدودیتی نداشت و میتوانست با آلوده کردن هر جانداری، باعث پدیدار شدن گونههای جهش یافته شود. همین اتفاق هم افتاد. حیوانات وحشی از گل Stairway of the Sun تغذیه میکردند و آنهایی که از تکثیر بیرویه سلولهایشان جان سالم به در میبردند تبدیل به موجودات خطرناک و قدرتمندی میشدند که حتی ابر انسانهای قبیله اندیپایا هم قادر به مقابله با آنها نبودند.
شهر پیشرفته اندیپایا پس از حملات متعدد حیوانات جهش یافته از بین رفت و پادشاه آنها در جریان یکی از همین اتفاقات جانش را از دست داد. این کافی بود که جنگهای داخلی هم بر سر جانشینی پادشاه به لیست مشکلات قبیله اندیپایا اضافه شود و آرام آرام جامعه پیشرفته آنها در سراشیبی سقوط قرار بگیرد. سالها پس از انقراض کامل قبیله اندیپایا، در سال ۱۹۶۶ دانشمندانی به نامهای آزول اسپنسر، جیمز مارکوس و چارلز اشفورد از وجود گل Stairway of the Sun با خبر شدند. سفر آنها به ویرانههای به جا مانده از قبیله اندیپایا، باعث کشف دوباره این گل شد اما این بار قرار نبود که از خود پروجنریتور برای تغییر ژنتیک انسانها و تبدیل آنها به ابر انسان استفاده شود.[/vc_column_text][/vc_column][/vc_row][vc_row][vc_column width="5/6" offset="vc_col-lg-offset-1"][vc_single_image image="71062" img_size="large" alignment="center"][/vc_column][/vc_row][vc_row][vc_column width="2/3" offset="vc_col-lg-offset-2"][vc_column_text]برای اینکه همه چیز محرمانه و خارج از رادار جامعه جهانی باقی بماند، آزول اسپنسر شرکت داروسازی آمبرلا را تاسیس کرد و به طور محرمانه در عمارت بزرگی که در کوهستان آرکلی آمریکا ساخته بود، پروسه تحقیق روی ویروس پروجنریتور را در کنار جیمز مارکوس و چارلز اشفورد شروع کرد. هدف از تحقیق روی ویروس پروجنریتور در ابتدا دو چیز بود. اول، ارتقای ژنتیک انسان و بهبود قدرت فیزیکی و بهره هوشی آن و دوم، ساخت سلاحهای بیولوژیکی برای جبران هزینه تحقیقات. تحقیق و آزمایش روی ویروس پروجنریتور در سال ۱۹۷۷ وارد فاز تازهای شد. دکتر مارکوس در جریان یک سری آزمایش متوجه این شد که DNA زالوها سازگاری خیلی بالایی با ویروس پروجنریتور دارند.
با ترکیب ویروس پروجنریتور به DNA زالو، ویروس تازهای کشف شد که ماکوس نام آن را تایرنت یا به اختصار T گذاشت. به لطف ویژگیهای ذاتی DNA زالو، ویروس تی قدرت ترمیمکنندگی سیستم عصبی پیدا کرد. این یعنی، علائم حیاتی میزبان ویروس در هر شرایطی حفظ میشد و میزبان میتوانست بدون اکسیژن و حتی پس از مرگ هم به نوعی زنده بماند. تحقیقات گستردهتر مارکوس روی گونههای مختلف نشان داد که DNA انسان بیشترین سازگاری ممکن را با ویروس تی دارد. برای همین مارکوس از کارمندان مشغول در آزمایشگاه پنهان شده در عمارت اسپنسر، به عنوان نمونه آزمایشگاهی استفاده کرد.[/vc_column_text][/vc_column][/vc_row][vc_row][vc_column width="5/6" offset="vc_col-lg-offset-1"][vc_single_image image="71057" img_size="large" alignment="center"][/vc_column][/vc_row][vc_row][vc_column width="2/3" offset="vc_col-lg-offset-2"][vc_column_text]اولین آزمایش ویروس تی روی انسان نتیجه خوبی در پی نداشت. طبق مشاهدات انجام شده، میزبانِ انسانیِ مبتلا به ویروس تی، پس از مدتی جان خود را از دست میداد. اما از آنجایی که ویروس تی حتی پس از مرگ هم به بازسازی عصبها ادامه میدهد، میزبان به طرز عجیبی به حیات برمیگشت؛ البته با الگوری رفتاری کاملا متفات. میزبان احیا شده توسط ویروس، یک موجود خشن، ناقل ویروس و بدون حافظهای بود که میل وسواس گونهای به حمله و خوردن گوشت موجودات زنده از خود نشان میداد. به بیان سادهتر این موجودات مردگان متحرکی بودند که صرفا علائم حیاتی داشتند و از نظر علمی دیگر نمیشد اسمشان را انسان گذاشت.
با این حال، ویژگیهای ویروس تی اولیه با انتظارات اسپنسر در تضاد بود. او ویروسی به شدت مسری با ۱۰۰ درصد قدرت کشندگی میخواست تا بتواند به کمک آن، سلاحهای بیولوژیکی کشتار جمعی بسازد. اما ویروس تی کشف شده توسط مارکوس نه آنقدر مسری بود که به درد چنین کاری بخورد و نه توانایی کشتن ۱۰۰ درصد موجودات زنده یک منطقه را داشت. برای همین ادامه تحقیقات به ویلیام برکین سپرده شد. شخصی که تا آن لحظه در آزمایشگاه آرکلی روی ویروس ابولای تازه کشف شده تحقیق میکرد. البته تحقیقات برکین برای کشف درمان این بیماری مرگبار نبود، چراکه آمبرلا به دنبال فرصتی میگشت که از این ویروس برای ساخت سلاحهای بیولوژیکی استفاده کند.[/vc_column_text][/vc_column][/vc_row][vc_row][vc_column width="5/6" offset="vc_col-lg-offset-1"][vc_single_image image="71079" img_size="large" alignment="center"][/vc_column][/vc_row][vc_row][vc_column width="2/3" offset="vc_col-lg-offset-2"][vc_column_text]ویروس تی بالاخره فرصتی که برکین به دنبالش میگشت را در اختیارش قرار داد. او ژنومهای ویروس ابولا را برداشت و به RNA ویروس تی اضافه کرد. نتیجه این کار، افزایش چشمگیر قدرت کشندگی ویروس بود. بر اساس مشاهدات، قدرت ابتلای ویروس تی پس از ادغام با ویروس ابولا به مرز ۹۰ درصد رسید اما هنوز ۱۰ درصد از انسانها به طور طبیعی نسبت به این ویروس مصون بودند. با این حال، اسپنسر هنوز روی قدرت ۱۰۰ درصدی ابتلای ویروس پافشاری میکرد و برکین برای اینکه نظر او را جلب کند، پای یک راهکار هوشمندانه و متفاوت را وسط کشید.
در جریان آزمایشهای مختلف، برکین متوجه شد که میتوان با ترکیب DNAهای یک انسان مبتلا به ویروس تی و یک جاندار دیگر، موجودات هیبریدی متفاوتی در محیط آزمایشگاه خلق کرد. برای مثال، برکین با ترکیب DNA آلوده انسان با DNA خزندگان موفق به خلق موجودات خشنی به نام هانتر شد. از آن جایی که این آزمایشات با موفقیت همراه بودند، برکین پیشنهاد داد برای از بین بردن آن ۱۰ درصدی که نسبت به ویروس مصونیت داشتند، از این شکارچیان هیبریدی استفاده شود. این پیشنهاد برکین مورد قبول اسپنسر واقع شد و رسما پروسه توسعه ویروس تی به پایان رسید.[/vc_column_text][vc_text_separator title="ویروسشناسی" color="custom" style="shadow" accent_color="#dd0000"][/vc_column][/vc_row][vc_row][vc_column width="2/3" offset="vc_col-lg-offset-2"][vc_column_text]ویروس تی، ظاهری کروی شکل دارد و از خیلی جهات شبیه ویروس مادر خود یعنی پروجنریتور است. ویروس تی از طریق مایعات، تماس فیزیکی، رابطه جنسی، نیش حشرات و در شرایط نادر از طریق هوا انتقال مییابد. از نظر خطرناک و مسری بودن، ویروس تی به تنهایی قدرت چندان زیادی نداشت و سیستم دفاعی بدن انسان به راحتی آن را شناسایی میکرد و از بین میبرد. با این حال، با اضافه شدن ژنومهای ویروس ابولا به RNA ویروس تی، قدرت ابتلا به ویروس تا ۹۰ درصد بالا رفت. ترکیب این دو ویروس با هم، باعث کند شدن عملکرد سیستم دفاعی بدن انسان میشد و ویروس تی فرصت این را پیدا میکرد که به فسفولیپید مورد نیازش در سلولها بچسبد.[/vc_column_text][/vc_column][/vc_row][vc_row][vc_column width="5/6" offset="vc_col-lg-offset-1"][vc_single_image image="71058" img_size="large" alignment="center"][/vc_column][/vc_row][vc_row][vc_column width="2/3" offset="vc_col-lg-offset-2"][vc_column_text]به دلیل اینکه فسفولیپید در سطح خارجی سلول بیشتر موجدات زنده دیده میشود، ویروس تی توانایی رسیدن به سیتوپلاسم سلول و تولید مثل و ایجاد تغییرات ژنتیکی در بدن اکثر جانداران زنده را خواهد داشت. با رسیدن ویروس تی به سیتوپلاسم، ویروس با ترشح آنزیمهای به خصوصی شرایط را برای تولید DNAهای خود از RNA سلول فراهم میکند. در این مرحله، فرآیند تولید مثل سلولهای آلوده به ویروس تی آغاز میشود و ویروس با تولید پروتئین، انرژی انتقال خود به تمام بدن را به دست میآورد. با گسترش ویروس در بدن، میزبان علائمی چون تب، لرز، حالت تهوع، عرق سرد، گرسنگی بیش از حد، قرمز شدن و از بین رفتن بافت پوست را تجربه میکند.[/vc_column_text][vc_text_separator title="شیوع" color="custom" style="shadow" accent_color="#dd0000"][/vc_column][/vc_row][vc_row][vc_column width="2/3" offset="vc_col-lg-offset-2"][vc_column_text]دوم ژوئن ۱۹۹۸، جسد تکه پاره شده آنا میتاکی ۴۲ ساله در نزدیکی کوهستان آرکلی پیدا شد. روی بدن او آثار گاز گرفتگی دیده میشد و کاملا مشخص بود که بخشی از پوست و گوشت او پس از دریده شدن، خورده شده. با این حال، آنا میتاکی اولین قربانیای نبود که به این شکل فجیع کشته شده بود. بلکه پیش از او سه نفر دیگر نیز در حوالی دریاچه ویکتوری به همین روش کشته شده بودند و پلیس احتمال حضور یک یا چند قاتل سریالی را در راکون سیتی میداد. پروندهای تحت عنوان «قاتلان آدمخوار» توسط رئیس پلیس راکون سیتی به جریان افتاد و تیم ویژه STARS برای پیگیری ماجرا به کوهستان آرکلی (در مجاورت عمارت سری اسپنسر) فرستاده شد.
تیم فرستاده شده با رسیدن به کوهستان آرکلی متوجه اتفاقات عجیبی شد. سگهای آلوده به ویروس تی به آنها حمله کردند و نیمی از آنها کشته شدند. اعضای باقی مانده تیم با دویدن به اعماق جنگل، عمارت اسپنسر را پیدا کردند و به آن پناه بردند. با ورود اعضای STARS به عمارت اسپنسر و شروع دوباره تحقیقات، مشخص شد آزمایشات بیرویه آمبرلا روی کارمندانش باعث شیوع سریع ویروس تی در آزمایشگاه آرکلی و عمارت اسپنسر شده؛ طوری که دیگر هیچ انسان یا حیوانی زنده نمانده بود. زامبیها و حیوانات آلوده به ویروس تی نیز در اطراف عمارت و کوهستان آرکلی پخش شدند و دقیقا در همین نقاط، جسد تکه پاره افرادی مثل آنا میتاکی یافت شد.[/vc_column_text][/vc_column][/vc_row][vc_row][vc_column width="5/6" offset="vc_col-lg-offset-1"][vc_single_image image="71059" img_size="large" alignment="center"][/vc_column][/vc_row][vc_row][vc_column width="2/3" offset="vc_col-lg-offset-2"][vc_column_text]با بازگشت تیم استارز و پردهبرداری آنها از حقایق پشت تحقیقات آمبرلا، این شرکت داروسازی در آستانه فروپاشی قرار گرفت. با این حال، آمبرلا دستبردار نبود و همچنان سعی داشت به کمک ویلیام برکین توسعه ویروس تی را وارد فاز تازهتری بکند. برکین در آن دوره روی ویروس جی کار میکرد اما به دلیل اینکه از اوضاع آمبرلا با خبر بود، سعی داشت ویروس تی را به دولت بفروشد و با پولی هنگفت خودش را از مخمصه بیرون بکشد. آمبرلا از جریان این مذاکرات مطلع شد و تیم امنیتی خود را به رهبری هانک فرستاد تا قبل از دسترسی دولتمردان به ویروس تی، ویلیام برکین را به قتل برسانند. عملیات تیم امنیتی آمبرلا با موفقیت همراه بود و قبل از ارسال ویروس تی برای دلالان وابسته به دولت، ویلیام برکین کشته شد.
با این حال، ویلیام در آخرین لحظات ویروس جی را به خودش تزریق کرد و پس از جهشهای ژنیتیکی گسترده تبدیل شد به موجودی به نام جی. جی به تیم هانک حمله کرد و در جریان این کشمکشها ویروس تی به صورت اتفاقی وارد سیستم آب و فاضلاب شهر راکون سیتی شد. به خاطر بیتوجهی برایان آیرون (رئیس پلیس وقت راکون سیتی) نسبت به گزارشات تیم STARS و دیر اقدام کردن برای تخلیه شهر، ظرف یکی دو روز ویروس تی در کل راکون سیتی پخش شد و بیش از نیمی از جمعیت ۱۰ هزار نفری آن را آلوده کرد.[/vc_column_text][/vc_column][/vc_row][vc_row][vc_column width="5/6" offset="vc_col-lg-offset-1"][vc_single_image image="71060" img_size="large" alignment="center"][/vc_column][/vc_row][vc_row][vc_column width="2/3" offset="vc_col-lg-offset-2"][vc_column_text]آنهایی هم که به ویروس مصونیت داشتند یا به هر دلیل دیگری زنده مانده بودند، با زیاد شدن تعداد زامبیها در سطح شهر یا به ویروس تی مبتلا شدند یا به کام مرگ رفتند. تعداد آلوده شدگان به ویروس تی به حدی رسید که دولت آمریکا در نهایت مجبور شد با استفاده از بمب اتم شهر را نابود کند تا از شیوع ویروس به شهرهای دیگر جلوگیری شود.[/vc_column_text][/vc_column][/vc_row]
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
بسیار خوب نوشتید و متن پیوستگی خود را حفظ و ادامه پیدا کرد و مدام از یک شاخه به شاخه دیگر نمیپرید
اینا فیلم هم داره من ندیدم باید فیلم هم میساختن رزیدنت اویل 2002
فقط از ورود پلیس ها گرفت
خیلی کامل و عالی بود . بیشتر وقایعی که توضیح دادین در نسخه اول بازی Resident Evil که در سال 1996 منتشر شد ، رخ داده و متاسفانه کپکام ، سال گذشته فقط نسخه ی دوم این بازی با اسم Resident Evil 2 رو بازسازی کرد و امسال هم Resident Evil 3 رو بازسازی میکنه . ای کاش نسخه اول این بازی ها رو هم بازسازی میکرد تا از ابتدا میدیدیم که چه اتفاقاتی در راکون سیتی افتاده ولی چون نسخه ی اول بازی در سال 2002 با گرافیکی بهتر دوباره ساخته شده بود ، کپکام دیگه این نسخه رو بازسازی نکرد و بعید هم هست که بکنه .
در هر صورت با این مقاله شما فهمیدیم که قبل از ماجراهای بازی Resident Evil 2 ، جه اتفاقاتی در شهر افتاده و چرا راکون سیتی اینجوری نابود شده و همه جا پر شده از زامبی و موجودات دیگه . حتی در یکی از مقاله های دیگتون توضیح داده بودین که چرا در بازی Resident Evil 2 ، شخصیت منفی "مستر ایکس" که یکی از تایرنت های آمبرلا محسوب میشه ، وارد اداره پلیس راکون سیتی میشه و میخواد همه رو بکشه و اینکه چرا در نسخه دوم این بازی همش میوفته دنبال لئون تا اون رو بکشه . اون مقاله هم عالی بود .
مقاله عالیتری ب این میگن خسته نباشید
منکه آخر نفهمیدم واقعی بود یا خیالی
مقاله خوبی بود آفرین
مقاله خوبی بود :)
دمتون گرم عالی بود مقاله . به این میگن یه مقاله عالی
عااااالیییی ??
خیلی خوب بود ممنون که ریشه های اویل رو بررسی کردین، متاسفانه خیلی ها فکر میکنن پیشینه داستانی اویل دقیقا از سال 1996-1998 استارت خورده ولی اینجا که اشاره کردید خیلی خوب بود. سری اویل یکی از عمیق ترین ریشههای داستانی رو در بین هزاران بازی که میشناسیم داره. اصلا یه داستان سطحی و سبک نداره، بازم از این دست مطالب قرار بدین واقعا کارتون خوبه
عجب مقاله جذابی بود دمتگرررررم
واقعا عالی بود بعد از چندسال یه خط داستانی سرراست از تاریخچه گفتید ممنون