27 راز پنهانی که احتمالاً در آثار پیکسار ندیدهاید
مطلبی که پیش روی شماست در اصل روز ۲۱ خرداد سال ۱۳۹۸ منتشر شده بود که اکنون بازنشر شده است. احتمالاً تاکنون بارها و بارها با اصطلاح دو بخشی ایستر اگ (Easter Egg) در سایتها ...
مطلبی که پیش روی شماست در اصل روز ۲۱ خرداد سال ۱۳۹۸ منتشر شده بود که اکنون بازنشر شده است.
احتمالاً تاکنون بارها و بارها با اصطلاح دو بخشی ایستر اگ (Easter Egg) در سایتها یا حتی کانالهای تلگرامی مواجه شدهاید اما آیا تاکنون به این فکر کردهاید که تعریف و تاریخچه آن چیست یا اصلاً چرا چنین نامی برای آن انتخاب شد؟
برای پاسخ به این سوالات، بگذارید اینطور شروع کنیم. اصطلاح Easter Egg در میان عموم مردم انگلیسی زبان به معنی تخم مرغهای عید پاک است که برای کودکان تزئین میشوند. معمولاً بزرگترها تخم مرغها را پنهان میکنند تا کودکان آنها را پیدا کنند. کودکی هم که بیشترین تعداد تخم مرغها یا بزرگترین آنها را پیدا میکرد، مورد تشویق قرار میگرفت و جایزهای به او اهدا میشد.
پروسه مشابهای در دنیای رسانه رخ میدهد. معمولاً سازندگان بازیهای ویدئویی، انیمیشن، فیلم، سریال یا برنامههای کامپیوتری نکته یا تصویر پنهانی را به امید پیدا شدن توسط بیننده یا کاربر در محصول خود قرار میدهند. تاریخچه این اصطلاح در بازیهای ویدئویی به سال 1979 باز میگردد. در آن زمان شرکتهای بازی سازی نام توسعه دهندگان را در تیتراژ محصول خود قرار نمیدادند تا مبادا شرکت رقیب با ارائه قراردادی بهتر آنها را به سمت خود بکشاند.
وارن رابینت، سازنده بازی ماجراجویی (Adventure) برای کنسول آتاری 2600، نگاه چندان مثبتی نسبت به این سیاست شرکتها نداشت. بنابراین پیامی را با محتوای «ساخته شده توسط وارن رابینت» بدون اطلاع مدیران در بازی قرار داد. با گذشت مدتی از جدایی او از آتاری، یکی از کاربران به طور اتفاقی این پیام مخفی را کشف کرد و به آتاری اطلاع داد.
آتاری در ابتدا قصد داشت تا این پیام مخفی را حذف و بازی را دوباره عرضه کند اما از آنجایی که هزینههای این کار سرسام آور بود، از انجامش صرف نظر کرد. در همین حین استیو رایت، مدیر توسعه نرم افزاری آتاری، پیشنهاد کرد نه تنها این پیام مخفی حفظ شود، بلکه چنین پیامهای مخفی را تحت عنوان ایستر اگ در محصولات آینده قرار دهند.
اگر مقداری با دنیای سینما و انیمیشن آشنایی داشته باشید، احتمالاً باید بدانید که پیکسار برای ساخت انیمیشن داستان اسباب بازی (Toy Story) در سال 1995 سر و صدای زیادی به پا کرد. جدا از بحث داستان و پیامهایی اخلاقی که در آن نهفته بود، پیکسار اولین انیمیشن بلند تمام کامپیوتری را ساخته بود که در آن زمان یک دستاورد بزرگ فنی محسوب میشد.
از آن موقع تاکنون نیز پیکسار با ساخت آثار ارزشمند دیگری از جمله وال-hی (Wall-E)، شگفت انگیزان (The Incredibles) و درون و بیرون (Inside Out) ثابت کرده که موفقیتهایش اتفاقی نبوده است. جدا از جنبههای فنی و روایی آثار پیکسار، یک جنبه دیگر نیز بوده است که در تمامی این سالها توجهات بسیاری را به خود جلب کرده بود: ایستر اگها!
ایستر اگها و به طور کلی اشارات به آثار قدیمی پیکسار به قدری خلاقانه در محصولات جدید قرار میگیرند که به عقیده بسیاری مارول در برابر طراحان ایستر اگ پیکسار حرفی برای گفتن ندارد. مهم تر از همه اینها، وجود ایستر اگها باعث شده تا نظریهای به وجود بیاید مبنی بر اینکه تمامی آثار ساخته شده توسط پیکسار به یکدیگر مرتبط بوده و در یک دنیای مشترک جریان دارند!
این نظریه آنقدر پیچیده است که پرداختن به آن نیازمند یک مقاله مستقل و جداگانه است. بنابراین فعلاً آن را کنار گذاشته و روی ایستر اگها تمرکز میکنیم. در این مقاله قصد داریم تا 27 مورد از ایستر اگها کشف شده در آثار پیکسار بپردازیم.
1995
95 یکی از اعدادی که است به دفعات بسیار در آثار پیکسار مورد استفاده قرار گرفته. 95، عدد لایتنینگ مک کویین در سری انیمیشنهای ماشینها (Cars) بوده، آن را میتوان روی قطاری در انیمشین داستان اسباب بازی 3 (Toy Story 3) دید و همچنین روی تی شرت یکی از بچههای مدرسه سانساید دِی کِر (مدرسهای که اسباب بازیهای اندیهای به آنجا فرستاده میشود) قابل مشاهده است. اما چه موضوعی باعث شده تا پیکسار به استفاده از این عدد علاقه مند شود؟ برای یافتن پاسخ این سوال باید به گذشته استودیو رجوع کرد؛ زمانی که پیکسار داستان اسباب بازی را به عنوان نخستین انیمیشن بلند خود منتشر کرد؛ یعنی سال 1995.
شغل سید فیلیپز
اگر یادتان باشد، در یکی از سکانسهای انیمیشن داستان اسباب بازی 3 رفتگری هدفون به گوش ظاهر میشود. این رفتگر، همان سید فیلیپز است که در قسمت اول نقش منفی داستان را بر عهده داشته بود. نکته جالب اینجاست که سید در داستان اسباب بازی 3 دقیقاً همان تیشتری را بر تن دارد که در قسمت اول پوشیده بود؛ تیشرتی مشکی رنگ با طرح جمجمه در وسط آن. در ضمن، اریک وُن دِتِن که وظیفه صداگذاری سید را در قسمت اول بر عهده داشت، در قسمت سوم نیز به جای این کاراکتر صحبت کرد.
همه چیز را درباره آن بخوانید
در یکی از سکانسهای انیمیشن شگفت انگیزان، باب را مشغول خواندن روزنامهای میبینیم که عنوان صفحه آن Catastrophe Seen as Crisis Looms است. این روزنامه با چنین تیتری پیش از این در 2 اثر دیگر استفاده شده بود: نخستین اثر، انیمیشن کلاسیک بانو و ولگرد (Lady and the Tramp) که توسط دیزنی در سال 1955 اکران شد؛ دومین اثر نیز انیمیشن غول آهنی (The Iron Giant) بوده که با همکاری بِرَد بِرد و شرکت برادران وارنر ساخته شد.
اشاره به آثار قدیمی پیکسار
اوایل انیمیشن داستان اسباب بازی، وودی برای دیگر کاراکترهای داستان سخنرانی میکند. حین سخنرانی، در پشت او یک قفسه با تعدادی کتاب قرار دارد که برای نامگذاری آنها از آثار قدیمی پیکسار استفاده شده است. اگر به تصویری که در بالا قرار گرفته دقت کنید، میتوانید نامهای The Adventures of André and Wally B، Red's Dream ،Luxo ،Jr ،Tin Toy و Knick Knack را روی جلد آنها ببینید.
اشاره به فیلم درخشش
سری انیمیشنهای داستان اسباب بازی شامل اشارات فراوانی به فیلم تحسین شده درخشش (The Shining) ساخته استنلی کوبریک میشود. یکی از المانهای شناخته شده فیلم درخشش، موکت قهوهای رنگ با طرح پنج ضلعی بود که کف هتل اورلوک قابل مشاهده است. در قسمت اول سری داستان اسباب بازی، کاراکترها از جمله وودی و باز لایتیر مخفیانه وارد خانه سید میشوند. در یکی از نماها، این دو شخصیت را روی موکتی مشاهده میکنیم که طرحی مشابه با موکت جنجالی فیلم درخشش دارد. اشارات اما به همینجا ختم نمیشود؛ لی آنکریچ که داستان اسباب بازی 3 را ساخته است، علاقه بسیاری به فیلم درخشش داشته و سعی کرده تا علاقه خود را با قرار دادن اشارات مختلف به رخ همه بکشد. اگر کمی دقت کرده باشید، احتمالاً به یاد خواهید آورد که عدد 297 بارها و بارها در قسمت سوم به کار گرفته شد. این عدد، اشاره مستقیمی به اتاق 297 در فیلم درخشش دارد.
سری داستان اسباب بازی احتمالاً به انیمیشن بالا مرتبط است
در یکی از نماهای داستان اسباب بازی 3، کارت پستالی را مشاهده میکنیم که نشان میدهد ارتباطی میان خانواده اندی دیوس و کارل و الی فردریکسون در انیمیشن بالا (Up) وجود دارد؛ این کارت پستال، روی برد اتاق اندی قرار گرفته است. اینکه دقیقاً چه ارتباطی میان خانوادههای دیویس و فردریکسون وجود دارد مشخص نیست اما حداقل میدانیم که سری انیمیشنهای داستان اسباب بازی و انیمیشن بالا در یک دنیای مشترک اتفاق میافتند. البته این احتمال وجود دارد که در قسمت چهار داستان اسباب بازی، جزئیات بیشتری از رابطه این دو خانواده به صورت ضمنی در اختیار ما قرار گیرد.
اشارهای دیگر به آثار قدیمی پیکسار
اینطور که به نظر میرسد، پیکسار علاقه بسیاری برای اشاره به آثار قدیمی خود دارد. همانطور که اشاره شد، در جریان داستان اسباب بازی به آثار قدیمی این استودیو اشاره شد که احتمالاً برای اعضای استودیو راضی کننده نبود، زیرا این اتفاق یک بار دیگر اما با شکل و شمایلی متفاوت در داستان اسباب بازی 2 رخ داد. زمانی که هَم قصد دارد تا از طریق تلویزیون گروگانگیر وودی را پیدا کند، به سرعت کانالها را تغییر میدهد. نکته جالب اینجاست که هر یک از کانالها در حال پخش آثار مختلف پیکسار از جمله Red's Dream ،Luxo ،Jr ،Tin Toy و Knick Knack است.
درختی که همه جا هست
اعضای استودیو پیکسار تمایل بسیاری دارند تا بین آثار مختلف خود ارتباط ایجاد کنند. در یکی از سکانسهای داستان اسباب بازی 2 که جسی درباره گذشته خود میگوید، از طریق یک فلش بک متوجه میشویم او زیر یک درخت رها شد. نکته جالب اینجاست که این درخت در انیمیشن بالا نیز مورد استفاده قرار گرفته است. در یکی از سکانسها میبینیم که الی پیش از اینکه مریض شده و به بیمارستان برده شود، سعی میکند از یک تپه بالا برود که این درخت روی آن قرار دارد. درخت مرموز اما پیشینه قدیمی تری دارد. این درخت نخستین بار در انیمیشن زندگی یک حشره (A Bug's Life) مورد استفاده قرار گرفته بود.
9 پیرمرد افسانهای دیزنی
در آغاز، استودیو دیزنی تنها 9 انیماتور اصلی داشت که روی آثار مشهوری همچون سفید برفی و هفت کوتوله کار کردند. این افراد بعدها به پاس زحماتشان «9 پیرمرد افسانهای» لقب گرفتند. در بخشهای پایانی انیمیشن شگفت انگیزان، دو پیرمرد را میبینیم که به تحسین از ابرقهرمانان میپردازند. این دو کاراکتر با الهام از فرانک توماس و اولی جاناتان، دو انیماتور افسانهای دیزنی، خلق شدند. برد برد نیز به عنوان ادای دین، دو کاراکتر براساس توماس و جاناتان خلق و از آنها در انیمیشن غول آهنی استفاده کرده بود.
خودرویی با لوگوی اپل
زمانی که پیکسار از شرکت لوکاس فیلم جدا شد، استیو جابز (هم موسس اپل) یکی از سرمایه گذاران اصلی این استودیو بود. با در نظر گرفتن این موضوع، چندان هم عجیب نیست که در محصولات پیکسار اشاراتی را به محصولات مختلف اپل ببینیم. یکی از این اشارات، در انیمیشن ماشینها (Cars) قابل مشاهده است. در سکانس مسابقه، یکی از رقبای لایتنینگ مک کوئین با لوگوی اپل دیده میشود. علاوه بر این، شماره این ماشین مسابقهای 84 است که احتمالاً به سال عرضه نخستین کامپیوتر مکینتاش (سال 1984) اشاره دارد.
برندهایی که تنها یک اسم نیستند
در سری فیلمهای ماشینها، برندهای تخیلی و مختلفی از تایر وجود دارد که در نگاه اول هیچ نکته خاصی در نام آنها دیده نمیشود اما اگر تعداد بیشتری از سلولهای خاکستری مغز خود را بسوزانید، احتمالاً به نکته پشت هر اسم پی خواهید برد. یکی از شناخته شده ترین برندها، لایتیر است که اشاره مستیقی به کاراکتر باز لایتیر (Buzz Lightyear) در سری داستان اسباب بازی دارد. دیگر برند تایر، Sector 4 Gamma Quads است که آن هم اشارهای به شخصیت باز دارد؛ در یکی از بخشهای داستان اسباب بازی 2، زمانی که باز درباره گذشته خود میگوید، به ایستگاه فضایی با نام Gamma, Sector 4 اشاره میکند. دیگر برندی که نام آن نکته خاصی را در خود پنهان کرده، Lassetyres است. این برند به جان لستر، یکی از خالقان سری انیمیشنهای ماشینها، اشاره مستقیمی دارد.
چه کسی در اتاق اندی پنهان شده است؟
رندل باگز، یکی از شخصیتهای شرور انیمیشن سینمایی کارخانه هیولاها (Monsters Inc.) است که میتواند در هر محیطی استتار کرده و خود را مخفی کند. در یکی از سکانسها، رندل را میبینیم که روی یک کاغذ دیواری پنهان شده است. تا اینجای کار هیچ نکته قابل توجهی وجود ندارد اما اگر حافظه قوی داشته باشید، احتمالاً به یاد خواهید آورد کاغذ دیواری که در این سکانس استفاده شده، همان کاغذ دیواری است که روی دیوارهای اتاق اندی قرار گرفتهاند!
شغل شرافتمندانه آقای شرور
در قسمت اول انیمیشن شگفت انگیزان، با شخصیتهای شرور مختلفی از جمله Bomb Voyage آشنا میشویم که تخصص بالایی در ساخت و استفاده از بمبها دارد. اینطور که به نظر میرسد، بمب گذاری و دزدی از بانکها شغل شبانه این شخصیت است و در طول روز از طریق ادامایش (نمایشی که در آن به جای کلام، از حرکت درست و صورت استفاده میشود) کسب درآمد میکند. بمب گذار ما، در یکی از سکانسهای انیمیشن راتاتویی (Ratatouille) حضور کوتاهی داشته و سعی دارد تا از طریق ادامایش یک مادر و پسر را سرگرم کند.
طرفدار پروپاقرص شگفت انگیزان
در یکی از سکانسها که لینگویینی قصد دارد تا موش سرآشپز را پنهان کند، فرصت بسیار کوتاهی به وجود میآید تا نگاهی به لباس زیر او بیندازیم. با توجه به این سکانس، لینگویینی از طرفداران پروپاقرص شگفت انگیزان است، زیرا او لباس زیری بر تن دارد که قرمز رنگ بوده و لوگوی مخصوص شگفت انگیزان به وضوح روی آن قرار گرفته است.
پرندگانی که همه جا هستند
در سال 2000، پیکسار انیمیشن کوتاهی را تحت عنوان برای پرندگان (For the Birds) منتشر کرد که توانست جوایز مختلفی را از جمله اسکار بهترین انیمیشن کوتاه بدست آورد. این اثر درباره گروهی از پرندگان کوچک و آبی رنگ است که روی سیم تلفن نشستهاند اما با ملحق شدن یک پرنده بزرگتر، شرایط دچار تغییر شده و منجر به اتفاقاتی میشود. اگر دقت کرده باشید، این پرندگان آبی رنگ در انیمیشنهای ماشینها و درون و بیرون (Inside Out) نیز حضور داشتهاند.
در میان ستارگان
ایستر اگی که قصد داریم به آن اشاره کنیم، یکی از آن مواردی است که کمتر مخاطبی متوجه آن میشود. اگر نگاهی دقیق به نمای آغازین داستان اسباب بازی 2 بیندازید، چراغ رو میزی مشهور پیکسار را خواهید دید که از کنار هم قرار گرفتن ستارگان تشکیل شده است.
رستوران چینی پیکسار
اینطور که به نظر میرسد، یکی از کارکنان پیکسار علاقه شدیدی به غذاهای چینی دارد. در تعداد قابل توجهی از انیمیشنهای سینمایی این استودیو از جمله زندگی یک حشره، کارخانه هیولاها، داستان اسباب بازی 2 و راتاتویی میتوان جعبههای غذاهای چینی را مشاهده کرد. اگرچه این جعبهها طراحی یکسانی ندارند اما شباهتهای انکار ناپذیری میان آنها وجود دارد که نمیتوان به راحی چشم پوشی کرد.
خانه وحشت
در پایان انیمیشن کارخانه هیولاها، رندل به یک خانه تبعید میشود که با الگوبرداری از خانهای که بیگ سیتی زیر آن قرار دارد ساخته شده است.
دندانپزشکها ترسناکتر از هیولاها هستند
در یکی از سکانسهای مربوط به مطب دندانپزشک، به راحتی میتوان یک آویز سقفی با مدلهای ماهی و همچنین نقاشی یک فرد نامشخص را روی دیوار مشاهده کرد. نکته جالب اینجاست که آویز و نقاشی پیش از این در انیمیشن کارخانه هیولاها (اتاق بو) استفاده شده بودند. این مورد چه معنی میدهد جز اینکه بو برای رفع مشکل دندانهایش به این مطب آمده است؟
اجرای زنده در شهر حشرهها
شاید فکر کنید بیگ سیتی که در زیر خانهای واقع شده، شهری دور افتاده باشد اما اینطور نیست. در یکی از نماهای فیلم زندگی یک حشره میتوان پوستر اجرای زنده موسیقی شیر شاه (The Lion King) را در میان بیلبوردهای تبلیغاتی شهر دید.
داینوکو اینجا، داینوکو آنجا، داینوکو همه جا
در یکی از سکانسهای داستان اسباب بازی که وودی و باز در حال دعوا با یکدیگر هستند، ناگهان ماشین راه افتاده و آن دو در پمپ بنزین جا میمانند. با توجه به تابلوهای تبلیغاتی که در گوشه و کنار پمپ بنزین قرار گرفته، میتوان فهمید که داینوکو سوخت آنجا را تامین میکند؛ شرکتی که از قضا اسپانسر سری مسابقات پیستون کاپ در انیمیشن ماشینهاست.
اتاقی پر از ایستر اگ
در بخشهای پایانی انیمیشن کارخانه هیولاها، سالی بر خلاف میل قلبی خود مجبور میشود تا بو را به اتاقش برگردانده و او را ترک کند. در نمایی که بو سالی را میبیند، به وضوح میتوان جسی را روی میز مشاهده کرد. همچنین چند ثانیه بعد، یکی از شخصیتهای انیمیشن در جستوجوی نمو (Finding Nemo) خودنمایی میکند. بقول یکی از علاقه مندان، اتاق بو بهشت طرفداران ایستر اگ است.
چرا هیچ وقت شارژ باز تمام نمیشود؟
آیا برای شما هم این سوال پیش آمده که چرا هیچ وقت شارژ باز تمام نمیشود و همیشه آماده هرگونه ماجراجویی است؟ جواب این سوال در یکی از نماهای داستان اسباب بازی 3 نهفته است. وقتی رکس میخواهد باز را ریست کند تا تحت فرمان او باشد، میتوان دید باتریهای شرکت Buy n Large، منبع تغذیه فضانورد محبوب هستند. اگر یادتان باشد، شرکت Buy n Large در انیمیشن وال-ئی (Wall-E) باعث غیر قابل سکونت شدن زمین شده بود.
هیملیچ وارد میشود
تعدادی از شخصیتهای انیمیشن زندگی یک حشره به عنوان اسباب بازی در فروشگاه Al’s Toy Barn قابل مشاهده هستند. سازندگان به همین مورد بسنده نکردند و شخصیت هیملیچ را نه به عنوان یک اسباب بازی بی جان، بلکه به عنوان یک حشره در 2 سکانس مختلف از داستان اسباب بازی 2 مورد استفاده قرار دادند.
تئوری که باور نمیکنید!
بسیاری از طرفداران آثار پیکسار بر این عقیدهاند که پیرزن جادوگر در انیمیشن سینمایی شجاع (Brave)، همان دختربچه در انیمیشن کارخانه هیولاهاست. این دسته از افراد دلایل بسیاری برای اثبات ادعای خود دارند که یکی از آنها حکاکی سالی روی یک تکه چوب است.
مطالعهای شگفت انگیز
با در نظر گرفتن اعمال قهرمانان آقای شگفت انگیز در دوران طلایی ابرقهرمانان، کاملاً منطقی است که طرفداران بسیار زیادی داشته باشد. یکی از این طرفداران را میتوان در سکانس دندانپزشک در جستوجوی نمو مشاهده کرد. این طرفدار، یک پسر بچه است که کمیک آقای شگفت انگیز را مطالعه میکند. نکته جالب اینجاست که تصویر روی کاور به قبل از ازدواج و پوشیدن لباس آبی رنگ مربوط میشود.
ایو یدکی
انیمیشن سینمایی وال-ئی، داستانی عاشقانه با محوریت یک ربات جمع کننده آشغال را بازگو میکند که دلباخته رباتی پیشرفته با نام ایو میشود. وال-ئی برای اینکه بتواند احساسات خود را نسبت به ایو نشان داده و توجه او را به خود جلب کند، یک کپی از ایو میسازد. نکته جالب توجه این کپی از ایو، حضور چراغ رو میزی مشهور پیکسار است که احتمالاً اکثر بینندگان متوجه آن شدهاند.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
جالب بود
جالب بود.
WoW
من همیشه داستان فیلم ها رو با دقت نگاه میکردم الآن متوجه شدم گاهی اوقات فضا هم بهداندازه داستان سکانس یا گاهی بیشتر از اون ارزش داره.
بی نظیر بود، خسته نباشید ?
فقط 2 تاش رو میدونستم
خیلی جالب بود