اشتباه بزرگ سازندگان فیلم سونیک که قبلاً هم در یکی از بازیها اتفاق افتاده بود
فیلم سونیک اکنون به اکران جهانی درآمده و به نظر میرسد حتی عملکردی بهتر از فیلم مورد انتظار Birds of Prey با محوریت هارلی کویین داشته باشد. این عملکرد خوب به احتمال زیاد ناشی از ...
فیلم سونیک اکنون به اکران جهانی درآمده و به نظر میرسد حتی عملکردی بهتر از فیلم مورد انتظار Birds of Prey با محوریت هارلی کویین داشته باشد. این عملکرد خوب به احتمال زیاد ناشی از واکنشی باشد که سازندگان فیلم به بازخورد طرفداران بعد از اولین تریلر نشان دادند و در واقع ظاهر سونیک را کاملاً دستخوش تغییر کردند تا دقیقاً همان چیزی باشد که در خاطرات کودکیمان ثبت شده بود.
تا پیش از به راه افتادن موجی از خشم و دلخوری در توییتر، سونیک ظاهری بسیار عجیب داشت و همچون یک هیبرید بدقواره از نژاد خودش و نژاد انسان به نظر میرسید. دندانهای تیره، دستهایی با انگشتهای انسانی و لبخندی بسیار زشت، از خصیصههای بارز طراحی ابتدایی سونیک بود که یادآوری میکرد با سرعتی بسیار بالا در حال نزدیک شدن به دره وهمی هستیم. به عبارت دیگر، انگار لباس سونیک را بر تن گای پیرس کرده بودند و به دنبال لایو اکشنی صرفاً درآمدزا و بیکیفیت (شبیه سرطانی که Cats از آب درآمد) بودند.
عوامل تولید فیلم در ساخت نخستین ورژن از سونیک ذهنیت متفاوتی با آنچه در نهایت به اکران درآمد داشتند. آنها به دنبال ورژنی «واقعگرایانه» از سونیک میگشتند و میخواستند داستان و ایدهای احتمالاً بزرگسالانهتر را مطرح کنند. حتی صحبت از این بود که فیلم ساختاری شبیه به Fast and Furious خواهد داشت.
هرچند که با تماشای فیلم نهایی میتوان به این نتیجه رسید که نهتنها ظاهر سونیک، بلکه احتمالاً بسیاری از عناصر داستانسرایی نیز تغییر کردهاند تا سونیک همانطوری روی پرده نقرهای ظاهر شود که قبلاً روی نمایشگرهای آبی دیده بودیم: فرنچایزی برای سنین پایین که با دستاویز نوستالژی، قادر به جلب نظر بزرگسالان هم هست.
خوشبختانه سونیک با تمام فراز و نشیبهایش در مجموع فیلمی قابل قبول از آب درآمده و این را مدیون طرفداران است. اما آیا اصلاً به راه افتادن چنین کمپینی از سوی مردم، بازنگری در تولید فیلم، صرف ۵ میلیون دلار هزینه بیشتر و همینطور تعویق در اکرانش ضروری بود؟ اگر عوامل تولید نگاهی به تاریخچه بازیهای سونیک میانداختند، نه.
سری بازی سونیک قربانی بیشمار اشتباه فاجعهبار و همینطور انبوهی از ایدههایی قابل تحسین بوده. اما آنچه احتمالاً بیشتر از همه در ذهن طرفداران باقی مانده، بلاییست که Sonic Team در سال ۲۰۰۳ به سر هیولای آبیرنگ و فرز سگا آورد.
بازی Sonic The Hedgehog سال ۲۰۰۳ یک اشتباه مهلک بود، تقریبا همهچیزش. از طراحی مراحل و گیمپلی بگیرید تا حتی صداگذاری و گرافیک. اما گناه کبیره سازندگان چیزی دیگر بود: اینکه سونیک عاشق کاراکتری انسانی به نام پرنسس الیز سوم میشد و این تمام ابعاد بازی را تحت تاثیر قرار داد.
پرنسس الیز که آخرین باقیمانده خانواده سلطنتی بود، ۱۰ سال بعد از مرگ پدرش به هدفی برای Dr. Eggman تبدیل میشود و گویا هیچکس به جز سونیک در آن قلمروی خرابشده نبوده که به نجات جان او بشتابد. و به این ترتیب، یکی از عجیبترین (یا صادقانه بگویم، حالبهمزنترین) ماجراجوییهای سونیک آغاز میشود.
بازی حتی داستان خاصی هم نداشت و حضور سونیک در روایت آنقدر کم بود که این سوال را مطرح میکرد اصلا چرا نام بازی Sonic the Hedgehog است.
نقد فیلم Sonic The Hedgehog - بدو سونیک بدو
وقتی امروز به کار Team Sonic فکر میکنم، بهترین توجیهی که برای این پسزمینه نابههنجار به ذهنم میرسد اینست که سازندگان میخواستند تنهای به کلیشه «قهرمانی که پرنسس بختبرگشته را نجات میدهد» بزنند و در عین حال این ذهنیت را القا کنند که بازی رئالتر از آن چیزیست که مثلا در ماریو میبینیم.
فقط کافیست تصاویر پرنسس الیز را در آغوش سونیک تماشا کنید تا نیاز به وایتکس برای شستن چشمهایتان را احساس کنید. این همان احساسیست که با دیدن اولین تریلر فیلم سونیک داشتیم و همان احساسی که موقع دیدن آن مرد چاق و سبیلوی بازوکا-به-دست در فیلم Super Mario Bros.
نیازی به اضافهگویی نیست و احساس میکنم آنچه باید عوامل تولید فیلم از بازی Sonic the Hedgehog میآموختند واضح است. اما تمام این ماجرا یک بخش پنهان هم دارد: اینکه باید پتانسیلهای یک فرنچایز برای بزرگسالانه شدن را به خوبی شناخت و هر فرنچایزی چنین پتانسیل (یا اصلاً سادهتر، چنین هدفی) ندارد.
یک مثال نزدیک میزنم، کلاه قرمزی خودمان. کلاه قرمزی از نخستین روزها کاراکتری مخصوص کودکان بوده که با نمایش و طرح مضامین بزرگسالانه، سنین بالاتر را هم مجذوب نگه داشته. کلاه قرمزی به یک قشر مخاطب اولویت داده و قشر دیگر (که احتمالاً همراه با فرزندش به تماشای آن مینشیند) را نیز فراموش نکرده. فرنچایزی مثل سونیک اما همیشه نوعی سادگی بیشیله و پیله داشته و هیچوقت قرار نبوده چیزی بیشتر از یک داستان کودکانه روایت کند. در این میان، قشر بزرگسال از طریق ابداعات گیمپلی مجذوب باقی میماند.
و وقتی صحبت از یک اقتباس در مدیومی دیگر باشد (که تجربه هم نشان داده به ندرت آبرومندانه از آب در میآیند) پایبندی به تمامیت هویتی فرنچایز اصلی مهمتر میشود و فیلم Sonic the Hedgehog خیلی خوششانس بود که مردم از آن منجلاب ابتدایی بیرون آوردنش. فیلم حالا همان چیزیست که باید میبود: یک انیمیشن کودکانه که با دست گذاشتن روی حس نوستالژی بزرگسالانه، دیده شدن توسط تمام سنین را تضمین میکند.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
راستش نمیدونم چرا ولی سونیک اولی رو من بیشتر دوست داشتم