ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از ویجیاتو انتخاب کنید.

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
اصلا راضی نیستم
واقعا راضی‌ام
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر ویجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

جویندگان طلا سالی پاتر
فیلم و سریال

بهترین فیلم‌های زنان درباره زنان

مشخصه فیلم‌هایی که در این لیست قرار داده شده‌اند، غیرواقعی بودن داستان، ساخته شدن به دست یک کارگردان زن و داشتن قهرمان زن است و روحِ رهایی در تمام آن‌ها به چشم می‌خورد. فیلم‌های بسیاری ...

پرنیان عنبری
نوشته شده توسط پرنیان عنبری | ۱۸ اسفند ۱۳۹۸ | ۲۰:۳۰

مشخصه فیلم‌هایی که در این لیست قرار داده شده‌اند، غیرواقعی بودن داستان، ساخته شدن به دست یک کارگردان زن و داشتن قهرمان زن است و روحِ رهایی در تمام آن‌ها به چشم می‌خورد. فیلم‌های بسیاری وجود دارد که از زنان تصویری قوی و سازش‌ناپذیر رسم می‌کند، زنانی که تحت قانون پدرسالارانه و نظم مردانه زندگی می‌کنند. از جمله این فیلم‌ها می‌توان به Wanda ساخته باربارا لودن و همچنین Jeanne Dielman, 23, quai du Commerce, 1080 Bruxelles ساخته شانتال آکرمن اشاره کرد.

شانتال آکرمن ژان دیلمان

با این حال ترجیحا تمرکزم را بر فیلم‌هایی قرار دادم که زنانگی را گرامی می‌دارند و در آغوش می‌کشند تا آن‌ فیلم‌هایی که درباره تحمل و سرسختی در برابر نظم پدرسالارانه‌اند. علی‌رغم این که مردان هم فیلم‌های مهم و قابل توجهی در این باره ساخته‌اند من در این لیست صرفا کارگردانان زن را قرار دادم چرا که آن‌ها بیشتر مورد کم لطفی قرار می‌گیرند.

فیلم‌های فمنیستیِ کلاسیک کمیاب و اغلب در فرهنگ فیلم‌ غایبند. مثلا فیلم‌های استفانی روثمن ( Stephanie Rothman) را کجا می‌شود یافت؟ چرا انقدر طول کشید فیلم  Daughters of the Dust ساخته جولی دش (Julie Dash) در سال 1991 در بازار نمایش خانگی و روی DVD منتشر شود؟

سایر فیلم سازان قابل توجه در زمینه ساخت فیلم‌های فمنیستی، کارگردانان هالیوودی هستند که در اواخر دهه هفتاد و اوایل هشتاد بخشی از یک موج نوی فیلم‌های فمنیستی بودند. از میان آنان می‌شود به جوآن میکلین سیلور (با فیلم (Between the Lines، کلودیا ویل ( با فیلم Girlfriends) و سوزان سیدلمن (با فیلم‌های Smithereen و Desperately Seeking Susan) اشاره کرد.

به کارگردانان امروزی بریتانیا نیز باید توجه داشت. در فیلم‌های آنان می‌توان نمونه‌هایی از شخصیت‌های زن جالب و الهام بخش یافت. فیلم‌سازانی چون گوریندر چادا (Gurinder Chadha)، آندریا آرنولد (Andrea Arnold) و کرول مورلی (Carol Morley) به نوبه خودشان آن رسم قدیمی را زنده نگه داشته‌اند.

در این لیست ده تا از برترین فیلم‌های زنان درباره زنان را به شما معرفی خواهیم کرد.

(The Seashell and the Clergyman (1928

کارگردان: جرمین دولک (Germaine Dulac)

seashell-and-the-clergyman-1927 فیلم ساخته زنان-

کمتر کسی درباره نقش بزرگ و قابل توجه زنان در توسعه فیلم‌سازی می‌داند. همانند سوفراژها (زنانی که برای حق رای جنگیدند) که راه‌پیمایی اوایل قرن بیستمشان/ ضبط شده، زنان در پس دوربین‌ها نیز فعال بودند.

جرمین دولاک (Germaine Dulac) نیز در فعالیت آوانگارد پاریس در دهه 1920 مشارکت داشت. هم فیلم The Smiling Madame Beudet و هم فیلم The Seashell and the Clergyman نمونه‌های قدیمی و مهمی از فیلم‌سازی فمنیستی تجربی رادیکال هستند و پادزهری برای هنرِ سوررئالیستی مردانه به حساب می‌آیند. فیلم The Seashell and the Clergyman که برداشتی تفسیری از کتابی نوشته Anton Artaud به همین اسم است، نقد بصری خلاقانه‌ای به پدرسالاری (دولت و کلیسا) و سکسوالیته مردانه وارد می‌کند. سوررئالیست‌ها، فیلم را پس از اکرانش به تمسخر گرفتند و دولاک را «گاو» خطاب کردند.

The Seashell and the Clergyma درباره یک زنی است که به شدت یاغی و خرابکار است و در برابر قدرت شاه و امیال کشیش مقاومت می‌کند. او در یک صحنه به یاد ماندنی یک لباس زیر در حال سوختن را بالا می‌گیرد، حرکتی که یاد آور جنبش‌های اعتراضی زنان در حدود 40 سال بعد، یعنی دهه شصت میلادی است.

هیئت سانسور فیلم بریتانیا در سال 1927، این فیلم را ممنوع کرد و نوشت:«این فیلم از فرط مرموز بودن تقریبا بی‌معنی است. اگر مفهمومی هم دارد بدون شک زشت و زننده است.»

(Marianne and Juliane (1981

کارگردان: مارگارت فن‌تروتا (Margarethe von Trotta)

ماریان و جولیان 1981

مارگارت فن تروتا (Margarethe von Trotta ) در دهه هفتاد به عنوان بخشی از سینمای موج نوی آلمان که معمولا با سرکوب دولت دست به گریبان بود، شروع به کار کرد. فیلم‌های اولیه او روانشناسی روابط بین زنان، دوستان نزدیک یا خواهران را کاوش می‌کرد. فن‌تروتا در فیلم ماریان و جولین (که به اسم The German Sisters نیز شناخته می‌شود) مسائل سرکوب دولت و گناه خانواده را می‌کاود. (اینجا منظور از گناه، تلاش برای کنترل شخص دیگر با استفاده از ایجاد احساس شرم و خجالت است، رفتاری که اغلب بین اعضای خانواده یا دوستان خیلی نزدیک اتفاق می‌افتد.)

فیلم به شکلی آزاد بر زندگی واقعی خواهران کریستین و گودون انسلین که یکی از اعضا مهم ارتش سرخ بوده (Christiane Ensslin  and Gudrun Ensslin) بنا شده است. در فیلم‌ فلش بک‌های از دوران کودکی و تغییرات روابط بین دو زن را که یکی معترض خیابانی و دیگر خبرنگار است می‌بینیم. فن‌تروتا در

Marianne and Juliane  دیدی منحصر به فرد از دوره‌‌ی پس از جنگ تاریخ آلمان و سرسختی زنانه ارائه می‌دهد.

(A Question of Silence (1982

کارگردان: مارلین گوریس (Marleen Gorris)

مسئله سکوت 1982 question-of-silence

فرضیه این فیلم‌ساز رادیکال هلندی این است که مردان و زنان در دنیاهای متفاوتی زندگی می‌کنند. این فیلم یک اثر  توطئه‌گرانه زنانه است که حول محور سه زن: یک خانه‌دار لال، یک کارگر کافه پرحرف و یک منشی بیزنس می‌چرخد که برای کتک زدن یک دستیار فروش مرد تا حد مرگ، با هم متحد می‌شوند.

در همان حین که زنان منتظر محاکمه‌اند، روان‌پزشک مونثی مسئول سنجش سلامت عقل آن‌ها می‌شود. فیلم روند تدریجی عدم درک مطلق روان‌پزشک تا همزاد پنداری با این متهمین را ترسیم می‌کند. در پایان فیلم، در صحنه دادگاه، روانشناس، شاهدان زن و خود متهمین با هم خنده‌هایی هیستریک سر می‌دهند که باعث اخراجشان از اتاق دادگاه می‌شود. زنان در همان حال که دیوانه‌وار می‌خندند از اتاق خارج می‌شوند و نمایندگان مرد دادگستری را سردرگم باقی می‌گذارند.

فیلم در همان زمان اکرانش (سال 1982) باعث دو دستگی جنسیتی تماشاگران شد: زنان، که فیلم را درک کردند و مردان، که از آن بدشان می‌آمد.

(Born in Flames (1983

کارگردان: لیزی بوردن (Lizzie Borden)

born-in-flames-1983 فیلم‌های فمنیستی

این فیلم لیزی بوردن که با بودجه‌‌ای ناچیز ساخته شده، روایتی آزاد و رهابخش را نقل می‌کند که فیلم‌های خانگی، ویدیوهای بازسازی شده و برنامه‌های اخبار تلویزیونی درباره تظاهرات و اعتصابات محلی را در کنار هم قرار می‌دهد تا طعم و بویی مست کننده از فعالیت مدنی در یک نیویورک آینده‌نگرانه (فوتوریستی) ارائه دهد. ما در حین تماشای فیلم، داستان شخصیت‌های زن متعددی که برای نجات یافتن دست و پا می‌زنند را دنبال می‌کنیم. Born in Flames، چهل تکه‌ای از فیلم‌های کم‌بودجه است که با صدا و موسیقی ایستگاه رادیویی غیرقانونی زنان آمیخته شده، و تمام این‌ها در کنار وجود نابازیگران در فیلم، کیفیتی خام به آن می‌بخشد.

وقتی آدلید نوریس، فمنیست سیاه‌پوست و عضو اتحادیه کارگری، تحت بازداشت پلیس می‌میرد، زنان، به صورت انفرادی و گروهی جمع می‌شوند تا علیه ظلم دولت بجنگند. تشکیلات و خلاقیت جنگ‌جویی آن‌ها، در قلب موضوعات فیلم جا گرفته تا بتواند به مشارکت محوری زنان رنگین پوست در درگیری‌های سیاسی ادای دین کند: «زنان سیاه‌پوست، آماده باشید. زنان سفیدپوست، آماده باشید. زنان سرخ، آماده بمانید.»

(The Gold Diggers (1983

کارگردان: سالی پاتر (Sally Potter)

جویندگان طلا سالی پاتر

فیلم سالی پاتر ترکیبی از ژانرهای مختلف از جمله آوانگارد، فیلم هنری (arthouse) و پروپاگاندای سیاسی (agitprop) است که نگاهی دقیق و سخت‌گیرانه به قدرت پدرسالاری و رابطه‌اش با اقتصاد سرمایه‌داری و زنان به عنوان تمثال و ابزار مبادله دارد. این فیلم همچنین درباره قدرت تصویری است که به واسطه سینما، تاریخ و قدرت ایدئولوژیکش به دست می‌آید.

The Gold Diggers  به صورت سیاه سفید و با کنتراست (تفاوت درخشندگی رنگ در اشیا) بالای خیره کننده‌ای در ایسلند فیلم برداری شد. صحنه‌های جسورانه فیلم به لحظاتی از سینمای اولیه ارجاع دارد، برای مثال فیلم کوتاه صامت D.W. Griffiths و موزیکال هالیوودی به اسم Gold Diggers (تولید سال 1933) که اسم فیلم از آن الهام گرفته شده.

به علاوه جنبه‌هایی از نظریه فیلمِ فمنیستی و رویکرد نگاه مردانه نیز در آن گنجانده شده. (نگاه مردانه یا male gaze به رویکردی در هنر، مثل ادبیات و سینما می‌گویند که دنیا را از دید یک مرد ترسیم می‌کند و زنان معمولا در آن، صرفا ابزاری برای کسب لذت مخاطب مرد هستند). رابطه بین دو قهرمان مونث فیلم که یکی سفیدپوست و دیگری سیاه‌پوست است، روابط پیچیدهِ بین نژادها و جنسیت‌های مختلف را پررنگ می‌کند که به نوبه خود باعث می‌شود دیدن رابطه بین کاپیتالیسم (سرمایه‌داری) و استعمار واضح‌تر ‌شود.

این فیلم به خاطر داشتن دست‌اندکارانی تماما زن قابل توجه است. سه فیلم‌نامه نویس یعنی سالی پاتر، رز انگلیش (Rose English) و لیندزلی کوپر (Lindsay Cooper) مسئول عناصر هنری، رقص، طراحی و موسیقی فیلم نیز بودند.

(Vagabond (1985

کارگردان: اگنس واردا (Agnès Varda)

اگنس واردا ولگرد vagabond-1985-

بدن یخ‌زده یک زن جوان  (مونا) را در یک گودال در حومه یکی از شهرهای فرانسه می‌یابند. این معما آغازگر روایتی تجسسی است که سری تصاویری (یا فلش‌بک) از مردمی که با آن دختر جوان در چند هفته آخر زندگی‌اش برخورد داشته‌اند ارائه می‌دهد. فیلم که در یک منظره روستایی تنک ضبط شده، نگرش مردم به زنی ولگرد را می‌کاود: بیشتر مردان مورد تبعیض جنسیتی او قرار گرفته‌اند، در حالی که زنان به طور کلی با مونا همزادپنداری می‌کنند و حتی برخی از آن‌ها به آزادی او غبطه می‌خورند.

فیلم‌های اگنس واردا همیشه درباره زنان قوی است، اما او با ساختن شخصیت مونثی که زندگی جدا از جامعه را انتخاب می‌کند، در واقع انقلابی‌ترین کاراکترش را خلق کرده. نقش مونا در حقیقت نمایندهِ تخطی از یک جنسیت خاص است چرا که آن نوع آزادی که او مطالبه می‌کند، متعلق به مردان است. در این روایت رادیکالِ واژگون‌کننده، تصویر سنتی زنان از نظم پدرسالانه رها می‌شود.

(The Company of Strangers (1990

کارگردان: سینتیا اسکات (Cynthia Scott)

همراهی غربیه‌ها 1990 company of strangers

فیلم برای ساخت روایتش که حول سفر تفریحی یک گروه از شهروندان مسن می‌چرخد، از داستان‌های واقعی بازیگرانش استفاده می‌کند. اتوبوس این زنان مسن وسط یکی از روستاهای کبک خراب می‌شود و آن‌ها برای نجات یافتن، مجبور به شناخت و همکاری با یک‌دیگر می‌شوند. تمام این زنان، به استثنای راننده اتوبوس سیاه‌پوست، بالای هفتاد سال دارند و متعلق به فرهنگ‌های متفاوت و متعددی هستند، از جمله یک زن سرخ‌پوست، یک بیوه طبقه متوسطی، یک همنجس‌گرا و یک راهبه. بسیاری از بحث‌هایی که بین ‌آن‌ها در می‌گیرد بداهه گویی و بر اساس تجربه شخصی خود بازیگران است و حول مسائلی چون پا به سن گذاشتن، نژاد پرستی، مجردی، عشق و ازدواج می‌چرخد.

روحیه این زنان که با خستگی، گرما و گرسنگی شدید دست و پنجه نرم می‌کنند حقیقتا الهام‌بخش است. این فیلم‌ از آن دسته فیلم‌هایی است که حس خوبی می‌دهد و بر گروهی از زنان تمرکز دارد که اغلب در سینما نادیده گرفته می‌شوند: زنان پا به سن گذاشته.

(The Watermelon Woman (1996

کارگردان: شریل دانیه (Cheryl Dunye)

زن هنداونه‌ای

فیلم The Watermelon Womanهم مانند فیلم‌کوتاه‌های قبلی شریل دانیه، ترکیبی از زندگی واقعی و داستانی است؛ شریل و مادرش در نقش خودشان بازی می‌کنند اما بقیه بازیگرند. اصطلاح خودش برای این ژانر «دانیه‌ستند» است (Dunyementary، ترکیب اسم دانیه و کلمه مستند).

روایت به طور کلی حول خود شریل (فیلم‌ساز) می‌چرخد. او در جست‌وجوی یافتن شخصیت زن سیاه‌پوست اسطوره‌ای است که در فیلم‌های دهه 1930 دیده می‌شود (همان زن هنداونه‌ای). شریل به تدریج از حضور تعدادی از بازیگران آمریکایی-آفریقایی هالیوود رونمایی می‌کند، بازیگرانی که از تاریخ غایبند (تعدادی از این بازیگران واقعی و تعدادی دیگر ساخته خود فیلمند.)

فیلم هم شخصی است و هم سیاسی و زندگی و مشارکت سیاه‌پوستان در سینما را نشان می‌دهد. ادغام کردن واقعیت با تخیل، درآمیختن شخصیت و اجرا، ترکیب فیلم‌های آرشیو سینما با صحنه‌های بازسازی شده همه کارکردی در راستای آشکار کردن مسئله فلسفیِ نمایاندن واقعیت و اهمیت سیاسی بازسازی تاریخی دارند که مورد غفلت قرار گرفته.

(The Day I Became a Woman (2000

کارگردان: مرضیه مشکینی (Marzieh Meshkini)

روزی که زن شدن مرضیه مشکینی

مرضیه مشکینی  یکی از کارگردانان زن معاصر سینمای ایران است. این فیلم به سه اپیزود تقسیم شده و هر بخش، داستان یک زن در دوره‌ای از زندگی‌اش را بازگو می‌کند. بخش اول، داستان حوا در جشن تولد نه سالگی‌اش است، سنی که باید کودکی را پشت سر بگذارد و دیگر با پسرها بازی نکند. بخش دوم، داستان آهو، همسری جوان است که برخلاف میل خانواده‌اش، در مسابقه دوچرخه سواری شرکت می‌کند. و بخش آخر هم داستان حورا، پیرزنی است که برای خریدن تمام چیز‌هایی که هرگز نداشته، سرخوشانه به مغازه‌گردی می‌رود. هر قسمت، ناامیدی و بی‌نتیجه ماندن خواسته‌های این زنان را نشان می‌دهد.

ساحل‌های وسیع جزیره کیش، آن تاثیر بصری که فیلم به دنبالش است را مهیا می‌کند و تصویر سازی در اپیزود دوم و سوم سوررئال می‌شود. در همان حال که زن جوان میان صدها زن چادری دیگر، سوار بر دوچرخه در جاده ساحلی می‌راند، خانواده شوهرش به دنبالش هستند و این صحنه، در کنار صحنه پیرزنی که با خریدهایش (کل وسایل یک خانه جدید) بر دریا شناور است، صحنه‌هایی حقیقتا فراموش نشدنی می‌سازند.

(The Headless Woman (2008

کارگردان: لوکریشا مارتل (Lucrecia Martel)

زن بدون سر سینمای آرژانتین

از یک نظر این داستانِ زنی میانسال از طبقه متوسط است که با ماشین تصادف می‌کند و دچار ضربه مغزی می‌شود و بعدتر می‌فهمد به پسر جوانی زده و احتمالا او را کشته. از نظر دیگر، این فیلمی سیاسی است که درگیر موضوع «ناپدید شدگان» است: هزاران نفر از اعضای اتحادیه کارگری، فعالین و دانشجوهای چپی که تحت دیکتاتوری دهه هفتاد میلادی آرژانتین، ناپدید شدند.

The Headless Woman به گونه‌ای ساخته شده که مخاطبان در سردرگمی و استیصال شخصیت اصلی، ورو (Vero)، شریک شوند. وقتی شوهر ورو می‌فهمد که او ممکن است پسری بومی را کشته باشد، بر شواهد سرپوش می‌گذارد و او را بی اطلاع باقی می‌گذارد. فیلم موقعیت تضعیف شده زنان در خانواده را با نژاد پرستی در جامعه پیوند می‌دهد.

بیشتر صحنه‌ها از پشت شیشه، یا در باران یا خارج از کادر، فیلم‌برداری شده تا مخاطبان هم مانند ورو در جهل باقی بمانند. فیلم به شکلی سیستماتیک شواهد را پنهان می‌کند؛ مخاطبان هم مانند شخصیت اصلی داستان هیچ‌وقت نمی‌فهمند چه اتفاقی رخ داده. با ناپدید شدن شواهد قتلِ کسانی که تحت دیکتاتوری کشته شده‌اند، تنها راه رسیدن به حقیقت کنار هم گذاشتن سرنخ‌ها و شواهد نصفه نیمه است. تمام چیزی که ورو دارد همین است و او در فرایند کشف این که واقعا چه کرده، مکانیزم قدرت و کنترل در دنیا را درک می‌کند.

BFI
دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید

مطالب پیشنهادی