نقد انیمیشن White Snake – افسانه مار سپید
چینیها ۴ افسانه بزرگ فولکلوریک دارند که یکی از آنها افسانه مار سپید یا بانویی در هیبت مار سپید است، افسانهای که از دیرباز تا به امروز دهان به دهان در میان مردم چین چرخیده ...
چینیها ۴ افسانه بزرگ فولکلوریک دارند که یکی از آنها افسانه مار سپید یا بانویی در هیبت مار سپید است، افسانهای که از دیرباز تا به امروز دهان به دهان در میان مردم چین چرخیده و در برخی روایات، تفاوتهای جزیی در بطن قصه وجود دارد. نمیدانم چقدر درباره تخیل شرقی میدانید ولی باید بهتان بگویم که حد و میزان تخیل در داستانهای شرقی از جمله کشور خودمان، به مراتب بیشتر از المانهای تخیلی در داستانهایی چون ارباب حلقهها و بازی تاج و تخت بوده ولی در طول این سالها این افسانهها خاک خوردند و متاسفانه افراد زیادی نبودند که آنها را دریابند و بسطشان دهند. چینیها خوشبختانه در سالهای اخیر به این گنجینه ملی خود سر و دستی کشیدهاند و بهترین مدیوم به گوش رسانیدن این داستانها در سراسر جهان را در قالب سینما یافتهاند.
با اینکه امروزه سینمای چین بخاطر ویروس کرونا با یک مشکل اساسی روبرو شده و احتمالا این موضوع به زودی گریبانگیر صنعت سینما در ینگه دنیا هم بشود اما پیش از آغاز این مشکلات عدیده، چینیها در سال ۲۰۱۹ توانستند سال خوبی برای صنعت انیمیشن خود رقم بزنند. اصولا باید گفت که سینمای چین در سالهای اخیر تکان اساسی خورده و چه در وهله فیلمسازی لایواکشن و چه در زمینه انیمیشنسازی توانستهاند به استانداردهای بسیار مناسبی برسند و به مارکت جهانی نیز دست پیدا کنند. چینیها هم مانند مردمان هند، امضاهای شخصی خاصی در آثار ساخته شده توسط خودشان دارند ولی این امضاها برعکس بالیوود؛ آنچنان شاخص نیست و هنوز تبدیل به یک فرهنگ خاص سینمایی نشده است. در این بین باید گفت که اما در بخش انیمیشن سازی، مولفه خاصی در آثار چین دیده میشود و آن همانا استفاده از افسانههای قدیمی در روایتی نو است.
البته ما ایرانیان نیز اخیرا انیمیشن درخور توجهی مانند آخرین داستان را از دل شاهنامه بیرون کشیدیم ولی از قدیم گفتهاند که یک دست صدا ندارد. چینیها اما برخلاف ما مدتی است زنگ خطر به گوششان رسیده و در برابر قصهگوهای بزرگ آمریکایی نظیر دیزنی قد علم کردهاند تا مبادا تاریخ و فرهنگشان دستی دستی و با سلیقه غربی به خورد جهانیان داده شود. انیمیشن White Snake نتیجه یکی از همین اهداف و افکار ملی است که قصه این افسانه چند هزارساله را از نگاه دیگری بیان میکند تا هم برای جمعیت یک و نیم میلیارد چینی در جهان جذاب باشد و هم بتواند مخاطبان بینالمللی را بیشتر به خود جذب کند.
White Snake داستانش را ۵۰۰ سال قبل از وقایع افسانه شروع میکند و در واقع پیش در آمدی بر افسانهای است که سالیان سال در فرهنگ ما جریان دارد و تاکنون کسی درباره آن چیزی نگفته است. ساخت ریشهی این افسانه به دلیل پیچیدگیهای بازآفرینی یک افسانه فولکلوریک بوده و عناصر داستانی که در این افسانه وجود دارند شاید با مذاق همگان خوش نیاید. با ریشهسازی این افسانه اما دست تیم سازنده بیشتر باز بوده تا قصه خودشان را روایت کنند و ضمن وفاداری به افسانه کهن کشور خود، بتوانند اقتباسی مدرن از آن در بیاورند. این موضوع باعث شده که انیمیشن آنها متمایز با دهها اقتباس تلویزیونی، سینمایی و نمایشی دیگری باشد که تاکنون از افسانه مارسپید ساخته شده است.
داستان حول محور زنی به نام بلانکا میگردد که یک شیطان مار است؛ زنی که در افسانهها نیز ماجرای او روایت میشود. بلانکا در همان بدو شروع داستان زمانی که پیش خواهرش، مار سبز، حمام میگیرد یاد و خاطره یک عشق ۵۰۰ ساله دیرین را بجا میآورد. زمانی که او عاشق یک انسان شده بود و شغل این انسان از قضا شکارچی مار بود. بلانکا در طی یک نبرد با ژنرالی که دنبال قدرت اوست با شکست مواجه میشود و بعد از فرار خیلی اتفاقی به سرزمین مارگیران میرود. او که به خاطر ضربههای سخت وارد آمده به سرش در حین نبرد حافظه خود را فعلا از دست داده، در این سرزمین که متشکل از دشمنان دیرینه قوم خود است زندگی میکند تا بتواند سلامتی خود را بازیابد.
مردی جوان مراقب بلانکا است و بعد از مدتی پی به هویت واقعی او میبرد اما کار از کار گذشته و این مرد یک دل نه صد دل عاشق این اهریمن ماری شده است. از آنسو خواهر بلانکا از سوی رییس کل قبیلهشان ماموریت یافته تا بلانکا را حتما به قبیله برگرداند و برای این کار تنها سه روز فرصت دارد وگرنه هر دو کشته خواهند شد و از آنسو ژنرال نیز همچنان دنبال بلانکا برای به دست آوردن قدرت اوست.
انیمیشن White Snake یک اثر حماسی - عاشقانه و فانتزی است و چندین داستان را در دل خود جای داده ولی مضمون عاشقانه آن در تمامی بخشهای این قصه سایه افکنده و نسبت به همه عناصر قصه برتری دارد. White Snake یک عاشقانه تمام عیار است که میتوان گفت چیزی از انیمه رمانسی چون Your Name و فیلمهای عاشقانه تاریخ سینما و داستانهایی چون رومئو و ژولیت کم ندارد. در اینجا رومئو یک صیاد است که عاشق صید خود شده، داستانی که فیالمثال در ایران خودمان نیز در کالبد عشق یک شیر به آهو در افسانههای آذری وجود دارد. صیاد در این داستان تا جایی که بتواند پیش میرود و هیچ ابایی از اینکه زندگی خود را کاملا دگرگون سازد ندارد.
White Snake مانند یک نمایشنامه میماند که در چندین پرده روایت شده و در هر یک از آنها داستان ضمن انسجام مستقل به دیگر بخشهای نمایش مرتبط است. در این نمایش عظیم شخصیتهای اساطیری زیادی همچون جادوگر دو چهره روباه و انسان و خود مار سفید و مار سبز وجود دارند و سازندگان با استفاده از کاراکترهای مشهور در افسانههای باستان، شخصیتهای مثبت و منفی متعددی خلق کردهاند تا قصه خود را پیش ببرند. ضرباهنگ داستان White Snake ریتمی موزون و هماهنگ دارد و هر یک از شخصیتها در جای درست داستان و دقیقا سربزنگاه ظاهر میشود.
همانطور که گفته شد، عشق در اینجا حرف اول و آخر را میزند و رابطه شکل یافته بین یک اهریمن و انسان، دو موجود از دو دنیای متفاوت، به زیبایی هرچه تمامتر به تصویر کشیده شده است. تمامی افراد حاضر در داستان این عشق را به سخره میگیرند و هر دو عاشق و معشوق قصه نیز با وجود علم بر اینکه عشقشان نمیتواند سرانجام درستی داشته باشد، اسیر یکدیگر شدهاند.
بلانکا حتی زمانی که به شکل کامل فرم اهریمنی خود در میآید، نمیتواند از جادوی عشق در امان بماند و در بین تمام این جادو و جمبلها، باز این عشق است که به همه عناصر تخیلی قصه ارجعیت دارد. عشق در بخشهای پایانی نیز خودش را به شکل دیگر و زیرپوستی نشان میدهد و اطمینان دارم پایان بندی White Snake مانند پایان بندی Your Name در یاد تماشاگران اثر که با احساسات مواج داخل انیمیشن همسو شدهاند، باقی خواهد ماند.
در مورد فیلمنامه اما باید به چند نقطه ضعف اشاره کرد، یکی اینکه در یک کار انیمیشن با این حال و هوا، شوخی و کمدی نیز باید جریان داشته باشد و متاسفانه White Snake با اینکه مزهپرانیهایی انجام میدهد اما اولا این کار را بسیار دیر پیاده سازی میکند و در ثانی شوخیهایش نیز آنچنان برای مخاطبان (لااقل مخاطبان بزرگسالتر) دلچسب نیستند.
همچنین باید گفت که با پیشروی داستان به سمت پایان قصه، تعدد شخصیتهای منفی بسیار زیاد شده و داستان کمی گیجکننده به نظر میرسد، در واقع به نظر میرسد تیم سازندگان بعد از معرفی شخصیتهایشان در طول داستان ناگهان تصمیم میگیرند همه را به جان یکدیگر انداخته و تصور میکنند که هرچه دشمن بیشتری در میدان نبرد باشد، نبرد حماسیتر خواهد شد.
شلوغی بیش از حد نبردهای پایانی بر خلاف موضوع احساساتی بودن بیش از حد انیمیشن که دلنشین از آب در آمده، آزار دهنده شده و یک حالت آشوب زدگی به جمع کردن قصه در کمترین زمان داده است.
در کنار این ایرادات اما نباید از عظمت صحنههای اکشن و نفسگیر انیمیشن غافل شد. White Snake با توجه به شخصیتهای عجیب و غریب زیادی که دارد، پر از تخیل شرقی است و ساخت برخی از لوکیشنهایی که قصه در آن روایت میشود کاری بس سخت و طاقت فرسا بوده است (مانند خانه جادوگر دو چهره که عقل سلیم به سختی بتواند چنین طراحی و معماری را در ذهن ترسیم کند).
سکانسهای نبرد از جهات بسیاری شبیه به انیمههای ژاپنی از آب در آمده و تخیل در آنها بیداد میکند ولی این بار این مفاهیم در قالب یک انیمیشن CGI به تصویر کشیده شده که به یمن تیم طراحان و گرافیک اثر، هیچ کم و کسری از آثار روز هالیوود هم ندارد. این مساله در بخش صداپیشگی نیز حاکم است و موسیقی اثر نیز با حال و هوای حماسی - عاشقانه آن تم زیبایی از موسیقی شرقی را برای تماشاگر به ارمغان میآورد که در خدمت داستان است و همگام با آن، نتهایش تغییر پیدا میکند.
انیمیشن White Snake بخاطر مفاهیم عاشقانه و مسائل نسبتا سنگینی که پیرامون عشق و بشریت و حتی رابطه بین خداوند و بنده خود مطرح میکند، کاری کرده که گروه مخاطبینش صرفا کودکان نباشند و بزرگترها نیز از دیدن آن لذت کافی را ببرند. چینیها با ساخت این اثر حماسی و خلاقیتی که در آن به خرج دادهاند، آینده خوبی برای صنعت انیمیشن خود و قصهگویی مدرنشان در جهان قرن بیست و یک رقم میزنند و باید گفت که آنها نسبت به زنده نگاه داشتن افسانههای فولکلوریک خود حس مسئولیت ویژهای پیدا کردهاند.
بیشتر بخوانید:
تماشا کنید: برنامه ویدیویی ویجیاتو – شباهت کرونا با ویروس تی دنیای Resident Evil
تماشای نسخه با کیفیت در یوتیوب
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
سلان آیا مار سفید قسمت 2 دارد چون آخر فیلم نشون داد کی داره