نقد فیلم The Invisible Man – مرد نامریی به قرن بیست و یک میرود
مرد نامریی تلاشی برای احیای هیولاهای کلاسیک دنیای سینمایی یونیورسال است، تلاشی برای پیریزی دوباره یک دنیای سینمایی جدید به اسم Dark World که در آن هیولاهای کلاسیکی نظیر دراکولا و مومیایی و همین مرد ...
مرد نامریی تلاشی برای احیای هیولاهای کلاسیک دنیای سینمایی یونیورسال است، تلاشی برای پیریزی دوباره یک دنیای سینمایی جدید به اسم Dark World که در آن هیولاهای کلاسیکی نظیر دراکولا و مومیایی و همین مرد نامریی، بار دیگر وحشت را در سینما جاری سازند. مرد نامریی اما صرفا اسمش را از منبع اصلی خود قرض گرفته و داستانی کاملا متفاوت را روایت میکند. با نقد این فیلم همراه ویجیاتو باشید.
همزمان با فروش هنگفت فیلمهای مارول و ترکاندن گیشه توسط جهانی که ابرقهرمانان شنل پوش ساختند، استودیوهای دیگری نیز در پی این آمدند که یک جهان سینمایی برای خود دست و پا کنند و از این قافله عقب نمانند. یکی از این استودیوها یونیورسال است که در واقع از سردمداران ساخت یک جهان سینمایی به شمار میرود چرا که در سالهای گذشته با ساخت بیش از صد فیلم، دنیای هیولاهای خود را پرورش داد. یونیورسال با ساخت فیلمهای متعدد در ژانرهای متفاوت از روی کاراکترهایی چون دراکولا، فرانکنشتاین، مرد نامریی، مرد گرگی، مومیایی و... در سالهای دور توانسته بود به موفقیت عظیمی در آن زمان دست پیدا کند و احیای این جهان هیولایی در دوران حاضر، بهترین گزینه پیش رو به نظر میآمد؛ اما اینطور نشد.
فاز اول این فیلمها با ساخت ریبوت اثر سینمایی مومیایی آغاز شد که تام کروز و راسل کرو در آن نقش آفرینی کردند. راسل کرو قرار بود که دکتر جکیل و مستر هاید جهان سینمایی جدید باشد و تام کروز هم در قالب قهرمان فیلم در برابر مومیایی ظاهر شد. همه چیز برای ساخت یک جهان سینمایی تازه مهیا بود و بازیگران کارکشته و تیمی زبده در پشت فیلم، نویدبخش ساخت یک اثر قوی را میداد. از همین رو یونیورسال پیش از اکران مومیایی اعلام کرد که آثاری چون مرد نامریی را بازی جانی دپ و همچنین فیلم عروس فرانکنشتاین را نیز در برنامههای آتی خود قرار داده است. اکران مومیایی اما هم در گیشه شکست خورد و هم در بین منتقدین و هواداران؛ برنامه اصلا طوری که باید پیش نرفت و تمام پروژههای آتی روی هوا ماند.
مدیران استودیو فیلمسازی یونیورسال اما به پتانسیل جهان هیولایی خود ایمان داشتند و امید خود را از دست ندادند، آنها با درس گرفتن از شکستهای خود و همچنین نیمنگاهی به آثار مستقلی که فروش خوبی در سینماها تصاحب میکنند، تصمیم گرفتند که با تعریفی دوباره این جهان سینمایی را احیا کنند. تصمیم بر این شد که فیلمهای Dark World یا Dark Universe (نام جهان سینمایی جدید این استودیو) تبدیل به آثار مستقل با بودجه محدودی بشوند و تمرکز روی کیفیت داستان گذاشته شود تا ساخت آثار بلاک باستری با بودجههای هنگفت. اولین پروژه نیز به مرد نامریی رسید و نویسنده فیلمهای Saw سکان هدایت ساخت فیلم را بر عهده گرفت.
لی ونل که جدا از Saw داستان سری فیلمهای ترسناک موفق Insidious را نیز به رشته تحریر در آورده است، بعد از تجربه کارگردانی فیلمی متوسط به اسم Upgrade در سال ۲۰۱۸، ماموریت خطرناک استودیو یونیورسال برای احیای این جهان سینمایی را پذیرفت. او نویسندگی و کارگردانی مرد نامریی جدید را بر عهده گرفت و تصمیم جدیدی پیرامون روایت قصه فیلم خود اتخاذ کرد: داستان هیچ ربطی به منبع اقتباسی خود نداشته باشد. تصمیمی پرریسک چرا که کتاب مرد نامریی جزو آثار ماندگار و شاهکار ادبیات علمی-تخیلی به شمار میرود. تصمیم لی ونل اما فکر جدیدی نبود و در طول این سالها که فیلمها و سریالهای متعددی از روی مرد نامریی ساخته شده، تقریبا این موجود شگفت انگیز در همه ژانرهای سینمایی دیده شده، حتی در سری هتل ترانسلوانیا کنار یک سری هیولای کودن دیگر!
مرد نامریی جدید سینما داستان یک زن را روایت میکند که شریک زندگی یک دانشمند میلیونر در رشته نورشناسی است. الیزابت ماس (که او را باید از سریال سرگذشت ندیمه بشناسید) در نقش این زن با نام سیکاس فرو رفته و تقریبا تمام بار دوش فیلم را بر عهده دارد. زندگی سیکاس با مرد زندگیاش جالب پیش نمیرود و این دانشمند دیوانه، این زن را مورد آزار و اذیتهای متعددی قرار میدهد. سیکاس با کمک خواهرش از این زندگی فرار میکند و بعد از مدتی نیز متوجه میشود که مرد زندگی او با خودکشی به دوران خود پایان داده است. با این وجود به نظر میرسد که حتی پس از خودکشی هم آدریان (نام این مرد) از زندگی سیکاس بیرون نرفته چرا که سایه او در تک تک لحظات سیکاس حس میشود...
فیلم مرد نامریی با بودجهای اندک ساخته شده و تمرکز خود را بیشتر از آنکه روی نشان دادن جلوههای ویژه کند، روی حس وحشت زیرپوستی فیلم معطوف کرده است. فیلم با انتخاب قابهای تصاویر درست و چرخشهای مناسب دوربین، میتواند با یک حرکت ساده دوربین از یک اتاق به اتاق دیگر، مخاطب را بترساند. ما میدانیم که با یک مرد نامریی روبرو هستیم، موجودی که سیکاس و نه ما و نه هیچکس دیگر قادر به دیدن آن نیست ولی حضورش در تمامی لوکیشنهای فیلم حس میشود. از همان ابتدای امر که شعله گاز آشپزخانه خودش زیاد میشود تا زمانی که مرد نامریی روی مبل کنار تخت سیکاس مینشیند و به او در عالم غیب خیره میشود، همه و همه لحظاتی هستند که استرس عجیبی روی مخاطب برقرار میسازند.
با توجه به نامریی بودن شخصیت منفی فیلم، تمرکز بیش از حدی روی شخصیت سیکاس انجام شده و خوشبختانه بازیگر قهار این نقش توانسته گلیم خودش را از آب بیرون بکشد. او بازی سختی را باید پشت سر میگذاشته؛ گاه با یک موجود خیالی گلاویز میشده و گاه از دست این موجود فرار میکرده، تمام این لحظات عجیب و غریب در ذهن الیزابت ماس نقش بسته تا او بتواند بهترین بازی را از خود نشان دهد. دیگر بازیگران فیلم حاشیههای کمرنگی دور او هستند و اصلا به چشم نمیآیند و فیلم حول محور او میچرخد.
فیلم The Invisible Man صرفا خود ایده مرد نامریی را از کتاب اچ جی ولز وام گرفته و به هیچ موردی از این داستان کلاسیک پایبند نبوده، نه سبک و سیاق پوشش البسه مرد نامریی (که معمولا با یک باندپیچی دور کله و یک عینک دودی بزرگ به نمایش گذاشته میشود) و نه حتی نوع نامریی شدن وی، هیچ دخلی با داستان اصلی ندارند. در فیلم جدید لی ونل، تکنولوژی جریان دارد و البته متاسفانه این تکنولوژی صرفا پیرامون نامریی شدن روانی داستان پررنگ میشود. در واقع در بسیاری از صحنههای فیلم یک دوربین مدار بسته میتواند موقعیت سیکاس را دگرگون کند (مانند دیدن دوربین مدار بسته رستورانی که در آن یک قتل رخ میدهد و سیکاس پایش در آن گیر میشود) و حتی یک عینک مادون قرمز چند صد دلاری نیز میتواند کار این زن را راحت بسازد. فیلمساز اما تصمیم گرفته که تکنولوژی را صرفا محدود به مرد نامریی بکند و از دیگر تکنولوژیهای قرن بیست و یک فراری باشد.
این عدم منطق در بخش تکنولوژی محور فیلم، در اواخر داستان نیز در خود بطن فیلمنامه به چشم میخورد. در واقع پایان بندی مرد نامریی ایرادات فراوانی دارد که میتوان به آن خردههای زیادی گرفت؛ در این پایانبندی نکات مبهم زیادی پیرامون شخصیت سیکاس وجود دارد که همگی بیپاسخ هستند و بیمنطقی در آن حکمفرماست. هرچه داستان مرد نامریی سعی دارد منطبق بر یک اثر رئال پیش برود و حتی نیمنگاهی به جنبش زنانه Metoo داشته باشد (زنی که مورد آزار و اذیت قرار گرفته و حالا هیچکس او را باور نمیکند) اما در نهایت پایههای خوبی که در طول نود دقیقه چیده میشود، با یک آشبزدگی بدشکل از هم فرو میپاشد.
جدا از این مشکلات، باید گفت که در مجموع فیلم The Invisible Man میتواند مخاطب خود را بترساند، او را به هیجان در بیاورد و حس تعلیقی هرچند با ایرادات جزیی در تماشگر ایجاد نمایش؛ هرچند باور دارم که از پتانسیل یک مرد نامریی و کارهایی که میتواند بکند کم استفاده شده و وسواس زیاد ونل فیلمساز، کمی عنصر وحشت فیلم را هدر داده و آن را به سمت و سوی ساخت یک تریلر هیجانی سوق داده است. لی ونل کارگردان، فیلمنامه بینقصی ننوشته و هرجایی که دلش خواسته قهمران داستان را باهوش و هرجا که خواسته او را به یک احمق کلیشهای در فیلمهای ترسناک تبدیل کرده اما در نهایت میتواند با استفاده از کارگردانی درست و استفاده هوشمندانه از جلوههای ویژه، موسیقی و طراحی صحنه، این نقص خود را لاپوشانی کند. او کارگردانی حرفهایتری نسبت به نویسندگی (که تجربه بسیار بیشتری در آن دارد) از خود نشان میدهد و بازیگری که در اختیار دارد در موفقیت او نقش بسزایی را ایفا کرده است.
فیلم The Invisible Man با فروش بسیار خوبش حتی در شرایط کرونا و تعطیلی نسبی سینماها، در برابر بودجه اندک خود، چراغ سبز روشنی را برای ادامه دادن دنیای هیولاهای استودیو یونیورسال هموار کرده و ماموریت خود را به درستی به پایان رسانده است. این فیلم ققنوس موفقی است که از زیر خاکستر بیرون آمده و با اینکه در لا به لای شکوه افسانهای بال و پرش، سنگها و ذغالهای خاکستر دیده میشود ولی نوع پرواز آن و اوج گرفتنش، تماشایی است. در حال حاضر خبرهایی مبنی بر ساخت دنبالهای با نام The Invisible Woman به گوش میرسد و زمزمههای ساخت ریبوت عروس فرانکنشتاین نیز شنیده میشود؛ باید امیدوار بود که ادامه این دنیای جدید سینمایی نیز بتواند تماشاگران را به خود جلب کند و خلاقیت در آنها همچنان زنده باشد.
بیشتر بخوانید:
- بازسازی The Invisible Man – نکتههایی که باید بدانید
- کتابهایی که باید پیش از دیدن اقتباس سینماییشان بخوانیم
- بازسازی فیلم کلاسیک ترسناک Dracula توسط کمپانی یونیورسال پیکچرز تأیید شد
تریلر فیلم ترسناک The Invisible Man را با زیرنویس فارسی تماشا کنید
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
به نظرم کارگردان کل فیلمو واسه یه دقیقه آخرش ساخته. اینجوری که یه ایده اومده تو ذهنش و بر اساس اون دو ساعت فیلم ساخته. خیلی جاها داستان الکی پیش میره و غیر منطقیه جوری که دیگه دوست نداری فیلمو تا اخر ببینی و فقط خندت میگیره به گاف و سوتیای فیلم که البته شما هم اشاره کردین
اسپویل:
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
مردنامرئی روهم تبدیل کردن ب زن نامرئی ?