نقد انیمه برج‌خدا Kami no Tou – قصه‌ای رمانتیک به سبک شونن

انیمه برج خدا (Tower of God) که بر اساس وب کامیکی بر همین نام توسط SIU ساخته‌شده است جدیدترین انیمه اورجینال شبکه استریم  Crunchyroll است. این وب کمیک که انتشار آن از سال 2010 شروع‌شده است برای کسانی که جزو وب کمیک خوان‌های قدیمی و جدید هستند اسمی آشنا است. وقتی می‌بینیم که یکی از قدیمی‌ترین وب کمیک‌های دنیا فن بیس بزرگی پیدا می‌کند و انیمه ای از روی آن ساخته می‌شود؛ باید ببینیم که خالقان آن با این اثر پر طرفدار چه کرده‌اند و چه آشی برای هواداران پختند. برای بررسی انیمه برج‌خدا با ویجیاتو همراه باشید

دیداری با یک دوست قدیمی!

برج خدا یک انیمه شونن است که در یک دنیای‌ فانتزی به وقوع می‌پیوندد. اگر شما به این ژانر از انیمه علاقه دارید باید گفت که احتمالاً این انیمه تمام انتظارات شمارا از این ژانر برآورده می‌کند و پا را بیشتر از آنچه که انتظارش دارید می‌گذارد. ویژگی‌های همیشگی و رایج این ژانر مثل توانایی‌های افراطی و اغراق‌آمیز، نبردهای اغراق‌آمیز، استفاده حداکثری از احساسات و عنصر موردعلاقه شخصی من، درس‌های فراوان در مورد اهمیت دوستی.

متقابلاً اگر این چیزها برای شما اهمیتی ندارند‌ پس باید گفت که برج خدا با مزاج شما سازگار نیست. اما داستان و شخصیت‌پردازی برج‌خدا به تنهایی حتی بزرگ‌ترین مخالفان ژانر شونن هم مجذوب خود می‌سازد. به خصوص پیش زمینه داستانی متفاوتی که این انیمه برای شخصیت‌های خود در نظر گرفته‌، عنوان برج‌خدا یا به ژاپنی (Kami No Tou) را یک سر و گردن از تمامی انیمه‌های شونن می‌برد.

اما حداقل در چند قسمت اول این انیمه به نظر می‌رسد که برج خدا در سنگر کلیشه‌های ژانر شونن پناه گرفته است که این موضوع به‌خودی‌خود مورد بدی نیست. توانایی‌های مختلف و سیستم نبردها متقاعدکننده و جذاب هستند و رابطه میان کاراکترها احساسات ما را قلقلک می‌دهند.و به طور زیرکانه‌ای روابط متفاوت ساختن آنان از دیگر انیمه‌های شونن مخاطب را مجذوب خود می‌سازد.

دنیای انیمه‌های شونن بسیار متنوع است و تمام شونن‌ها یک موضوع را دنبال نمی‌کنند اما روایت‌هایی وجود دارند که آزمون خود را پس داده‌اند و در عناوین پرطرفدار این ژانر تکرار می‌شوند. با این‌حال می‌توان گفت برج‌خدا هم از این قاعده پیروی می‌کند و هم گاهی زیر آن می‌زند.

صعود خدایان

برج خدا از موضوعات کلیشه‌ای هم به طور مؤثر استفاده می‌کند و نمی‌گذارد در حد کلیشه باقی بمانند. تمام اتفاقات این انیمه در دنیایی رخ می‌دهند که توسط سیستم نبردی به نام برج کنترل می‌شوند. برج خدا یک جهان در حال گسترش است که به سه بخش برج داخلی، برج خارجی و میدان میانی تقسیم می‌شود. داستان این مجموعه از جایی شروع می‌شود که شخصیت اصلی داستان پسری به نام بم بیست و پنجم (Twenty-Fifth Bam) به دنبال تنها دوستش راشل ( Rachel ) می‌دود. Rachel تصمیم گرفته است وارد برج شود تا بتواند رؤیای خود یعنی دیدن آسمان شب پرستاره را دنبال کند؛ تحقق این رویا بدین معناست که او باید به بالای برج برود.

داستان در برج داخلی شروع می‌شود؛ جایی که افرادی که به آن‌ها «عادی‌ها» یا «قانون‌مدارها» گفته می‌شود سعی می کنند از آن بالا بروند و وارد قسمت بعدی شوند. عادی‌ها توسط نگهبان برج هدون (Headon) انتخاب می‌شوند و به آن‌ها فرصت استثنایی صعود از برج داده می‌شود. Bam و Rachel جزو غیرعادی‌ها هستند، کسانی که راهی برای بالا رفتن از برج پیدا کرده‌اند بدون اینکه توسط Headon انتخاب‌شده باشند. Bam در این میان واقعاً غیرعادی است چراکه برخلاف دیگران که هدف آن‌ها از بالا رفتن از برج رسیدن به قدرت و ثروت است هدف Bam فقط رسیدن به Rachel است.

به‌هرحال Bam برای عبور از طبقه‌های برج و پیدا کردن Rachel نیازی به همکاری یا مبارزه با دیگران ندارد. این  مقدمه‌چینی نبرد بازی گونه برج خدا با دیگر انیمه‌های شونن معروف مشترک است مثل چند آرک خاص از انیمه وان پیس و هانتر X هانتر (در وان پیس جایی که لوفی از طبقات Impel Down پایین می‌رود و در هر طبقه با یک دشمن جدید روبرو می‌شود و در انیمه هانتر X هانتر جایی که گون و کیلوا از Trick Tower بالا می‌روند و در طی مسیر مهارت‌های جدید می‌آموزند و floor masters ها را شکست می‌دهند).

استراتژَِی کلیشه‌ها

برج خدا ممکن است از مقدمه‌چینی‌هایی که مخاطبین قبلاً دیده‌اند استفاده کرده باشد اما دنیا سازی فوق‌العاده آن کمک بزرگی به برجسته کردن و دیده شدن آن می‌کند. در همان هفت قسمت ابتدایی می‌توان دید که این برج پر از شخصیت‌های خارق‌العاده است و دوز‌های مناسبی از ماجراجویی و خطر را ارائه می‌دهد.

آزمون‌ها و نبردهایی که عادی‌ها در آن‌ها رقابت می‌کنند دقیق و هوشمندانه به نظر می‌رسند. برخی از آن‌ها بر روی حالت روانی و مهارت‌های تصمیم‌گیری عادی‌ها تمرکز دارند درحالی‌که بعضی از آن‌ها به معنای واقعی کلمه به شانس و استعداد ذاتی آن‌ها برمی‌گردد و اکثر آن‌ها نیاز به کار تیمی دارند. مهارت‌هایی که عادی‌ها پروش می‌دهند به کار تیمی کمک می‌کند و شامل جمع‌آوری اطلاعات، نبرد مستقیم، نبرد از راه دور و غیره می‌شوند.

بم در کنار عادی‌ها

اما با اینکه مهارت‌ها و نبردها به‌خوبی برنامه‌ریزی‌ شده‌اند و سرگرم‌کننده هستند؛ شخصیت اصلی داستان کسل‌کننده و غیر الهام‌بخش است. ترکیب آن با ایمان همیشگی به قدرت دوستی، هدفی بی تزویر و چند ماجراجویی غیرمنصفانه Bam را باید تبدیل به تجسم یک شخصیت اصلی کلیشه‌ای داستان‌های شونن بکند؛ اما او به نحوی بسیار بدتر از یک شخصیت اصلی معمولی است. یک شخصیت اصلی معمولی معمولاً یک یا دو نقص دارد اما Bam (تا الآن) هیچ نقصی ندارد. او بلافاصله بعد از ورود به برج یک سلاح فوق‌العاده قدرتمند از یک شخص فوق‌العاده قدرتمند دریافت می‌کند و به‌عنوان یک فرد غیرعادی تحت تأثیر بسیاری از محدودیت‌های معمول برج قرار نمی‌گیرد.

دیدن یک کاراکتر که شخصیت‌سازی آن در حد دو جمله است با خصوصیاتی به قطر کتاب‌های درسی که به‌راحتی از هر چالشی عبور می‌کند می‌تواند شخص را به‌شدت خشمگین کند. با اینکه این روند احتمالا همیشگی نیست، وب کامیک بمی به شدت جذاب‌تر را نشان می‌دهد. همین موضوع که انگیزه بم محدود به قدرت یا محبوبیت نمی‌شود، یا او از ابتدا از هیچ‌کدام از قدرت‌های خود باخبر نیست. پتانسیل عظیمی برای شخصیت سازی را در بم قرار می‌دهد. اما همین حفره داستانی برای به خصوص برای قسمت‌های اولیه انیمه‌، ریسک بزرگی برای عنوان مورد انتظاری مثل برج خدا به شمار می‌رود.

اما شخصیت‌های دیگر گرفتاری‌ها و عمل پیچیده لازم برای میخ‌کوب کردن بیننده را فراهم می‌کنند. ما دوست خیلی صمیمی Bam به نام Khun Aguero Agnis را داریم که به‌سختی می‌توان  اعتمادش راجلب کرد و مشکلات خانوادگی زیادی دارد. Khun که تا به امروز از رتبه اول چارت برترین شخصیت مذکر انیمه‌های فصل پایین نیامده؛ به تنهایی سلاح مخفی انیمه به شمار می‌رود. نجیب‌زاده‌ای نابغه، مرگ‌بار‌،جذاب و مرموز که رازهایی بی‌شمار تنها در یک قسمت از انیمه، راجب او مغز مخاطب را درگیر می‌کند. دلیلی است که خیلی از مخاطبان تنها برای دیدن او و استراتژی‌هایش به پای انیمه بشینند

و از طرفی یک مارمولک سبز شاهزاده به نام Anak Zahard که یک سلاح افسانه‌ای دارد. به‌طور چشمگیری اکثر شخصیت‌های این داستان که تعداد آن‌ها کم هم نیستند یک ویژگی به‌یادماندنی در مورد خود دارند. از آنسو شخصیت‌هایی در انیمه وجود دارد که رودست جالبی به مخاطب می‌زنند؛ مثلا Ship Leesoo شخصی است که داغ آدم معمولی به پیشانی‌اش خورده است و با نگاه اول می‌توان تشخیص داد که هیچ‌چیز خاص در مورد او وجود ندارد نه هیچ قدرت خارق‌العاده‌ای دارد و نه ویژگی خاصی؛ اما به نظر می‌رسد که او نه‌تنها قرار است تا آخر برج زنده بماند بلکه ممکن است مرکز یکی از خط داستان‌های آینده نیز باشد.

فلسفه برج

برج خدا همچنین به نبردهای فلسفی شخصیت‌هایی در یک جامعه که کاملاً بر محور پاک‌سازی مراحل مختلف یک برج می‌چرخد علاقه‌مند‌است. این انیمه درنهایت تمایل Rachel برای بالا رفتن از برج به هر قیمتی را در مقابل طرز فکر Bam که می‌گوید «دوستان از هر چیزی مهم‌ترند» قرار خواهد که نشانه‌هایی از آن را می‌توان در همین چند قسمت ابتدایی دید. اگر انیمه از منبع خود پیروی کند می‌توانید برجسته شدن این دو فلسفه در تضاد را با پیشرفت انیمه ببینیم.

انیمه برج‌خدا بر اساس یک وبتون کشور کره جنوبی است که توسط لی جونگ هوی نوشته شده و ترسیم شده. این سری وبتون توانست تا سال 2020 به بیش از چهار و نیم میلیارد بازدید دست یابد‍! همچنین این سری وب کامیک تا به حال به‌‌طور رسمی به هشت زبان و به طور غیررسمی به حدود بیست زبان از جمله فارسی ترجمه شده است. در کنار این موارد باید به موفقیت و قدمت آن اشاره کرد که همه و همه نوید انیمه‌ای بی‌نظیر را در آینده‌ای نزدیک به ما می‌دهد.

برج خدا برای طرفداران دوآتشه ژانر شونن آشنا به نظر خواهد رسید. بخشی از این حس آشنا به خاطر کلیشه‌ای بود آن است اما این انیمه عناصر منحصربه‌فردی هم دارد. ساختن یک جهان حول محور یک سیستم مبارزه‌ای که یک موضوع از ژانر شونن را برمی‌دارد و آن را به‌شدت بزرگ می‌کند سرگرم‌کننده است. ترکیب آن با طیف گسترده‌ای از شخصیت‌های منحصربه‌فرد که توانایی‌های منحصربه‌فردی نیز دارند و کشمکش‌های ایدئولوژیک که تصویر بزرگ‌تری از داستان ارائه می‌دهد نشان می‌دهند که انیمه برج خدا یک داستان سطحی ندارد. پویانمایی آن نیز به کاملاً به استایل وب کامیک اصلی آن وفادار است و شاید هم بتوان گفت آن را تاحدی بهبود بخشیده است بخصوص که چپتر‌های ابتدایی برج خدا ازنظر طراحی کمی ضعیف هستند و این موضوع در انیمه جبران شده است.